جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای طهماسبی
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
ادبیات روایی در ایران همواره به عنوان یکی از منابع اصلی الهام برای بسیاری از هنرها بوده است؛ در این میان سهم هنرهای تجسمی و نمایشی بیش از سایر هنرهاست. وابستگی نقاشیِ ایرانی به ادبیات به گونهای بوده است که نقاشی ایرانی تا اواسطِ عصر صفوی به عنوانِ زیرمجموعهای از هنر«کتابت» دستهبندی میشده که کارکردِ اصلی آن تصویرسازی روایتهای ادبی بوده است. در فرایند چنین ترجمانی بسیاری از مولفههای روایی اثرِ مبدا به دلیل ماهیت بستر مقصد، دچار تغیر و تحول میگردد. در پژوهش پیش رو سعی میشود سیر تحول و تطور روایی یکی از این مضامین را در فرایند ترجمه از ادبیات به نقاشی بررسی نماییم. این پژوهش به شیوۀ توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی با تکیه بر نظریه روایت شناسی پراپ انجام شده است. هدف تحقیق شناخت و تحلیل نشانههای تصویری و چگونگی ارتباط آنها با متن روایی در طول فرآیند ترجمان میباشد. گردآوری مطالب به روش کتابخانهای بوده است. مضمون مورد نظر «گذر سیاوش از آتش» است و بستر مبدا فرایندِ ترجمانیِ تحقیق، شاهنامه فردوسی میباشد. همچنین بستر مقصد، نگارهای با همین عنوان در شاهنامه شاه طهماسبی میباشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ماهیت و بسامد نقشویژههای داستان، متناسب با ویژگی های بستر مقصد (نگارگری) تغیر میکند. در واقع هنرمند نگارگر براساس قابلیتها و محدودیتهای رسانۀ مقصد و نیز ذوق هنری خود بر پیرفتهایی از داستان تاکید میکند که در روایت فردوسی از بسامد بالایی برخوردار نیستند.
سعید شفیعیون،
دوره ۱۷، شماره ۶۸ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
ارشد طهماسبی علاوه بر جایگاه معلمی، نوازندگی و آهنگسازی در عرصه موسیقی، در حوزه نگارشهای پژوهشی موسیقی ایرانی هم نامی آشنا و برجسته کسب کرده است. او بهتازگی کتابی در باب زندگی خود نگاشته که نظر به روحیه لطیف و حساس هنری و منش و روش تحقیقی، همچنین نگاه اخلاقی و بیان صریح جسارتبارش و ضمناً تجربه نوشتاری ارزنده و انسش با ادبیات داستانی بهویژه، مهمترین منبع آگاهی برای شناخت درونیترین جریانها و شخصیتهای مهم موسیقی این نیمقرن بهشمار میآید. افزون بر اینها این کتاب خواندنی از باب خلاقیت نوشتاری، نمونهای از گونه ادبی آمیغی خودزندگینامهنگاری است. این اثر او در قالب مصاحبه خیالی، ترکیبی از روزنوشت، خودزندگینامه، اعترافنامه، سفرنامه و نقدنامه تولید شده است. از آنجا که نویسنده این مقاله مدعی است که این کتاب اتفاقی تازه در گونهشناسی ادبی است، نخست در مقدمهای به ماهیت ژانری این اثر و تدقیق بعضی زوایای این بحث اعم از مرز این گونه با گونههای همسنگش پرداخته، سپس به تحلیل گونهشناسی آن و بیان ارزشهای هنری و محتوایی آن کوشیده است. کتابی که با تمرکز بر مراوده نویسنده با چند موسیقیدان جریانساز ایرانی، یعنی لطفی و علیزاده و نیز دیگر اهالی این وادی به همراه اظهار نظرهای بسیار باریکبینانه نویسنده کتاب از منظرهای متنوع خاصه قومی و صنفی بیاندازه جذاب و آگاهیبخش است.