جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای سبکسنجی
مرتضی حیدری،
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
بسامدها متغیرهایی تعیینکننده در دانش سبکشناسی هستند و بهکارگیری روشهای تحلیل آماری در ارزیابی بسامدها نتایج سبکشناختی سنجیدهتری را بههمراه خواهد داشت. آمار توصیفی نمیتواند کمیّتهای پرنوسان و دارای رفتار نامنظم را بهروشنی تبیین کند. از همین روی روشهای آمار استنباطی در نتیجهگیری از متغیرهای کمّی نامتوالی بسیار سودمند خواهد بود. سبکشناسی مرتبط با تحلیلهای رایانهای را سبکسنجی مینامند که در حوزۀ زبان فارسی چندان رایج نبوده است. در این مقاله، نویسنده بستهتر شدن زاویۀ خیال در چهار گونۀ ساختمان تشبیه را بهترتیب از ۱ تا ۴ درجهبندی کرده و سپس رابطۀ میان فشردهتر شدن زاویۀ خیال با بسامد تشبیهات حروفی را در دیوان دوازده تن از شاعران شاخص سبک خراسانی در گذر زمان ارزیابی کرده است. از آنجا که بسامد گونههای تشبیهات حروفی از لحاظ ساختمان و فشرده شدن زاویۀ خیال در ساختمان ایندست تشبیهات رفتار سبکی مشخصی را نشان نمیدهد، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون در نرمافزار رایانهای SPSS به تحلیل استنباطی آمارها پرداخته شده است. با توجه به نتایج کمّی برآمده از این نرمافزار که گویای ضریب همبستگی ۳۷۴/. و سطح معناداری ۶۲۶/. است و مقایسه این اعداد با شاخصهای تعریفشده برای ضریب همبستگی (۱+ و ۱-) و سطح قراردادی معناداری، رابطه مثبت و مستقیم میان متغیرها (نازکتر شدن خیال و فشردگی زاویه تشبیه با بسامد تشبیهات حروفی) تأیید میشود. به زبان سبکشناسی، یعنی فشردهتر شدن زاویه تشبیه در سبک خراسانی بهمعنای افزایش بسامد تشبیهات حروفی دارای ساختمان بستهتر بوده و این رخداد سبکی از هنجارهای مسلط بر سبک دوره پیروی کرده است.
دوره ۱۵، شماره ۶ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
با پیشرفت علم و تکنولوژی، دیگر وجود آثار با نویسنده مشکوک، پذیرفتنی نیست. سبکسنجی روشی است که با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری، نویسنده آثار ادبی را تعیین میکند. روشهای انتساب نویسنده، عمدتاً متکی بر شناسایی نویسنده براساس سبک نوشتاری هستند؛ با این پیشفرض که سبک نوشتاری هر شخص، دارای ویژگیهای منحصربهفردی است. تشخیص هوشمند نویسنده در زمینههایی مانند: سرقت ادبی، جرمشناسی و تعیین نویسنده نامشخص، کاربرد دارد. به دلیل آنکه عوامل بسیاری در تشخیص نویسنده متون، دخیل هستند، تاکنون روشی با دقت ۱۰۰ درصد ارائه نشده است و پژوهشگران همچنان در تلاش هستند روشی را ارائه کنند که خطای محاسباتی را به حداقل ممکن برسانند. یکی از روشهایی که ادعاشده از دقت خوبی برخودار است نظریه یول است. در جستار حاضر، نظریه یول و چهار نظریه دیگر در زمینه غنای واژگانی، ترکیب شدهاند و با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و تبیین دادههای آماری، مقایسهای میان غنای واژگانی مناجات خمس عشر و دعاهای صحیفۀ سجادیه انجام شده تا درستی انتساب این مناجات به امام سجاد (ع) مورد بررسی قرار گیرد. نتایج تحقیق، بیانگر دقت بالای محاسبات انجامشده و نیز عدم وابستگی خروجی نظریهها به طول متن است. همچنین بهدلیل عدم وجود اختلاف قابل ملاحظه، میان غنای واژگانی مناجات خمس عشر و دعاهای صحیفه سجادیه، انتساب این مناجات به امام سجاد (ع) تأیید میشود.