جستجو در مقالات منتشر شده


۱۱ نتیجه برای سفرنامه


دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

حنا گیاهی است با جاذبه­های دوگانۀ طبیعی شامل رنگ زیبا و خواص کم‌نظیر که در بین بیشتر اقوام و ملل محبوبیت و کاربرد دارد. این گیاه افزون‌بر داشتن خواص دارویی- زینتی، یکی از مواد پرکاربرد در جشن­ها و آیین‌های خانوادگی و قومی است. یکی از موارد استعمال حنا در جشن حنابندان است که ریشه در تاریخ کهن ایران دارد. از سده­های پیشین تاکنون این جشن به‌سبب وجود خرده‌فرهنگ‌ها و موقعیت‌های جغرافیایی، در قسمت‌های مختلف ایران با آیین­های ویژه­ای برگزار می‌شود. بسیاری از این آیین­ها ریشه­های مشترک و شیوه­های اجرایی یکسانی دارند و برخی دیگر با وجود ریشه­های مشترک، با شیوه­های متفاوتی برگزار می­شوند. در این تحقیق با روش اسنادی و با مطالعۀ کتاب­ها و مقالاتی که دربارۀ آیین نمادین حنا و دیگر کاربردهای آن در فرهنگ مردم ایران نوشته شده، به مقایسۀ آیین‌های حنابندان در ۱۰ منطقۀ ایران پرداخته شده و در‌نهایت، به کمک نظریه‌های کارکرد‌گرایی و اشاعۀ فرهنگی نتایج نهایی به دست آمده است.

دوره ۴، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

فرهنگ عامه به شناخت عادات، رسوم، حکایت­ها، باورها، سرودها، مثل­ها و گفتار شفاهی مردم می­پردازد و امروزه در حوزه­های مختلف علوم انسانی، ازجمله جامعه­شناسی و
شاخه­های آن، تاریخ، روان­شناسی، ادبیات، هنر و حتی ادیان بررسی می­شود. ادبیات در مفهوم خاص و در شاخه­های مختلف، سرشار از عناصر فولکلور است و توجه ویژه به آن در حوزه مطالعات میان­رشته­ای، نگرشی نو است.
سفرنامه نوعی گزارش است که سفرنامه­نویس در آن اوضاع شهرها و سرزمین­هایی را که بدان­جا سفر کرده است، از زاویه دید خود و در نتیجه ارتباط مستقیم به تصویر می‌کشد. سفرنامه­ها دربردارندۀ اطلاعات مفیدی هستند که از طریق آن می­توان به واقعیت‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دوره­های مختلف تاریخ ملت­ها پی برد. همچنین یکی از
راه­های مهم شناخت ملت­ها و مقایسه آن­ها با یکدیگر و بهترین روش برای شناخت پدیده­های گوناگون مرتبط با فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی است که حتی منابع تاریخی دربارۀ آن­ها سکوت کرده­اند.
این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی سفرنامة ابن­بطوطه عناصر فرهنگ عامه و فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی ایرانیان (ادبیات فولکلور ایران) را بررسی می‌کند و به معرفی رفتارهای مبتنی بر فرهنگ عمومی از نگاه سفرنامه­نویس مغربی- که در دوره مغول به نقاط و شهرهای مختلف ایران سفر کرده است- می­پردازد. یافته­های پژوهش نشان می­دهد که عناصر فولکلور در سفرنامة ابن­بطوطه در بخش ایران جایگاه خوبی دارد و نمود این عناصر، بیشتر در زمینه عادات غذایی و وصف خوردنی­هاست.

دوره ۵، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

    امروزه، دوسوگرایی ارکان مختلف زندگی انسان ها را دربرگرفته و رواج آن به مسئله ای اجتماعی تبدیل شده است. برای ریشه یابی و کشف خاستگاه این مسئله بررسی گذشته تاریخی آن ضروری می نماید. در این میان، دوران قاجار به دلیل اینکه در معرض چالش ارزش های سنتی و مدرن قرار داشته است، می تواند مولّد انواع دوسوگرایی در بطن خود باشد. بنابراین، این مسئله براساس مشاهدات سفر نامه نویسان انگلیسی- که در آن زمان با مردم و به ویژه دربار مراودات زیادی داشتند- بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام سفرنامه های انگلیسی هایی است که در دوره قاجار به ایران سفر کرد ه اند که از میان آن ها ۳۴ سفرنامه به عنوان نمونه (با نمونه گیری هدفمند) انتخاب شده است. شناسایی انواع دوسوگرایی روان شناختی و جامعه شناختی با کمک رویکرد نوع شناسی مرتون در نظریه «دوسوگرایی جامعه شناختی» او صورت گرفته است. همچنین، به کمک روش های بررسی تاریخی و تحلیل محتوا، این انواع شناسایی و دسته بندی شده است. براساس یافته های تحقیق، در این سفرنامه ها به همه شش نوع دوسوگرایی جامعه شناختی و روان شناختی، به جز نوع سه، اشاره شده است. بیشترین موارد مشاهده شده دوسوگرایی جامعه شناختی به نوع پنج (ستیز بین ساختار فرهنگی و ساختار اجتماعی) اختصاص داشته که در «رفتار منحرفانه» (دوسوگرایی روان شناختی) تجلی یافته است. در مرتبه بعدی، نوع شش دوسوگرایی جامعه شناختی (مجموعه های متفاوت ارزش های فرهنگی) که بیشتر به تقلید دربار از سبک زندگی غربی اختصاص داشته است، قرار می گیرد. دوسوگرایی های یادشده بیشتر در میان «پایگاه ایرانیان و طبقه بالا» و در «عرصه فرهنگی - سیاسی» و در دوران «ناصرالدین شاه» و سپس «فتحعلی شاه» قاجار مشاهده شده است. با توجه به تحلیل محتوای سفرنامه ها، ویژگی خاص ساختار اجتماعی- فرهنگی دوران قاجار در رواج دوسوگرایی ها تأثیر داشته است.  
لاله آتشی، علی‌رضا انوشیروانی،
دوره ۵، شماره ۲۰ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

این پژوهش نقد تقابل ها و تنش هایی است که در سفرنامه های زنان غربی به چشم می خورد. ژانر سفرنامه نویسی همیشه در حاشیه پژوهش های ادبی بوده و در این میان ، سفرنامه های زنان به لبه های بیرونی این حاشیه رانده شده است. چون در جوامع مردسالار ادبیات زنان از جایگاهی که ادبیات مردان از آن برخوردارند، همواره محروم بوده است. زنان غربی که از منظر نژادی در جرگۀ استعمارگران و از منظر جنسیتی در جرگۀ استعمارشدگان قرار داشتند نمی توانستند همانند مردان از موضع قدرت سخن بگویند و بدین سان در تقابل گفتمان استعمار و گفتمان زنانگی جایگاهی متزلزل و نامطمئن داشتند و تنش ها و تعاملاتی را در متون خود به تصویر می کشند که غالبا در متون سفرنامه های مردان غربی به چشم نمی خورد. ردپای این تنش ها را می توان در تصاویری که سیاحان زن غربی از شرق ارائه می دهند دنبال کرد و نقش آنها را در شکل گیری هویت و جایگاه زنان انگلیسی در گیر و دار تضاد بین گفتمان استعمار و گفتمان زنانگی در قرن نوزده بررسی کرد.

دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

امیرارسلان از مهم‌ترین و معروف‌ترین قصه‌های عامیانۀ فارسی و یکی از نخستین آثاری است که نشانه‌های تحول را از قصه به رمان در نثر فارسی نشان می‌دهد. با وجود اینکه امیراراسلان متنی متأخر محسوب می‌شود و پژوهش‌های ارزشمندی نیز در این باب انجام شده است؛ اما هنوز بحث دربارۀ نام نقال و سال پیدایش آن لازم می‌نماید. از سوی دیگر بسیاری از محققان ترجمه و انتشار نخستین رمان‌ها به فارسی را چند سالی قبل از پیدایش امیرارسلان و درنتیجه ظهور این نشانه‌های تحول را بیشتر تحت تأثیر رمان دانسته‌اند.
نوشتۀ حاضر شامل دو بخش است: در بخش نخست به نقال و زمان پیدایش این قصه می‌پردازیم و سعی می‌کنیم تا وجوه تاریک این انتساب را روشن کنیم و به دقتِ سالِ پیدایش اثر بیفزاییم. پس از روشن شدن این ابهامات به فضای فرهنگی پیدایش امیرارسلان با تکیه بر صنعت چاپ می‌پردازیم و می‌کوشیم با معرفی نمایشنامه‌ها و رمان‌های ترجمه‌شده، در کنار سفرنامه‌های نوشته‌­شده به فارسی، احتمال آشنایی نقال این قصه را با این ژانرها بررسی کنیم. مسیری که اگر به درستی طی شود، تصویری منسجم و دقیق‌تر از نقال و فضای فرهنگی پیدایش این قصه به دست می‌دهد.

دوره ۷، شماره ۲۸ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده

هدف از این مقاله، بررسی جلوه­های فرهنگ عامه در سفرنامۀ سه سال در آسیا نوشته ژوزف آرتور گوبینو است. نگارندگان بر مبنای روش تحلیل محتوا با بررسی گزارش گوبینو از سفر خود به ایران، اشارات گوبینو به فرهنگ عامه را در شش دسته پذیرایی و مهمان­نوازی، تعارفات، آداب پوشش و انواع آن، جلوه­های هنر ایرانی، ویژگی­های معماری و شهرسازی ایرانی و تفکرات خرافی، بررسی و تحلیل کرده­اند. نتیجه این تحقیق نشان می­دهد، اگرچه گوبینو در روایت خود از سفر به ایران توانسته است با دقت در جزئیات، شرح مفصلی را از خصایل اخلاقی و عادت­های رفتاری ایرانیان ارائه دهد؛ اما با این­حال نمی­توان تقابل میان «منِ» اروپایی و «دیگریِ» شرقی را ـ که زیربنای تفکرات و توصیفات وی از وجوه مختلف زندگی و آداب و رسوم ایرانیان است ـ نادیده گرفت. تقابل­هایی که در ذهنیت سیاح نسبت به دیگری و آنچه به قلمرو او تعلق دارد و دنبال آن گزارش­ها و توصیفات وی تأثیری مستقیم دارد.

 

دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

از رهگذر تصویر‌شناسی یا بازنمایی بیگانه این فرصت فراهم می‌شود تا ملت‌ها چهرۀ «خود» را در آیینۀ «دیگری» ببینند، گفت‌وگوها آغاز شود و با شناخت «غیر» و دیگری به شناخت «من» برسند. دیگربودگی و ضرورت شناخت غیر برای رسیدن به آگاهی از خود اهمیت دارد. سفرنامه‌‌ها از نمونۀ اسنادی هستند که با مطالعۀ لایه‌های مختلف آن با توجه به ‌‌کلیدواژه‌های تصویرشناسی مانند من، غیر، دیگری، نگاه طبقه‌بندی‌شده، قضاوت و تفکر کلیشه‌ای می‌توان به معنای زیرین متن نزدیک شد. این لایه‌ها در چهار مرحله در شرح سفر عبدالله مستوفی (۱۲۵۷ ــ ۱۳۲۹) به روسیه در کتابش به نام شرح زندگانی من خوانش می‌شوند. در لایۀ نخست با توجه به تفاوت بین من، غیر و دیگری به تأثیرپذیری من از «غیرها و دیگرهایی» که در زندگی نویسنده وجود دارد خوانش انجام می‌شود. در لایۀ دوم نگاه طبقه‌بندی‌شدۀ من (مستوفی) به دیگری بررسی می‌شود. در لایۀ سوم برش‌های مستوفی از واقعیت روسیه و تأثیر کلیشه‌‌ها و انگاره‌های ذهنی او بر آنها مطرح می‌شود. در لایۀ چهارم ساختار زبانی و توصیف‌های وی است. در نهایت، سفر مستوفی به روسیه از نگاه و ذهنیت وی متأثر است و گزارشی از واقعیت تام و قطعی نیست. با روشن ساختن نحوۀ تفکر و زندگانی وی، دورۀ زمانی و نوع روابط سیاسی و فرهنگی دو کشور ایران و روسیه، به همراه پیش‌فرض‌ها و انگاره‌های ذهنی وی به شناخت نسبی تصویر ارائه‌شدۀ او از روسیه می‌رسیم

دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده


ایران عصر قاجار شاهد حضور اروپاییان با مقاصد گوناگون تجاری، سیاسی، مذهبی، نظامی و گردشگری بود. سفرنامه‌نویسان اروپایی به دلایل مختلف از جمله نگاه بیرونی به جامعه ایرانی، حس کنجکاوانه غربی و غیره، مطالب ارزشمندی درباره فرهنگ عامه ایرانیان، اعم از باورهای فکری و اعتقادی و همچنین آداب و رسوم مردم ایران عصر قاجار، در اختیار محققان تاریخ فرهنگی و اجتماعی دوره‌ قاجار قرار داده‌اند. برای نمونه می‌توان به نگاه ایرانیان به ازدواج و طلاق اشاره کرد. پژوهش حاضر با روش توصیفی‌، تحلیلی پاسخی است به این پرسش که سفرنامه‌نویسان اروپایی عصر قاجاری یکی از مهمترین آداب و رسوم ایرانیان و وجوه بارز هویتی ایرانیان یعنی ازدواج و طلاق را چگونه ترسیم کرده‌اند؟ یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که مشاهدات اجتماعی سیاحان اروپایی در راستای اطلاع‌رسانی و شناخت عینی آنها در مسیر مأموریت‌های سیاسی‌شان بوده وبیشتر به توصیف آداب ‌و رسوم ایرانیان در امر ازدواج و طلاق پرداخته و بدون توجه به ریشه‌های فرهنگی جامعه به قضاوت و داروی این امر نشسته‌اند.

دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

چکیده
تاریخ کودکان از عرصههای مغفول مطالعات تاریخی در ایران است. هرچند مورخان تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران، به جنبههایی از زندگی کودکان عهد قاجار، مانند آموزش کودکان پرداختهاند، اما بخش عمدهای از حیات این گروه در حاشیۀ تاریخ‌نگاری ایران قرار گرفته و بررسی نشده است. از این رو، مقالۀ حاضر به بررسی بخشی از حیات کودکان (آموزش آن­ها) در عهد قاجار میپردازد. با توجه به قلمرو وسیع موضوع و کمبود داده دربارۀ کودکان در متون تاریخیِ رسمی، عمومی و دودمانیِ عهد قاجار از یک سو و نیز بازتاب جنبههای گوناگون زندگی کودکان در سفرنامههای فرنگیان عصر قاجار از سوی دیگر، موضوع حاضر، با تکیه بر سفرنامه ­های فرنگیان عهد قاجار بررسی شده است. یافته­ های پژوهش نشان می­دهد که آموزش کودکان، شامل آموزش مکتب‌خانه‌ای، آموزش ابتدایی و آموزش متوسطه بوده است و از نظر تعلیم و تربیت و امکانات آموزشی بیشتر کودکان در وضعیت خوبی به­ سر نمی‌بردند و آموزش آن­ها بسیار ساده و ابتدایی بوده است، اما به ­تدریج وضعیت بهتری یافت. روش پژوهش در این مقاله، تاریخی با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی ­و روش گردآوری داده­ ها کتابخانه­ ای است.
 


دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

خداوند برای اینکه آدمی بتواند سرنوشت همه انسان‌ها را ببیند، توصیه به سفر فرموده است تا آنجا که می‌گوید «قل سیروا فی الأرض» دنیا آنقدر بزرگ و آدمیزاد آنقدر گونه‌گونه است که هر انسانی را محو آفرینش جهان می‌کند. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر روش نقد ادبیات تطبیقی به شیوه مکتب آمریکایی، به مقایسه دو سفرنامه از احمد فارس شدیاق و محمد ابراهیم باستانی پاریزی بپردازیم. از نظر اسلوب نگارش نیز با هم تفاوت‌هایی دارند؛ به نظر می‌رسد باستانی پاریزی در کتاب خود با بهره گرفتن از شوخی، حکایت، خاطره، شعر و ضرب المثل متن خود را زیباتر و ساده تر کرده است که اصولا به کارگیری این سبک، باعث می شود مخاطب سفرنامه وی، از خواندن خسته نشود و شیفته تر از سفرنامه را دنبال کند. هدف اصلی وی از انتخاب این سبک، مخاطب محوری  و تلطیف واقعیت های خشک و بی روح سفر و حوادث آن و تبدیل آنها به متنی ادبی تر و جذاب تر برای مخاطب بوده است. در مقابل به نظر می‌آید در مورد برخی موضوعات، فقط شدیاق است که سخن به میان آورده، مثل مسئله زنان و حجاب، استخدام اعداد و ارقام، وصف دقیق و با جزئیات معماری ها، سبک گزارش گونه سفرنامه که باعث می‌شود سفرنامه وی بیش از پیش مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. به نظر می رسد این تفاوت در ایدئولوژی این دو نویسنده به نوع جهان بینی آنان برمی گردد که هر کدام چه مسائل برایشان با ارزش‌تر و کم ارزش تر است.

دوره ۱۵، شماره ۶ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

سفرنامه‌ها به‌عنوان یکی از مهم‌ترین منابع شناخت «خود» در آینه «دیگری» محسوب می‌شوند. هنگامی که «خود» در  سفرنامه به بازنمایی «دیگری» می‌پردازد، همواره بخشی از واقعیت «دیگری» را به خوانندگان نشان می‌دهد. گزینش واژگان در جهت نگارش واقعیت به «گفت‌وگومندی نام‌گذاری» که حوزه‌ای از «کنش ـ معناشناسی» است، مرتبط می‌شود. کنش ـ معناشناسی، به‌مثابه نوعی معناشناسی، تولید معنا در زبان و فرایندهای گذر از زبان به گفتمان به‌واسطه انواع کنش‌های اجتماعی، فرهنگی و زبانی را مورد تحلیل قرار می‌دهد. در این ‌راستا، بررسی «بازآرایی» در متن سفرنامه می‌تواند به‌عنوان مسئله اصلی پژوهش، روشنگر مکانیسم‌های خودگفت‌وگومندی باشد که طی آن گفته‌پرداز با گفتمان خود وارد گفت‌وگو می‌شود. از این ‌رو، سفرنامه سه سال در آسیا اثر کنت آرتور دوگوبینو، نویسنده نام‌آشنای فرانسوی، به‌عنوان منبع تحقیق انتخاب گردید. هدف تحقیق، آشکارسازی ابعاد زبان‌شناسانه و تازه‌ای از شیوه معرفی «دیگری» به زبان «خود» در سفرنامه است. در مقاله حاضر تلاش‌ شده است تا ضمن معرفی نظریه کنش ـ معناشناسی، فرایند بازآرایی در سفرنامه گوبینو بررسی و به این پرسش‌ها پاسخ داده شود: چگونه بازآرایی می‌تواند در سطح زبانی به معرفی «دیگری» بینجامد و این موضوع تا چه حد در برقراری گفت‌وگوی بینافرهنگی مؤثر خواهد بود؟ نتایج حاصل از تحقیق نشان می‌دهد که علی‌رغم گسست‌های چاپی و بیانی، گوبینو غالباً سعی در ایجاد تعادل میان دو جهان «خود» و «دیگری» در سطح زبانی کرده و فرایند نام‌گذاری را تا حد زیادی مصون از دیدگاهی نژادپرستانه و فرادستانه نگاه داشته است.


صفحه ۱ از ۱