جستجو در مقالات منتشر شده


۳۲۶ نتیجه برای فرهنگ


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

پژوهش حاضر کوشیده است تا با تکیه بر آراء یوری لوتمان (۱۹۲۲ تا ۱۹۹۳)، نشانه شناس فقید و بنیان­گذار مکتب نشانه­ شناسی تارتو-مسکو نشان دهد چگونه معنا در امتداد فضای روایی رمان رود راوی اثر ابوتراب خسروی (۱۳۸۲) توزیع گردیده است. به باور لوتمان، تمامی نظام­های نشانه­ ای فعال در مناسبات اجتماعیِ جغرافیایی خاص، توانش معنایی خود را از تعامل با پیکره­ نشانه ­ای عظیمی می­گیرندکه در حافظه جمعی مردمان دوران جریان دارد. او در کتاب خود با عنوان جهان ذهن (Lotman, ۱۹۹۰) این ملغمه نشانه­ای را «سپهر نشانه ­ای» نامیده و برای آن مشخصه­ هایی از قبیل مرزبندی، نواخت و مرکزیت قائل می­شود. به­باور لوتمان، تراکم معنایی در گستره سپهرنشانه ­ای یکنواخت نبوده و با گذار از نواحی حاشیه ­ای به مرکز، چگالی معنایی افزایش یافته و فراساختارهای فرهنگی حاکم، عناصر بیشتری را با دلالت­های معنایی انباشته می­کنند. در این پژوهش، با تمرکز بر روایت، نواخت توزیع معنا در فضای داستان مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه حاضر به­ شیوه­ای توصیفی-تحلیلی در پی آن است تا نشان دهد چگونه با حرکت به سمت مرکز سرزمین رونیز دارالمفتاح در داستان، عناصر زمان-مکانی و نیز کنش­های شخصیت­ها دارای دلالت می­گردد. نتایج نشان می­دهد که با گذار از نواحی حاشیه­ ای به مناطق مرکزی، فراساختارهای فرهنگی عناصر بیشتری را با دلالت انباشته و این­گونه بر تجمع معنایی این مناطق می ­افزایند.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

بررسی مفهوم­سازی­های استعاری و دستیابی به شناخت فرهنگی سخن­گویان یک جامعه زبانی، باعث درک عمیق فرهنگ حاکم بر جامعه می­گردد و این مهم، نقش بسزایی در تفسیر و تعبیر درست گفتمان­ها و بهبود روابط بینافرهنگی دارد. این مقاله، برپایه زبان­شناسی فرهنگی شریفیان (۲۰۱۷) و با روش توصیفی-تحلیلی و پیکره­مدار، به بررسی مفهوم­سازی­های استعاری “ازدواج” در زبان فارسی پرداخته است. مدت زمان ۹۸ ساعت برنامه­های ترکیبی چالشی تلویزیونی که با موضوع ازدواج و با حضور جوانان تهیه شده بودند، به‌عنوان پیکره­ پژوهش انتخاب گردید. به منظور محدودکردن دامنه پژوهش، سه مقوله «خواستگاری»، «نامزدی» و «ازدواج» از پیکره انتخاب و سپس طرح­واره­ها و استعاره­های فرهنگی مربوط به هر مقوله بررسی شده است. طبق یافته­ها، «ازدواج مبارزه است»، «ازدواج شراکت است»، «ازدواج مسیر است»، «ازدواج ساختمان است»، «ازدواج قمار است»، «ازدواج قرارداد است»، «ازدواج نیرو است» و «ازدواج معامله است» به­ترتیب پرکاربردترین مفهوم­سازی­های استعاری ازدواج در زبان فارسی هستند. اگرچه برخی از این استعاره­ها در پژوهش­های مشابه در زبان­های دیگر مانند انگلیسی و چینی نیز عنوان شده است، اما بررسی داده­ها نشان می­دهد که رد پای فرهنگ در عبارت­های زبانی دربرگیرنده این استعاره­ها در زبان فارسی کاملاً مشهود است. به عبارت دیگر مفهوم­سازی­های استعاری ازدواج در زبان فارسی به روشنی بازتاب­دهنده انگاره فرهنگی ازدواج در جامعه فارسی­زبان هستند. نتایج این پژوهش می­تواند در پژوهش­های علوم اجتماعی، تهیه و تدوین متون آموزش زبان فارسی به غیرفارسی­زبانان و تعیین خط­مشی­ها و اولویت­های تولیدات رسانه­ای سودمند باشد.


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

رابطه دوسویه انسان و مکان در شکل­ گیری انواع فرهنگ بشری تأثیر بسزایی داشته­ است. در نشانه­ شناسی فرهنگی، رابطه مکان به عنوان یک نظام نشانه­ ای با دیگر رمزگان­های فرهنگی مورد بحث و بررسی قرار می­ گیرد تا «اومِولت­»­ها و «سپهر­های نشانه­ ای» متون را مشخص سازد. منظومه دو چنار اثر حسن روشان یکی از آثار ادبی فاخر معاصر به زبان فارسی در وصف تاریخ، فرهنگ و جغرافیای خراسان شمالی بویژه شهر بجنورد است. در این منظومه، عنصر مکان به صورت یک رمزگان پویا و سیال با دیگر ابعاد تاریخی، اجتماعی و فرهنگی مردم خراسان شمالی پیوند خورده ­است که از منظر نشانه­ شناسی فرهنگی مرزهای سپهر­نشانه ­ای متن را مشخص می ­سازد. این مقاله می­ کوشد دلالت­های معنایی مکان­های یاد شده در منظومه دو چنار را براساس رویکرد نشانه­ شناسی فرهنگیِ مکان واکاوی کند. نتیجه این بررسی نشان می­دهد که یادکرد اماکن باستانی (معبد اسپاخو، چرمغان)، طبیعی (قنات فیض آباد، چشمه پلمیس )، کوچه­ها و محلات قدیمی شهر (سبزه میدان، قرنقه دالان، النگ اوچ آقاچ، شترخانه) و اماکن مدرن (سینما و کافه)، اماکن دینی (مسجد انقلاب، مسجد امام) در منظومه دو چنار از کارکرد کنشی خود خارج شده و در فرایند پویای معناپردازی با تبدیل شدن به مکان- شدگی، فضا- شدگی مکان، مکان بازپردازی شده، مکان پدیداری و غیره به بازیابی و احیای هویت و فرهنگ عامه و تاریخ خراسان شمالی می­ پردازد. همچنین مکان­های یاد شده در این منظومه گفتمان بومگرا، گفتمان هویتی و انقلابی و گفتمان تاریخی منعکس می ­کنند. 
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده


 واژهٔ قرآنی «رهط» متعلق به دو حوزهٔ معنایی خویشاوندی و جماعت و دارای معانی گوناگون است. مطالعهٔ حاضر درصدد پاسخ به این مسئله است که چندمعنایی این واژه به چه علت و معنایی اصلی آن چیست. در تفاسیر و کتاب‌های لغت عربی سببی برای این مسئله بیان نشده است، ازاین‌رو، درک ساخت تاریخی آن نه تنها به لحاظ واژه‌شناسی قرآن، بلکه به لحاظ درک کاربرد فرهنگی آن در فضای نزول قرآن نیز اهمیت داشته و در تفسیر قرآن کارآمد است. در این مطالعه کوشش شده است با هدف جبران این خلأ مطالعاتی و با بهره‌گیری از روش‌های معناشناسی تاریخی و فرهنگی، دلیل چندمعنایی آن را با فرایندهای ساخت معنایی واژه همراه با کاربردهای آن در فرهنگ عرب با استفاده از منابع تاریخی و سپس در سیاق آیات مربوط، به روش توصیفی _ تحلیلی تبیین کند. درنهایت مشخص شده است که خاستگاه این واژه از برگرفته از دو ریشهٔ ثنایی در زبان‌های کهن بوده است که در یک شاخه به دو معنای ترکیب کردن و دست و در شاخهٔ دیگر به معنای حفر کردن بوده و به دوره‌های بعد منتقل گردیده است. همراهی مفاهیم پرکاربرد گروه و جمع در متون متقدم عربی و خویشاوندی در انساب عربی برگرفته از همراهی و هم‌زمانی دو معنای ترکیب و نماد دست دریک مسیر بوده است که با توجه به سابقهٔ فرهنگی تاریخی این واژه و کاربرد آن در سیاق آیات، مشخص می‌شود «رهط» کوچک‌ترین جماعت از یک قبیله است که با همبستگی و تعامل در مقابله یا همراهی با فتنه‌ها و چالش‌ها معنا می‌شود.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

در حوزه تحلیل و بررسی گفتمانهای مختلف، گفتمان کنش محور ورزشی گفتمانی متمایز است که محل تحقیق و پژوهش محققان زبانشناسی و علوم ورزشی بوده است. اینکه چه عناصر و شاخص هایی دراین نوع گفتمان مستتر و موثر هستند و آیا این گفتمان واژگان کلیدی  نظام روایی مبتنی بر کنش یعنی کنش،ارزش،تغییر را در برمی گیرد محل پژوهش است. براین اساس روایت های کنش محور غالبا برنامه محور و هدفمند عمل می کنند و کنش گران با آگاهی نسبت به ارزش های آن گتمان در جهت تصاحب آنها حرکت می کنند. گفتمان ورزشی نیز مانند هر گفتمان دیگری دارای ارزش ها، کنش گران ورزشی و رسانه ای است. پرسش اصلی پژوهش حاضر عبارتست از اینکه آیا عنصر کلیدی گفتمان کنش محور در گفنمان ورزشی نیزمستتر است؟ و اینکه ارزش ها و شاخص های موثر فرهنگی در گفتمان ورزشی کدامند؟ روش‌گردآوری‌اطلاعات‌در‌تحقیق‌حاضر‌به‌صورت‌میدانی‌بود‌که‌توسط‌محققان ‌انجام‌شد‌ و به صورت شفاهی و براساس پرسشنامه محقق ساخته از پانزده مربی ورزشی در حوزه ورزش آمادگی جسمانی مصاحبه انجام شد و در مصاحبه ۱۳ به طور تقریبی اشباع نظری شکل گرفت و جهت اطمینان دو مصاحبه دیگر نیز انجام گرفت و در نهایت با تعدا ۱۵ مصاحبه در تحقیق حاضر تجزیه تحلیل روی نتایج صورت پذیرفت. یافته ها حاکی از آن است که گفتمان کنش محور ورزشی واجد ویژگیهای یک گفتمان کنش محور است از یافته های مهم دیگر این پژوهش این است که لازمه تحقق یک گفتمان ورزشی آگاهی و برجسته سازی شاخص های مختلف این گفتمان است. 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

انتظارمندی مفهومی شناختی و روانی است که تمایل به انتظار برای وقوع اتفاقات خوب یا بد بدون نیاز به تلاش یا فعّالیّت خاص در فرهنگ ایرانی را به تصویر می‌کشد. با توجّه به اهمّیّت انتظارمندی، بسامد به‌کارگیری بالای آن در گفتار ایرانیان و تأثیر آن بر رفتار و نگرش افراد، هدف از پژوهش کیفی و کاربردی حاضر بررسی زباهنگ (زبان+فرهنگ) انتظارمندی در پرتو الگوی مفهومی تحلیل زباهنگ به‌منظور واکاوی دقیق آن در فرهنگ ایران است. بدین‌منظور از طریق مصاحبۀ نیمه‌ساختاریافته از ۴۳۵ نفر (۲۸۵ زن و ۱۵۰ مرد با سن ۱۷ تا ۶۴ سال) خواسته شد که نظر خود را دربارۀ جملاتی که نمایانگر زباهنگ انتظارمندی می‌باشند، بیان کنند. نتایج نشان داد که این زباهنگ در موقعیّت‌های عمومی و خصوصی رسمی/ غیررسمی، با بسامد بالا بیشتر در میان افراد با رابطۀ هم‌تراز و غیررسمی توسط هر دو جنسیت و توسط میان‌سالان و کهنسالان و افراد با طبقۀ اجتماعی پایین و متوسط به‌کار می‌رود. افراد با لحن‌های گوناگون این زباهنگ را با اهدافی مانند جلب توجّه، امید و دلداری دادن، تشویق به صبر، مسئولیّت‌گریزی، راحت‌طلبی، نصیحت، ارجاع مشکل به نیروهای برتر و ... به‌کار می‌برند و زباهنگ مذکور با بسامد بالا و هیجان مثبت/منفی نسبت به شنیدن این عبارات در سطح جامعه، نشان‌دهندۀ الگوهای فرهنگی اعتمادکاستگی، جمع‌گرایی، برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت، آرمان‌گرایی و انتظارمندی بالا در میان ایرانیان می‌باشد. با مداقه در این عبارات زبانی می‌توان افراد جامعه را نسبت به فرهنگ مستتر در آن‌ها آگاه ساخت و به سوی تعالی فرهنگی و شناخت ژن‌های معیوب جامعه گام برداشت.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

شعر کودک، بستری مناسب و مؤثر برای پرورش اخلاقی، اجتماعی و افزایش قوای ذهنی و شناختی او به شمار می‌آید. از این حیث و به دلیل اهمیت محتوای آثار ادبی کودک در نظام تعلیم و تربیت، شناخت شعر کودک از زوایای مختلف ضرورت دارد. فرهنگ مردم مجموعه ای گسترده از عناصر مربوط به زندگی مادی و معنوی مردمان یک سرزمین است که حفظ و انتقال آن به مخاطب کودک و تقویت جایگاه آن در اندیشه سرایندگان این حوزه سبب تأثر و بهره وری خلاقانۀ از این فرهنگ غنی است. در این میان سنت‌های مادی مسائل روزمره مردم نظیر ابزارها، خوراک، پوشاک و وسایل نقلیه است. جستار حاضر به بررسی بازتاب این سنت های مادی در اشعارافسانه شعبان نژاد می پردازد. شیوه بررسی؛ تحلیلی- توصیفی براساس منابع کتابخانه ای است. نتایج نشان  می‌دهد؛ شعر شعبان نژاد به عنوان منبعی اصلی در تحقیقات؛ پیوند روشن و آگاهانه ای با فرهنگ مردم دارد. وی با استفاده از مصادیق  مادی  فرهنگ مردم، فضای گذشته و حال را به یکدیگر پیوند زده، به کمک روایت، ریتم و آهنگ، گستردگی دایرۀ  واژگان، تصویرگری وصنایع ادبی برای کودک دنیای مدرن ریشه های کهن او را به نمایش می‌گذارد و به شکوفایی و ثبات ادبیات کودک و نوجوان در زبان فارسی می پردازد.
 

دوره ۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده فرایند نمایش را به اعتبار نحوه نگرش بدان، از دو دیدگاه اجرایی یا نوشتاری می توان مورد بررسی قرار داد و درباره جنبه های گوناگون و عوامل مختلف هر یک، جداگانه به تفحص و تتبع پرداخت. آنچه از پی خواهد آمد، بیشتر تأملی در باب عناصر تشکیل دهنده متون نمایشی است که صرف نظر از اشراف بر متن نمای شهای صحن های، اصول اساسی آن م یتواند ناظر بر متون نمایشی در سایر رسان هها همچون سینما، تلویزیون و رادیو نیز باشد. درباره ثمربخش بودن اصولی که عنوان خواهد شد یا کارآیی نداشتن آنها در یاری دادن به علاقه مندان باید گفت؛ فراگرفتن این اصول حتی اگر ایشان را در خلق اثری نمایشی یاری نکند، به دلیل شی و های تحلیلی که در نحوه ارایه مطالب آن به کار رفته است، بی گمان در رفع معایب آثاری که به وجود آو رد هاند موثر خواهد بود. در همین خصوص لازم است خاطرنشان شود که صرف به کار گرفتن اصول و قوانین درام نویسی، الزاماً منجر به خلق آثار نمایشی با ارزش نخواهد شد. رعایت این اصول، تنها می تواند از نظر تکنیکی شرایطی فراهم آورد که اثر نوشته شده قادر باشد بر پای خود بایستد و از نظر ظاهر، توجه تماشاگر را به خود جلب کند. اینکه ضمن جلب توجه تماشاگر، چه مطالبی باید به او داده شود که بر عمق بینش و صحت قضاوت وی بیفزاید نیز دارای اهمیت بسزایی م یباشد یعنی از طریق متن سریال ها، دس تاندرکاران تولید قادر خواهند بود ارزش های فرهنگی و اجتماعی را به مخاطبان خود ارایه نموده و در حفظ ارزش های فرهنگی جامعه کوشا باشند.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده

بن‌مایه‌ها از مهم‌ترین عناصر قوام‌بخش حکایت‌های سنتی فارسی‌اند که علاوه‌بر ساختار، جهات معنایی و زیبایی‌شناختی آن‌ها را نیز تقویت می‌کنند. خاستگاه بن‌مایه‌های داستانی، متعدد و گاه نامشخص است: برخی از آن‌ها از عناصر اسطوره‌ای و بعضی دیگر زادۀ فرهنگ مردم‌اند؛ تعدادی وجه تاریخی دارند و شماری نیز وجوه دینی و اعتقادی و... . بن‌مایه‌ها طی قرن‌ها، هم تغییر کارکرد می‌دهند و هم از حوزه‌ای به حوزۀ دیگر نقل مکان می‌کنند. یکی از این بن‌مایه‌های پرکاربرد در فرهنگ ایرانی، «کلاغ» است که به‌سبب خصلت‌ها و کارکردهای متنوع و گاه متضادش، پرنده‌ای چندوجهی به‌شمار می‌آید و ردپای او را در اسطوره، دین و فرهنگ عامه می‌توان سراغ گرفت. برای حضور‌ کلاغ در متن‌ها و روایت‌های داستانی، دو خاستگاه مهم می‌توان برشمرد: اساطیری و دینی. این پرنده در خاستگاه اساطیری‌اش با خورشید و روشنایی پیوند دارد، پیام‌آور خدای خورشید است، خوش‌یمن است و نماد عقلانیت و دوراندیشی؛ اما در خاستگاه دینی‌اش، با نخستین داستان‌های دینی، یعنی برادرکشی قابیل وارد باورهای مردم و ادبیات شده و جایگاهش به‌عنوان نماد مرگ، گورکنی و تاریکی تثبیت شده است. با این‌همه، این بن‌مایه در حوزه‌های اسطوره و دین محدود نمانده و حضوری چشمگیر در فرهنگ عامه نیز داشته است. هدف این پژوهش، مطالعه کارکرد بن‌مایۀ کلاغ و چگونگی تطور آن از اسطوره تا فرهنگ دینی و فرهنگ مردم است. بررسی کارکرد این بن‌مایه از گوناگونی حضور و سیر تطور آن پرده برمی‌دارد و بخشی از تفاوت اسطوره، دین و فرهنگ عامه را به‌نمایش می‌گذارد. این مقاله دستاورد بخشی از طرح پژوهشی «مهم‌ترین بن‌مایه‌های داستانی فارسی» است که در صندوق حمایت از پژوهشگران کشور در حال اجرا است.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده

  چکیده   یکی از گونه‌های ادبی در ادب رسمی و فرهنگ مردم ایران چیستان است. چیستان نوعی تفنن ادبی است که جز کارکرد سرگرم‌‌کننده‌‌، جنبه‌‌های آموزشی و فرهنگی دیگری نیز دارد. این گونه ادبی در ادبیات محلی مناطق مختلف ایران از تنوع فراوانی برخوردار است و با نام‌‌هایی مانند چیزچیزک، متّلوکه، واگوشک، تِشتانوک، چاچاک، چنچن، چوچه، چی‌‌چی‌‌کی، چاوچه، ماتال، مسئله، تاپماجالار و نظایر آن شناخته می‌‌شود. در این مقاله به بررسی ابعاد ادبی و هنری و درون‌‌مایه‌‌های چیستان می‌پردازیم و ضمن شکل‌‌شناسی و ساختاریابی صوری و معنایی آن در مناطق مختلف، انواع و کارکردها و مضامین آن‌ها را بررسی و تحلیل می‌‌کنیم. گونه‌‌شناسی این نوع ادبی در فرهنگ عامه، ما را با تنوع در بهره‌‌گیری از اوقات فراغت و چگونگی آمادگی ذهنی و تربیت‌‌ کودکان و جوانان برای ورود به عرصه زندگی آشنا می‌‌کند.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

این مقاله با پذیرش رخداد رشد علمی در دوره طلایی اسلامی-ایرانی و به ویژه سال های ۵۰۰-۱۳۰ هجری می کوشد با نگاهی جامعه شناسی این رخداد را بفهمد و تبیین کند. فهم رشد علمی، در واقع، به معنای شناخت فرایندهای شکل گیری عناصر مختلف معرفت علمی و به طور خاص روش شناسی تجربی است. این مطالعه، به تفکیک انواع رویکردهای شناخت عقلانی در آن دوره می پردازد و از آن میان، بر علوم تجربی تاکید می کند. چارچوب نظری بر مبنای نظریات جامعه شناسی علم در مورد نفوذ فرهنگ در علم و به ویژه جامعه شناسی تفهمی علم در سنت وبر و مرتون فراهم آمده است. این چارچوب، امکان شناخت عوامل فرهنگی درونی را، فراتر از تبادلات فرهنگی و انتقال علم از بیرون، فراهم می سازد. این مطالعه، با بررسی متون علوم طبیعی و علوم انسانی در آن دوره نشان می دهد که چگونه روش شناسی تجربی دانش ها و از جمله دانش های تاریخی، جغرافیایی و مردم شناسی از تفسیر اجتماعی از مذهب نبوی و به طور خاص، از عناصر فرهنگی تعلق، تسویه و تعارف در اخلاقیات شعوبیه تاثیر پذیرفته است. .

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

عبدالحمید بن بادیس (۱۹۴۰-۱۸۸۹ م)، از بزرگ‌ترین شخصیت‌های دینی اصلاح­گرای معاصر در الجزایر و در عرصه جهان عرب و اسلام به شمار می­رود. دیدگاه­های وی درباره احیا و اصلاح اندیشه دینی و چگونگی سامان بخشیدن به اوضاع نابسامان مسلمانان در دوران معاصر، بر اندیشمندان هم‌دوره­اش در شمال افریقا و به ویژه شاگردان و عالمان دینی دهه‌های اخیر پس از سیدجمال­الدین اسدآبادی تأثیر فراوانی گذاشته است. الجزایر یکی از مستعمرات مهم فرانسه بود، که بزرگترین نمونه­های استعمار در تاریخ استعمارمدرن اروپا به­شمار می­رود. فرانسه در الجزایر پیش و بیش از موضوع نظامی به سیاست­های فرهنگی آگاهانه و منظم توجه کرد. استراتژی استعمار فرانسه در زمینه فرهنگی در الجزایر مبتنی بر کاربست همه ابزارهای موجود در راستای از بین­بردن ساختارهای فرهنگی و معنوی آنجا بود، تا ساختارهای فرانسویغربی و دیگر اهداف خود را جایگزین سازد. در زمانی که استعمار فرانسه کوشید مردم الجزایر را از هویت اسلامی و ملی تهی کند و حتی در نهایت تصمیم گرفت که الجزایر را ضمیمه خاک فرانسه سازد، عبدالحمید بن بادیس با تأسیس «جمعیت العلماء المسلمین»، تلاش کرد با احیای اسلام و زبان و فرهنگ عربی و تکیه بر روح ملی، توطئه‌های استعمار را خنثی نماید. وی با در پیش گرفتن خط‌مشی فرهنگی آموزشی، تأثیر زیادی بر عرصه سیاسی الجزایر گذاشت و ضربات سختی به استعمار فرانسه وارد کرد.
پژوهش حاضر رویکردی توصیفی-تحلیلی دارد و هدف اصلی آن، بررسی رویکرد اصلاح­گرایانه دینی عبدالحمید بن بادیس در رویارویی با استعمار فرهنگی فرانسه در الجزایر است. پرسش­های اصلی این پژوهش عبارتند از: ویژگی­های گفتمان عبدالحمید بن بادیس چیست؟ اقدامات راهبردی جنبش عبدالحمید بن بادیس در رویارویی با استعمار فرهنگی فرانسه در الجزایر چیست؟ عبدالحمید بن بادیس به عنوان ادامه دهنده راه محمد عبده و رشید رضا، فعالیت‌های خود را بر سه محور عمده متمرکز کرده بود: تلاش برای احیای ریشه‌های دین اسلام، تلاش برای احیای زبان عربی و مبارزه با خرافات و بدعت‌ها. ماهیت جنبش بادیسیه، دینی، سیاسی، اجتماعی و ملی­گرایانه بود. با توجه به شرایط دوران عبدالحمید بن بادیس، او معتقد بود که پیش از استقلال سیاسی، ضروری است با یک حرکت اجتماعی و فرهنگی، آثار و پیامدهای منفی استعمار فرانسه را از بین برد.
 

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

مناسبات ایران و آفریقا بنابر گواهی اسناد و منابع تاریخی پیشینه‌ای دراز دارد. این روابط که عرصه‌های مختلفی را شامل می‌شد، علی‌رغم فراز و نشیب‌ها تا به ‌امروز تداوم داشته‌است. ازجمله دورانی که باتوجه به تحولات سیاسی و فرهنگی در اوضاع داخلی ایران و در وضعیت کشورهای آفریقایی جنوب‌صحرا و وضعیت جهانی، در روابط دو طرف می‌توان موردتوجه و ارزیابی قرار داد، چگونگی این روابط در دوران قبل و بعداز انقلاب‌اسلامی در ایران است که در مقاله حاضر به آن پرداخته خواهد شد. سؤالات مطرح شده این است که باوجود پیشینه تاریخی خوب در مناسبات ایران و قاره کهن آفریقا و عقبه فرهنگی و تاریخی آنها، این روابط به‌ویژه درعرصه فرهنگی در دوره معاصر تاریخ ایران چگونه بوده‌ است؟ باتوجه به رویکردها و سیاست‌های خاص حکومتهای ایران دراین ادوار، جهت‌گیری سیاست‌خارجی ایران درارتباط با کشورهای آفریقایی جنوب‌صحرا چگونه بوده ‌است؟ باتوجه به بررسی‌های انجام شده، روابط ایران با کشورهای آفریقایی متأثر از رویکردهای‌ داخلی یا بین‌المللی حکومت‌های ایران در این دو دوره، با فراز و فرودهایی همراه بوده‌ است. در دوره حکومت پهلوی علی‌رغم برخی اقدامات سیاسی و فرهنگی در برقراری ارتباط با کشورهای آفریقایی، این روابط از سیاست منسجمی برخوردار نبود و روابط با کشورهای شمال‌آفریقا به‌ نسبتِ ارتباط با کشورهای جنوب ‌صحرا برای آن دولت اولویت بیشتر داشته‌است. ضمن اینکه مناسبات ایران با کشورهایی همچون آفریقای ‌جنوبی با توجه به حکومت آپارتاید در آنجا یا حمایت‌های نظامی و مالی از برخی حکومتها همچون سومالی، نوعی بدبینی را نسبت به ایران در بین دیگر کشورهای آفریقایی ایجاد و سبب قطع ارتباط آنها با دولت ایران شد. با این حال، پیروزی انقلاب در ایران، تحول تازه‌ای درعرصه روابط با کشورهای آفریقایی ایجاد کرد و باتوجه به رویکردها و اهداف این انقلاب از جمله استعمارستیزی و مبارزه با نژادپرستی، روابط با کشورهای آفریقایی که درگیر چنین مسائلی بودند تاحدی درصدر سیاست‌های خارجی ایران قرارگرفت. اگرچه که این روابط در دوره دولت‌های مختلف بعد انقلاب نیز با فراز و فرودهایی داشته‌است.
 

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

تفاوت¬ها و تشابهات محیطی عامل محرک سفر و گردشگری هستند؛ قاره افریقا با تنوع بسیار زیاد در جاذبه¬های گردشگری به¬خصوص طبیعی و تاریخی یکی از مقاصد عمده گردشگران در آینده خواهد بود؛ آمارهای موجود این واقعیت را به¬خوبی نشان می¬دهد. همه اینها می¬تواند فرصتی مناسب برای توسعه روابط فی¬مابین ایران با کشورهای افریقایی باشد؛ لذا ضروری است نسبت به شناسایی و معرفی آن‌ها برای تدوین برنامه¬های راهبردی اقدام شود. گردشگری عرصه مناسبی برای توسعه همکاری‌هاست و توجه به گردشگری و قراردادن آن در برنامه¬ها و مناسبات دیپلماتیک کمک شایان توجهی به گسترش روابط و رفع موانع خواهد نمود؛ لذا در روابط دیپلماتیک بایستی برنامه¬ریزی جدی برای شناخت دقیق¬تر آفریقا از جمله بازار گردشگری آن در دستور کار قرار گیرد. هدف اصلی در این نوشتار معرفی توان¬های محیطی آفریقا در حوزه گردشگری با اشاره به برنامه-های آن قاره در این خصوص است و پاسخ به این پرسش که چگونه گردشگری می¬تواند یک عنصر مؤثر در توسعه روابط بین کشورها باشد. روش پژوهش مطالعات اسنادی و کتابخانه¬ای و مراجعه به آمار و ارقام مربوط به گردشگری برای ارائه راهکارهای توسعه همکاری‌های دو و چندجانبه است. نتیجه کلی پژوهش حاضر نشان‌دهنده عدم وجود برنامه مدون از سوی جمهوری اسلامی ایران برای توسعه گردشگری با آفریقاست. پیشنهاد ویژه در این خصوص اولویت قرار دادن گردشگری به¬عنوان پدیده¬ای با ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی در برنامه¬های کلان است.

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۸ )
چکیده

در این مقاله تأثیر سرمایۀ اقتصادی، سرمایۀ اجتماعی و سرمایۀ فرهنگی والدین به همراه کنش ارتباطی درون خانواده بر سرمایۀ اجتماعی جوانان بررسی شده است. جمعیت آماری این پژوهش دانش‌آموزان دختر و پسر پیش‌دانشگاهی شهر تهران است. حجم نمونه ۳۰۲ نفر محاسبه، و نمونه‌ها در دو مرحله به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای متناسب و تصادفی از بین سه منطقه سه، شش و هجده انتخاب شده است. برای داوری در باب فرضیات، از روش تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته‌های تجربی نشان می‌دهد میان سرمایۀ اجتماعی فرزندان و ترکیب خطی متغیرهای مستقل به اندازه ۷۱% هم‌تغییری وجود دارد. نسبتی از کل واریانس متغیر وابسته که از طریق مشارکت نسبی متغیرهای مستقل تبیین شده، معادل ۵۱% است. وزن کنش ارتباطی درون خانواده در تبیین سرمایۀ اجتماعی فرزندان بیشتر از سایر متغیرهای مستقل موجود در تحلیل است.

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

فضاهای شهری، نظیر خیابانها، میادین، بازارها و فضاهای باز از جمله مهمترین فضاها در بازتاب فرهنگ یک کشور و تأمین اجزاء و عناصر هویت آن هستند. کیفیت این فضاها بر نحوه انجام فعالیتها و میزان حضورپذیری آنها تأثیر گذار است. فضاهای شهری عرصه­ هایی برای تعاملات اجتماعی و فرهنگیِ مردمان هر جامعه هستند. زمینه سازی برای چنین عرصه هایی، نیازمند ایجاد تمهیدات کالبدی و عملکردی لازم است. هدف از این تحقیق ارائه راه­کارهایی برای مناسب سازی فضاهای شهری به منظور وقوع رخدادهای فرهنگی و جمعی می­باشد. برای انجام مطالعات میدانی محدوده بازار تهران انتخاب شد. انتخاب این محدوده به این دلیل بود که محدوده بازار تهران در بافت تاریخی و مرکزی شهر تهران واقع شده و از دیرباز محل آمد و شد مردمان و  تعاملات اجتماعی بوده و همچنین بستر تحولات متعدد در طول تاریخ شهر تهران است. این محدوده  جزء محدوده های هویت بخش شهر تهران نیز قلمداد می­شود. روش تحقیق این پژوهش تحلیلی- توصیفی و با استناد به اسناد تاریخی و مشاهدات میدانی می­باشد . در این تحقیق پس از مطالعات نظری و بدست آوردن چارچوب مفهومی،  به شناخت و تحلیل محدوده مطالعاتی از طریق انجام مشاهدات میدانیِ کارشناس محور اقدام شده است. در ادامه برای تحلیل داده های تحقیق از  جدول تحلیل سوات استفاده گردید. در پایان بر اساس تحلیل های جدول سوات اهداف عملیاتی ، راهبردها و راه­کارهای کالبدی و عملکردی برای تحقق هدف اصلی پژوهش (مناسب سازی محدوده مورد مطالعه، برای برگزاری مراسم فرهنگی و جمعی ) ارائه شدند . 

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

در پژوهش‌های حوزه شهر انسان‌مدار، دوچرخه‌سواری شهری عمدتاً در سایه مطالعات مربوط به پیاده‌ها قرار گرفته است. عمده مطالعات مربوط به دوچرخه‌سواری این پدیده را ذیل رشته‌هایی چون مهندسی ترافیک، مدیریت شهری و حوزه سلامت قرار داده است و در این میان معدود مطالعاتی وجود دارد که نگاهی جامعه‌شناسانه و انسان شناسانه به این زیست متفاوت شهری داشته‌اند. از طرفی با وجود مطالعات متعددی که به تجربه زیسته پیاده‌ها در شهر پرداخته‌اند، مطالعات بسیار محدودی در راستای فهم بخشی از تجربه دوچرخه‌ها در شهر انجام شده است. علاوه بر این مطالعات صورت گرفته در این حوزه غالباً از روش‌های کمی برای رفع نیازهای زیرساختی و افزایش قابلیت دوچرخه‌سواری استفاده کرده‌اند، پژوهش‌هایی که مبتنی بر روش‌های کمی و پوزیتیویستی صرفاً به پاسخ‌های کالبدی-فضایی دوچرخه‌سواران از جمله طراحی مسیرها،ایستگاه‌ها و... پرداخته‌اند. پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته دوچرخه‌سواری در شهر خودرو محوری چون تهران با نگاهی جامعه‌شناسانه و انسان شناسانه به آن با کاربست روش نوظهور خود مردم نگاری (همکارانه) انجام شده است. نتایج حاصل در قالب ابعاد چهارگانه تجربه زیسته (فضا، بدن، روابط اجتماعی و زمان) ارائه شده است که نشان می‌دهد دوچرخه‌سواران در شهر تجربه کاملاً متفاوت از پیاده و سایر افراد در ارتباط با شهر و دیگران می‌سازند که پژوهش‌های کاربردی در حوزه‌هایی چون طراحی‌شهری نیازمند فهمی بنیادین از این تجربه‌های زیسته‌اند تا بتوانند فضای شهری را به شکل مطلوبی به نفع دوچرخه‌سواران تغییر دهند.


دوره ۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

مصالح هوشمند شکل­دهنده پوسته­ها با فعالیت ویژه خود بر اصالت دهندگی به فضا و نمایش هویت یک جامعه تأثیرگذار می­باشند و مانند هر تکنولوژی و عنصری آثار و پیامدهای خود را داشته و می‌توان گفت که بر اساس جذابیت­های بصری و فلسفه عصر ارتباطات و بصری­سازی فرهنگ جوامع بنیان نهاده شده­اند. تحقیق حاضر به دنبال آن است که تأثیرات مصالح و پوسته های هوشمند را از  جنبه روانی و ناهنجاری­های فکری و فرهنگی بازشناسی کرده و به استفاده منطقی از آن از سوی طراحان متناسب با فرهنگ و ساختار فکری جامعه ایرانی کمک نماید. این پژوهش دارای ابعاد اثباتی-محتوایی و هنجاری-محتوایی بوده و از حیث روش شناسی، روش توصیفی و تحلیلی همراه با راهبرد کیفی را شامل می‌شود. اخذ اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه­ای و اسنادی صورت پذیرفته ­است. آثار و پیامدهای کالبدی و محتوایی مصالح هوشمند شکل­دهنده سطوح بر مبنای فرهنگ بصری در وجه ادراکی: حقیقت و واقعیت، زمان و مکان، تجربه و واقعه، برابری و عدالت، دانش و اطلاع را در یک جامعه مورد خدشه قرار داده و قاطعیت را با سماجت، سخاوت را با اسراف، بردباری را با بی‌تفاوتی، پایبندی را با سعه‌صدر و زیبایی را با تظاهر یکسان انگاشته و فرهنگ­سازی می­نمایند و در وجه حسی: یکسان انگاری، دوری و فاصله از جهان هستی، خدشه به سایر حواس، خدشه به پیام و معنای فرستنده پیام، جدایی، انزوا، دل‌بستگی ظاهری، محدود کردن سلیقه، غیرانسانی بودن معماری و شهرسازی از نتایج حاصل از بهره‌گیری روزافزون آن می‌باشد.

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده

هنر در عصر حاضر در قالب هنرهای تجسمی، موسیقی، تئاتر و سینما به یکی از موضوعات پر طرفدار در جوامع بشری تبدیل شده است. از این رو، تاثیر هنر و رویدادهای هنری در مناسبات سیاسی، جغرافیایی و اجتماعی قابل تامل است. سیر تاریخی واژه­ هنر نیز نشان می­دهد که واژه هنر در مکان­ها و فضاهای جغرافیایی مختلف یک معنا و مفهوم مشترک را تداعی می­کند. از این رو، می­تواند رابطه مناسب و مستقیمی با جغرافیا داشته باشد. روابط سیاسی ایران با کشورهای آفریقایی از جمله تونس و سایر کشورهای شمال آفریقا به دلیل وجوه مشترک فرهنگی و هنری از سابقه طولانی برخوردار است. حضور در جشنوارهای هنری و ایجاد تفاهم نامه ها در حوزه‌های هنر، فرهنگ و آموزش نشان از روابط عمیق ایران با تونس دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای به بررسی حضور هنرمندان تآتر در رویدادها و جشنواره های کشور تونس و تأثیر روابط فرهنگی و هنری بر مناسبات سیاسی و اجتماعی دو کشور در  یک دهه اخیر می پردازد. آنچه مشخص است ایران و تونس به‌عنوان دو کشور مسلمان از اشتراکات فراوانی برخوردار هستند و برگزاری جشنواره‌های هنری و فرهنگی با توجه به صلح آمیز بودن اینگونه رویدادها نیز به غنای روابط دو کشور در عرصه سیاسی و اجتماعی کمک می کند و کشور تونس امنیت روابط سیاسی و اقتصادی ایران در شمال آفریقا را تامین کند و این امر باعث می شود روابط سیاسی ایران با سایر کشورهای این منطقه از آفریقا را بهبود یابد.
 

صفحه ۱ از ۱۷    
اولین
قبلی
۱
...