۲۹ نتیجه برای سایه
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
یکی از مهمترین دغدغه های مربوط به صنعتی شدن، آثار و تبعات زیستمحیطی فعالیتهای صنعتی است. استخراج و فرآوری مواد معدنی نقش مهمی در مشکلات زیستمحیطی از قبیل فرسایش خاک، آلودگی هوا و آب ایفا میکند و از طرفی این بخش یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی است و باعث آلودگی محیط زیست می شود. این مطالعه به بررسی آثار اقتصادی و زیستمحیطی حاصل از فعالیت معدن گل گهر سیرجان در بازۀ زمانی ۱۳۸۰-۱۴۰۱ با استفاده از روش تابع مسافت نهاده پرداخته است. تولیدات مجموعه سنگ آهن گل گهر سیرجان شامل سنگ آهن دانهبندیشده، کنسانتره سنگ آهن و گندلهسازی میباشد که در روند تولید، بیشترین گازهای گلخانهای و آلایندههای هوا مربوط به گازهای دیاکسید کربن، اکسیدهای گوگرد، اکسیدهای نیتروژن و ذرات ریز معلق در هوا میباشند. طبق نتایج بهدست آمده میانگین قیمت سایهای برای آلایندههای هوا در مجموعه گل گهر برای CO۲، Sox Nox، و SPM به ترتیب برابر با ۱۵/۱۱، ۵/۳۰۷۴، ۶۲/۵۵۲۹ و ۶۲/۱۸۷۵ ریال بهازای هر کیلوگرم محاسبه شد. همچنین میانگین هزینههای کل اجتماعی حاصل از تولید مجموعه با توجه به میزان تولید آلایندهها در دوره مورد نظر مبلغ ۹۲۷۱۰ میلیارد ریال محاسبه شد. لذا به منظور درونیسازی هزینههای زیستمحیطی در راستای تحقق توسعه پایدار، قیمتهای سایهای محاسبهشده میتواند معیاری برای تعیین مالیات سبز برای مجموعههای سنگ آهن باشد و یافتههای چنین مطالعاتی میتواند زمینهای برای برنامهریزی مسئولان اقتصادی ایجاد کند.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
با افزایش توجه جهانی به کاهش فشار مداخلات انسانی بر محیط زیست، مطالعه نحوه تعامل ساختمانهای سنتی و اجزای آن ها با محیط جهت شناخت روش های طراحی طبیعی رشد چشمگیری داشته است. در مناطق گرمسیری به ویژه مناطق مرطوبِ گرم، نیاز به سایه و کوران هوا مهمترین عواملی هستند که سبب خلق راهکارهای معماری برای تامین شرایط آسایش حرارتی شدهاند. برای مثال در مطالعه ریخت شناسانه و اقلیمی شهر دزفول تمهیدات حیرت انگیزی جهت ایجاد سایه و کوران هوا در شهرسازی و معماری آن صورت گرفته است. از میان صدها راه کار، یکی از آنها استفاده از خوونچینیهای آجری است که علاوه بر عملکرد بصری، به نظر میرسد کارکردی اقلیمی نیز دارد. در مقاله حاضر کوشش شده تا با شناخت نحوه شکل گیری الگوهای خوون های آجری، نقش این الگوها در تعدیل شرایط اقلیمی از طریق بررسی میزان سایه اندازی آنها بر روی بدنه ها مورد ارزیابی قرار گیرد. برای انجام این تحقیق نمونههای متداول خوون چینی های آجری انتخاب شده و میزان سایه ایجاد شده بر هریک از آنها در ساعات مختلف روز و در جهتگیریهای مشخص شبیه سازی شدهاند. مقدار سایه ایجاد شده با استفاده از پردازش تصویری محاسبه و مورد تحلیل قرار گرفتهاست. با توجه به اندازه گیری ساعات تابش خورشید بر بدنه ها چنین الگوهایی، در زاویههای مختلف، مقدار سایه ایجاد شده بر روی سطوح را حدود ۵/۲ تا ۵/۴ برابر افزایش میدهند. بررسی های انجام شده نشان میدهد که در شکلگیری چنین الگوهایی علاوه بر توجه به جنبههای زیباشناختی، به نقش اقلیمی این الگوها بر افزایش میزان سایه ایجاد شده بر سطوح نیز توجه شده است.
فریده آفرین،
دوره ۲، شماره ۷ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده
مقاله حاضر به بررسی نظریات یونگ در رمان شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری اختصاص دارد. در این مقاله دیدگاه هایی که یونگ بعد از فروید وارد حوزه ی روان شناسی کرد، مورد بررسی قرار می گیرد و رد بینش های کهن الگویی او در رمان شازده احتجاب پی گرفته می شود. کهن الگوهایی که وی بدانها پرداخته است در چهار دسته ی شخصیت ها (زن کهن الگویی، پیر خردمند، قهرمان)، موقعیت (سفر، جستجو، عشق ناتمام، حرکت از ندانستگی به دانایی و از معصومیت به تجربه) و نمادهای کهن الگویی (آب، آتش، صحرا، رنگها و اعداد) وکهن الگوهای فردیت یابی (سایه، نقاب و آنیما و آنیموس) می گنجد. علاوه بر این موارد بحث انواع شخصیت (درون گرا و برون گرا) از منظر او پی گرفته می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رمان شازده احتجاب مملو از کهن الگوها است و در کل بر پایه نظریات یونگ قابل تحلیل است. از کهن الگوهای مهم این رمان می توان به اسطوره زن ازلی در فخر النسا، کهن الگوی شر و اهریمن در پدر بزرگ، کهن الگوی پیر خردمند در حکیم ابونواس اشاره کرد. اجداد شازده سایه های شخصیتی شازده هستند. پدر شازده شخصیتی است که فرآیند تفرد را برای دستیابی به خویشتن طی می کند. خود شازده هم قهرمانی است که کهن الگوی سفر را در پیش می گیرد و منهای خصیصه های قهرمانی است.
دوره ۳، شماره ۵ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده
عبارت فاصله در علوم مختلف دارای تعاریف معینی است، اما معنی آن در علوم قرآن متفاوت و عمدتاً عبارت از واژههای اواخر آیات است. عدهای نیز میان فواصل و رؤوس آیات فرق میگذارند و فاصله را، در مجموع، شاملتر از واژههای ابتدای آیات میشمارند. از سوی دیگربررسی دلالتهای ضمنی در یک متن، روشی است که براساس آن امکان تمایز نهادن میان مترادفهای زبانی فراهم میشود. پژوهش حاضر در جستجوی پاسخ به این مهم است که اولاً فاصلهها تا چه اندازه در ایجاد دلالتهای ثانوی و معانی ضمنی یک آیه دخالت دارد؛ و ثانیاً ترجمههای معتبر قرآنی به چه میزان از عهده انتقال این دلالتهای معنایی برآمدهاند. این تحقیق، با روش توصیفی –تحلیلی و با تکیه بر نظریه دلالت های ضمنی بر روی ترجمه فاصله از دو منظر آواشناختی و معناشناختی متمرکز گردیده و بر آن بوده است تا کاهشها و تغییرات معنایی را در ترجمههای قرآن ،در سه بخش سایه خیال، زنگ حروف و تشابههای معناشناختی میان فواصل آیات بررسی کند.. نتایج این تحقیق نشان میدهد که اولاً فاصله، نه تنها دلالتهای یک آیه بلکه گاه کل سوره را نیز به لحاظ نحوی، معنایی و آوایی تحت تأثیر قرار میدهد و دوم این که، با تغییر در نظام آوایی یک متن در ترجمه، بخشی از معنای آن نیز از میان می رود.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله، پژوهشی موردی درباره ادبیات تطبیقی در افقهای تازه انجام دادهایم و به کمک انگارهی ادبی میشل بوتور، از « مرز» در موضوع چگونگی کشف هویت مدل تابلوی الستیرِنقاش ـ از شخصیتهای ادبی رمان در جستوجوی زمان ازدسترفته، اثر بزرگ مارسل پروست ـ مطالعه کردهایم. این نوع مطالعهی تطبیقی، با به کار گرفتن انگارهی خلاق ادبی در مسئله مورد پژوهش، انجام میپذیرد که مطالعهای بر بستر افقهای تازه در ادبیات تطبیقیست.
در مجلدی از رمان در جستوجوی زمان ازدسترفته به نام در سایه دوشیزگان شکوفا، راوی اثر، بدون هیچ نشان آشکاری در تابلوی نقاشی تکچهره، اثر الستیر، به کشف هویت مدلِ نقاش دست مییابد. چگونگی دستیابی راوی به حقیقت و مسیر جستوجوی آن، دستمایهای برای ارائه الگویی درباب مطالعات ادبیات تطبیقی شده است. در این پژوهش از انگارهی خلاق میشل بوتور از واژهی « مرز»، که آن را مترادفِ صمیمیت و عمیق دانسته است (مرز = صمیمیت، مرز = عمیق) سود جستهایم.
* نویسنده مسئول مقاله: Email: letafati@modares.ac.ir
[۱]. شخصیت نقاش در رمان در جستوجوی زمان ازدسترفته
دوره ۴، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
قصههای عامه یکی از محبوبترین انواع ادب شفاهی و بستری مناسب برای مطالعۀ فرهنگ هر ملت است. این قصهها دربردارندۀ عناصر جادویی است که از گذشتههای دور، جزئی از باورهای رایج در میان مردم بوده است. عناصر جادویی قصهها را میتوان به سه گروه شخصیتهای دارندۀ قدرت جادویی، اشیای دارندۀ قدرت جادویی و کلام جادویی تقسیم کرد. ترتیب بسامد و فراوانی این عناصر در قصهها عبارتاند از: اشیای برساختۀ بشر، عناصر طبیعت، جادوگران، اشیای خیالی، موجودات خیالی، کلام جادویی، موجودات پیکرگردان، حیوانات جادوگر و شیطان. یافتهها نشان میدهند که عناصر جادویی در ۸۹% جامعۀ آماری، در قصههای دربردارندۀ کهنالگوی سفر دیده میشوند. عناصر جادویی در روساخت قصهها، در تحلیل عمیقتر خود با خویشکاریهای انگارههای
کهنالگویی در ژرفساخت قصه در پیوند هستند. کارکرد دوگانۀ دارندگان قدرت جادویی سبب شده است عناصر جادویی دارای خویشکاری دوگانۀ کهنالگویی، رهاییبخش و خطرناک باشند که جادوی سفید و جادوی سیاه نام گرفته است. بدین سبب در قصهها انگارۀ کهنالگویی سایه با خویشکاری خطرناک و جادوی سیاه، نقش درگیرکردن قهرمان با چالشها را به عهده دارد و انگارۀ کهنالگویی پیرخرد با خویشکاری یاریگری و جادوی سفید، نقش رهانندگی قهرمان از چالشها را به عهده گرفته است.
محمود رضا قربان صباغ، مریم سلطان بیاد،
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده: مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه با تأکید بر تفاوت های زبانی و ملی بیشتردر تلاش بوده است تا تأثیر ادبیات یک کشور را بر ادبیات کشور دیگر در بستری تاریخی مورد بررسی قرار دهد. از سوی دیگر، مکتب امریکایی ، با تغییر نگرش به سؤالات اصلی این حوزه کوشیده است دامنه مطالعات را از حوزه ادبیات صرف به دیگر حوزه های فکری بکشاند و مجال بیشتری را برای پژوهش های سنجشی فراهم آورد. مطالعه حاضر در صدد است تا ضمن بررسی محدودیت های مکتب فرانسه نشان دهد چگونه با تلفیق معیارهای نقد کهن الگویی و قابلیت های مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی می توان دو حوزۀ نقد و ادبیات تطبیقی را (اگر بتوان آنها را دو حوزۀ متفاوت نامید) وارد تعاملی کارآمد و سازنده کرد. این نوع بررسی های بین رشته ای می تواند از کاستی های احتمالی پژوهش های تک ساحتی بکاهد و قابلیت های اَشکال مختلف کهن الگو را در این نوع مطالعات نشان دهد. به منظور ارائه مدلی عملی ، مقاله سپس با تمرکز بر کهن الگوی سایه به بررسی تطبیقی بخشی از دو حماسۀ بیوولف و گیلگمش می پردازد. در پایان نیز کهن الگوی سفر قهرمان به عنوان نمونه ای از کهن الگوهای ساختاری به اختصار مورد بحث و نقد قرار می گیرد.
دوره ۶، شماره ۲۰ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
همزاد با تمام ابعاد و جلوههای متنوعش یکی از کهنترین باورها در میان ملل مختلف جهان است. این عنصر که در اساطیر ریشه دارد، به شیوههای گوناگون در باور و اعتقادات مردم جهان به حیات خود ادامه داده و در برخی موارد، متناسب با دانش بشری، تغییر شکل و ماهیت داده است. از یک منظر، باور به وجود همزاد، نشئتگرفته از ترس از مرگ و میل به زنده ماندن است. همزاد به صورتهایی همچون سایه، دوقلویی، جفت جنین و تصویر در آب یا آینه، از منظر روانشناسی، اسطوره، پزشکی، قصه و... قابل بررسی است. در این مقاله ابتدا مباحثی دربارۀ همزاد در ایران و جهان ارائه خواهد شد، سپس به بازتاب آن باورها در فرهنگ قوم لک پرداخته میشود که یقیناً ادامه و بعضاً همان اعتقادات موجود در بین دیگر اقوام ایران و جهان است. بنا به دلایل فراوان، میتوان گفت که باور به همزاد هنوز در برخی از مناطق لکنشین و در بین سالخوردگان اعتبار ویژهای دارد و از اعتقادات خدشهناپذیر آنان محسوب میشود؛ اگرچه در بین نسل جوان و تحصیلکرده دیگر خرافهای بیش نیست. این پژوهش، بر پایۀ مطالعات کتابخانهای ـ میدانی و به روش توصیفی ـ تحلیلی و در برخی موارد با تکیه بر اظهارات شفاهی، انجام شده است.
لیلا صادقی،
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
پدیده ها دارای دو ساختار خرد و کلان هستند. ساختار خرد به اجزای یک اثر و زنجیره ی جمله ها در گفتمان می پردازد و ساختار کلان در سطحی بالاتر به پردازش اثر که پیرنگ یا مفهوم کلی اثر را شامل می شود. در اثر تعامل میان این دو ساختار، ساختار دیگری ایجاد می شود که داستان کلان نامیده می شود. این ساختار عبارت است از داستان های غیر مرتبطی که دارای ساختارهای طرح واره ای مشابهی هستند، به طوری که ساختار کلان فضای طرح واره ای پیرامتن با فضای دیگر متون موجود در یک اثر ادغام شده و به فضایی جدید منجر می شود. پرسش این پژوهش چیستی داستان کلان و چگونگی کارکرد آن در گفتمان داستانی است و اینکه چگونه ساختارهای خرد و کلان برای ساختن یک داستان واحد با یکدیگر سازگار می شوند؟ فرضیه ی این پژوهش وجود ساختاری است که در اثر تعامل ساختار کلان و خرد در “شکار سایه”، اثر ابراهیم گلستان رخ می دهد و به مثابه ی لایه ای عمل می کند که ساختارهای ازهم گسسته را به واسطه ی استفاده از ابزارهای پیرامتنی به هم پیوند می دهد و رمان گونه ای متشکل از داستان های کوتاه شکل می دهد. پیوند این داستان ها به واسطه ی داستانی ناگفته که همان داستان کلان است، شکل می گیرد و در نتیجه، جامعه ای را به تصویر می کشد که همه ی افراد آن علی رغم تفاوت هایشان، الگوی یکسانی را در زندگی خود تکرار می کنند و آن انتخاب راه غلطی است که منجر به بیهودگی و پوچی می شود. از ویژگی های بارز داستان کلان، روایت داستان به واسطه ی ساختار و چیدمان اثر و نه به واسطه ی بیانگری است.
مجید بهره ور،
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
ماجرای پایان¬ناپذیرِ سخنِ حافظ به معمّایی هنری بدل شده است و از کندوکاوِ کلام او مضمون ها پرداخته اند و می پردازند؛ به¬ویژه غزل¬های هوشنگ ابتهاج (ﻫ . ا. سایه) نظایرِ متنی و فرامتنیِ فراوانی از غزل حافظ در خود دارد که حاکی از گفت¬وگوی درونی و تاریخی با هنر و اندیشه¬ی حافظ است. هدف از این نوشتار، طرحِ منطقِ گفت¬وگویی و کاربرد نظریه¬ی ادبی-اجتماعیِ متن از میخائیل باختین در سنّتِ جوابگوییِ شعر فارسی با مطالعه¬ی رویکرد ابتهاج به حافظ است که همچنین می¬تواند نقدی بر نظر برخی در بابِ سیرِ قهقرایی و سبکِ تقلیدی یا بازگشتیِ شعر ابتهاج باشد. در مجموع با بررسی سنّت فوق بر پایه¬ی آرای ساخت¬گرایانی چون رولان بارت و ژولیا کریستِوا، غزل های مکالمه بنیاد و نیز حافظانه¬ی سایه، تحلیلِ بینامتنی و گفتمانی می شود. اجمالاً باید گفت که مکالمه¬گراییِ ابتهاج از نشانه¬های متنی تا سطحِ اجتماع در نوسان است. از سویی ارجاع¬های بینامتنیِ او غالباً به محور همنشینیِ سخنش، از جمله بازتولیدِ رمزگانِ زبانی، شیوه¬ی بیان و موسیقیِ شعرِ حافظ، محدود گشته است و از دیگر سو، گفتمان تاریخیِ او به¬ویژه در سه قطبِ جامعه، انسان و عشق، جدالی با سخن حافظ دارد.
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
اغلب سایه در رابطه با نور مطالعه می شود و نور بر سایه مقدم است. در این دیدگاه، سایه پدیده ای ثانویه فرض میگردد. در این روش سایه ها را پدیده "نور نیست" می پنداریم در حالی که سایه ها با موجودیتی مستقل و تاثیر گذار در آثار معماری قابل تحلیل هستند. در این مقاله ضمن معرفی تکنیک هایی برای فهم سایه ها، رویکردی متفاوت به سایه ها در معماری ارائه می گردد تا با این بصیرت، به فهمی تازه از کیفیت فضایی تحت تاثیر سایه ها بپردازیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین کیفیت معماری و سایه ها رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد و شناخت تعامل میان این دو از اهمیت ویژه ای در بالا بردن بهره وری معماری دارا می باشد.
این تحقیق از نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است و یک تحقیق کیفی محسوب می گردد.روش تحقیق این پژوهش، روش استدلال منطقی است و مسیری برخواسته از تحلیل داده ها تا مدل سازی مفهومی را پی می گیرد. تلاش بر این است تا از این طریق به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که چگونه می توان با شناسایی و تحلیل و ارزیابی نوین روابط متعامل عناصر متغییر معماری، الگوهایی هوشمند تر ارائه گردند.
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده
یکی از دغدغه های بسیاری از کشور ها روبرو بودن با برخی فعالیتهای اقتصادی است که عموماً از دید ناظران رسمی به دور می ماند. فعالیتهایی همچون تبادل کالاهای دزدی، تجارت موادمخدر، فساد، قماربازی وقاچاق کالا، نمونه هایی از فعالیتهای غیرقانونی و اموری مثل عدم گزارش درآمدهای تحقق یافته، مزایای شغلی، تخفیفات نقدی ویژه کارکنان و...از فعالیتهای قانونی اقتصادسایه ای می باشند.
در دهه اخیر بخش گسترده تری از ادبیات اقتصادی به نتایج مطالعات صورت گرفته در رابطه با چگونگی اندازه گیری، تعیین و تعریف دامنه پوشش اقتصادسایه ای درجهان اختصاص یافته است.
دراین مقاله با بهره گیری از" مدل سازی معادله ساختاری" و با استفاده از برخی شاخص ها وعلّت های تصریح شده درادبیات اقتصادسایه ای به مطالعه موردی اقتصادسایه ای درایران پرداخته شده است. در این مطالعه روش “شاخص های چند گانه-علل چندگانه پویا۳که ازجمله روشهای بررسی غیرمستقیم به شمار میرود و بواسطه بررسی اثرات همزمان تمامی متغیرها بریکدیگر ازمحدودیتهای بسیارکمتری نسبت به سایرروشها برخوردار است، برای اندازه گیری حجم و روند تحولات اقتصاد سایه ای در ایران بکار برده شده است.
نتایج حاصل ازاین پژوهش بر گسترش این پدیده درایران دلالت دارند و زنگ خطری برای سیاستگذاران تلقی می شوند.
دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده
از دیدگاه کارل گوستاو یونگ(۱۸۷۵-۱۹۶۱م) ناهوشیار جمعی، منبع تجربیات باستانی است و این تجربیات به وسیله کهنالگوها آشکار میشوند. نقاب/ پرسونا، سایه، آنیما، آنیموس و خود/ ماندالا، مهمترین کهنالگوها هستند و آثار ادبی از جمله تجلیگاههای آنها محسوب میگردند. یونگ معتقد است که کهنالگوها در شکلگیری و تکامل شخصیّت افراد بسیار مؤثرند. بر اساس این نظریه، تقابل و تضاد ابعاد شخصیّتی تیپها و قشرهای اجتماعی در غزلیّات حافظ با کهنالگوی نقاب و سایه یونگ سازگاری دارد و واژههای خراباتی و پارسایانه، وظیفه توصیف تقابل نقاب و سایه را بر عهده دارند. مهمترین نقابهای خواجه شمس الدّین محمّد عبارتند از: ۱. حافظ ۲. زاهد ۳. ملامتی. خواجه در نقابهای حافظ و زاهد، خود را کمتر از آنچه و آنکه هست، ظاهر میسازد و در نقاب ملامتی، آنچنان که نیست یا کمتر از آنچه که هست رخ مینماید. او به انکار، سرکوب و واپسرانی سایه نپرداخته و «من»ِ خود را با نقاب و نقش اجتماعیاش یکی نکرده است، بلکه به دلیل خودآگاهی از نقشْ بودن نقابها، هم از مرز ماهیّت نقاب عدول نکرده و هم به برآوردن نیازها و خواستهای سایهاش مشغول گشته است و کوشیده تا با نیل به اعتدال، طریق کمال را بپیماید. او در این راه «من»، «نقاب» و «سایه» را به وحدت رسانده و آن را در شخصیّت «رند» پدیدار ساخته است.
علی نوری، کیانوش دانیاری، علی حیدری، محمدرضا روزبه،
دوره ۹، شماره ۳۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
پدیدارشناسی جریانی است که در آن هدف اصلی، رسیدن به شناخت واقعی از امور است؛ شناختی که رها از هرگونه پیشفرض و پیشداوری باشد، به گونهای که هستی واقعی و راستین موجود، از جانب خویش اجازه ظهور بیابد و دخالت ذهن و محتویات آن از سر راه صرافت طبیعی موجودات کنار رود. آنچه در این بین اهمیت دارد این است که با تقلیل یا فروکاست( اپوخه)، بتوان به توصیفی اصیل و واقعی از هستی موجودات رسید. نیما یوشیج به عنوان شاعری که توانست دورانساز باشد، در نامهها و مکتوبات خود به اطرافیان، مدام بر این نکته تأکید دارد که شاعران اصیل باید با چشم و نگاه خود در امور بنگرند و آنها باید دیدن را بیاموزند؛ دیدنی که مبتنی بر تجربه های اصیل و انضمامی است. وی بر این نکته تأکید دارد که شعر و شاعری، مناسبتیافتن با هستی است و برای رسیدن به این مطلوب باید تمام تعاریف حول یک امر را کنار زد تا بتوان به جوهر آن راه یافت. میتوان مکتوبات نیما را بوطیقای شعری وی دانست که قبل از هر امری، نگاه دقیق و رها از هر سوژهای را برای سرودن شعر ضروری میداند. در این جستار، این دسته از نظریات نیما را بررسی و با آراء اندیشمندان پدیدارشناس مقایسه میکنیم.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
در تحلیل نئوکلاسیکی رفتار تولیدکننده، فرض میشود تولیدکنندگان با ترکیب بهینه عوامل تولید و حداقلسازی هزینهها به دنبال کسب بیشترین سود هستند. پیشفرض این رفتار، وجود قیمتهای بازاری است که در بازار رقابتی و فارغ از دخالت نیروهای غیربازاری شکل میگیرند و به عنوان معیاری از کمیابی عوامل تولید، عمل میکنند. اگر به دلیل انحرافات قیمتی، قیمتها راهنمای غلطی باشند، در این صورت، نهادهها به صورت ناکارا و بیش یا کمتر از حد کارا به کار گرفته شده و هزینههای تولید افزایش یافته و عدمکارآیی ایجاد میشود.
این مطالعه با به کارگیری یک مدل سیستمی و با لحاظ انحرافات قیمتی در تخصیص منابع، میزان این عدمکاراییهای تخصیصی را اندازه میگیرد. به این منظور از رویکرد تابع هزینه سایهای استفاده شده و با محاسبه شاخص مربوط به عدم کارآیی تخصیصی، میزان انحرافات نسبی و انواع کششها، تحلیل واقعیتری از تخصیص منابع در صنعت کشور در طول دوره ۸۵-۱۳۵۰ ارائه میشود.
نتایج به دست آمده، حاکی از قبول فرضیه عدمکارآیی نسبی قیمت نهادهها و وجود هزینههای فزاینده عدم کارآیی تخصیصی در صنایع ایران است.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: حیاط مرکزی میتواند نقش مهمی در کاهش میزان مصرف انرژی، افزایش سایهاندازی، تقویت جریان عبوری و ایجاد سرمایش تبخیری در ساختمانهای بادآهنگ داشته باشد. این مقاله در پی آن است تا به بررسی نقش تناسبات حیاط مرکزی در میزان سایهاندازی، انرژی تابشی دریافتی، میزان بار سرمایشی و پتانسیل تهویه طبیعی بپردازد.
روشها: روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است که در آن از نرمافزارهای دیزاین بیلدر ۶.۱.۲.۰۰۹، گروه دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) و اکوتکت ۲۰۱۱ به ترتیب برای بررسی تاثیر تغییر عرض حیاط مرکزی بر الگوی جریان باد، الگوی سایهاندازی و میزان انرژی تابشی دریافتی و محاسبه بار سرمایشی معماری بادآهنگ استفاده شد.
یافتهها: در مقایسه ساختمانهای چهارگانه Uشکل دارای حیاط مرکزی با نسبت حجم به سطح ثابت، مدل مربوط به ساختمان با عرض حیاط ۴متر بهعنوان بهترین گزینه مطرح است. تغییر عرض حیاط از ۴ تا ۱۰متر، منجر به افزایش ۱۳درصدی بار سرمایشی و کاهش ۱۰درصدی سطوح تحت سایه میشود. در حالی که افزایش عرض حیاط از ۴ به ۶متر منجر به کاهش سرعت به میزان ۱۸.۷۵% و تغییر عرض از ۶ تا ۱۰متر همراه با رشد ۶درصدی سرعت جریان است.
نتیجهگیری: افزایش عرض حیاط مرکزی پتانسیل سرمایش ایستای ساختمان را تضعیف میکند. تعبیه حیاط مرکزی بهمنظور ارتقای کارآیی سرمایشی ساختمان زمانی موثر است که حیاطها از تناسبات طولی کشیده شمالی- جنوبی با تناسبات ۱:۲.۵ برخوردار باشند.
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
با توجه به اهمیت محیط زیست و با توجه به کمبودها در زمینه روش های تحلیلی برای سیاست گذاری¬های زیست محیطی، در این مطالعه به برآورد قیمت های سایه ای آلاینده های هوا در نیروگاه های کشور پرداخته شده و محاسبه قیمت های سایه ای با استفاده از روش تابع مسافت نهاده انجام گرفته است.
متوسط قیمت سایه ای آلاینده های اکسیدهای نیتروژن و اکسیدهای گوگرد به ترتیب برابر با ۹/۱۴۹۹۰ و ۳/۱۷۶۸۷ ریال به ازاء هر یک کیلوگرم آلاینده اکسیدهای نیتروژن و اکسیدهای گوگرد منتشرشده به محیط زیست به دست آمد.
قیمت سایه ای آلاینده ها در این مطالعه، بیش از آنچه توسط سازمان حفاظت محیط زیست و بانک جهانی ارائه شده، می باشد. لذا پیشنهاد می شود که خسارت اخذ شده بر اساس قیمت سایه ای آلاینده ها تعیین گردد تا خسارت با میزان زیان وارده تطابق داشته باشد.
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
در مقاله حاضر، ضمن ارائه چارچوب مفهومی مشخص برای تعریف و اندازهگیری اقتصاد سایه، تلاش شده ضمن تعریف دقیق، به برآورد حجم و روند آن طی سالهای ۸۶-۱۳۵۴ بر اساس تعریف صورت گرفته، پرداخته شود. همچنین به رویکردهای مستقیم و غیر مستقیم موجود جهت تخمین اقتصاد سایه به منظور آشنایی با نقاط قوت و ضعف هر روش و آشکار شدن برتری رویکرد به کار رفته در این اشاره مختصری پژوهش، شده است.
با توجه به اینکه تمامی پژوهشهای انجام شده با رویکرد متغیر پنهان، به منظور تخمین روند و حجم اقتصاد سایه از نرمافزار لیزرل استفاده شده، مقاله حاضر، اولین مقالهای است که به بررسی تحولات اقتصاد سایه، با کاربرد نرمافزارهای مدلسازی آموس گرافیک و لیزرل و مقایسه مراحل انجام و خروجی دو نرمافزار میپردازد.
همچنین در مقاله حاضر، برای اولین بار علاوه بر بررسی اثرات مستقیم متغیرهای علی اقتصاد سایه، به بررسی اثر برهمکنش این متغیرها بر متغیر پنهان اقتصاد سایه پرداخته شده است.
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: سهم زیادی از مصرف انرژی در جهان، متوجه بخش ساختمان است؛ که در ایران، بیش از ۴۰% مصرف انرژی را به خود اختصاص می دهد. ساختمان های اداری دولتی به سبب مالکیت غیرشخصی و عدم وجود نظارت، الگوی مصرف انرژی به نسبت نامطلوبی دارند. هدف اصلی پژوهش، بهبود عملکرد انرژی این ساختمان ها با بکارگیری نمای دوپوسته متحرک است.
روش ها: در این پژوهش، ابتدا به بررسی الگوی غالب ساختمان های اداری شهر مشهد پرداخته شده است. از آنجا که طراحی در شهر مشهد که یکی از قطب های مذهبی کشور است صورت می گیرد و به منظور ایجاد این حس در کاربران، الگوی بکار رفته در پوسته دوم آن از نقوش اسلامی، کاشی کاری ها و تزئینات حرم مطهر امام رضا (ع) الهام گرفته شده است. پس از تحلیل عملکرد انرژی پنج الگوی انتخابی با افزونه های لیدی باگ و هانی بی، الگوی بهینه معرفی شده است.
یافته ها: نور روز از تاثیرگذارترین پارامترها در طراحی ساختمان های انرژی-کارآمد است. برای بهره گیری هرچه بیشتر ازین پارامتر، نیاز است که نماهایی با حداکثر شفافیت ایجاد شود. اما این نماها با چالش هایی همچون گرم شدن بیش از حد در فصول گرم مواجه می شوند. بنابراین، نیاز است که میزان ورود نور روز کنترل شود.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در چارچوب نظریه معماری سرآمد، راهکاری بهینه برای بهبود عملکرد انرژی ساختمانی اداری طراحی شده در پنج طبقه در مشهد با بکارگیری نمای دوپوسته متحرک با قابلیت کنترل ورود نور روز ارائه شده؛ که در نهایت این پوسته متحرک حدودا ۱۳۰ هزار کیلووات ساعت در سال، مصرف انرژی ساختمان را کاهش می دهد.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
اقتصاد سایهای، بخش مهم و انکارناپذیر اقتصاد تمام کشورها بخصوص کشورهای در حال توسعه است. اکثر واحدهای فعال در این بخش از اقتصاد، دارای اثرات جانبی منفی زیستمحیطی می باشند. با توجه به طرح مباحث توسعه پایدار و فشارهای جهانی رو به رشد به منظور اتخاذ سیاست هایی در جهت حفظ و حمایت از محیطزیست، توجه به عواملی که سلامت محیطزیست را در معرض تهدید قرار می دهد، از اهمیت جدی برخوردار می باشد.
مقاله حاضر ضمن اینکه برای نخستین بار به بررسی تأثیر متغیرهای شاخص سیاسی و نسبت جمعیت فعال به کل جمعیت بر متغیر پنهان اقتصاد سایهای میپردازد، اولین مطالعهای است که علاوه بر بررسی اثرات مستقیم متغیرهای علی اقتصاد سایهای، به بررسی اثر برهمکنش این متغیرها بر روی متغیر پنهان اقتصاد سایهای به منظور تخمین روند و حجم آن با کاربرد نرمافزار مدلسازی لیزرل میپردازد؛ و با توجه به اینکه در ایران، موضوع اثرات منفی فعالیتهای اقتصاد سایهای روی محیطزیست تا کنون مورد توجه قرار نگرفته و در سایر کشورها نیز ادبیات موجود در این حوزه بسیار محدود بوده و عمدتاً مباحث به صورت کلی و نظری مطرح شده است، برای اولین بار به بررسی ارتباط اقتصاد سایهای و آلودگی هوا پرداخته است.
نتایج حاصل از مطالعه حاضر مبین این است که میانگین نسبت حجم اقتصاد سایهای به تولید ناخالص داخلی طی دوره مورد بررسی (۱۳۸۶-۱۳۵۴) معادل ۲۵/۱۲ درصد بوده و به طور متوسط، به ازای هر یک واحد افزایش در اندازه اقتصاد سایهای، آلودگی هوا به مقدار ۱۷/۰ درصد افزایش مییابد.