جستجو در مقالات منتشر شده
۱ نتیجه برای سنت ادبی
مهدی ظریفیان، محمد جعفر یاحقی، محمدعلی همایون کاتوزیان،
دوره ۱۶، شماره ۶۱ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
با وقوع انقلاب مشروطه بحث در ضرورت تحول فرهنگی و نوسازی ادبی و کیفیت آن رونق گرفت. یکی از محورهای مهم این بحث تعیین نسبت ادبیات کهن ایران با وضع جدید بود. نوگرایان این عصر، سنت ادبی را فاقد زایندگی میدیدند و به جای تلاش برای بازخوانی، به حذف آن کمر بستند. در مقابل، سنتگرایان با تقدیس سنت، نگاهی پرستشگرایانه را پی گرفتند که هرگونه نقد بر سنت کلاسیک را تقبیح میکرد. در این مقاله، پس از ارائه گزارشی تاریخی، سرفصلهای نقد جریان نوگرا بر سنت کلاسیک فهرست شده است. این سرفصلها عبارتاند از: زبانِ تاریخگذشته، نخبهگرایی، نگاه محدود و منطقهای، ناتوانی در قبال مقتضیات و نیازهای جهان جدید، توجیه کردن قدرت استبدادی، بیتوجهی به کارکرد اجتماعی ادبیات و ماهیت غیرانقلابی و سازشکارانه. سپس این نگاه تخریبگرانه از منظر نظریه جامعه کوتاهمدت تحلیل شده است. این تحلیل نشان میدهد که نقد بیرحمانه تجددگرایان، مصداق بیتوجهی به ضرورت انباشت سرمایه است. ضمن اینکه از فقدان مقوله نقد و نقش حیاتی آن در توسعه و پیشرفت فرهنگی حکایت دارد. همچنین این نقادان به ماهیت استبدادی حکومت که هیچ بدیلی برای آن متصور نبود توجهی نداشتند؛ همانطور که از نقش کلیدی نهاد قدرت در حیات اقتصادی جامعه فرهنگی غافل بودند.