۲۶۶ نتیجه برای شناختی
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی مهارت ارتباطی کاربردشناختی در بیماران بزرگسال آسیبدیده نیمکرۀ راست و چپ فارسیزبان با استفاده از نسخه فارسی «پروتکل ارزیابی مهارتهای ارتباطی مونترال (ام. ای. سی.)» بود. ۱۰ بیمار آسیبدیده نیمکرۀ راست و چپ فارسیزبان که دچار سکته مغزی شده بودند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل میدادند. دو دسته آزمون در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفتند :آزمونهای غربالگری و خردهآزمونهای مهارت کاربردشناختی پروتکل ارزیابی مهارتهای ارتباطی مونترال (ام. ای. سی). عملکرد بیماران آسیبدیده نیمکره راست و آسیبدیده نیمکره چپ در این خردهآزمونها به صورت انفرادی، درونگروهی و بینگروهی با یکدیگر مقایسه و با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافتهها نشان دادند که بین عملکرد دو گروه بیماران آسیبدیده نیمکره راست و آسیبدیده نیمکره چپ در خردهآزمونهای مهارت ارتباطی کاربردشناختی تفاوت وجود دارد، اگرچه بر مبنای تحلیلهای آمار استنباطی این تفاوت عملکرد معنیدار نبود. نتایج حاکی از آن بودند که آسیب به هر دو نیمکره راست و چپ مغز منجر به بروز اختلال در مهارت کاربردشناختی میشود، اما آسیب به نیمکره راست با شدت اختلالات بیشتری همراه است. در رابطه با جایگاه آسیب مغزی و بروز اختلالات کاربرد شناختی نتایج پژوهش این نظر را تأیید مینماید که آسیب به لوب گیجگاهی و نواحی پیرامون آن در نیمکره راست مغز میتواند منجر به بروز اختلال در مهارت کاربردشناختی شود. نتایج کلی پژوهش حاکی از نقش مهم نیمکره راست در پردازش مهارت کاربردشناختی نسبت به دیگر نواحی مغزی در نیمکره چپ است.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
این مقاله به تحلیل تفاوتهای آوایی میان گویشهای عبدالملکی و هورامی با استفاده از نظریۀ بهینگی میپردازد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تفاوتهای واجی این دو گویش از نظر طول و کیفیت واکهها و ساختار همخوانها و تحلیل این تفاوتها در چارچوب نظریۀ بهینگی است. در این راستا، با استفاده از قیود مختلف نظریۀ بهینگی مانندMAX-C، DEP-C،IDENT-[vowel height] ،IDENT-[vowel backness] ، ONSET، ALIGN-Morpheme و CODA-COND، به تحلیل دقیق دادههای زبانی از هر دو گویش پرداخته شده است. این تحقیق نشان میدهد که گویشهای عبدالملکی و هورامی الگوهای متفاوتی از بهینهسازی واجی را به نمایش میگذارند، که به نوبه خود منجر به تفاوتهای قابل توجهی در ساختار واجی آنها میشود. تغییرات در طول واکهها، کیفیت واکهها، و ساختار همخوانها بهطور خاص مورد بررسی قرار گرفته و نتایج بهدستآمده با استفاده از نظریۀ بهینگی تبیین میشود. نتایج این مطالعه علاوه بر روشن ساختن تفاوتهای آوایی میان گویشهای عبدالملکی و هورامی، به درک بهتر فرایندهای واجی در این گویشها کمک میکند و مبنای نظری جدیدی برای تحلیلهای مشابه در دیگر گویشهای ایرانی فراهم میآورد. این مقاله همچنین پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده در زمینه تحلیل واجشناختی و کاربردهای گستردهتر نظریۀ بهینگی ارائه میدهد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی چگونگی مفهومسازیِ استعارههای مفهومی «ترس» در قرآن میپردازد. استعاره مفهومی از مباحث مهم در زبان شناسی شناختی است، در این رویکرد اعتقاد بر این است که استعاره پدیده ای شناختی است و آنچه در زبان ظاهر می شود تنها نمودِ این پدیده شناختی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی حوزههای مبدئی که در قرآن ترس بر مبنای آن مفهومسازی شده اند، میکوشد به نگرش قرآن در خصوص این عاطفه دست یابد. به منظور دستیابی به این هدف پیکرهای متشکل از ۶۰۷ آیه که در بر دارنده مفهومِ ترس بودند جمع آوری شد، سپس از طریق تحلیل شناختی، ۱۸ نام نگاشت شناسایی شد. دو طرحواره نیرو و حرکت به عنوان حوزه مبدأ، در مفهومسازی «ترس» در قرآن نقش عمده ایفا می کنند.در مفهومسازی بر مبنای حرکت، کنش¬های رفتاری و فیزیولوژیک در افراد در مواجهه با نیروی بیرونی بیانگر عدم کنترل ایشان و مغلوب شدن در برابر نیروی بیرونی است که در اکثر موارد از اساسِ مجازی برخوردار است، در مقابل در مفهومسازی ترس بر مبنای طرحواره نیرو، حضور انواع نیرو ها از جمله فشار، انسداد و تغییر مسیر در مواجهه با نیروی بیرونی بیانگر واکنش ارادی افراد در غلبه بر نیروی بیرونی است از این روست که قرآن در راستای هدف هدایتی خود در بسیاری از موارد در قالب امری و ضمن مأمور کردن انبیاء از مخاطبان خود خواسته است که با نیروی برآمده از –ترس- عظمت الهی به مقابله با نیروی های بیرونی غیرالهی بپردازند
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
در این جستار قصد بر آن است تا براساس مدل انتخابی طرحوارههای تصوّری «ایوانز و گرین» به این موضوع پرداخته شود که آیا میان فضایل و رذایل اخلاقی نهجالبلاغه بهلحاظ نوع مفهومسازی از نظر طرحوارههای تصوّری شباهت یا تفاوتی وجود دارد. روش گردآوری دادهها بهصورت فیشبرداری، کتابخانهای و نرمافزاری است. بهمنظور تحلیل دادههای پژوهش ابتدا آموزههای اخلاقی معناسازیشده در نهجالبلاغه از طریق طرحوارههای تصوّری انتخاب شده و سپس مورد بررسی قرار گرفته است. در حوزههای مفهومی فضایل اخلاقی: تقوا، استقامت، انفاق و در حوزههای مفهومی رذایل اخلاقی: حبّ دنیا، طمع و حسد است. توجّه به محدودیّت حجم مقاله دو مبنا علّت انتخاب را تشکیل داده است: بسامد بالای مفاهیم فضایل اخلاقی انتخابشده نسبت به سایر مفاهیم در نهجالبلاغه و تقابل مفاهیم رذایل اخلاقی با فضایل اخلاقی انتخابشده. برای دستیابی به هدف در پیکره خطبهها و حکمتهای نهجالبلاغه حوزههای مفهومی فضایل و رذایل اخلاقی در چهارچوب نظری طرحوارههای تصوّری مورد بررسی و مقایسه قرارگرفته و تعداد طرحوارههای موجود در هر یک از نمونهها مشخص شده است. آنگاه براساس بسامدگیری نتایج روشن شده است. حاصل تحقیق بیانگر این است که طرحوارههای نیرو با اختلاف زیاد بالاترین درصد فراوانی را نسبت به طرحوارههای دیگر در میان فضایل و رذایل اخلاقی داشتهاند. پس از آن طرحوارههای توازن در رتبه دوم قرارداشتهاند. تشابه فضایل و رذایل اخلاقی نهجالبلاغه در استفاده از طرحوارههای تصوّری بیانگر تمایل ذهنی و روحیّه خِرَدورزی و اعتدالگرای گوینده کلام (حضرت علی(ع)) است. عمده تمایز آنها مربوط به کاربست برخی زیرمجموعههای ارائهشده برای این مقولات کلّی است.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
در میان واحدهای واژگانی یک زبان که همگی برحسب انتخاب و ترکیب میتوانند مشمول بسط معنایی شوند، فعلها با توجه به ماهیتِ خود کاملا مستعد شعاعی بودن و افزایش معناییاند. جستارِ حاضر میکوشد با کاربست رویکردِ شناختی بسط معنایی شکلِ ثلاثی مجرد رویدادِ«ضرب» را در زبان عربی مورد بررسی قرار دهد و بهروش توصیفی-تحلیلی ضمن برشماری بسطهای حاشیهای این فعل، چگونگی تولید آنها و نیز رابطۀ اشتراک معنایی بین مشتقات یک ریشه را تبیین نماید. قریب به۸۰ کاربرد از متقدمترین تا متأخرترین معاجمِ عربی برای رویدادِ«ضرب» استخراج گردید که با صرفنظر از کاربردهای مشابه، ۳۲معنای شعاعی برای این رویداد حاصل شد. دستاورد حاصل نشان داد که وجود رابطۀ مفهومی بین مشتقات یک واحد واژگانی در پرتوِ خاصیت اشتقاقیِ زبان عربی قابل تایید است. ازاینرو از بینشانترین معنای«ضرب» تا بسطهای نشاندار استعاری آن هریک بهوجهی مفهوم «اعمال فشار و نیرو» را افاده میکنند. براین اساس ادعای متأخر بودن معنای «کتکزدن» در این رویداد قابل تشکیک است. همچنین بخش اعظم بسطهای حاشیهای فعل«ضرب» محصولِ تغییر در پرکاربردترین عناصر همنشین این رویداد یعنی فضانماهاست. افزون براین در بسط مجازی رویداد «ضرب»، بهترتیب علاقۀ لازم-ملزوم و سبب-مسبب از بسامد بیشتری در تولید معانی شعاعی این رویداد برخوردارست.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
تجربه انسان به کمک فعّالیّت همراهبا نیرو انسجام پیدا میکند؛ زیرا انسان برای بقا نیاز به برهمکنش با محیط خود دارد و همه برهمکنشهای علّی، مستلزم نیرو هستند. نخستینبار جانسون (۱۹۸۷) به نقش طرحواره نیرو در مفهومسازی رخدادها تأکید کرد .این پژوهش میکوشد تا با روش کتابخانهای به این موضوع بپردازد که کدام طرحوارههای نیروی ارائهشده در معناشناسی شناختی «مدل جانسون» در آیات انفاق بهکار رفته است. همچنین بیشترین بسامد طرحوارههای نیرو و کارکرد آن در درک مفهوم انفاق چگونه است. بهمنظور تحلیل دادههای تحقیق، نخست آموزه اخلاقی در حوزه مفهومی انفاق در قرآنکریم، ازطریق طرحوارههای تصوّری نیرو برمبنای مدل جانسون مورد مطالعه قرار گرفته و حدود چهلویک آیه در این زمینه استخراج شده است. اهمّیّت موضوع انفاق و وجود طرحوارههای تصوّری نیرو در آن، علّت انتخاب این مفهوم اخلاقی میباشد. بهمنظور رسیدن به مقصود، حالات هفتگانه نیرو در حوزه مفهومی انفاق در چهارچوب طرحوارههای تصوّری مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه اینکه طرحوارههای تصوّری نیروی الزام با اختلاف زیاد از بیشترین بسامد برخوردار هستند. در زبان استعاری، فشاری که در کلام وحی در قالب امرونهی، تشویق و تأکید وجود دارد، بهمثابه نیروی الزام است. پساز طرحواره نیروی الزام، طرحواره انسداد با اختلاف بسامد، از بیشترین فراوانی برخوردار است. در قرآنکریم عواملی مانند: بخل، نِفاق، کفر، کینه و ... بهعنوان مانع راه انفاق معرفی شدهاند. ضمناینکه طرحواره نیروی «انحراف از مسیر» در مفهومسازی آیات انفاق وجود ندارد؛ زیرا به استناد قرآنکریم «انفاق» به کمال و نیکیها هدایت میکند و رهروان را به قرب حقتعالی و رحمت الهی، نائل میگرداند.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
موضوع چندمعنایی در سال های اخیر مد نظر زبان شناسان ایرانی با رویکردهای شناختی بوده است. به دلیل اهمیت این موضوع، نگارندگان به بازشناسی چندمعنایی صورت سادۀ فعل ijən/č/ (رفتن) در کردی کلهری بر پایۀ چندمعنایی اصولمند )Evans & Green,۲۰۰۶ پرداخته اند. در این جُستار کیفی، دادهها به روش میدانی از گفتمان روزمرۀ کُردزبانان کلهری( گردآوری شده و براساس انگارۀ مذکور و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی و واکاوی شدهاند. شایان ذکر است که نگارندگان نیز از شم زبانی خود و دیگر گویشوران برای اصالت دادهها بهره بردند. نتایج نشان داد که «رفتن»، معنای سرنمون فعل ijən/č/ است و شبکۀ معنایی آن دارای چهل و پنج معنای مجزا، همچون «مسافرت کردن»، «رانندگی کردن»، «مهاجرت کردن»، «جاری شدن»، «غروب کردن»، «پایان یافتن»، «واریز کردن»، «ارسال کردن» و امثال آنها و شش خوشۀ معنایی است. همچنین، یافتهها نشان داد که میتوان تبیین مطلوبی از چندمعنایی این فعل در کردی کلهری بر پایۀ رویکرد یادشده بهدست داد. بازنمایی چندمعنایی این فعل در کردی کلهری برای ادراک بهتر چندمعنایی فعلهای دیگر میتواند سودمند باشد.
واژههای کلیدی: رویکرد شناختی، چندمعنایی اصولمند، ایوانز، گرین، فعل، کردی
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
در معنیشناسی شناختی، یک واژۀ چندمعنا یک مقولۀ معنایی را تشکیل میدهد و معانی مختلف آن واژه در یک شبکۀ شعاعی عضوهایی از آن مقوله را به خود اختصاص میدهند. بر این اساس، در جُستار حاضر چندمعنایی پیشوند /پس-/ با تکیه بر رویکرد معنیشناسی شناختی مورد بررسی قرار گرفته است. ماهیت روششناختی این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و دادهها به روش کتابخانهای از منابع فارسیزبان لغتنامۀ دهخدا (۱۳۷۳)، فرهنگ معین (۱۳۸۱) و فرهنگ عمید (۱۳۸۹) استخراج شدهاند. در این پژوهش از دو معیار تایلر و ایوانز (Tylor & Evans, ۲۰۰۳) یعنی نخستین معنای تثبیتشده یا شواهد تاریخی و برجستگی و شاخصیت در شبکۀ معنایی، برای تعیین معنای اصلی یا سرنمون پیشوندهای زبان فارسی استفاده شد. این پیشوند بنابر کاربرد خود در زبان فارسی دارای خوشههای معنایی متفاوتی همچون «بعد، قبل، جلو، عقب و پشت» است که از یک معنای سرنمون یا اصلی بسط یافتهاند. یافتهها نشان داد که پیشوند فعلی /پس-/ به پایههای متنوع متصل میشود و واژههای مشتق جدیدی همچون «پسفردا، پس پریروز، پسانداز، پسلرزه» و امثال آنها را میسازد، و این که پیشوند /پس-/ از شبکۀ شعاعی گستردهای برخوردار است که دلیل آن، ترکیب پیشوندهای فعلی به افعال گوناگون است. همچنین، نتایج نشان داد که معیارهای تایلر و ایوانز (Tylor & Evans, ۲۰۰۳) برای تعیین معنای سرنمون پیشوندهای زبان فارسی راهگشا بوده و رویکرد معنیشناسی شناختی، علاوه، بر مشخصنمودن معانی گوناگون یک پیشوند و کاربردهای آن در بافتهای مختلف، ارتباط بین این معانی را در شبکۀ شعاعی بهوضوح نشان میدهد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
وندافزایی از روشهای ساخت واژه برای تولید معانی متنوع می باشد. زمینه های معنایی بسته به پسوندها و پیشوندها در اشتقاق با ستاک واژه ها طیف متنوعی را ایجاد می نماید. پسوندهای «- ار»، «-گر»، «-گار»، «- ان»، «- نده» در زبان فارسی به عنوان پسوند های تولید کننده صفت و اسم شناخته می شوند. در زبان روسی پسوندهای: -тель, -арь, -чик, -щик... ، در ردیف پسوندهای اسم ساز قرار می گیرند. از میان آنها دو پسوند«-арь» و«-тель» در زبان روسی برگزیده شده اند تا بریافت معنایی و طرحواره ساخت واژی آنها در هردو زبان بررسی. هدف از نگارش این تحقیق شناسایی پسوندهای کنشگر در زبان روسی و فارسی و بررسی مقابله ای آنها در دریافت معنا و صورت آنها با تکیه بر نظریه نمود معنایی – واژگانی (لیبر)۲۰۰۴ و نظریه دستور شناختی است. در این پژوهش به روش تحلیلی -توصیفی در پی پاسخگویی به پرسش های این مقاله که عبارتند از: ابزارهای ساخت واژی و گستره معنایی پسوندهای کنشگر در دو زبان چه میزان همگرایی و واگرایی دارد؟ با توجه به رویکرد دستور زایشی و شناختی تا کجا همپوشانی معنایی امکان باز تولید برخی پیکرها را در هر دو زبان فراهم می آورد. و درنتیجه این تحقیق: مشخص گردید که پسوندهای مورد بررسی در دو زبان از واحدهای بنیادی یکسان اسم+ پسوند / مصدر + پسوند، بهره می گیرند، اما در بخش معنایی تناظر مورد انتظار تطبیق کامل ندارد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
فرایند شکلگیری تشبیه مبتنی بر عملکرد توأمان دو پارادایم انتخاب و ترکیب است؛ انتخاب پدیدههایی و ترکیب آنها که با هدف مفهومسازی و تولید معنا انجام میشود. هرکدام از اجزای تشبیه در هر دو محور انتخاب و ترکیب به صورت شبکهای در ارتباطی معنابخشی و معناپذیری عمل میکنند؛ ازاینرو ارتباط سازههای تشبیه نظام معنایی خاصی را به وجود میآورد که در آن، هر کدام از سازهها به عنوان یک نشانه به شمار میروند و نقش معنایی معیّنی را ایفا میکنند. مسألۀ این پژوهش نیز بررسی نظام نشانهای تشبیه و تبیین فرایند نشانهشدگی عناصر آن است تا چگونگی پدیداری یک نظام گفتمانی در قالب تشبیه و فرایند تولید معنا در آن مشخص شود. برای این منظور به روش تحلیلی-تشریحی نشان داده میشود که چگونه شاعر در نقش سوژه در موقعیتی خاصّ، با مشبّه به عنوان اُبژه تعامل برقرار میکند و حاصل این تعامل ادراکی ذهنی است که با مشبّهبه تعیّن مییابد. برآیند پژوهش بر این امر دلالت دارد که از دیدگاه نشانه-معناشناختی، تشبیه دارای نظام نشانهای است و این نظام با وجوه گفتمانی، پدیداری-ادراکی و جریان دینامیکی معنا همراه است.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
In the field of semantics of signs , a sign is characterized with flexibility, fluidity, dynamicity, variability, multiplicity , and multidimensionality, which entails that meaning is an interactive, transformative , and multifaceted process . Based on this understanding , the semantics of sings can be helpful in gleaning a deep understanding of how meaning is produced and received and how it functions within the systems of discourse , since within the framework of these linguistic systems that the process of meaning - making occurs , and the functions of meanings are decided , too. according to the presence of the sing - meaning in such discourses , practice , and conciliation , which constitute the basis upon which several discourses are formed .
from this perspective , a mythological system can be seen as a sign - meaning system that provides for a cosmological frame work intended to explain various natural phenomena , which is precisely related to the function of perception . Hence , mythological systems relate to the endeavors for the production and interpretation of the meaning of the world as constructed by
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
دراین مطالعه ۳۰ هیجان به صورت القایی به پنجاه بازیگر تئاتر داده شده و آنها برای هر حالتذهنی، یک فرم بدنی طراحی کردند. دراین فرایند دوهزار تصویر از ژست بازیگران جمعآوری شد. تصاویر توسط ۳۲۱ نفر تماشاگر بهصورتِ تصادفی مورد نظرسنجی قرارگرفت و ازمیانِ آنها ژستهایی که بالاترین امتیاز را دراین نظرسنجی دریافت کردند، انتخاب شد. پایایی و روایی تصاویر منتخب ازطریق نرم افزاری که برای آزمون ذهنخوانی ازطریق بدن طراحی شده بود، ارزیابی شد. این مطالعه ازطریق تهیه و طراحی آزمون و اجرای آزمون و تحلیل و ثبت نتایج آزمون به نتایج زیر رسید.
باتوجه به نتایج آماری مشخص شد که بدن توانایی انتقال حالتذهنی را دارد. ما میتوانیم از فرم بدن افراد، به حالتهای ذهنی آنها پی ببریم. ۳۰ هیجان براساس حالتهای ذهنی «هدف» در مطالعات بارون کوهن، مشخص شد. ارتباط میان ذهنخوانی ازطریقِ بدن با ذهنخوانی ازطریقِ چشم مورد ارزیابی قرار گرفت. تصاویر منتخب جهت طراحی آزمون ذهنخوانی ازطریقِ بدن شناسایی و روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت.
اولین بانک تصاویر بیانگرِ حالتهای ذهنی ازطریق بدن بازیگران تهیه و طراحی گردید. در درک حالتهای ذهنی، زنان عملکرد بهتری نسبت به مردان دارند. بدن نسبت به چشمها، در بیان حالتهای ذهنی از گویایی بیشتری برخوردار است.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
این مطالعه فرآیندهای شناختی زیربنای درک عبارات اصطلاحی زبان دوم را با استفاده از دو تکنیک آموزشی بصری مختلف - نمایش تصویری معانی تحت اللفظی در مقابل نمایش تصویری معانی مجازی هر عبارت اصطلاحی - بررسی میکند. برای این امر دو محیط (موقعیت) (PFL در مقابل PSL)، دو نوع اصطلاحات مختلف (غیرشفاف (کدر) در مقابل شفاف) و دو سطح بسندگی متفاوت (متوسط در مقابل پیشرفته) در نظر گرفته می شود. این کار شامل شیوههای آموزشی رایج بود که از نظریه کدگذاری دوگانه به عنوان دو تکنیک بصری متفاوت با پشتیبانی کلامی برای آموزش انواع مختلف اصطلاحات استفاده می کند. ۶۷ زبان آموز به عنوان زبان دوم و ۶۳ زبان آموز به عنوان زبان خارجی در این مطالعه شرکت کردند. قبل و بعد از آموزش از آزمون درک اصطلاح استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه مکرر بر اساس مقایسههای پیش-آزمون و پس-آزمون نشان داد که درک اصطلاحات زبان دوم با توجه به محیط یادگیری، تکنیک آموزشی و نوع اصطلاح متفاوت است. با این وجود، به نظر نمیرسد که سطح بسندگی تأثیری بر نتایج درک برای هیچ گروهی داشته باشد. نتایج آشکار میسازد که در محیط زبان دوم تکنیک مجاز موفقتر از تکنیک تحت اللفظی بوده است. در حالی که در محیط زبان خارجی بکارگیری تکنیک تحت اللفظی در مقایسه با تکنیک مجاز، نمرات بهتری برای زبان آموز به دست آورد. زبان آموزان PSL در یادگیری اصطلاحات با معانی غیرشفاف (کدر) بهتر از زبان آموزان PFL بودند در حالی که زبان آموزان PFL در یادگیری اصطلاحات با معانی شفاف عملکرد بهتری داشتند. نتایج این مطالعه از مدل بازنمایی اصطلاح دوگانه حمایت میکند که بیان میکند زبانآموزان PSL مدخل های اصطلاحات موجود خود را فعال میکنند و آنها را به صورت مجازی درک میکنند در حالی که زبانآموزان PFL باید اصطلاحات را تجزیه کنند.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کارکردهای شناختی بر روانی گفتار است. بدین منظور، برخی از کارکردهای شناختی و روانی گفتار در بیماران آسیبدیده نیمکرۀ راست مورد ارزیابی قرار گرفت. ماهیتِ روششناختی پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده و جامعۀ آماری متشکل از ۱۸ بیمار بزرگسال آسیبدیدۀ نیمکرۀ راست و ۱۸ فرد بزرگسال سالم است. برای ارزیابی عملکردهای شناختی و مهارت زبانی آزمودنیها از آزمون توجه انتخابی، آزمون حافظه وکسلر، آزمون رسم ساعت (غفلت بینایی) و آزمون روانی گفتار استفاده شد. تحلیل دادههای پژوهش به دو صورت آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین عملکرد افراد بزرگسال آسیبدیده نیمکرۀ راست مغز و افراد بزرگسال سالم در آزمونهای شناختی تفاوت معنادار وجود دارد (۰۵/۰ P<). همچنین، در آزمون روانی گفتار نیز بین عملکرد افراد بزرگسال آسیبدیدۀ نیمکرۀ راست مغز و افراد بزرگسال سالم تفاوت معنادار وجود دارد (۰۵/۰ P<). علاوهبراین، یافتههای پژوهش مشخص کرد که بین کارکردهای شناختی و روانی گفتار، همبستگی وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که آسیب به نیمکرۀ راست مغز میتواند منجر به اختلالاتی در کارکردهای شناختی افراد آسیبدیدۀ نیمکرۀ راست مغز شود. به طورکلی، یافتهها حاکی از آن است که اختلال در کارکردهای شناختی میتواند باعث بروز مشکلاتی در مهارتهای زبانی شود.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
حدود ۱۰۰ سال است که پدیدۀ زبان شناختی «نمادپردازی آوایی»، یعنی پیوند مستقیم و غیرقراردادی میان آوا و معنا، در معرض مطالعات تجربی قرار داشته، و پژوهشهای متعددی به منظور کشف ابعاد مختلف آن صورت گرفته است. اما بااین همه، هیچ پژوهش درخور اعتنایی دربارۀ آنکه اساساً چرا این پدیده روی می دهد انجام نشده است. شاید یکی از دلایل این امر آن باشد که تاکنون این پدیده بر پایۀ هیچ نظریه و/یا تحلیل معناشناختی بررسی نشده است. بااین همه، زبان شناس آمریکایی ادوارد سپیر نخستین بار دو عامل محتملی را که هردو یا هریک به تنهایی می توانند در وقوع این پدیده دخالت داشته باشند برشمرد: عامل صوتشناختی، یا عامل حسی حرکتی مربوط به تولید واج، (یا ترکیبی از هردو). مقالۀ مروری تحلیلی حاضر، می کوشد تا برای نخستین بار بر پایۀ نظریۀ استعاره (و مَجاز) مفهومی توضیح دهد که چگونه هریک از این عوامل یا هر دو آنها می توانند در وقوع این پدیده نقش داشته باشند. بدین ترتیب، می توان پاسخ رضایت بخشی به این پرسش داد که چرا پدیدۀ نمادپردازی آوایی روی می دهد. وانگهی، این پاسخ میتواند راه را برای ملاحظات نظری بیشتر دربارۀ تکوین بالقوۀ واج شناسی "شناختی" بگشاید.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
پیشنمونه درهر مقوله عضو یامجموعهای ازاعضای یک دسته است که بهطورکلی بهترین طبقهبندی رانشان میدهد. درزبانشناسی شناختی مقولهها توسط تعدادی ازویژگیهای اعضایشان شناخته میشوند. اعضایی که کاملترین ویژگیها رادارند، پیشنمونه هستند. زبان مجموعهای از مولفههای گوناگون است وبرای آموزش آن لازم است تابه این مولفهها توجه کنیم، جنسیت میتواند به عنوان یکی ازمولفههای فرایندتدریس وآموزش لحاظ شود. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوهای پیشنمونه باتوجه به جنسیت فارسیآموزان خارجی است. برای این هدف یک گروه ۴۰نفری ازفارسیآموزان شامل ۲۰مردو ۲۰زن انتخاب شد. مردان ازمدرسهی حجتیه وزنان ازمرکز بنتالهدی اززیر مجموعههای دانشگاه بینالمللی جامعهالمصطفی انتخاب شدند. سپس با تحلیل پرسشنامه، تاثیرجنسیت برانتخاب پیشنمونه بررسی شد. نتایج نشان دادکه جنسیت برانتخاب پیشنمونه تاثیرگذاراست ودوجنس مرد وزن درانتخاب پیشنمونه، متفاوت عمل کردند. مردان وزنان نه تنها درانتخاب اول، بلکه دربرخی مواردترتیب انتخاب کاملا متفاوتی داشتند. درمقولهی حیوانات اهلی ۱۷/۴۱درصد ازمردان گاوراانتخاب کردند درحالیکه زنان بادرصد برابری گوسفند، اسب وسگ رابرگزیدند. دررشتهی ورزشی علاوه برانتخاب اول، انتخابهای دوم وسوم زنان ومردان کاملا متفاوت بود، مردان تیراندازی وکریکت، وزنان والیبال، فوتبال وپیادهروی راانتخاب کردند. همچنین درمقولهی وسایل نقلیه، بااینکه هردوجنس، هواپیمارابه عنوان انتخاب اول برگزیدند، اماانتخابهای بعدیشان متفاوت بود، مردان قطار واتومبیل راانتخاب کردند درحالیکه انتخاب زنان اتوبوس، اتومبیل و دوچرخه بود. اگرچنین تفاوتی در پیشنمونههای دیگر نیز وجود داشته باشد، می توان مدعی شد که نگاه مردان و زنان به مقولههای هستی تفاوت قابل توجهی دارد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر، با بهکارگیری نظریهی گراف به تحلیل شبکهی معنایی افعال زبان فارسی در میان گویشوران دوزبانه میپردازد. در این پژوهش که در چارچوب زبانشناسی شناختی، معناشناسی واژگانی (شناختی) و زبانشناسی رایانشی انجام پذیرفته است، پرسشنامهای مشتمل بر ۵۰ فعل پایهی زبان فارسی به آزمونشوندگان ارائه و از آنها خواسته شده است روابط مفهومی و درونزبانی این افعال را ترسیم کنند. هدف پژوهش، شناسایی قویترین و پربسامدترین پیوندهای مفهومی و درونزبانی میان این افعال و ارائهی مشخصات گراف ترسیمشده توسط گویشوران دوزبانه است. این پژوهش قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که روابط مفهومی و درون زبانی الگوی گراف ایرانیان غیرفارسی زبان از چه نوع است؟ فرضیه محتمل این است که روابط مفهومی ترادف، تضاد، شمول معنایی و باهم آیی در این الگو دیده شوند. روش پژوهش میدانی و ابزار آن پرسشنامهای بومیسازی شده است که به آزمونشوندگان داده شد و از آنها خواسته شد هرگونه ارتباط معنایی میان این افعال را ترسیم نمایند.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
Teachers’ Continuous Professional Development (T-CPD) is of utmost importance for language teachers. T-CPD is the stimulation for updating teachers’ subject knowledge and their teaching skills. Therefore, the predictive power of Psychological Well-being, L۲ Teacher Grit, Grit-s, and Perceived Organizational Support (POS) on T-CPD was investigated through the mediating role of Work Motivation. Those who have participated in this study were ۱۸۹ L۲ teachers, who were from Khorasan Razavi Province, Iran. They took part in an online questionnaire. The collected data was analyzed using Path Analysis. Before running path analysis, Confirmatory Factor Analysis (CFA) was run to estimate Cronbach’s Alpha. Based on the CFA, two items (one from L۲ Teacher Grit and one from POS) that did not have good loadings were removed from the scales. Then, the authers used path analysis to check the causal relationship among the variables in the proposed model. The fitness indices showed good fitness. Moreover, the more domain-specific L۲ Teacher Grit performed better than the Gris-s scale. These insights can inform strategies for enhancing T-CPD and improving the overall quality of education. In addition, the results put light on the design of teacher training programs and organizational policies that aim to improve teacher quality and student outcomes.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
طرحوارههای تصویری الگوها و ساختارهای کلان شناختیای هستند که زیربنای فرایندهای زبانی، ذهنی و ادراکی ما را تشکیل میدهند؛ و کارکرد آنها بر اساس رابطۀ استعاری- تشبیهی بین تجربههای عینی و مفاهیم انتزاعی مکرر و روزمره است. در ضربالمثلها هم، مانند طرحوارههای تصویری، کاربرد استعاری-تشبیهی برای انتقال یک مفهوم آشنای ذهنی بین گوینده و شنونده مشهود است. ایوانز و گرین دو زبانشناس شناختی معاصر، طرحوارههای تصویری را به ۸ نوع تفکیک کردهاند. یکی از این انواع، طرحوارۀ تصویری قدرت است. از آنجا که تأمل در ساختار طرحوارههای تصویری میتواند چگونگی ساختار ذهنی و شناختی گویشوران یک زبان را آشکار کند، در پژوهش حاضر طرحواره تصویری قدرت در ضربالمثلهای بیرجندی موجود در فرهنگ بزرگ ضرب المثلهای فارسی به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و بر اساس استقراء تام بررسی و تحلیل شده است. بر اساس نتایج، از مجموع ۱۲۹۱ ضربالمثل بیرجندی، در ۳۱۴ مورد آن انواع ۷ گانۀ طرحوارۀ تصویری قدرت وجود دارد؛ که بیشترین آنها از نوع انسداد و سپس توانمندسازی و نیروی متقابل هستند که با ماهیت طرحوارۀ قدرت تناسب دارد. همچنین، طرحوارههای قدرتی که بر حوزههای مقصد روابط انسانی، اخلاق و اقتصاد تأکید دارند، بیشترین بسامد را دارند؛ ضمن اینکه بسامد حوزههای مبدأ و مقصد این طرحوارهها و عوامل فرهنگی- محیطیای چون نقش جنبۀ جسمانی انسان و حیوان و ابزار در رفع موانع، اهمیت غذا و اقتصاد در حفظ بقا، عدم تنوع گیاهی و اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی منطقۀ بیرجند، در شکلگیری و تداوم ضربالمثلهایی با انواع خاصی از طرحوارههای تصویری قدرت رابطۀ معناداری داشته است.