جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای زندگینامه
داوود پورمظفری،
دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
در این مقاله ابتدا نشان دادهایم که در مقاماتهای صوفیان، کلانساختاری وجود دارد که در این ژانر همواره تکرار میشود. آنگاه نقش ایدئولوژیک هر یک از عناصر این کلانساختار را تشریح نموده و به نقش آن در روابط قدرت نیز پرداختهایم. کلانساختاری که شاکله مقاماتهای صوفیان است از ذکر اصلونَسَب مشایخ آغاز میشود و با بیان پیشگوییهای دیگران درباره درخشش معنوی آنها، ریاضتهای طاقتفرسا و کرامتها ادامه مییابد و با مرگ شگفتانگیز آنها به پایان میرسد. در این ساختار، کرامت نقشی برجسته دارد و کل ساختار را تحت تأثیر قرار میدهد. اصلونسبسازیها و پیشگوییها و ریاضتها همگی در حکم «تمهیداتی» برای ظهور کرامت عمل میکنند و مرگ-های شگفت و تنازعهای گفتمانی در حکم «امتداد» نیروی کرامتاند. نقش عمدۀ این کلانساختار در مقاماتهای صوفیان این است که ضمن اثبات کرامت و امور خارق عادت برای مشایخ تصوف، دسترسی دیگران را به منبع قدرت گفتمان تصوف؛ یعنی کرامت، محدود یا غیرممکن سازد. این کارکرد ویژه موجب میشود تا در مفصلبندی گفتمان تصوف تغییراتی پدید آید و خُردهگفتمانی جدید به نام «گفتمان اهل کرامت» شکل بگیرد. همین گفتمان راه را برای ورود گفتمان تصوف در مناسبات سیاسی و اجتماعی هموار میسازد.
قهرمان شیری، حمید ابوالحسنی،
دوره ۱۰، شماره ۴۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
بوف کور از همان زمان نگاشته شدن تاکنون با بازخوردهای متفاوت و خوانشهای گوناگونی، همچون شرح، بازخوانی، نقد، بررسی، تحلیل، تفسیر و تأویل، مواجه شده است. در ارزیابی و تحلیل شماری از منتقدان از این رمان کوتاه، سه فرضیه کلیدی خودنمایی میکند که هر کدام از آنها نیازمند بازکاوی است: برخی از منتقدان داستان را با واقعیت یا تاریخ یکسان فرض کردهاند؛ برخی دیگر داستان بوف کور را شرح احوال و قصه زندگی نویسنده (هدایت) دانستهاند؛ گروه سوم نیز راوی داستان را همان نویسنده بیرونی داستان پنداشتهاند. در این نوشتار، با تکیه بر منابع پایهای شناخت نوع ادبی داستان و تمرکز بر اصول بنیادین این گونه ادبی و عوامل درونمتنی آن، مفروضات سهگانه فوق با ارائه شواهد مختلفی از آثار منتقدان مذکور نقد و بررسی میشود.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
نقش زبان در ساختن هویت یکی از مهمترین بحثهای نظری مدرن در باب هویت است. ساختارگرایی و پساساختارگرایی با قاطعیت خاص بر نقش سازنده زبان در شکلگیری هویت تأکید میکنند. پژوهش پیشرو با این پیشفرض که زبان ابزاری قدرتمند در برساخت گفتمانِ هویتی محسوب میشود، با بررسی دو رمان آخرین دخترو دختری که از چنگ داعش گریخت نشان میدهد که زنان ایزدی با کدام سازوکارهای زبانی ژانر «زندگینامه خودنوشت» را بهمثابۀ راهبردی در مبارزه علیه گفتمان سلطه به خدمت میگیرند و با عرضه پادگفتمانهایی متفاوت به ساختشکنی گفتمانهای مسلط و کلیشهسازیهای جهانی میپردازند تا برخی از پیامدها یا بازخوردهای منفی تجاوز و ظلم به جامعه استعمارزده ایزدی را بزدایند و در حیات بخشیدن به سنتهای فرهنگی و قومی ایفای نقش کنند. در این راستا از نظریه گفتمان «لاکلائو و موف» و ابزارهای روششناختی آن برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش بهره بردیم .نتایج نشان میدهد چهار گفتمان در کشمکش و تخاصم با یکدیگر درصدد بازنمایی هویت زن ایزدی برآمدهاند: الف) گفتمان «حزب ملیگرای کرد»؛ ب) گفتمان «دولت مرکزی عراق و اعراب»؛ ج) گفتمان «داعش» و د) گفتمان «نویسندگان زن ایزدی». زنان ایزدی میکوشند با تمام هویتهایی که گفتمانهای مسلط برایشان تعریف کردهاند همچون برده، قربانی تجاوز و پناهنده مبارزه کنند و هویتهای تازهای چون رهبر ایزدی و مدافع حقوق زنان و ایزدیان برای خود برسازند.
سعید شفیعیون،
دوره ۱۷، شماره ۶۸ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
ارشد طهماسبی علاوه بر جایگاه معلمی، نوازندگی و آهنگسازی در عرصه موسیقی، در حوزه نگارشهای پژوهشی موسیقی ایرانی هم نامی آشنا و برجسته کسب کرده است. او بهتازگی کتابی در باب زندگی خود نگاشته که نظر به روحیه لطیف و حساس هنری و منش و روش تحقیقی، همچنین نگاه اخلاقی و بیان صریح جسارتبارش و ضمناً تجربه نوشتاری ارزنده و انسش با ادبیات داستانی بهویژه، مهمترین منبع آگاهی برای شناخت درونیترین جریانها و شخصیتهای مهم موسیقی این نیمقرن بهشمار میآید. افزون بر اینها این کتاب خواندنی از باب خلاقیت نوشتاری، نمونهای از گونه ادبی آمیغی خودزندگینامهنگاری است. این اثر او در قالب مصاحبه خیالی، ترکیبی از روزنوشت، خودزندگینامه، اعترافنامه، سفرنامه و نقدنامه تولید شده است. از آنجا که نویسنده این مقاله مدعی است که این کتاب اتفاقی تازه در گونهشناسی ادبی است، نخست در مقدمهای به ماهیت ژانری این اثر و تدقیق بعضی زوایای این بحث اعم از مرز این گونه با گونههای همسنگش پرداخته، سپس به تحلیل گونهشناسی آن و بیان ارزشهای هنری و محتوایی آن کوشیده است. کتابی که با تمرکز بر مراوده نویسنده با چند موسیقیدان جریانساز ایرانی، یعنی لطفی و علیزاده و نیز دیگر اهالی این وادی به همراه اظهار نظرهای بسیار باریکبینانه نویسنده کتاب از منظرهای متنوع خاصه قومی و صنفی بیاندازه جذاب و آگاهیبخش است.