۸۱ نتیجه برای غرب
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
ادریسیان به عنوان نخستین دولت علوی نسب در نیمه دوم قرن دوم هجری در شمال غرب آفریقا و سرزمین مغرب اقصی، در منطقهای حیات خود را آغاز کرد که از همه سو با دولت های متخاصم احاطه شده بود: امویان اندلس در شمال، اغلبیان در شرق و دولت شهرهای خارجی مسلک بنورستم در شمال شرقی و بنومدرار در جنوب شرقی. معنای چنین موقعیت جغرافیایی ورود ناگزیر به جنگ های طولانی و فرسایشی و تنش های مستمر است، اما با مطالعه تاریخ ادریسیان نه تنها خبری از جنگهای مستمر نیست؛ بلکه با یک دولت با ثبات روبرو میشویم که درخشانترین دوره تمدنی منطقه مغرب اسلامی در قرون نخستین هجری را رقم میزند. بررسی مدیریت سیاست خارجی ادریسیان و تبیین راهبردهای این دولت در مهار تخاصم و تبدیل بحرانها به فرصت در عرصه دیپلماسی مسأله اصلی پژوهش پیش رو است. مطالعه تاریخی با روش توصیفی و تبیین علّی با تکیه بر داده کاوی در گزارشهای تاریخی مربوط به این دولت نشانگر این مطلب است که ادریسیان با اتخاذ سیاستهایی از قبیل: تسامح مذهبی، روابط تجاری گسترده با همسایگان، برقراری موازنه قدرت و بهرهبرداری از اختلافات قبایلی در قلمرو همسایگان توانستند در سیاست خارجی موفق عمل کرده و از درگیریهای فرسایشی و جنگهای مستمر با همسایگان پرهیز نمایند و بدین طریق زمینه برای ثبات و توسعه در قلمرو خود را فراهم نمایند.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
منطقه پرآشوب خلیج فارس و غرب آسیا و نیز شاخ آفریقا به دلیل تلاطمهای سیاسی و اجتماعی و بعضاً جنگهای طولانی و فرسایشی همواره در برقراری امنیت دچار مخاطره بوده است؛ در حالی که در دنیای امروز، امنیت همچنان یکی از مهمترین کالاییهایی است که میتوان به پشتوانه آن بهرهمند از ثبات و پیشرفت شد. ایران و عربستان به دو عنوان دو قدرت اصلی حوزه خلیج فارس و قدرت های ذی نفوذ در شاخ آفریقا میتوانند در زمینه ایجاد امنیت منطقهای نقش محوری ایفا کنند. همکاریهای امنیتی ایران و عربستان میتواند بر جنبههای مختلفی از حوزه کشتیرانی، انرژی و مبارزه با قاچاق کالا گرفته تا همکاری درباره مناطق نفوذ گسترش داشته باشد. با این اوصاف این پرسش اساسی مطرح میگردد که چالشها و موانع همکاری امنیتی میان ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا چیست؟ پاسخ موقت به این پرسش بدین شرح است: بازیگری ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس، عدم فهم مشترک در خصوص مسائل امنیتی، اختلاف نظرهای ژئوپلتیکی و اختلاف های فرهنگی- مذهبی و عدم تفاهم بر سر منطقه نفوذ، چالشها و موانع همکاری امنیتی ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا هستند. روش پژوهش در این مقاله به صورت توصیفی – تحلیلی است و به منظور گردآوردی دادهها و اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، تهدیدزدایی از اسلام شیعی و مقابله با ایران هراسی، همکاریهای فنی و اقتصادی و پیدا کردن چهارچوبی برای همکاری درباره مسائل مناطق پیرامونی میتواند به عنوان راهکارهایی به منظور تحقق همکاری امنیتی میان ایران و عربستان مدنظر قرار گیرد.
منطقه پرآشوب خلیج فارس و غرب آسیا و نیز شاخ آفریقا به دلیل تلاطمهای سیاسی و اجتماعی و بعضاً جنگهای طولانی و فرسایشی همواره در برقراری امنیت دچار مخاطره بوده است؛ در حالی که در دنیای امروز، امنیت همچنان یکی از مهمترین کالاییهایی است که میتوان به پشتوانه آن بهرهمند از ثبات و پیشرفت شد. ایران و عربستان به دو عنوان دو قدرت اصلی حوزه خلیج فارس و قدرت های ذی نفوذ در شاخ آفریقا میتوانند در زمینه ایجاد امنیت منطقهای نقش محوری ایفا کنند. همکاریهای امنیتی ایران و عربستان میتواند بر جنبههای مختلفی از حوزه کشتیرانی، انرژی و مبارزه با قاچاق کالا گرفته تا همکاری درباره مناطق نفوذ گسترش داشته باشد. با این اوصاف این پرسش اساسی مطرح میگردد که چالشها و موانع همکاری امنیتی میان ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا چیست؟ پاسخ موقت به این پرسش بدین شرح است: بازیگری ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس، عدم فهم مشترک در خصوص مسائل امنیتی، اختلاف نظرهای ژئوپلتیکی و اختلاف های فرهنگی- مذهبی و عدم تفاهم بر سر منطقه نفوذ، چالشها و موانع همکاری امنیتی ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا هستند. روش پژوهش در این مقاله به صورت توصیفی – تحلیلی است و به منظور گردآوردی دادهها و اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، تهدیدزدایی از اسلام شیعی و مقابله با ایران هراسی، همکاریهای فنی و اقتصادی و پیدا کردن چهارچوبی برای همکاری درباره مسائل مناطق پیرامونی میتواند به عنوان راهکارهایی به منظور تحقق همکاری امنیتی میان ایران و عربستان مدنظر قرار گیرد.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
سیدجمال الدین اسدآبادی از اصلاح گران اندیشه دینی در جهان معاصر است که نه تنها در ایران و در بین مسلمانان شیعه، بلکه در سراسر جهان اسلام از جمله در افغانستان، مصر، ترکیه(عثمانی) و عراق تاثیر گذاشت. وی در صدد نجات مسلمانان از سلطه استعمار و عقب ماندگی جهان و رسیدن به عظمت مسلمین بود. پرسش اصلی پژوهش حاضر در پی این مسئله است که آیا اتخاذ استراتژی و باز کردن پای اندیشهها در امور مصر توانست تقابلی در روابط خود با کشورهای استعمار گر ایجاد کند؟ و اینکه آیا اتخاذ این استراتژی در آن برهههای زمانی متناسب با منافع ملی و شرایط داخلی و بینالمللی مصر بوده است؟ حاصل پژوهش که با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده حاکی از این است که ظرفیت فکری و اندیشهای سیدجمال الدین بر مقیاس گستردهای از جهان اسلام تأثیرگذار بوده؛ براین اساس، سید برای رسیدن به این هدف راه اتحاد جهان اسلام و بازگشت به اسلام اصیل را پیشنهاد داد.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده
نهضت ترجمه متون فلسفه یونان به زبان عربی در قرون دوم و سوم هجری، بهویژه در دوره خلافت منصور دوانیقی، موجب شد فرهنگ اسلامی در قرون چهارم و پنجم هجری با ظهور فیلسوفانی چون ابن سینا درخشش بسیار یابد. فلسفه غرب، دستکم از قرن هفدهم، در مسیری حرکت کرده است که با آنچه در فلسفه اسلامی داریم، تفاوت ماهوی دارد و اگر بخواهیم شناخت عمیقی نسبت به آن داشته باشیم، نیاز داریم به اینکه یا مسلط بر زبانهای غربی باشیم یا از ترجمه متون اصلی فلسفه غرب استفاده کنیم. به هر حال متون فلسفی غرب به زبانهای مختلف مثل انگلیسی، آلمانی و فرانسوی نوشته شدهاند و یک پژوهشگر فلسفه بهرغم تسلط بر زبان انگلیسی، برای آشنایی با آثاری که به زبانهای دیگر اروپایی نوشته شدهاند، نیازمند کمک مترجمان است. در این مقاله اهمیت ترجمه متون فلسفه غرب و برخی الزامات آن بیان شده است.
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
هر حادثه یا روند تاریخی در کنار زمان، محدود به مکان و جغرافیا هم هست. در واقع جغرافیای تاریخی بررسی نقش عوامل و پدیدههای جغرافیایی بهویژه جغرافیای طبیعی در شکل گیری رویدادهای تاریخی است. بهعنوان نمونه مطالعه دقیق موقعیت برخی از شهرها نشان میدهد که انتخاب محل آنها بههیچ وجه اتفاقی نبوده و ظاهرا طی فرآیندی کاملا دقیق صورت گرفته است. تلمسان، شهری در شمال آفریقا که در قرون میانه به پایتخت مغرب اوسط مشهور شده بود نمونهای از یک شهر استراتژیک با قدرت مقاومت کم نظیر است. این شهر که بیش از سه قرن پایتخت دولت زیّانی یا بنوعبدالواد بود، (دولتی که از همه سو با دول متخاصم محاصره شده بود)، رکورد بیشترین و طولانیترین محاصرههای نظامی و اقتصادی در شمال آفریقا را به خود اختصاص داده است اما در اکثریت قریب به اتفاق این حملات و محاصرهها، تاب آوری بالایی از خود نشان داده و همین تاب آوری به پایایی و تداوم دولت زیانی به مدت سه قرن انجامیده است. بهنظر میرسد موقعیت منحصر به فرد جغرافیایی و موانع طبیعی دفاعی، در کنار قرار گرفتن بر سر چهار راههای مهم تجاری که موجب افزایش ثروت عمومی و سطح رفاه اجتماعی بوده است، بهعلاوه منابع سرشار آبی و دشتهای حاصلخیز و زمینهای کشاورزی که تامین آذوقه مورد نیاز مردم را تا حدود زیادی تضمین میکرد، عامل اصلی این تاب آوری شهری و در نتیجه پایایی و تداوم دولت زیانی به رغم دشمنان فراوان گردیده که در این مقاله ابعاد آن بررسی میشود.
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
مدلهای مفهومی، نمایشی از یک سیستم هستند که به راحتی مفاهیم انتزاعی روابط بین اشیا در سیستم را به ما نشان میدهند. در واقع، به هر میزان ترسیم مدلها در عرصه علمی نظاممند و معنیدار باشد، میتواند زمینه درک مسائل و مباحث را بهتر و دقیقتر نماید. در این میان، منطقه جنوب غرب آسیا با داشتن امکانات و موقعیتهای ممتاز جغرافیایی و همچنین با داشتن منابع غنی از اهمیت ویژه ژئوپلیتیکی برخوردار میباشد. اما تحولات این منطقه سبب درگیر شدن بازیگران متنوع و متفاوتی شده است. این بازیگران، با اهداف، ایدئولوژی و رفتار متفاوت و حتی متضاد سبب تداوم بحران در منطقه شدهاند. به بیانی دیگر، به هر میزان منبع جغرافیایی قدرتی که زمینهساز مناسبات ژئوپلیتیک است از ارزش بیشتری برخوردار باشد، زمینه برای جذابیت بیشتر جهت ورود و نقشآفرینی بازیگران بیشتر و بزرگتری را فراهم میآورد. بنابراین تحقیق حاضر ضمن ارائه تعریفی نو از ژئوپلیتیک و تقسیم بندی بازیگران ژئوپلیتیکی در سه گروه بازیگران مرکزی و کانونی، بازیگران نیمه پیرامونی و بازیگران پیرامونی، در گام بعدی سعی کرده است با ارائه یک مدل مفهومی، مناسبات ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا را بهصورت نظاممند به تصویر بکشد. چرا که شناخت دقیق روابط ژئوپلیتیکی بین این بازیگران به ژئوپلیتیسینها این امکان را میدهد که برای منطقه نا به سامان جنوب غرب آسیا، بهترین استراتژی را تدوین کنند.
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
مفهوم قدرت و منابع و ابزارهای اعمال آن همواره در درازای تاریخ دگرگون شده و تکامل یافته است. هر پیشرفت علمی یا فناوری خواه در ابزارهای جنگی نخستین یا ابزارهای نابودگر گروهی و یا در منابع اقتصادی یا سیاسی قدرت به شکلی در رفتار بازیگران نیز تغییراتی را ایجاد کرده و در بسیاری مواقع جابجایی در کانونهای قدرت و صاحبان آن ایجاد کرده است. منطقه جنوب غرب آسیا به دلیل پراکندگی نامتوازن منابع قدرت و رفتارهای رقابتی بازیگران از پایان جنگ جهانی اول تاکنون همواره در تنش و بیثباتی بوده است. در این نوشتار با بررسی دگرگونیهای نوین در مفهوم و منابع قدرت، نتایج آن بر توزیع قدرت و توازن قوا در جنوب غرب آسیا مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بررسی نشان میدهد که بهویژه در قرن بیست و یک و با از فروپاشی نظام سنتی توزان قوا در منطقه و از بین رفتن قدرت کشورهای عراق و سوریه و حتی لیبی و ورود بازیگران جدید و کم تجربهای مانند قطر و امارات متحده به بازیهای منطقهای هرج و مرج این منطقه را تشدید و بی ثباتی دامنهداری را پی ریزی کرده است.
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
انقلاب یکی از تحولات بزرگ اجتماعی است که آثار آن در تغییر آمایش سیاسی فضای عمومی جوامع محسوس و بسیار تاثیرگذار است. هدف اصلی این پژوهش مطالعه تطبیقی جایگاه رهبری در انقلابهای کلاسیک و جنبشهای اعتراضی خاورمیانه و شمال آفریقا موسوم به بهار عربی با تاکید بر نقش رهبری است. این مقاله در پاسخگویی به این پرسش است که چه تفاوتی میان انقلابهای کلاسیک و خیزشهای اخیر کشورهای اسلامی- عربی منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا از نظر نقش رهبری در شکلگیری و هدایت آنها وجود دارد؟ پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد و دادهها و اطلاعات مورد نیاز آن به روش کتابخانهای گردآوری شده با بهرهگیری از آموزههای نظریات انقلاب و بسیج سیاسی و همچنین استفاده از آموزههای رهبری کاریزماتیک در آرای ماکس وبر، بر این فرضیه استوار است که جنبشهای اعتراضی خاورمیانه و شمال آفریقا به واسطه فقدان مولفه رهبری نتوانستند همانند انقلابهای کلاسیک بر آمایش سیاسی فضای پیرامونی خود اثربخش باشند. یافتههای پژوهش همچنین نشان میدهد که الگو و شیوه رهبری رکن مهم و تعیین کنندهای در موفقیت و شکست یک انقلاب است و تعدد رهبری، ضعف پایگاه اجتماعی رهبران، بی ثباتی کادر رهبری و تفاسیر متفاوت آنها در جنبشهای اعتراضی خاورمیانه و شمال آفریقا فقط منجر به بحران و بیثباتیهای مستمر در فضای سیاسی کشورهای درگیر شده است.
دوره ۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی به واکاوی بنمایه «غم غربت» بهعنوان یکی از مهمترین بنمایههای عرفانی در شعر ابن فارض و حافظ دو نماینده بزرگ شعر عرفانی ادبیات فارسی و عربی پرداخته و کوشیده است تا پاسخ درخوری به چگونگی حضور این غم و واکنش این دو شاعر به موضوع بیابد. یافتههای پژوهش حاکی است که در اندیشه عارفانه دو شاعر، جدایی روح از مصدر و قرار گرفتن در کالبد خاکی جسم و هبوط انسان از بهشت به این جهان، نمودهای غریبی او است. درمقابل واکنش عارف برای فرار از غربت روح در بدن، یاد مرگ و رسیدن به فناست و برای رهایی از غربت در این جهان و دوری از معشوق حقیقی به جلوههای آن عشق که در این جهان تجلی یافته است و از آن به عشق زمینی یا مجازی تعبیر میشود، روی آورده است. عشق زمینی در شعر دو شاعر ترجمانی از عشق الهی و انعکاسی از آن عهد روز نخست است که عارفان برای مجسم کردن آن عشق الهی و کاستن آلام حسرت دوری معشوق حقیقی به آن توسل جُستهاند. خواب و رؤیا و خلوتگزینی نیز دیگر ساختارهای دو شاعر به این غربت است.
زهره هاشمی،
دوره ۳، شماره ۹ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده
تمثیل از جمله اصطلاحاتی است که علیرغم کاربرد گسترده و قدمتش در بلاغت غرب بخاطر برخی اشتراکات و اختلاطهایی که با دیگر آرایههای بلاغی مانند استعاره، نماد، رمز، کنایه و... داشته منتقدان ادبی و بلاغیون را در ارائه تعریف دقیق و تعیین حدود و کارکردهایش با سردرگمی مواجه کرده، و از این رو اهمیت و اعتبارش در ادوار مختلف براساس جریانهای فکری موجود دچار افت و خیزهای فراوان شده است. مکتب رمانتیسم از جریانهایی بود که نظریهپردازانش برای اولین بار ویژگیها و کارکرد تمثیل در قیاس با نمادرا بررسی کرده و سعی کردند تا مرزهای این دو اصطلاح را با ارائه تعریف دقیق و مشخص ساختن ویژگیهای هر یک، روشن سازند. در واقع ما معنای مدرن تمثیل را مدیون نظرات کسانی چون، گوته، شلینگ، اگوست ویلهلم شلگل و کالریج هستیم. این نظریه پردازان، اولین تلاشهای نظاممند در تبیین و تعریف اصطلاح تمثیل را به معنای امروزی انجام دادند. براین اساس هدف نگارنده در این جستار، ارائه گزارشی از کارکردها و ویژگیهای تمثیل در مکتب رمانتیسم از رهگذر مرور نظریات منتقدان صاحب نظر در این باب، مانند؛ گوته، شلینگ، ا.و. شلگل و کالریج بوده است.
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
در این تحقیق لیستی از پادمان موجود در زیستگاههای مختلف غرب ایران همراه با اطلاعاتی مانند مکان جمعآوری، زیستگاه فعالیت نظیر خاک، چمنزارها، بقایای گیاهی، سبزیجات، مناطق برفی، در بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ تهیه گردید. علاوه بر آن برخی از نمونهها توسط نگارنده بین سالهای ۱۳۹۷-۱۳۹۶ جمعآوری و شناسایی شد. در حالت اخیر، نمونههای پادمان به کمک اسپیراتور و یا قیف برلیز جدا شده و در صورت نیاز به شفاف شدن از محلول نسبیت (۴۰ گرم کلرال هیدرات، ۲۰ میلیلیتر آب مقطر و ۵/۲ میلیلیتر اسید استیک غلیظ) استفاده شد. در نخستین چک لیست پادمان که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، ۱۷ گونه، ۱۵ جنس و هفت خانواده از پادمان گزارش شد که پس از بررسی و تجزیه و تحلیل مطالعات صورت گرفته و نیز مطالعه نمونههایی که توسط نگارنده از غرب ایران جمعآوری شد، تعداد پادمان گزارش شده از غرب ایران به ۸۸ گونه، ۴۲ جنس، ۱۶ خانواده و چهار راسته افزایش یافت. دو جنس Entomobrya و Folsomia هر کدام با داشتن ۶ گونه بیشترین فراوانی را دارند. در نهایت جدیدترین چک لیست پادمان غرب ایران تهیه گردید.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
مسئله اساسی این مقاله،اسلام گرایی به عنوان گفتمان سیاسی- اجتماعی است. فرضیه پژوهش این است که گفتمان اسلام گرایی نوعی مقاومت دربرابرسلطةگفتمان مدرنیته غربی است. گفتمان اسلام گرایی با تعریف سیاسی از اسلام، نیروهای به حاشیه رانده گفتمان مدرنیزاسیون را جذبمی کند. این گفتمان با صورت بندی جدیدیاز اسلام، الگوی بدیلی برای مدیریت جامعهپیشنهاد می کند. گفتمان اسلام گراییمدرنیزاسیون غربی درکشورهای اسلامی را به چالش می کشد. اسلام گرایان با به دست دادن روایتی سیاسی از اسلام، به گردآورینیروهای مقاومت دربرابر سلطه گفتمان مدرنیته غربی می پردازند.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
با توجه به نقش مهم و اساسی فرهنگ در نحوۀ تفکر، استنباط و استنتاج افراد یک جامعه، پژوهش حاضر در نظر دارد تا با کنکاش و واکاوی در مفهوم فرهنگ، به بررسی تفاوت های فرهنگی در دنیای غرب و ایران پرداخته و نشان دهد برخی از روش های گردآوری داده، ممکن است مناسب بافت ایران نباشند و گاهی به اشتباه توسط پژوهشگران و دانشجویان ایرانی مورد استفاده قرار گیرند. پژوهش ها نشان می دهند فرهنگ ایرانی نسبت به فرهنگ غربی دارای ویژگیهای: غیرمستقیم، ارتباطی، چند وجهی، بافت- محور، تواضعی و استقرایی می باشد. این ویژگی ها باعث می شود استفاده از برخی ابزار پژوهشی مانند پرسش نامه، بلند بلند فکر کردن در حین انجام فعالیت، حل مسئله و دفترچۀ خاطرات در بافت فرهنگی ایران مناسب به نظر نرسند و از اعتبار و روایی کافی برخوردار نباشند. در پایان، نتایج حاصل را در بافت پژوهشی ایران مورد بررسی و واکاوی قرار دادیم و پیشنهاد هایی برای تحقیق بیشتر ارائه نمودیم.
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مطالعه تأثیر استفاده از سه ماده همبند شامل نشاسته ذرت، کربوکسیمتیلسلولز (CMC)و اورهفرمالدهید (UFA) (حاوی ۴۲ درصد کنجاله سویا) در مقایسه با یک جیره غذایی تجاری بر عملکرد رشد، پایداری پلت و ترکیب شیمیایی بدن میگوی سفید غربی بررسی شد. میگوهای وانامی با میانگین وزن اولیه ۷۳/۰ گرم در ۱۲ عدد مخزن مدور ۳۰۰ لیتری ذخیره و بهمدت ۵۲ روز با جیرههای آزمایشی تغذیه شدند. این آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با ۴ تیمار و ۳ تکرار در هر تیمار انجام شد. زیستسنجی میگوها در دو دوره ۱۵ و یک دوره ۲۱ روزه انجام شد. در پایان آزمایش نتایج نشان داد میانگین وزن نهایی میگوهای تغذیه شده با همبند اورهفرمالدهید (UFA) بهطور معناداری کمتر از سایر تیمارها است (۰۱/۰(p<. ضریب رشد ویژه SGR)) در هر سه دوره (۰۵/۰(p< و در کل دوره (۰۱/۰(p< بهطور معناداری تحت تأثیر نوع بایندرها قرار گرفت و در کل دوره آزمایش، کمترین ضریب رشد ویژه (SGR) در تیمار UFA و بیشترین آن در میگوهای تغذیه شده با تیمار شاهد مشاهده شد. مقایسه آماری نتایج سنجش ترکیبات شیمیایی بدن میگوهای آزمایش شده نشان داد تیمارهای آزمایشی تأثیر معناداری بر درصد پروتئین و چربی خام لاشههای میگوها ندارد. در مجموع با توجه به نتایج پایداری جیرهها، عملکرد رشد و تغذیهای و همچنین ترکیبات شیمیایی میگوهای تغذیه شده با همبندهای مختلف میتوان گفت نشاسته ذرت همبند مناسبی برای ساخت جیره این میگو میباشد.
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
این مطالعه مروری بر مگس های زیر خانواده Tachininae در دامنههای شمالی رشته کوه البرز و شمال غرب ایران از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ می باشد. در مجموع ۲۳ جنس و ۳۷ گونه از زیرخانواده Tachininae بررسی شد که از میان آنها، سه جنس و ۱۱ گونه رکورد جدید برای فون ایران میباشند. نمونههای مورد بررسی، پراکنش و میزبانهای گزارش شده آنها ارایه شد. کلیدهای شناسایی ۲۳ جنس و ۳۷ گونه موجود در مناطق مورد مطالعه نیز تهیه شد.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده
یکی از مشکلاتی که کشاورزی در دنیا بویژه در مناطق خشک با آن روبهرو است، نوسان میزان بازده محصولات دیم طی سالهای مختلف است. از نظر فعالیتهای کشاورزی عوامل مؤثر در توسعه کشت دو دسته است. دسته اول عواملی که یا در طول زمان ثابتند یا میتوان با به کارگیری فناوری و روشهای اصلاحی، آنها را اصلاح نمود. دسته دوم عوامل ناپایدارند که در ارتباط با آب و هوای هر منطقهاند، همچون میزان بارش، درجه حرارت، رطوبت نسبی و ... که کنترل آنها تقریباًً از دست انسان خارج است. زیرا تغییر آب و هوا متناسب با نیاز هر محصول فقط در شرایط گلخانهای آن هم در مقیاس کوچک امکانپذیر است. بنابراین شناخت معیارهای اقلیمی مؤثر بر میزان محصول بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا با تهیه مدلهایی برای پیشبینی محصول میتوان برنامهریزیهای لازم را برای تأمین نیازها در صورت کمبود و ذخیره در سیلوها در صورت مازاد انجام داد. در این پژوهش معیارهای اقلیمی مؤثر در میزان عملکرد محصول گندم دیم در استان آذربایجان غربی مطالعه شده و با ایجاد مدلهای رگرسیون چند متغیره، روابط موجود بین میزان بازده محصول و معیارهای اقلیمی بررسی شده است. در نهایت، مدلهایی برای پیشبینی میزان بازده محصول گندم دیم در استان آذربایجان غربی ارائه شده است. نتیجه این بررسی نشان میدهد که معیارهای مجموع بارش سالیانه و میانگین تعداد روزهای یخبندان سالیانه سهم بیشتری در تولید مدلهای نهایی دارند.
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثر استفاده سطوح مختلف ماکروجلبک گراسیلاریا (Gracilaria pygmaea) جیره بر شاخص های رشد، تغذیه و قابلیت هضم ظاهری میگوی وانامی Litopenaeus vannamei)) انجام شد. میگوهای بامیانگین وزن اولیه ۷ ± ۵/۶ گرم به مدت ۴۰ روز درون آکواریوم های ۱۵۰ لیتری با تراکم ذخیره سازی ۱۲ قطعه میگو تغذیه شدند. ماکروجلبک گراسیلاریا جمع آوری شده از سواحل خلیج فارس در سه سطح ۵، ۱۰ و ۱۵ درصد به جیره غذایی افزوده شده و با یک گروه شاهد (فاقد جلبک) مقایسه گردید. آزمایش پایداری غذا در آب به مدت ۲و ۴ و ۸ ساعت انجام شد و طی ۲ و ۴ ساعت اختلاف معنی داری بین تیمارها وجود داشت (p<۰,۰۵) و بیشترین پایداری غذا در آب هم در تیمار GL۱۵ مشاهده گردید. اما بین تیمارهای ۸ ساعت آبشویی هیچ گونه اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (p>۰.۰۵). نتایج این بررسی نشان داد شاخص های رشد و تغذیه این میگو به طور معنی داری تحت تاثیر سطوح مختلف این ماکروجلبک قرار می گیرد (p<۰.۰۵). میزان بازماندگی در تمامی تیمارها صد در صد بود. میزان قابلیت هضم ظاهری پروتئین و لیپیدخام و درصد پروتئین و لیپید هضمی بین تیمارها اختلاف معنی داری نشان دادند (p<۰.۰۵). در مجموع نتایج این آزمایش نشان داد که جیره های مکمل شده با این ماکروجلبک تاثیر مثبتی بر روی شاخص های رشد میگو و پایداری غذا در آب دارد.
دوره ۶، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
در این پژوهش به بررسی بازنمایی تحولات سوریه در برخی از روزنامهها و منابع خبری غرب پرداخته شده است. رویکرد مورد استفاده در این پژوهش، رویکرد تامپسون (۱۹۹۰) است که پنج روش کلی عملکرد ایدئولوژی را به همراه تعدادی راهبردِ ترسیم نمادین متناسب با آنها بیان میکند. در بررسی و تحلیل متون، مشخص شد که روشهای مورد استفاده در متون عبارتاند از: مشروعسازی، پنهانسازی، چیزوارگی و چندپارگی؛ راهبردهای بهکاررفته نیز عقلانیسازی، افتراق، مجهولسازی، اسمسازی، حسن تعبیر و نامطلوبزدایی بودند .
روزنامهها و منابع بررسیشده براساس دیدگاهها، ایدئولوژیها و اهداف مورد نظر خود، به توصیف رویدادهای سوریه پرداختهاند و بر تقسیمبندی و قطببندی افراد و گروهها اصرار ورزیده و آن را تشدید میکنند و این یعنی واقعیت در این منابع تحریف شده است.
دوره ۶، شماره ۸ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
پیرنگ داستان از عناصری همچون شروع، گسترش، تعلیق، نقطۀ اوج، گرهگشایی و پایان تشکیل میشود. در داستانهای سنتی تأکید بر توالی منطقی این عناصر است؛ این در حالی است که رمان پستمدرن با نوعی برهمریختگی عناصر پیرنگ و هنجارشکنی بافت هنری روایت همراه است. رمانهای پستمدرن «مملکه الغرباء» از الیاس خوری و «من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم» از محمدرضا صفدری به دلیل دارابودن پیرنگی آشفته و بافتی نامنظم مشابهت زیادی با یکدیگر دارند. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی شگردهای روایی تأثیرگذار بر آشفتگی پیرنگ این دو رمان را بررسی نماید. نتایج نشان میدهد شیوه پیرنگسازی در دو رمان به گونهای است که ترتیب تقویمی توالی وقایع در آن کنار گذاشته میشود و رخدادها پس و پیش روایت میشوند و بسیار پیش میآید که روایت رخدادهای هر دو داستان بر اساس تداعیهای ذهن آشفته شخصیتهای داستان و با تأکید بر تکگوییهای درونی راوی داستان صورت میپذیرد. همچنین صداهای متکثّر حاکم بر هر دو رمان سبب میشود تسلسل منطقی رخدادهای خردهروایتها برهم بریزد و پیرنگ داستان از آشفتگی بیشتری برخوردار گردد.
دوره ۶، شماره ۲۲ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده این روایت نقّالی، ماجرای رفتن رستم به دیار مغرب برای نجات نوهاش «برزو» از چنگ پادشاه مغرب است. بر اساس این روایت، رستم برای نجات برزو که در میانهی کارزار به دست غولک ربوده شده است، ناچار میشود از شش خان دشوار بگذرد: الف)- گذر از بیابان گرم و سوزان. ب)- عبور از بیشهی شیران و کشتن دو شیر. ج)- عبور از سرزمین غولکها. د)- رویارویی با زن جادوگر. ه)- کشتن اژدها. و)- گذر از دشت پر از برف. گفتنی است رستم خان اول را به تنهایی و خانهای بعدی را به رسم دیگر حماسهها با یک راهنما طی میکند. چپه کل موجود عجیب الخلقهای است که نقش راهنما را در این روایت بر عهده دارد. ماجرای گذشتن پهلوان از مراحلی دشوار برای رسیدن به مقصود، بنمایهای کهن است که ردّپای آن را در بیشتر حماسههای هند و اروپایی میتوان دید. داستانهای مربوط به رستم از دیرباز در میان مردم نواحی مختلف ایران رواج داشته و نقل میشده است. یکی از مناطقی که این داستان از دیرباز در آن رواج داشته است، منطقهی کهن کوهمره سرخی است. این داستان نیز مانند بسیاری دیگر از روایتها از ذهن و خاطر مردم این دیار فراموش شده است و تنها به وسیلهی مسنترین و معروفترین نقّال این منطقه- علی حسین عالی نژاد، آخرین بازماندهی نقّالان و راویان منطقه- روایت میشود. در این جستار کوشش شده است افزون بر ضبط روایتی که پیش از این در هیچ از یک از منابع ثبت نشده است، به بررسی تحلیلی روایت از دید محتوایی پرداخته شود.