۱۳۹ نتیجه برای فرم
کاووس حسن لی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
هنگامی که عناصر و اجزای اثر ادبی بررسی، و چگونگی پیوند آنها با یکدیگر و ارتباط آنها با ساختمانِ کلی اثر بازیابی میشود، خوانشی شکلمبنایانه (فرمالیستی) صورت گرفته است. با چنین خوانشی است که میتوان درباره میزان پیوند اجزای اثر (پیوندهای افقی و عمودی) سخن گفت.
در این مقاله، شکل و ساختار غزلی از بیدل دهلوی، با مطلع زیر(به یاریِ نشانههای درونمتنی) بازخوانی شده است:
یک تار مو گر از سر دنیا گذشتهای
صد کهکشان ز اوج ثریا گذشتهای
بنمایه این غزل در همه بیتها «سفارشِ مکرّر به بازگشت به خویشتن و توجه به درون خود در بستر زمانِ شتابان و گذرا» ست. مضمونِ حرکت، عبور، گذر و دگرگونی در همه بیتهای غزل گسترش یافته و جریان پیدا کرده است؛ امّا پیوندی که میان بیتهای این غزل دیده میشود، «ساختاری انداموار» را پدید نیاورده، بلکه هر سطرِ این غزل همچون مهرهای جداگانه است که با رشتهای (مضمونِ حرکت و گذر زمان) به هم پیوند یافته و گردنبندی (غزلی) را پدید آورده است.
علیرضا فولادی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
این مقاله مبانی نظری و روش شناختی نقد فرمالیستی شعر را از دیدگاه فرمالیست های روسی و همچنین فرمالیست های آمریکایی یا اصحاب «نقد نو۱» بازمی کاود. رهیافت ما برای این منظور، تحلیلی- انتقادی است. این پژوهش، سرانجام با ایجاد برخورد سازنده میان دستاوردهای نظری و عملی دو شاخه فرمالیسم، روش «نقد گرانیگاهی»۲ را سامان می دهد. این روش نه مانند روش «نقد پیوندمایه ای» به شیوه افقی- عمودی، بلکه مطابق ماهیت نظام مند و ساختمند شعر به شیوه چندسطحی- سلسله مراتبی همه عناصر فرم این نوع ادبی را در ارتباط با «شگرد بنیادی» آن تحلیل می کند.
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
بررسی شکل و فرم شهر بعنوان یکی از گامهای ابتدایی در فرایند شناخت برای طراحی و برنامهریزی هرشهر، از اهمیت چندانی برخوردار است. روش تحقیق مطالعه حاضر، روش تحقیق پیمایش بصری، مبتنی بر تجربه «اسپری رگان[۱]»(۱۹۶۵) در بررسی شکل و فرم شهر میباشد.
در این روش مواردی همچون دوره تاریخی، شکل، عوامل نوع شکل، فرم بافت و دانهبندی، عوامل فرم، عناصر شهری، نمادها و نشانهها، خط آسمان، هویت، جهتیابی، الگوی دسترسیها مبنای بررسی شکل و فرم شهر قرار میگیرد. نتایج حاکی از آن است که شهر یزد دارای ۴ محدوده اصلی، متمایز به لحاظ شکل و فرم میباشد. که عوامل متعددی در تمایز آنها دخیل بودهاند. این چهار محدوده عبارتند از: محدوده A
، این محدوده تقریبا تمامی آنچه تحت عنوان بافت تاریخی به صورت رسمی در شهر یزد وجود دارد را شامل می شود. و شامل بافت بجای مانده در شهر یزد از دوره پیش از اسلام، تا قاجاریه میشود. محدوده B
این محدوده که به لحاظ تاریخی بیشتر به دوره پهلوی و دهه های ۶۰ و ۷۰ مربوط میشود. خود دارای دو زیر مجموعه B۱
و B۲
است. رشد شهر در دوره پهلوی و تغییرات آن تا به امروز تحت عنوان محدوده B۱
و رشد شهر در دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی تحت عنوان محدوده B۲
بررسی شده است. محدوده C
، شامل توسعههای مربوط به پروژههای مسکن مهر است و محدوده D
شامل توسعههای پراکنده شهری در دهههای اخیر میباشد. ویژگیهای شکلی و فرمی این محدودهها مطابق موارد روش پیمایش بصری در مقاله بسط یافتهاست
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
کاهش مصرف سوختهای فسیلی کلید اصلی تلاش برای ارتقای توسعه پایدار است. بخش حمل و نقل از مهمترین بخشهای مصرفکننده سوخت میباشد. برای کاهش مصرف سوخت در بخش حمل و نقل باید جهت تغییر در فرم شهر اقدام نمود. ضرورت این امر با افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن رشد پراکنده شهری، بیشتر احساس میشود. با فاصله گرفتن از مرکز شهر و نبود سیستم حمل و نقل عمومی مناسب، استفاده ساکنین از اتومبیل شخصی بیشتر میشود. این امر نه تنها موجب افزایش مصرف سوخت می شود، بلکه تولید گازهای گلخانه ای، آلودگی صوتی و تراکم ترافیکی را به دنبال دارد. تحقیق حاضر به دنبال تبیین نقش عوامل موثر در کاهش مصرف سوخت خانوارها در بخش حمل و نقل است. برای این امر، تئوریهای مطرح در زمینه فرم شهری، از جمله شهر فشرده، توسعه نوسنتی و توسعه حمل و نقل عمومیگرا و مطالعات صورت گرفته در سایر کشورها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که علاوه بر متغیرهای کالبدی و فرم شهری، ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی خانوارها نیز در میزان استفاده از اتومبیل و مصرف سوخت موثر است. نتیجه این تحقیق در قالب یک مدل مفهومی پیشنهادی ، که نشاندهنده نقش عوامل موثر فرم شهری و اقتصادی- اجتماعی بر مصرف سوخت در بخش حمل و نقل میباشد ارائه شده است. این مدل مفهومی میتواند بستر و زمینهای برای پژوهشهای آتی و آزمونهای تجربی در زمینه مصرف سوخت در مناطق کلانشهری کشور باشد.
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
رابرت آدامز فیلسوف مشهور مسیحی در کتاب خوبیهای محدود و نامحدود از نسخه ضعیفی از نظریه فرمان الهی دفاع میکند. مطابق دیدگاه آدامز ماهیت الزام اخلاقی اینهمان با فرمان داده شدن توسط خداوند است. استدلال وی برای این دیدگاه شامل دو مرحله است. در مرحله اول او تلاش میکند نشان دهد که مفهموم الزام اخلاقی در ذات خود یک مفهوم اجتماعی است. یعنی الزام اخلاقی قوام یافته از مفاهیم اجتماعی مانند درخواست یا دستور یک شخص یا هویت ثالث مثل جامعه اخلاقی است. در مرحله دوم او ادعا میکند که این هویت ثالث کسی جز خدا نمیتواند باشد. من در این مقاله به نقد مرحله اول استدلال آدامز خواهم پرداخت و نشان خواهم داد که دلایلی که او برای ماهیت اجتماعی داشتن مفهوم الزام اخلاقی ارایه میکند ناتمام هستند.
قدرت قاسمیپور،
دوره ۲، شماره ۶ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
در این مقاله به بررسی جایگاه نقیضه درگستره نظریه های ادبی معاصر پرداخته می شود. برخی از نظریه های ادبیِ معاصر از نقیضه به عنوان گونه¬ای ادبی برای تشریح روندها و سازوکارهای حاکم بر سخن ادبی استفاده می کنند و برخی از آن¬ها نیز همچون نظریه ساخت شکنی، خود به مانند نقیضه عمل می کنند. از نظر فرمالیست¬های روسی، نقیضه در حکم گونه ای ادبی است که دگرگونی و تطوّر انواع ادبی و آشنایی زداییِ متون ادبی را به بهترین وجه به گونه ای آشکار به نمایش می گذارد. میخاییل باختین نیز نقیضه را در بطن منطق گفت وگویی خود می گذارد. از نظر او، هر نقیضه ای آمیزه زبانی مبتنی بر منطق گفت وگویی عامدانه است که در بطن آن، زبان ها و سبک های گوناگونی نهفته است. از نظر ساختگرایان نیز نقیضه از گونه های ادبی ثانویه و پیچیده است که مسئله بینامتنیّت را نمایان می کند. رابطه میان نقیضه و ساخت شکنی نیز به شیوه عملکرد این ها مربوط است؛ هر دوی این ها با رخنه کردن و اقامت گزیدن در متون پیشین باعث نقض و ازهم گسیختن ساختارهای آن ها می شوند.
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
برای کاهش هر چه بیشتر نیاز انرژی، در ساختمانها ، علاوه بر لزوم در نظر گرفتن عایقهای حرارتی با ضخامت کافی، بهرهگیری از راهکارهای مناسب به منظور کاهش مصرف انرژی، میتواند تأثیری تعیینکننده بر روی بیلان انرژی ساختمان داشته باشد. بام ساختمان، به عنوان بدنه¬ای از بنا است که همواره در تمام طول شبانه روز مستقیماً از عوامل جوی تأثیر می-پذیرد، علاوه بر این، اتلاف حرارتی سقف به علت مساحت قابل توجه آن و رقم کلان مجموع اتلاف حرارتی پوشش های سقفی در مقیاس شهری، این عنصر ساختمانی را از نظر اتلاف حرارتی حائز اهمیت نموده است. پژوهش¬ها نشان می¬دهد که مطالعات زیادی در ارتباط با جزئیات طراحی جداره¬ها و پوسته¬های ساختمانی به منظور دستیابی به کارایی بیشتر صورت گرفته است ولی در زمینه طراحی فرم و عملکرد حرارتی مطلوب، تحقیقات متمرکز چندانی صورت نگرفته است. پژوهش حاضر در واقع گزارشی توصیفی از چارچوب¬ها و راهبردهای اولیه است که با هدف شناخت و تحلیل انواع بام بر مبنای مدل¬سازی کامپیوتری در نرم افزار انرژی پلاس، صورت می گیرد. شبیه¬سازی¬های صورت گرفته در شهر اصفهان و با تکیه بر کمترین میزان اتلاف انرژی، برای رسیدن به فرم مطلوب بام در اقلیم گرم و خشک انجام می شود. مدل¬های بررسی شده شامل بام تخت، گنبدی و شیبدار است. نتایج حاکی از آن است که مناسب¬ترین بام دربین این مدل¬ها از نظر عملکرد حرارتی، بام شیبدار ۳۰-۶۰ است که بخش عمده¬ای از مساحت آن رو به جنوب قرار دارد. این در حالی است که بام گنبدی نامناسب¬ترین عملکرد حرارتی را دارد.
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: مطالعه پیش رو با هدف بررسی میزان بهرهمندی از رویکرد زیست تقلیدی در خانههای روستای کندوان انجام شده تا مشخص شود ایرانیان پیشین که امکانات بسیار محدودتری نسبت به ایرانیان امروز داشتهاند با توجه به چه معیارهایی سکونتگاهها با پایداری چند صد ساله را طراحی کردهاند.
روشها: برای رسیدن به هدف مذکور ابتدا رویکرد زیست تقلیدی که رویکردی نوین است، شناسایی شد و سپس سکونتگاههای روستای کندوان مورد مطالعه قرار گرفتند و با استفاده از مدلی که مؤلفه و معیارهای آن با نرمافزار سوپر دسیژنز ارزشدهی شده بود، ارزیابی شد تا معیارهای پاسخده اقلیمی در این منطقه شناسایی و تدقیق شوند.
یافتهها: معیارهای پاسخده اقلیمی همراستا با هدف پایداری در رویکرد زیست تقلیدی و در سه گروه مؤلفه شکلی، کالبدی و عملکردی در روستای کندوان شناسایی و ارزیابی شدند.
نتیجهگیری: خانههای کندوان با توجه به پتانسیل خاص اکوسیستم منطقهای طراحی شدهاند و عواملی که میتوانند کمککننده در شکلدهی چنین مسکنهای پایداری باشند شناخته شدند. با معرفی معیارها و ارزیابی آنها میتوان با توجه به میراث ارزشمند گذشتگان و تکنولوژیهای امروز اقامتگاههایی هماهنگتر با طبیعت و با پایداری بیشتر طراحی کرد.
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
هنر و معماری اسلامی به مثابه آیینه ای است که آموزه های اصیل، معنوی و رازآلود حکمت اسلامی را در خود به ودیعه نهاده و بازتاب دهنده حقایق دینی و اعتقادی به شمار می رود. این پژوهش بر آن است تا به نحو مبسوط به تحلیل ساختاری و مضمونی آرایه های تزیینی به کار رفته در محراب زرین فام «پیش روی مبارک» امام رضا (ع)، به عنوان یکی از مصادیق فضای قدسی در معماری اسلامی بپردازد و علاوه بر کشف معانی و مفاهیم حکمی مندرج در آنها، به بیان تأویلی درخصوص رابطه میان این عناصر با مفاهیم دینی و آیینی از یک سو، و هویت مکانی و زمانی این محراب دست یابد نتیجه اجمالی تحقیق بیانگر آن است که هر یک از عناصر تزیینی این محراب معنایی منعکس از عالم بالا دارند و مفاهیمی چون حضور الهی، رستاخیز، عروج به عالم ملکوت، و تمرکز و تزکیه درونی را بر قلب و جان نمازگزار متبادر می سازند. این معانی در ارتباط مفهومی بسیار روشنی با فریضه نماز و نیایش قرار دارند. مضامین مطرح در کتیبه ها نیز متناسب با هویت مکانی محراب و شرایط مذهبی و اعتقادی دوره ظهور آن تحقق یافته اند.
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
در صدر اسلام، نقش کالبدی مساجد اهمیت زیادی نداشت، لیکن با گذشت زمان مسجد توانست از منظر کالبدی نیز به عنوان یک عنصر تأثیرگذار در شهرهای اسلامی عمل کند. تأثیر کالبدی مساجد به مرور به گونه ای خاص و پراهمیت شد که در مقاطعی از تاریخ، مسجد به شهر اسلامی هویت می بخشید و به محیط شهری معنا می داد و موجب خوانایی و جهت دهی آن می شد. در نگاه به آنچه از فرم مسجد به ذهن می آید، گنبد جایگاه ویژه ای به خود اختصاص می دهد. با توجه به الگوهای مختلف در طراحی کالبد مساجد نوین دیدگاه های مختلفی نیز در مورد حضور و یا عدم حضور گنبد در فرم کالبدی مساجد وجود دارد. در این مقاله ضمن ریشه یابی ورود گنبد در فرم مساجد و روند تکامل و تثبیت آن در مسجد سعی در شناسایی الگوهای طراحی فرم مسجد از لحاظ دیدگاه شان نسبت به گنبد داریم و به تحلیل فرم کالبدی نمونه هایی از مساجد معاصر شهر تهران از لحاظ کیفیت استفاده شان از گنبد پرداخته ایم. در پژوهش حاضر روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و نمونه موردی است. با بررسی نمونه ها این نتیجه حاصل شد که مساجد با کالبدی سنت گرا همواره از گنبد استفاده می کنند و اکثراً از فرم و روش قدیم سنتی بهره می جویند، حال آنکه معماران نوگرا سعی در ایجاد مساجد بدون گنبد و یا گنبد با فرم های جدید و مصالح جدید دارند. به طور کلی باید دقت داشت که اصولاً در معماری، توجه به موضوع و درک عمقی آن، نخستین شرط الزامی اصالت و صحت طراحی است. عدم تعمق خاص و کشاف در موضوع و اصالت ندادن به آن، به نفی بصیرت و عمق گرایی در معماری منتهی می شود. اطلاع اجماعی و متکی بر عادات بدون بازنگری و رجوع به مفاهیم، در تمام انواع معماری به ویژه مسجد، اشتباهی فاحش است.
دوره ۴، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
یکی از مهمترین ساکنان سرزمین ایران قوم ترکزبان قشقایی هستند. این قوم ادبیات و فرهنگ غنی دارند که به نظر میرسد در جریان یکسانسازی و فرایند مدرنیتۀ جامعۀ ایران در حال اضمحلال است. قصهها بخشی از ادبیات و فرهنگ شفاهی قشقایی است. تاکنون مطالعهای با رویکرد ساختاری بر روی قصههای قشقایی صورت نگرفته، لذا در این پژوهش ده قصه برای نمونه بررسی شده است. روش بررسی براساس خویشکاریهای پیشنهادی خدیش است که خود برگرفته از الگوی ریختشناسانۀ ولادیمیر پراپ، محقق فرمالیست روسی، است. برای این کار ابتدا قصهها تجزیه و تحلیل شدهاند و سپس الگوی هر قصه به همراه ترکیب حرکتهای آن ذکر شده است. این بررسی نشان میدهد که قصههای قشقایی قابلیت بررسی ساختاری را دارند و تا حد زیادی با الگوی دیگر قصههای ایرانی همخوانی دارند.
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
انتقال از مفهوم عصر صنعتی به عصر دانش منجر به تغییر پارادایم ارتباط کارفرما - کارمند شده است و توجه به نمودار عرضه و تقاضای استعدادها منجر به تمرکز بیشتر سازمانها بر کارکنان مستعد شده است. تلاش برای برنده شدن سازمانها در جنگ جذب کارکنان مستعد نیازمند کار بیشتر سازمانها برای جذابسازی خود از راه ایجاد برند متمایز شده است. از آن جایی که سازمانها در حوزه ایجاد برند متمایز که بتواند منجر به جذابیت کارفرما شود، دچار مشکل هستند و پژوهشهای کنونی در حوزه برندسازی کارفرما کمتر این موضوع را مد نظر قرار دادهاند. از این رو در پژوهش حاضر سعی بر آن است به این سؤال پاسخ داده شود که جذابیت کارفرما چگونه مبتنی بر برندسازی متمایز کارفرما ایجاد خواهد شد. مبتنی بر ادبیات موجود به منظور پاسخدهی به سؤال فوق مدل مفهومی پژوهش طراحی و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان میدهد زمانی که برد کارفرما مبتنی بر عوامل نیازهای گروه هدف، پیشنهاد ارزش متمایز، استراتژی افراد، سازگاری برند، ارتباطات برند کارفرما و متریکهای برندسازی کارفرما ایجاد شود تمایز ایجاد شده در برند کارفرما ناشی از این عوامل میتواند منجر به جذابیت کارفرما در تمامی ابعاد شود.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
فعال کننده پلاسمینوژن بافتی (tPA)، پروتئینی با وزن مولکولی ۶۵ کیلودالتون و از خانواده سرین پروتئازهاست. این پروتئین به طور طبیعی و با مقیاس کم توسط سلولهای اندوتلیال عروق ترشح می شود و تبدیل شدن پلاسمینوژن به پلاسمین و حل شدن لخته های خونی را به عهده دارد. این پروتئین به طور تزریقی در زمان حملات قلبی جهت رفع لخته خونی تجویز می شود. یکی از مشتقات این پروتئین به نام"رتپلاز" نسخه ای جهش یافته از فعال کننده پلاسمینوژن انسانی است که ۱۳۷ اسید آمینه آن حذف شده است. این دارو در باکتری اشریشیا کلی بیان می شود و فاقد تغییرات پس از ترجمه از جمله گلیکوزیلاسیون می باشد. به دلیل وجود نه باند دی سولفید، بیان این پروتئین در سیستم باکتریایی دارای مشکلات بسیار است و اغلب منجر به ایجاد توده های پروتئینی غیر محلول (inclusion body) می شود. خوردگی مجدد و تبدیل پروتئین غیر فعال به فرم فعال آن فرآیندی طولانی و دشوار است و برای پروتئین های دارای ساختار پیچیده و باندهای دی سولفید متعدد، بازده پایینی دارد. در گزارش حاضر با تغییر ترادف تنظیمی، فرم محلول و فعال آنزیم رتپلاز در باکتری اشریشیاکلی BL۲۱ تولید شده است. بیان القایی رتپلاز تحت کنترل پروموتر T۷ منجر به رسوب پروتئین در داخل سلول گردید در حالیکه استفاده از یک پروموتر دایمی با قدرت کمتر، فرم فعال آنزیم را در سیتوزول ایجاد نمود.
دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده
از پودر تهیه شده تحت شرایط بهینه (خلا۶۰۰ میلی متر جیوه و دمای ۷۵ درجه سانتی گراد) از خرمای رقم "شاهانی"، در فرمولاسیون تافی شکلاتی استفاده و جایگزین ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد شکر مصرفی شد آنگاه بافت، رنگ و انرژی تولیدی محصول اندازه گیری و با شاهد (۱۰۰% شکر)، مقایسه گردید. در نهایت کیفیت ارگانولپتیکی تافی های مختلف تولید شده (بو، طعم، قابلیت جوندگی، شیرینی و رنگ ظاهری) توسط ۳۰ نفر داور ارزیابی شد. نتایج آماری نشان داد که تافی تولیدی با جایگزینی۵۰ درصد (بو: ۲/۳؛ طعم: ۵/۳؛ قابلیت جوندگی: ۴/۳؛ شیرینی: ۵/۳ و رنگ ظاهری: ۷/۳ نمره) و ۷۵ درصد پودر خرما (بو: ۵/۳؛ طعم: ۳/۳؛ قابلیت جوندگی: ۶/۳؛ شیرینی: ۳/۳ و رنگ ظاهری: ۵/۳ نمره) بالاترین رتبه را نسبت به تافی معمولی داشت.
دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده
نظر به اهمیت شهرت جهانى پسته که در حدود بیش از ۵۰ درصد کل تولید جهان را ایران در اختیار دارد و به منظور یافتن راهی برای استفاده بهینه از پسته های دهان بسته که مصرف آجیلی ندارند، این تحقیق با تولید محصولی فرعی از پسته (Pistacia Vera) بنام کره پسته (Pistachio butter) در مقیاس آزمایشگاهی و صنعتی انجام گرفت. برای انجام این پژوهش که به صورت توصیفی- اکتشافی بوده است، پسته نوع فندقی ابراهیمی با ۱۶ درصد پسته های دهان بسته، از باغ های اطراف کرمان جمع آوری و پس از پوست گیری و آسیاب کردن، با مواد افزودنی شامل لسیتین، آنتی اکسیدان و شکر (یا نمک) و مواد طعم دهنده (هل و وانیل)، مخلوط شده فرمولاسیونهای مختلفی تهیه گردید و در نهایت پس از ورز دادن و آماده سازی، بسته بندی گردید. ترکیبات شیمیایی محصول نیز طبق روشهای استاندارد، اندازه گیری شد. نمونه های تولیدی، تفاوت، وابستگی و نزدیکی آنها به یکدیگر، میانگین داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSمقایسه شد.
ابتدا چهار تیمار از هر گروه کره پسته بر پایه شیرین و شور ساخته شد. متعاقباً ارزیابی حسی طعم تیمارها براساس آزمون امتیازدهی(Scoring)، با استفاده از گروه ارزیاب حسی ۵ نفره آموزش دیده انجام شد. باتوجه به نتایج آزمونهای حسی، تیمارهای ۳۰ درصد شکر از طعم شیرین و تیمار ۱ درصد از طعم شور که با اختلاف معنی داری از تیمارهای دیگر قرار داشتند، انتخاب گردید(P<۰,۰۵). پس از آن دو تیمار منتخب در سطح جامعه با روش ارزیابی حسی ترجیح جفتی (Paired Preference) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نوع شیرین با اختلاف معنی داری ترجیح داده شد(P<۰.۰۵). با انتخاب پایه شیرین در جامعه،کره پسته بر پایه شیرین باطعم های هلی و وانیلی تولید شده و دیگر بار توسط ارزیابهای دوره دیده به روش امتیاز دهی مورد ارزیابی حسی قرار گرفت. براساس نتایج حاصله،کره پسته با ۴۰ درصد شکر در تیمارهای با طعم وانیل و کره پسته با ۳۰ درصد شکر در تیمارهای با طعم هل،به دلیل عدم تفاوت معنی دار با نمونه ۵۰ درصد شکر و تفاوت معنی دار با نمونه ۱۵ درصد شکر انتخاب گردیدند. دو تیمار برتر، مجداً در سطح جامعه به روش ترجیح جفتی مورد ارزیابی حسی قرار گرفتند که تفاوت معنی داری بین دو تیمار وجود نداشت.
در پایان برای بررسی اثر زمان ماندگاری بر طعم، پس از ۵ماه، نمونه های وانیلی و هلی با روش رتبه بندی(Ranking) با استفاده از پانل خانگی (In house Panel) ارزیابی شدند که نمونه نوع هلی با شکر ۳۰ گرم درصد و نوع وانیلی با شکر ۴۰ گرم درصد که با تفاوت معنی داری نسبت به دیگر نمونه ها قرار داشتند، به عنوان نمونه های برتر برگزیده شدند(P<۰.۰۵) ویژگیهای فیزیکوشیمیایی هر کدام از محصولات تولید شده با درصدهای مختلف شکر در تیمارهای هلی و وانیلی نیز اندازه گیری شد. عملیات تعییین عمر ماندگاری در زمانهای ۱۵،۳۰،۴۵، ۶۰، ۹۰ و ۱۲۰ روز و دماهای oc ۲۵ و oc ۴۵ با تعیین عدد پراکسید و اسیدیته بر حسب اسیداولئیک، با توجه به استاندار مربوطه انجام گردید که نتیجه،نشان دهنده بالابودن ماندگاری کره پسته بود. برای تحلیل آماری پارامترهای مورد مطالعه از نرم افزار SPSS استفاده شد. برای پارامترهای کمی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی از آمار توصیفی به صورت میانگین و انحراف معیار بهره گیری شد. برای ویژگیهای حسی، بسته به مورد از روش آنالیز واریانس و آزمون LSD، روش رتبه بندی و آزمون فریدمن و همچنین آزمون دو جمله ای دو دامنه ای استفاده شد.
دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۱۲-۱۳۸۶ )
چکیده
این مقاله میکوشد نشان دهد که نوآوری نیما یوشیج تنها به قالب شکنی در درون سنتهای کهن محدود نمیشود. او علاوه بر نوآوری در قالبهای شعری و تجربههای معنایی و دید تازه به ابداع فرم بیسابقهای در شعر فارسی دست میزند. این فرم، که در این مقاله، «نماد ساختمند» (ارگانیک) نامیده میشود، ساختار شعری خاصی است که در آن هر پدیده (تصویر) در کانون نگاه شاعر قرار میگیرد؛ بتدریج آن تصویر بر کل شعر غلبه مییابد و سرانجام به صورت نمادی متراکم از معانی ادبی و هنری در میآید. این شکل شعری، که بیش از ۲۰ درصد از شعرهای نو نیما را شامل میشود، پس از نیما با استقبال شاعران معاصر همراه شد بهگونهای که بخشی از شعرهای مقبول و مشهور معاصر فارسی به این شکل سروده شده است. این مقاله از ماهیت و مبانی این ساخت شعری و روند شکلگیری و تکوین آن بحث میکند و عوامل مؤثر در پیدایش این فرم شعری را در این دوره از تاریخ ایران بیان میکند.
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
ادویه و گیاهانی که به عنوان چاشنی مصرف می شوند مانند اکثر فرآورده های کشاورزی بعد از برداشت در معرض آلودگی های میکروبی قرار می گیرند. این مطالعه با هدف بررسی آلودگی میکروبی ادویه های بسته بندی عرضه شده در شهر تهران صورت گرفته است. به این منظور ۱۵۱ نمونه از ادویه های دارچین، فلفل سیاه و زردچوبه بطور تصادفی از سطح عرضه انتخاب شدند ( ۵۴ نمونه زردچوبه ، ۵۰ نمونه فلفل سیاه، ۴۷ نمونه دارچین). آزمایه ها با روش های تعریف شده موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران از نظر شمارش کلی فرم، شناسایی کلی فرم مدفوعی، شمارش کپک و مخمر و شمارش کلی باکتریهای هوازی مورد آزمون میکروبی قرار گرفتند. نتایج نشان داد از مجموع ۱۵۱ نمونه جمع آوری شده میانگین شمارش باکتریهای مزوفیل هوازی در مورد زردچوبه cfu/gr ۱۰۷× ۶/۳ در مورد فلفل سیاه cfu/gr ۱۰۶× ۷ و دارچین cfu/gr ۱۰۴ × ۹۲/۱ بوده است.% ۳۴ نمونه های فلفل سیاه، % ۶ نمونه های دارچین و % ۱۳ نمونه های زردچوبه به کلی فرم مدفوعی آلوده بودند. میانگین شمارش کلی فرم در مورد فلفل سیاه cfu/gr۱۰۳× ۸۳/۸ ، زردچوبه cfu/gr ۱۰۳× ۲۶/۶ و cfu/gr ۱۰۳× ۷/۴ در مورد دارچین بود. میانگین شمارش کپک و مخمر در بین نمونه های فلفل سیاه cfu/gr ۱۰۳× ۹۴/۲، دارچین cfu/gr ۱۰۳× ۹/۲ و زردچوبه cfu/gr ۱۰۳× ۲۳/۱ بوده است که در مقایسه با استاندارد ملی ایران در حد مجاز قرار داشتند.همچنین % ۵/۳۱ از نمونه های زردچوبه ،%۳۲ازنمونه های فلفل و %۳/۱۶از نمونه های دارچین مقادیری بالاتر از حد مجاز استاندارد کلی فرم رانشان دادند. میا نگین شمارش باکتری های مزوفیل هوازی در مورد زردچوبه و فلفل سیاه ، در مقایسه بااستاندارد بین المللی (ICMSF) cfu/gr ۱۰۶ که برای ادویه تدوین شده است بالاتر از حد استاندارد بود و احتمالا" در بین ادویه هایی که بصورت فله ای عرضه می شود بالاترنیز خواهد بود . بنابراین کنترل در تمامی نقاط بحرانی و نیز استفاده از روش های رایج ضدعفونی و سترون کردن مانند اشعه گاما به میزان KGry ۱۰ ضروری بنظر می رسد.
دوره ۷، شماره ۷ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی تأثیر کاربست دو فعالیت تأملی نگارش رواﯾﺖ ﻤﺒﺘﻨﯽبر تجربه شخصی و یادداﺷﺖ روزانه ﺗﺄملی به انگلیسی بر افزایش توانایی تفکر نقادانه دبیران ﻀﻣن ﺨدمت زبان انگلیسی ﺒﻪﻋنوان زبان خارجی در ایران است. ۶۰ نفر (۳۶ زن و ۲۴ مرد) دبیر زبان انگلیسی که ﺒﻪعنوان نمونه دردسترس در این آزمایش شرکت کردند ﺒﻪطور تصادفی به دو گروه آزمایشی مساوی و مستقل «روایت ﻤﺒﺘﻨﯽبر تجربه شخصی» و «یادداشت روزانه ﺗﺄملی» ﺘﻘﺴﯾم ﺷدند. ابتدا، آزمودﻨﻲﻫا توسط آزمون اندازهﮔیری تفکر انتقادی واتسن-گلیزر-فرم الف (Watson & Glaser, ۱۹۸۰) مورد ارزیابی قرار گرفتند. مقاﻴﺴﮥ نمرات ﭙیش آزمون ازطریق آزمون t مستقل نشان داد که بین توانایی تفکر نقادانه دو گروه تفاوت ﻤﻌﻧاداری درابتدای تحقیق وجود نداشت. سپس، ﭘنج داستان کوتاه شامل «داستان یک ساعت» (Chopin, ۱۸۹۴)، «آخرین برگ» (O. Henry, ۱۹۰۷)، «اعترافات یک گالومانیاک» (Colby, ۱۹۴۱)، «راه مردان مرده» (Achebe, ۱۹۵۳)، و «ﭘرواﻨﻪﻫا» (Grace, ۱۹۸۷) به آزمودﻨﻲﻫا داده ﺷد. آزمودﻨﻲﻫای گروه روایت ﻤﺒﺘﻨﯽبر تجربه شخصی رواﯾﺖﻫایی ﺷﺧﺻﯽ براساس مضمامین داستانﻫا نوشتند، ولی آزمودﻨﻲﻫای گروه یادداشت روزانه ﺗﺄملی ﺗﺄملاﺕﺷان درباب همان داستانﻫا را تقریر کردند. ﺳﭘس، آزمودﻨﻲﻫا دوباره به پرسشناﻤﺔ تفکر انتقادی پاسخ دادند. مقاﻴﺴﮥ نمرات ﭙس آزمون با استفاده از آزمون t مستقل آشکار ساخت که توانایی استنباط و استنتاج گروه روایت ﻤﺒﺘﻨﯽبر تجربه شخصی ﭘﯿشرفت ﻤﻌﻧاداری نمود. لازم ﺒﻪ ذکر است که بین نمرات ﭙس آزمون در زیرمجموﻋﻪهای شناسایی مفروضات، تعبیر و تفسیر، و ارزشیابی دلاﯾل از لحاظ آماری تفاوت ﻤﻌﻧاداری مشاهده نشد.
عبدالله حسن زاده میرعلی، حسن اکبری بیرق، هادی یاوری، محمد صادقی،
دوره ۷، شماره ۲۸ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
«نظریه عام کلیشهها» یکی از نگاههای صورتگرایانه قرن بیستم به ادبیات عامیانه است که به تأثیر از مطالعات عامیانه، عبارتشناسی و واژگانشناسی صورت گرفت. جی. ال. پرمیاکوف زبانشناس و نویسنده روسی، با نوشتن کتاب از مثل تا قصههای عامیانه (۱۹۶۸) چارچوب نظری این نظریه را بنیان نهاد و با بررسی عناصر بازتولیدی زبان از قبیل ضرب المثلها، چیستان، کنایات، قصهها، و هرگونه عبارت قالبی و فرمولوار زبان در تقابل با متون تولیدی و خلاق زبان، نظریه عام کلیشهها را معرفی نمود. پرمیاکوف و برخی همنظران وی برخلاف گروهی که عقیده داشتند در آفرینشهای ادبی باید از عناصر کلیشهای زبان پرهیز شود و چندان نظر مساعدی بهاینگونه عبارات نداشتند، تلاش کردند که علت وجودی کلیشهها و فواید ساختار آن را توجیه کنند. و نشان دهند که کلیشهها صرفاً مشتی عبارات دستدوم، کهنه و پیشپا افتاده نیست. پرمیاکوف از منظر زبانشناسی، نظریه عام کلیشهها را ارائه میکند و حدود طرح کلی نظریهاش از ضربالمثلها (کوچکترین واحد ادبیات عامیانه) تا افسانهها (بزرگترین واحد ادبیات عامیانه) را شامل میشود و بیشتر به دنبال تحلیل ساختاری واحدهای ادبیات عامیانه است. با استناد به عنوان فرعی این کتاب: «یادداشتهایی درباره نظریه عام کلیشهها» میتوان ادعا نمود که این نظریه هنوز کامل نیست و پرمیاکوف بیشتر به دنبال طرح مقدماتی این نظریه بودهاست. هدف ما از ارائه این نوشته، معرفی این نظریه و جایگاه آن در نقد ادبی است و برای این منظور، تلقی زبانشناسان و منتقدان ادبی را از منظر محققان شعر شفاهی و نیز صورتگرایان درباره ادبیات عامیانه جستجو نمودهایم.
دوره ۷، شماره ۲۸ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
نظریه فرمول شفاهی که از پژوهشهای پری و لرد در آثار هومر شکل گرفت، در زبانهای بسیاری بهکار گرفته شد. در زبان فارسی نیز پژوهشهایی در این حوزه در متون منثور عامیانه انجام شده است که تمام این پژوهشها به مسئله گزارههای قالبیِ عمومیِ آثار پرداختهاند. پژوهشگران خارجی بر اساس این دستاوردها متون منظوم حماسی فارسی بهویژه شاهنامه را محصول نقالی و شفاهی بنیاد دانستهاند. این مقاله با نگاهی تازه به طومارهای نقالی بهعنوان متون حماسۀ شفاهی، علاوه بر معرفی گزارههای عمومی آنها، نوع دیگری از گزارهها را با عنوان گزارههای قالبی حماسی با تمرکز بر رزم کشتی، در سه بخش الف) گزارههای بیانگر ورود به کشتی ب) گزارههای بیانگر آغاز کشتی ج) گزارههای بیانگر پایان کشتی معرفیکرده است و کارکرد هر دسته را نیز تشریح میکند. درپایان، اثبات میکند که نقالان و راویان طومارها گنجینهای از این گزارهها را در ذهن داشتهاند و در زمان توصیف رزم بهگونهای خودکار و بدون اندیشه از آن بهره میبردهاند. بنابراین، با استفاد از این روش و استخراج گزارههای بهکار رفته در انواع رزمها، میتوان به ساختار روایی حماسۀ شفاهی فارسی دست یافت.