جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای غول

معصومه ابراهیمی،
دوره ۳، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

چکیده بررسی اسطوره شناختی موجودات وهمی در یکی از معروفترین داستانهای عامیانه فارسی هدف اصلی این مقاله است. چون به کارگیری نقد اسطوره ای برای داستانهای عامیانه از سوی برخی صاحب نظران بی اعتبار و نامناسب دانسته شده است، در ابتدای مقاله تلاش می شود با طرح تئوری های معروف در هر حوزه و با گشودن محتوای تعاریف مرتبط با افسانه و اسطوره رابطۀ متقابل معنایی و ریشه های مشترک هریک بازشناسی شود. همچنین چون کاربرد نقد ادبی به ویژه نقد اسطوره ای برای آثارادبیات شفاهی در کشور ما چندان معتبر و شناخته شده نیست، در بخش هایی از مقاله به فضای گستردۀ ادبیات شفاهی به عنوان بستری آماده برای اعمال گونه های مختلف نقد ادبی، به ویژه نقد اسطوره ای، اشاره می شود. در انتها به عنوان نمونه، ابزار نقد اسطوره ای، برای بررسی و بازشناسی عناصر وهمی و موجودات ماوراییِ یکی از شناخته شده ترین آثار داستانی ادبیات شفاهی یعنی داستان سلیم جواهری به کاربرده می شود. تازگی این مقاله در ترکیب عناصر نقد اسطوره ای در متن مأخوذ از ادب شفاهی است که خود سرآغاز راهی طولانی در بازشناسی متون ادبیات عامه به شمار می رود. واژه های کلیدی: نقد اسطوره ای، افسانه های عامیانه، داستان سلیم جواهری، همزاد، غول، پری، دوالپا، نسناس، گاو دریایی.

دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

ایرانیان در هجوم­های سخت تاریخِ خود با مقاومت و گاه با سازش و آشتی سعی بر آن داشتند تا سرنوشت خود را تغییر دهند. در این میان همراه با کوشش­های پی­گیر طبقۀ نخبه باید از تلاش عامۀ مردم نیز در برآوردن وضعیتی مطلوب برای هم­زیستی با قوم غالب سخن به­میان آورد. مردمی که کم­تر از سواد برخوردار بودند و ذهنیت آرمان­گرای آن­ها واقعیت تاریخی را قلب می­کرد تا آسوده­تر به جریان رخدادها بنگرد، به دامن تخیل و افسانه­سازی چنگ می­زدند و با برساختن اندیشه­ای نو ادامۀ زندگی را بر خود هموار می­ساختند. افسانۀ «مغول­دختر» که بر­ آمده از روزهای سخت تسلط مغولان بر ایران است، نمونه­ای از تخیل جبران­کننده است که با مضمون عشق و ازدواج سعی بر آن دارد تا با پیوندی عمیق و عاشقانه و نیز مملو از ایمان و پایداری، آشتی و نوعی یگانگی بین دو طرف را روایت کند، جهانی نو بسازد و حتی فراتر از آن حاکمیت و اقتدار از دست رفته ایران را بر جای مغولان بر گسترۀ جغرافیایی وسیع از شرق تا غرب عالم به­تصویر کشد. در پژوهش پیش­رو با روش نقد تاریخی به موضوع مذکور پرداخته شده است.
 

دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

بازاریان در طول تاریخ ایران به دلیل کارکرد اقتصادی و اجتماعی مؤثرشان در جامعه مورد توجه حکومت‌های با ساختار ایلی مسلط بر جامعه ایران قرار داشتند. جایگاه بازاریان و به خصوص اصناف پیشه‌ور نزد حکومت‌ها با حمله مغول به ایران به مراتب بیشتر از گذشته بهبود یافت و استپ‌نشیان مغول از همان آغاز حملات خود به ایران تولیدات پیشه‌وران را ارج نهادند و در خلال کشتارهای خود مانع از مرگ بسیاری از افراد این طبقه مولد شدند. بر این اساس پرسشی که در این پژوهش نگارندگان درپی پاسخ به آن هستند این است که سیاست‌های کشورداری مغولان و ایلخانان چه تأثیری بر جایگاه اجتماعی و سیاسی اصناف در ایران نهاد؟ نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که به حاشیه راندن نهاد حسبه از سوی مغولان نامسلمان تا دوره غازان‌خان، حمایت مغولان از پیشه‌وران هنگام حمله به ایران و رهانیدن آن‌ها از کشتار که از نیازهای‌های اقتصادی و تسلیحاتی مغولان و ایلخانان نشأت می‌گرفت از جمله سیاست‌های مغولان و سپس ایلخانان در ارتباط با پیشه‌وران بود. این سیاست‌گذاری‌ها در بعد اجتماعی باعث تشکل‌یابی پیشه‌وران و نزدیکی آن‌ها به گروه‌های دیگر از جمله اهل فتوت شد و در بعد سیاسی منجر به حضور اصناف در رویدادهای سیاسی هم در دوران ایلخانان و هم دوره فترت شد. این پژوهش در صدد است تا با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی و تحلیل داده‌های تاریخی درباب تأثیر سیاست‌گذاری‌های مغولان و ایلخانان بر جایگاه اجتماعی و سیاسی اصناف در ایران بپردازد.


دوره ۱۲، شماره ۵۵ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

اقوام مغول با پیروی از الگوی فرهنگی خود نام‌‏های متنوعی را برای افراد برمی‌‏گزیدند. با هجوم و فرمانروایی بلندمدت مغولان، در ایران، نام‌‏های مغولی در متون فارسی آن دوره و حتی پس از آن منعکس شده ‏است. در مواردی ادیبان و تاریخ‏‌نگاران ایرانی، معانی نام‌‏ها و دلیل نام‌گذاری‌‏های متنوع را ضبط کرده و به داستان‌‏ها و روایت‏‌های مربوط به آن‌‏‏ها پرداخته‌‏اند. از آنجا که پژوهش دقیق و جامعی دربارۀ الگوی نام‌گذاری مغول و بازتاب آن در متون ادبی و تاریخی، مشاهده نشده‏ است پژوهش در این مورد، اهمیت و ضرورت دارد.
در این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی اجرا و داده‌‏های آن، بر مبنای متون ادبی و با استناد به متون تاریخی، به شیوۀ کتابخانه‌‏ای، گردآوری شده‏، نام‌‏ها و الگوهای نام‌گذاری افراد در متون، شناسایی و بررسی شده است. در این متون، الگوهای نام‌گذاری متفاوتی با توجه به طبیعت، وضعیت جسمانی، رویدادها و ... وجود دارد و نام‌گذاری با رسومی نیز همراه بوده و نام‏‌ها در مواردی بنا به دلایلی تغییر کرده‏‌اند.

دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۳۰ )
چکیده

هذا التحقیق بحث حول تطوّرات البرید فی عصربیبرس. فی بدایه هذه المقاله یدور الکلام حول مبادرات بیبرس بهدف استقرار الأمن فی مصر و الشام و مِن ثَمَّ یبحث علل التجدید و تطوّر البرید و الإصطلاحات و المناصب و شتّی أنواع البرید الجوّی و الأرضیّ و المنائر. بعد تسلّط بیبرس علی السلطه أخذ بتقویه القوات العسکریه و إغلاق الطرق المؤدیه إلی مداخل الشام و مصبّ نهر النیل فی دمیاط لمواجهه البیزانس و الصلیبیین. إضافه إلی هذا کان بیبرس بحاجه لشبکه منظّمه و دقیقه لکی یطّلع بسرعه علی هجوم الأعداء علی أراضی مصر و الشام و لذا یظهر أنّه اقتدی بالمغول فی تجدید البرید للإطلاع علی الأخبار و قام بتطوّرات عدیده فی هذا المضمار. لهذا السبب ربط حدود الدوله بالقاهره من جهه، و من جهه أُخری قام ببناء المآذان لکی یراقب بشده مناوشات الأعداء، و هذه التطوّرات مکنته من التحکم بالأوضاع و مِن ثَمّ التغلّب علی عدوّه و استقرار الأمن فی کل من مصر و الشام.

دوره ۱۶، شماره ۶۶ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

در پاره­ای از پژوهشها درباره تاریخ­نگاری جوینی با استناد به جهتگیری جوینی در ذکر خروج تارابی این نتیجه به‌‌دست آمده که جوینی در نوشتن این اثر حامی مغولان بوده است. این پژوهش می­خواهد به این پرسش پاسخ دهد که آیا می­توان حمایت جوینی از مغولان را صرفاً از جهتگیری او در ماجرای خروج تارابی استنباط کرد. اگر بتوان برای این حمایت، دلایل دیگری یافت، آیا وجه حمایت جوینی از مغولان مخدوش خواهد شد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش­ها، نخست باید دید آیا این حمایت ممکن است از لحاظ تاریخی و سیاسی مبتنی بر دلایل دیگری باشد؟ به این منظور لازم است نهادهای قدرت را در زمان خروج تارابی شناخت. یکی از نهادهای اصلی قدرت در این دوره مغولان هستند. آنها پس از استقرار دو دسته شدند: دسته نخست معتقد بودند طبق یاسا باید شهرها را ویران کرد و مردمان را کشت. دسته دوم اعتقاد به حفظ شهرها و مردمان و گرفتن مالیات داشتند. بین ایرانیان نیز، دست‌کم دو نهاد قدرت دیده می­شود: بزرگان بخارا و عوام. از نهادهای قدرت مذهبی نیز آل­برهان، محبوبیان، صوفیه و خلیفه عباسی اهمیت دارند. پس از قدرت یافتن تارابی و شورش علیه بزرگان بخارا، دسته اخیر به‌گرایش غالب مغول نزدیک و با آنها همدست شدند و بر تارابی غلبه کردند؛ سپس بر سر اداره بخارا بین دو نهاد قدرت مغول اختلاف افتاد. سرانجام اوکتای قاآن حکم بر ابقای بخارا داد. بنابراین به‌اجمال می­توان گفت پس از خروج تارابی شاهد غلبه گرایش دوم مغولان، محبوبیان، بزرگان و اشراف بخارا را هستیم.

صفحه ۱ از ۱