جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای شمس‌ لنگرودی.

سجاد صادق‌وند، قدرت الله طاهری،
دوره ۱۶، شماره ۶۱ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

اگزیستانسیالیسم از گرایش‏های فلسفی مهم معاصر است که به‌طور گسترده در ادبیات نیز بازتاب یافته است و موقعیت، وضعیت‏های مرزی و مرگ از مفاهیم عمده اگزیستانسیالیستی هستند. در این مقاله بازتاب این سه مفهوم اگزیستانسیالیستی در اشعار شمس ‌لنگرودی بررسی شده‌ است. نتایج و شواهدِ مثالِ متعدد حاکی از آن است که اولاً، هر سه مفهوم عمده وجودی بازتاب زیادی در اشعار این شاعر داشته‏اند؛ ثانیاً، انعکاس این مفاهیم از مجرای منطق هنری و تمهیدات شعری بوده است؛ و ثالثاً، رویکردهایی در این میان پررنگ‏تر بوده‏اند. چهار زیرشاخه را در بین اشعارِ منعکس‏کننده مرگ می‏توان بازشناخت که به ترتیبِ بسامد بیشتر عبارت‌اند از: ۱. مرگ فروپاشنده، پایان‏دهنده و نابودگر؛ ۲. مرگ، یک واقع‌بودگی و یک وضعیت مرزی؛ ۳. مرگ و دل‌شوره آن؛ ۴. مرگ و بیهودگی و یأس. در میان وضعیت‏های مرزی، وضعیتِ رنج ‏بردن حضوری قابل‌توجه در اشعار دارد. شاعر در بازتاب این مفاهیم وجودی، دیدگاه‏های متنوعی در نظر داشته است و بنابراین رویکرد اگزیستانسیالیستی اشعار انطباق کامل با متفکری خاص ندارد.


صفحه ۱ از ۱