جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای شهرآشوب
علی اکبر احمدی دارانی،
دوره ۴، شماره ۱۵ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
در تاریخ ادبیات فارسی از ده منظومه با عنوان کارنامه آگاهی داریم. کارنامه منظومه ای در قالب مثنوی است که شاعر در آن با زبانی هزل آمیز سخن می گوید و با تعبیراتی هجوآلود، درباریان را نکوهش می کند. کارنامه نوع ادبی مستقلّی است و کمتر از دویست و پنجاه سال، در تاریخ شعر فارسی نمود و امتداد داشته است. برخی از شاعران معروف که هرکدام جایگاهی در شعر فارسی دارند، کارنامه سروده اند. در کتابها و مقاله هایی که به شعر فارسی و سنایی پرداخته اند، بیشتر به کارنامه سنایی، به سبب اهمیتی که وی در شعر فارسی دارد، اشاره کرده اند و بدون توجه به کارنامه های دیگر، آن را جزوی از شهرآشوبها یا قطعه ای اخوانی دانسته اند. در فرهنگهای لغت، دانشنامه ها و دایره المعارفها، مدخلی برای کارنامه به عنوان نوع ادبی نگشوده اند. در این مقاله ضمن معرفی منظومه هایی به نام کارنامه، آنها را از لحاظ شکل، درونمایه، مخاطب، ساختار و مناسبات بینامتنی بررسی کرده و نشان داده ایم، کارنامه نوع ادبی ویژه ای است.
دوره ۶، شماره ۱۹ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
معرکهگیری از دیرباز در ایران رواج و رونق داشته است. برخی افراد با زبانآوری به جلب مخاطب میپرداختند یا با زورِ بازو در معابر عمومی کشتی میگرفتند و پنجه درمیافکندند. البته کسانی نیز بودهاند که با هنر خود و اسبابی که به فراخور آن مهیا میکردند به نمایش و سرگرمی عامه میپرداختند و هرکدام به طریقی امرار معاش میکردند. در مقاله حاضر معرکهگیران را در شعر سیدای نسَفی، شاعر فارسیگوی ماوراءالنهر در قرن ۱۷ میلادی، بررسی کردهایم. نتیجهای که از مطالعه شعر و زندگی این شاعر و روزگار سخت و پر از مناقشه او میگیریم آن است که نگاه او به طبقات عامه و مشاغلی نظیر معرکهگیری، نه نگاه یک روایتگر، بلکه نگاه منتقدی اجتماعی است و نسفی از شعرش برای برجسته کردن طبقات مظلوم و ستمدیده استفاده کرده است. مشاغلی که عمدتاً به ابزارِ گران و مکان ویژهای نیاز نداشته و در آن روزگار تنها جلب نظر مخاطب و سرگرم کردن او، پناه و امیدشان بوده است. بنابراین، شعر شهری او نمونه بسیار خوبی است برای انتقال و معرفی فرهنگ عامه از روزگاری کهن.
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
حضرت علی(ع)، امام اول شیعیان، بهعنوان یکی از پهلوانان شکستناپذیر تاریخ صدر اسلام، همواره مورد توجه قصهسرایان و داستانپردازان دینی بوده و روایتهای داستانی بسیاری بر محور پهلوانیهای ایشان ساخته و پرداخته شده است. برخی از این داستانها جدا از پردازش داستانی و غیرتاریخی خود، در واقعیتهای تاریخی ریشه دارند (فتح خیبر، غزوۀ خندق و... )؛ اما شماری از آنها نیز بیشتر ساختۀ ذهن قصهگویاناند. هرچند میتوان زمینهای دور و کمرنگ از تاریخ برای آنها یافت. در این جستار به بررسی روایتها و شواهد و زمینۀ تاریخی یکی از این داستانها بهنام داستان «بئر ذاتالعَلَم» – از سدۀ دوم تا سیزدهم هجری - خواهیم پرداخت. در بخش نخست، شواهد و روایتهای این داستان را به ترتیب تاریخی بهدست میدهیم و سپس با مقایسۀ عناصر داستان با متون تاریخی، به هستۀ تاریخی آن خواهیم رسید و در پایان، سیر تاریخی «بئر ذاتالعَلَم» را بهعنوان یک نام جغرافیایی بررسی خواهیم کرد.
سعید شفیعیون،
دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
کارنامه،شهرآشوب ، اشعار صنفی و شهرانگیز عناوینی هستند که در منابع بنا به بعضی همریشگیها و همانندیهایشان، به جای هم یا در کنار هم مورد اشاره قرار گرفتهاند. با اینهمه، این آثار آنقدر تفاوتهای ظریف و متنوع دارند که میتوان آنها را چهار گونه جداگانه به شمار آورد .البته از کارنامه با توجه به نمونههای بسیار اندک و گاه ناقص، کمتر میتوان یک گونه کامل را انتظار کشید؛چنانکه در عمل هم کارنامه سرانجام عرصه را به شهرآشوب سپرده است. همچنین است اشعار صنفی که در آن حرفهها با نگاه شاعرانه و پیشهور در مقام معشوق توصیف شده ؛ ولی بعدها در گونه شهرانگیز وارد شده و از صورت اشعار پراکنده ،بعضاً به آثاری مبسوط و منسجم تبدیل شده است. شناخت ویژگیهای ظریف این انواع مستلزم دقت بسیار است و بواقع همین بیمبالاتی نسبت بدانهاست که باعث شده که از آغاز تا به امروز حتی از سوی اهل فن با یکدگر تخلیط شوند .با این همه باید گفت که در همان زمان شیوعشان هم، از سوی عموم ادبا و شعرا چندان معیارمند نبوده؛ خاصه آنکه در این میان، گرفتار بعضی از اشتباهات و یا ابداعات فردی هم شده ، تفنناتی که در پی خود جعل اصطلاح نیز به همراه داشته، و عناوینی چون عالمآشوب،جهانآشوب،دهرآشوب ،عالمکوب و امثال آنها گواه این ادعایند.تحقیق حاضر برای نخستین بار با اتکا به برخی معاییر گونهشناسی و نیز توسل به منابع اصلی، سعی در شناخت و بازنمود این گونههای ادبی همسنگ و نزدیک به یکدیگر دارد.