جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای علوم انسانی
زهرا پارساپور،
دوره ۵، شماره ۱۹ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
عکس العمل شاخه های مختلف علوم انسانی نسبت به بحران زیست محیطی منجر به شکل گیری مباحث میان رشته ای تازه از جمله زبان شناسی زیست محیطی ( Ecolinguistics) با زیر شاخه هایش, اخلاق زیست محیطی (Ethics Enviromental) و نقد بوم گرا (Ecocriticism) در حوزه ادبیات گردید. اصطلاح نقدبوم گرا در سال ۱۹۹۶ توسط روکرت ابداع شد و واکنش دیرهنگامی بود که ادبیات در مقابل بحران محیط زیست از خود نشان داد. با وجود این که زمان زیادی از آن نمی گذرد با استقبال خوبی از سوی جامعه جهانی روبرو شده است . نقد بوم گرا به چگونگی انعکاس رابطه انسان و محیط فیزیکی در آثار ادبی می پردازد. در عین حال رابطه دین ، اخلاق، زبان و جنسیت با محیط زیست را بررسی می نماید. یکی از اهداف این نقد پر رنگ ساختن دغدغه حفظ محیط زیست و اصلاح رابطه انسان با طبیعت از طریق ادبیات ، فرهنگ و زبان است. این مقاله این شاخه از نقد را معرفی نموده و ضمن بیان نقش علوم انسانی در مقابله با این بحران به بیان تاریخچه نقد بوم گرا و موضوعات مطرح شده در این نقد می پردازد.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
انقلاب فرهنگی بیشتر به یکی از نتایج ناگزیر انقلاب اسلامی فروکاسته شده و پیامد تحمیل ارادهی حاکمیت بر نظم دانشگاهی دانسته شده است. حال آنکه چیستی این رخداد تنها با درنظرگرفتن شرایطی که آن را امکانپذیر کردند، ارتباطش با جامعه و توصیف فربهی رخدادهای گوناگون قابل درک است. افزون بر این، مشکل اصلی پژوهشهای موجود این است که بر لحظهی پدیداری انقلاب فرهنگی تمرکز دارند. از این رو، در این مقاله، کوشش شد با تکیه بر تحلیل همآیند توصیفی عمیقتر ارائه شود، و سپس به این موضوع مهم پرداخته شود، چگونه انقلاب فرهنگی به امری پروبلماتیک در سالهای پس از انقلاب بدل شد. با تکیه بر تحلیل تاریخیِ مجموعه عوامل همآیند، سه اپیزود پیدایی، نهادینگی، و بازگشایی دانشگاهها شناسایی شدند. افزون بر این، مجموعهای از رویدادها ردیابی شدند، از قدرتیافتن اسلامگرایان، ضعف دولت، تسخیر سفارت آمریکا، و ناآرامیهای مرزی تا پاکسازیهای گسترده، انتخابات نخستین مجلس، و بمبگذاریها (در دفتر حزب جمهوری اسلامی و ساختمان نخستوزیری)، که در مرحله پیدایش اثرگذار بودند. وانگهی مجموعه رخدادهای درهمتنیدهای در متن مقاله گزارش شدند، مانند: ویژگی دانشگاه پساانقلابی، گسترهی انقلاب فرهنگی، و مسئلهی مقام مسئول در حوادث دانشگاه. توضیح همهی این فرآیندها نشان میدهد چگونه چهرهی تازهای از ادارهی جامعه در سالهای پس از انقلاب ذیل پروبلماتیک فرهنگ ممکن شد. در این مقاله به همآمیزی مؤلفههای گوناگون این پروبلماتیک یعنی برآمدن عقلانیت دینی، نهادهای متمایز، تکنیکها و رویههای تازهای برای اداره جامعه جایگزین شیوههای پیشین و از این مهمتر، توصیفی ژرف از کشمکشهای نیروهای گوناگون پرداخته شد
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی شایستگیهای اعضای هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و اولویتبندی نشانگرهای شایستگیهای شناسایی شده است. برای انجام این پژوهش، از روش آمیخته متوالی اکتشافی (کیفی←کمی) استفاده شده است. در آغاز برای شناسایی شایستگیها، با ۲۳ نفر از اعضای هیئت علمی دانشکدههای مختلف که در ۱۰ ترم پیاپی جزو ۱۰ عضو هیئت علمی برتر هر دانشکده بودند، مصاحبههای نیمهساختار یافته بهعمل آمد و شایستگیها با استفاده از روش تحلیل مضمون در سه سطح تشکیل شد. سپس نشانگرهای مستخرج از این مصاحبهها در قالب پرسشنامه در اختیار اعضای هیئت علمی دانشگاه قرار گرفت که ۲۳ نفر پاسخنامه را تکمیل کرده و عودت دادند. با انجام تحلیل اهمیت- عملکرد، اولویت این نشانگرها مشخص شد. با انجام این پژوهش، شایستگیهای اعضای هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در سه سطح تشکیل شد. این شایستگیها شامل ۵ بعد، ۱۶ مؤلفه و ۶۰ نشانگر است. ابعاد این شایستگیها شامل بعد پژوهشی، آموزشی، تربیتی، اجرایی و شخصی میباشد. در پایان این شایستگیهای شناسایی شده مورد تحلیل عملکرد-اهمیت قرار گرفت و اولویت نشانگرهای شایستگیها مشخص شد.
محمود فتوحی رودمعجنی، عاطفه عطری، مرتضی عنابستانی،
دوره ۱۸، شماره ۶۹ - ( ۳-۱۴۰۴ )
چکیده
مقالۀ حاضر تلاش دارد در مفهوم اصطلاح نوظهوری که در مجامع فارسیزبان، با عنوان ادبیات الکترونیک/دیجیتال شناخته میشود، کاوش کند و با مرور برخی ویژگیهای بنیادین آن، مانند «تعاملی بودن»، «چندرسانگی»، «وابستگی به محاسبات رایانشی» و «سختپیمایی و غیرخطیبودن»، شناختی ملموس از آن بهدست دهد. در دهههای اخیر، بهدلیل چارچوبهای نظریِ در حال تحول، تعریف ادبیات الکترونیک فرایندی پیچیده بوده است. مقالۀ حاضر سعی دارد با طرحریزی پنج دورۀ «مفاهیم اولیه و ظهور فرامتن (نیمۀ نخست ۱۹۹۰ ـ ۲۰۰۰)»، «سختپیمایی آرسِت و توجه به نقش تعامل (نیمۀ دوم ۱۹۹۰ ـ ۲۰۰۰)»، «کرشنباوم و مادیت متن الکترونیکی، هایلز و امر ادبی (۲۰۰۰ ـ ۲۰۱۰)»، «برجسته شدن روایتگری تعاملی و بازیمانندی (۲۰۱۰ ـ تاکنون)» و «چالش تعریف در دوران هوش مصنوعی» نگاهی تاریخی به تلاش محققان برجستۀ این حوزه داشته باشد و درنهایت تعریفی روشنگر از ادبیات الکترونیک ارائه دهد. از طرف دیگر، مقالۀ حاضر، در ترجمۀ اصطلاح «electronic literature»، با ذکر دلایل مختلفی ازجمله «کژتابی اصطلاح ادبیاتِ الکترونیک»، واژۀ «کُدَبیات» را به جای ترجمۀ تحتاللفظی «ادبیات الکترونیک» پیشنهاد میدهد.