جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای شطرنج با ماشین قیامت
سحر غفاری، سهیلا سعیدی،
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
قسمت اعظم رمانهای جنگی فارسی که با موضوع جنگ ایران و عراق نگاشته شدهاند، به مضامین عقیدتی و سیاسیِ همسان پرداخته و بنابر مصالح اجتماعی، درجهت ترویج گفتمانی واحد عمل کردهاند؛ اما در این میان شاهد ظهور آثاری متفاوت، مانند رمان شطرنج با ماشین قیامت نوشتۀ حبیب احمدزاده نیز هستیم که تاحدودی از آثار تکگویه فاصله گرفته و از عناصر موجد چندآوایی بهره بردهاند. درواقع، رمان مذکور از جهاتی چند، با تعریفهایی که باختین در مبحث کارناوالگرایی درباره رمانهای چندآوایه بیان کرده است، مطابقت دارد. شطرنج با ماشین قیامت با وارد کردن جسمانیات به زندگی قهرمان و همچنین کاربرد گفتار کوچهبازاری و دشنامآلودِ یکی از شخصیتهای داستان، موجب تکثر نگرشها و سبکهای زبانی داستان میشود. جهانبینی راوی تنها دیدگاه ابرازشده در داستان نیست؛ این جهانبینی بهواسطۀ پرسشهای وجودشناسانه و ضد گفتمان یکی دیگر از شخصیتها، اقتدار معهود خود را ازدست میدهد. پدیدۀ قرینهسازی و خلق جفتهای تقلیدی برای اشخاص و وقایع داستان نیز برخاسته از خصلت دوسویۀ کارناوال است؛ ضمن اینکه بهتعویق افتادن کنش قهرمان/ راوی در انجام وظایف نظامی و مشغول شدن به امور غیرمتعارف، پیروزی را بهعنوان امری مسلم بهتأخیر میاندازد و به این ترتیب، موجب خدشهدار شدن عامل کلیدی زمان خطی در رمانهای تکگویه میشود.
سحر غفاری،
دوره ۸، شماره ۳۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
در خوانش رمان شطرنج با ماشین قیامت، شاهد دوگانگیای هستیم که نه تنها در مضمون و تصاویر متن، بلکه در تصورات راوی و شخصیتهای داستان نیز نمود یافته است. این داستان از یک سو با موضوع جنگ هشت سالۀ ایران نوشته شده و قاعدتاً باید دنبالهرو آثاری باشد که با اندیشهای دینی، شهادت را مرگی شامخ و قهرمانی و حاصل انتخاب انسان برای سعادت ابدی میپندارند و از سوی دیگر شاهد مفاهیم پوچگرایانه و جبرباوری هستیم که جنگ و اصولاً آفرینش را محصول سلطۀ قضا و قدر الهی میشمرد. این موضع نامتوازن در پیرامتنهای رمان تشدید شده است. در نظریۀ ژرار ژنت، پیرامتن به تمام آن عناصری اطلاق میشود که پیرامون یک متن به وجود میآیند و در شکلدهی به معنای متن، نقش مؤثر دارند. پیرامتنهای درونی رمان شطرنج با ماشین قیامت، یعنی نام رمان، طراحی روی جلد و سرنوشتهها، گویای جهتگیری جبراندیش و ضدجنگ داستان است؛ حال آنکه پیرامتنهای بیرونی، مانند اظهارنظرهای نویسنده در مصاحبهها، گزارشهای خبرگزاریهای وابسته به حاکمیت و عناصر تبلیغاتی انتشارات سورۀ مهر، این کتاب را در ردیف آثار ارزشی و معادباور دفاع مقدس معرفی کردهاند. بخشی از این دوگانگی به نحوۀ پایانبندی داستان مربوط میشود و بخشی نیز به فعالیتهای خارج از متنِ نویسنده، مانند انتخاب بنگاه نشر سورۀ مهر که به چاپ کتابهای ایدئولوژیک شهرت دارد. به نظر میرسد دوگانگی مذکور، برخاسته از بصیرت دوگانۀ نویسنده در وجود طیفهای متنوع خواننده و تلاش او برای جلب رضایت همۀ مخاطبان و تسهیل امر چاپ کتاب، صورت گرفته است.