جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای شعر عصر صفوی
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
تاریخ دقیق ورود قهوه به سرزمین ایران معلوم نیست، اما آنچه از آثار مکتوب به ما رسیده است، نشان میدهد در عصر صفویان و به خصوص در زمان شاه عباس، قهوهخانهها در شهرهای بزرگ ایران، به خصوص اصفهان رونق و رواج گستردهای داشته است. این قهوهخانهها در عصر صفوی کارکردی فرهنگی داشته که مهمترین مکان برای عموم مردم و به خصوص هنرمندان و شعرا بوده است. شاعران این عصر از آنجا که حکومت صفوی، مانند حکام گذشته شعر را هنر اول دربار نمیدانستند، جایگاهی عالی در دربار نداشتند و از طرف دیگر رشد طبقه متوسط در این عصر و تجمع این طبقه در قهوهخانهها، ادبیات و شعر متناسب با خود را می طلبید. این موارد و عللی دیگر باعث شد شعر در این عصر از دربار خارج و در میان عامه مردم و در کوچه و بازار و قهوهخانهها روایی خاصی بیابد. از آنجا که ادبیات و اجتماع دائما در حال داد و ستد دوطرفه با هم هستند، عناصر موجود در قهوهخانههای این عصر نیز در شعر و هنر این دوره تبلور خاصی داشته است. ما در این مقاله بر آن هستیم تا نشان دهیم آیا مخدرات و مکیفات که از عناصر مهم فرهنگ قهوهخانهای هستند در شعر دوره صفوی تبلور یافته است؟. قهوه، قلیان، تریاک و افیون از اهم عناصری است که در شعر این عصر متبلور شدهاند. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی میباشد. ابزار تحقیق نیز تذکرههای عصر صفوی و برخی دیوانهای شاعران این عصر بوده است.
محمود فتوحی رودمعجنی،
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
واژۀ مضمون از کلیدواژههای اصلی فن شعر فارسی در سبک هندی است. این واژه که از میانۀ قرن دهم به یک اصطلاح فنی در هنر شعر فارسی بدل شده است مترادف «معنی، محتوا، مفهوم، منطوق، مقصود یا فحوا و لحن کلام» نیست. مسأله این مقاله بازشناسی ماهیت مضمون به عنوان هنرسازۀ اصلی مکتب نازکخیالی (سبک هندی) است. مقاله میکوشد چیستیِ «مضمون» و سازوکار «مضمونبندی» را از دیدگاه شاعران و تذکرهنویسان آن دوره بازشناسد. برای این منظور نخستین کاربردهای مضمون در مقام یک اصطلاح فن شعر را از پایان قرن دهم تا پایان قرن دوازدهم رصد کرده و هشت ویژگی مضمون را از خلالِ سخن شاعران و منتقدان سبک هندی شناسایی نموده و در نهایت تعریفی از مضمون ارائه کرده است. همچنین بر اساس سه فعل پر کاربرد مرتبط با مضمون (یافتن، بستن، رساندن)، سه فرایند مضمونآفرینی در سبک هندی را از هم متمایز ساخته است. و به روند رو به پیچیدگی صناعت مضمون از صائب تبریزی تا ناصر علی سرهندی در پایان قرن دوازدهم اشاره کرده است.