جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای ساختار کلان
لیلا صادقی،
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
پدیده ها دارای دو ساختار خرد و کلان هستند. ساختار خرد به اجزای یک اثر و زنجیره ی جمله ها در گفتمان می پردازد و ساختار کلان در سطحی بالاتر به پردازش اثر که پیرنگ یا مفهوم کلی اثر را شامل می شود. در اثر تعامل میان این دو ساختار، ساختار دیگری ایجاد می شود که داستان کلان نامیده می شود. این ساختار عبارت است از داستان های غیر مرتبطی که دارای ساختارهای طرح واره ای مشابهی هستند، به طوری که ساختار کلان فضای طرح واره ای پیرامتن با فضای دیگر متون موجود در یک اثر ادغام شده و به فضایی جدید منجر می شود. پرسش این پژوهش چیستی داستان کلان و چگونگی کارکرد آن در گفتمان داستانی است و اینکه چگونه ساختارهای خرد و کلان برای ساختن یک داستان واحد با یکدیگر سازگار می شوند؟ فرضیه ی این پژوهش وجود ساختاری است که در اثر تعامل ساختار کلان و خرد در “شکار سایه”، اثر ابراهیم گلستان رخ می دهد و به مثابه ی لایه ای عمل می کند که ساختارهای ازهم گسسته را به واسطه ی استفاده از ابزارهای پیرامتنی به هم پیوند می دهد و رمان گونه ای متشکل از داستان های کوتاه شکل می دهد. پیوند این داستان ها به واسطه ی داستانی ناگفته که همان داستان کلان است، شکل می گیرد و در نتیجه، جامعه ای را به تصویر می کشد که همه ی افراد آن علی رغم تفاوت هایشان، الگوی یکسانی را در زندگی خود تکرار می کنند و آن انتخاب راه غلطی است که منجر به بیهودگی و پوچی می شود. از ویژگی های بارز داستان کلان، روایت داستان به واسطه ی ساختار و چیدمان اثر و نه به واسطه ی بیانگری است.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
ایران کشوری چندفرهنگی و چندزبانه است. بررسی تأثیر دوزبانگی بر تواناییهای زبانی کودکان و روند فراگیری و یادگیری زبان هم از منظر روانشناسی زبان و هم جامعهشناسی زبان در مقوله برنامهریزی زبانی مهم است. هدف پژوهش حاضر ــ که از نوع توصیفی ـ تحلیلی و مقایسهای است ــ بررسی و تحلیل روایتهای داستانی شفاهی کودکان دوزبانۀ مازندرانی ـ فارسی جویبار است تا از یکسو تأثیر سن بر رشد ساختار روایی کودکان و از سوی دیگر، مهارت روایی کودکان در هر یک از این دو زبان بررسی و از دو منظر پیچیدگی ساختار و طول روایت مقایسه شود. به این منظور، ساختار ۳۲ روایت شفاهی مازندرانی و فارسی ۱۶ دختر و پسر ۴ تا ۶ سالۀ دوزبانه (در چهار گروه سنی الف: ۴ - ۵/۴، ب: ۵/۴ - ۵، ج: ۵ - ۵/۵، د: ۵/۵ - ۶) بررسی شدهاند. نتایج نشان میدهند که متغیر سن بر پیچیدگی ساختار روایت در هر دو سطح کلان و خرد و در هر دو زبان مازندرانی و فارسی تأثیر معناداری دارد. مقایسۀ روایتهای فارسی و مازندرانی کودکان دوزبانه نشان میدهد که روایتهای فارسی این کودکان پیچیدهتر از روایتهای مازندرانیشان است و این تفاوت به لحاظ آماری معنادار است. این تفاوت ناشی از تفاوت معنادار در مقولههای کنش، پیامد، حروف ربط همپایه و نیز کاربرد افعال ذهنی و بیانی است. بررسی و مقایسه و طول روایت با استفاده از محاسبۀ میانگین طول پارهگفتار و تعداد واژه تفاوت معناداری را با توجه به متغیر سن و زبان نشان نمیدهد، هر چند که طول روایت با بالا رفتن سن بیشتر شده است.