جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای شناخت‌گرایی ادبی؛ شناخت گزاره‌ای؛ شناخت غیرگزاره‌ای؛ افلاطون

امید همدانی،
دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

شناخت‌گرایی ادبی، چنان‌که من آن را می‌فهم، دو دعوی عمده دارد: (۱) برخی از آثار ادبی می‌توانند شناختی غیرپیش‌پاافتاده را به خواننده منتقل سازند و (۲) ارزش شناختی اثر ادبی، بخشی از ارزش زیبایی‌شناختی آن است. در این مقاله، من از دعوی نخست دفاع می‌کنم. برای انجام این کار، نخست به سراغ افلاطون می‌روم و طرحی را از اشکالات معرفت‌شناختی او بر آثار ادبی که از موضع ضدشناخت‌گرایانه مطرح شده‌اند به‌دست می‌دهم و با صورت‌بندی مجدد آن‌ها از چشم‌اندازی تازه، زمینه‌ای را برای پژوهش معرفت‌شناسانۀ خود فراهم می‌آورم و سپس روند و روال‌هایی را که آثار ادبی از رهگذر آن‌ها، شناخت گزاره‌ای و غیرگزاره‌ای (شامل شناخت مبتنی بر چشم‌انداز، شناخت هم‌دلانه و شناخت چگونگی) را برای خوانندگان پدید می‌آورند، شرح و بسط می‌دهم. دفاع من از شناخت‌گرایی ادبی انواع متفاوتی از شناخت را از آثار ادبی قابل حصول می‌داند اما آگاهانه و عامدانه-برخلاف نظر نوام چامسکی و مارتا نوسباوم- از برتری بخشیدن آثار ادبی بر آثار فلسفی و علمی در ارائۀ نوعی خاص از شناخت پرهیز می‌کند.

صفحه ۱ از ۱