۸۷۳ نتیجه برای زن
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر جنسیت بر پردازش نحوی زبان اول و دوم در دوزبانههای متوازنی است که در سن ۷ سالگی زبان دوم را آموختهاند. با استفاده از روش تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی و الگوی تحریک وابستهبهرویداد، تعداد ۳۰ نفر دوزبانه ترکی-فارسی (۱۵ زن و ۱۵ مرد) یک تکلیف شنیداری قضاوت دستوریبودگی با پارادایم زبانگردانی جایگزین را اجرا کردند. بر مبنای معیار تسلط دوزبانه، هیچ تفاوت معناداری بین میزان تسلط شرکتکنندگان به زبان اول (ترکی) و زبان دوم (فارسی) آنها مشاهده نشد. نتایج تصویربرداری، شباهت نورونی بسیار نزدیکی را بین زنان و مردان در دو ناحیه نحو-ویژه در نمیکره چپ (پارسآپرکولاریس و شکنج گیجگاهیفوقانی خلفی) نشان داد که مؤید عملکرد جنسیتی یکسان در حین پردازش نحوی زبان اول و دوم است. افزون بر این، در نواحی کنترل-ویژه در نیمکره راست (پلنیوم گیجگاهی، ناحیه حرکتیتکمیلی، لوبول آهیانهایفوقانی و شکنجپیشانیفوقانی)، هیچگونه اختلافی در فعالیت نیمکرهای در زنان و مردان مشاهده نشد که موضوع همسانی جنسیتی در سوبرتری مغز را بهطور تجربی ثابت میکند. بنابراین، نتایج تکلیف و نمونه حاضر با ادعاهای قبلی که زنان (الف) عملکرد زبانی برتر و (ب) سوبرتری کمتری از خود نشان میدهند، سازگار نیست. به طور کلی، یافتههای پژوهش حاضر پیشنهاد میکند که پردازش نحوی زبان اول و دوم در دوزبانههای متوازن متأثر از پارامتر جنسیت نیست.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
ارتباط میان واژگان و مفاهیم آنها در علم "معناشناسی" بررسی میشود. "معناشناسی آماری" زیرشاخه "معناشناسی محاسباتی" و در حقیقت، زیر شاخهای از "زبانشناسی محاسباتی" و "پردازش زبان طبیعی" است. تعیین واژگان و مفاهیم کلیدی یک متن به روش سنتی، نیازمند صرف زمان و همچنین دانش تخصصی راجع به موضوع متن است. استخراج زنجیرههای واژگانی، یکی از جدیدترین شاخههای معناشناسی آماری است که بر اساس روابط معنایی میان واژگان، مضامین اصلی متن را در اختیار ما قرار میدهد. در جستار حاضر برآنیم تا زنجیرههای واژگانی دو خطبه ۱۱۱ و ۲۲۱ نهج البلاغه را بر اساس نظریه "بارزیلی" و "الهداد" تعیین کرده و با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی و آماری، مضامین اصلی آنها را استخراج نماییم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که خطبه ۱۱۱ دارای ۷۸ و خطبه ۲۲۱ نیز دارای ۸۷ زنجیره واژگانی بوده که از میان آنها، رابطه معنایی تضاد (۵۰%) -در خطبه ۱۱۱- و رابطه معنایی تضاد (۳۸%) و ترادف (۳۴%) -در خطبه ۲۲۱- از بیشترین فراوانی برخوردار هستند. در خطبه ۱۱۱، زنجیره شماره ۵۳ که واژگان تشکیل دهنده آن، بر ترک دنیا و برگزیدن آخرت دلالت دارند و در خطبه ۲۲۱، زنجیرههای شماره ۳۱، ۶۲ و ۸ که واژگان آنها، به ترتیب، بر سکوت و خاموشی پس از زبانآوری، ضرورت بهرهگیری از عقل و خرد، ترس و وحشت از روز قیامت دلالت دارند، قویترین زنجیرهها هستند. همچنین نتایج نشان میدهند که موضوع خطبه ۲۲۱ "اخلاقی، اعتقادی، علمی، عقلی" است اما مضامین اصلی خطبه ۱۱۱، با موضوع "اخلاقی" که "دشتی" برای آن ذکر کرده است، مطابق میباشد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
نوشتار زنانه و تفاوت آن با زبان نویسندگان مرد از مباحث مورد توجه پژوهشگران بوده است. "سبکشناسی فمنیستی" کتابی است که "سارا میلز" در آن از گذر مسائل زبانشناختی، الگوی خاصی برای واکاوی و بررسی زبان زنانه ارائه کرده است. هدف این پژوهش ضمن روشن ساختن سه سطح الگوی زبانی میلز، یافتن مصادیق این الگو و چگونگی نمود سطوح آن در رمان"پاییز فصل آخر سال است" از "نسیم مرعشی" است. پژوهش حاضر با روش توصیفی_تحلیلی به واکاوی اثر موردنظر برای یافتن مشخصههای زنانهنویسی پرداخته و یافتهها نشان میدهد که زبان نویسنده متأثر از جنسیت وی، الگوی میلز را در موارد زیر آینگی می کند: ۱-سطح واژگان: واژههای ویژه زنان، واژگان جنس و رنگ، نفرین و دشواژه، تکیهکلام عاطفی، جزئینگری با صفات و تتابع اضافات، تردیدنماها و مشدّدها. ۲-سطح نحوی: استفاده از جملات کوتاه، ساده، توصیفی، جزئینگر، عاطفی و تعجبی، نشانه فرازبانی سه نقطه، پرسشهایی به شکل حدیث نفس و تخیّل و توهّم زنانه. ۳-سطح گفتمان: برخی عناصر داستانی، مشکلات زنان، روابط عاطفی و عشق، باورها و خرافات، لحن حمایتطلبانه، نوستالژی، خودسانسوری و مردستیزی.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
یادگیری زبان فرانسه بهعنوان یکی از زبانهای خارجی، با پیچیدگیهای خاصی همراه است که گاهی موجب کاهش انگیزه و عملکرد تحصیلی در میان دانشجویان میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای شناختی و فراشناختی ونشاط ذهنی با سرزندگی تحصیلی دانشجویان زبان فرانسه انجام شد. روش تحقیق از نوع ترکیبی (کمی و کیفی) بوده و در دو مرحله انجام گرفته است. در بخش کمی، دادهها از طریق پرسشنامههای استاندارد سرزندگی تحصیلی، نشاط ذهنی و راهبردهای شناختی و فراشناختی گردآوری شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان زبان فرانسه دانشگاه حکیم سبزواری (۶۱ نفر) بود که با روش تمامشماری، همه آنها در پژوهش شرکت کردند. در بخش کیفی، با استفاده از مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۱۰ نفر از استادان زبان فرانسه دانشگاههای ایران، دیدگاهها و تجربیات آنان در زمینه سرزندگی تحصیلی و عوامل مؤثر بر آن بررسی شد. دادههای کمی با روشهای آماری توصیفی و دادههای کیفی با روش تحلیل محتوای استقرایی تحلیل گردید. یافتههای کمی نشان داد که استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی و نشاط ذهنی تأثیر مثبتی بر افزایش سرزندگی تحصیلی دانشجویان دارد. همچنین، نتایج کیفی بیانگر آن بود که متغیرهای اجتماعی، خانواده، هیجانهای آموزشی، هدفگزینی یادگیرنده، راهبردهای یادگیری، کارکردهای شناختی، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای شناختی و عاطفی، برانگیزانندههای رفتار تحصیلی، محتوای آموزشی، متغیرهای شخصی یاددهنده، مهارتها و فنون تدریس یاددهنده و انگیزشی عمل کردن یاددهنده از جمله عوامل مؤثر بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان هستند.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
جستار حاضر به تحلیل معناشناختی واژه «زنیم» در آیه ۱۳ سوره قلم میپردازد و با بررسی ترجمههای معاصر فارسی، تلاش میکند تا معنای دقیق این واژه را روشن کند. این واژه بهعنوان نمونهای از واژگان تکامد در قرآن کریم، تنها یکبار در آیه مورد نظر بهکار رفته و در سایر آیات، فاقد هرگونه مشتق یا همخانواده است. این بسامد نادر، تفسیر دقیق واژه را با چالشهای مواجه ساخته است که بیانگر نبود اجماع معنایی میان مترجمان و مفسران قرآن است. در نتیجه، این ابهام و تعدد برداشتها، ضرورت انجام پژوهشی نظاممند و معناشناختی را دوچندان میکند؛ پژوهشی که با تحلیل سیاق آیه و بررسی دیدگاههای لغوی و تفسیری، بتواند معنای دقیقتری از واژه «زنیم» ارائه دهد و بدین ترتیب، زمینهای برای رفع چالشهای موجود در فهم و ترجمه آن فراهم آورد. اهمیت این مطالعه نیز در شناخت دقیق نحوه بهکارگیری واژه «زنیم» و تحلیل معانی و تفاسیر مختلف آن نهفته است، که میتواند برای پژوهشگران علوم قرآنی مفید باشد. هدف پژوهش، ارائه فهمی جامع و پیشنهاد ترجمهای دقیقتر برای واژه «زنیم» در سیاق آیه است. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی است و با اتکا به دیدگاههای مفسران و لغتدانان، معانی مرتبط بررسی شدهاند. یافتهها نشان میدهد «زنیم» دارای بار منفی است و به افرادی اشاره دارد که بهسبب رفتار ناپسند، نسب دروغین یا انتساب نابهجا مورد نکوهش قرار گرفتهاند. در نهایت، واژههای «بیتبار»، «بیریشه» و «بدنام» بهعنوان معادل های مناسب و قابل فهم تر برای مخاطب فارسیزبان پیشنهاد میشوند.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
مخازن بتنی مدفون به عنوان زیرساختهای عمومی و نظامی با اهمیت ملی و استراتژیک، در صورت آسیب دیدن، میتوانند منجر به بحرانهای اجتماعی، امنیتی و زیستمحیطی شوند. از اینرو، طراحی این سازهها برای مقاومت در برابر بارهای ضربهای ناشی از انفجار از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین، رفتار خاکهای رسی لایدار در مواجهه با این نوع بارگذاری نیازمند بررسی دقیق است. در این مقاله، به بررسی تأثیر عمق دفن مخازن بتنی تحت بار انفجاری در خاکهای رسی لایدار پرداخته شده است. مدلسازی و تحلیل این پدیده با استفاده از نرمافزار AUTODYN و نرمافزار المان محدود FLAC ۲D انجام شده است. در این تحقیق، رفتار مخزن بتنی مدفون در عمقهای مختلف (۳، ۶، ۸ و ۱۰ متر) تحت بارهای انفجاری ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ کیلوگرم TNT مورد بررسی قرار گرفته است. فرض بر این بوده که انفجار سطحی با فشار و فاصله مشخصی از ساختار مخزن رخ داده است و در تحلیلها، ویژگیهای خاک، سازه و فشار سیال داخل مخزن در نظر گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که با افزایش عمق مدفون مخزن بتنی، میزان جابجایی سقف و کف مخزن تحت بار انفجاری کاهش مییابد. این کاهش ناشی از استهلاک انرژی انفجار در خاکهای اطراف مخزن است. بهطور خاص، پس از اعمال بار انفجاری ۵۰ کیلوگرم TNT، با افزایش عمق مدفون مخزن بتنی از ۳ متر به ۶، ۸ و ۱۰ متر، جابجایی سقف مخزن به ترتیب ۵۴٪، ۷۰٪ و ۷۸٪ کاهش یافته است. این نتایج نشان میدهد که عمق دفن مخزن تأثیر قابل توجهی بر عملکرد آن در برابر بار انفجاری دارد و میتواند بهطور چشمگیری از آسیبهای وارد بر سازه جلوگیری کند.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
در داستانهای منثور عامیانه، زنان نقشهایی گوناگون برعهده دارند. در مقایسه با نقش منفعل و تزیینی زن در ادبیات رسمی و غنایی؛ نقش زنده، پویا، اثرگذار و گاه محوری زن در قصههای عامیانه تأملبرانگیز است. زنان فعال با شخصیت مثبتشان، آغازگر عشق، عیارپیشه، یاور قهرمان، پاسدار آزادی و آبروی خویش، جنگجو، طبیب و پرستار قهرمان، مخالف ازدواج اجباری، ثابتقدم در عشق، اهل مکر زنانه، فداکار، مهربان، خردمند، گرهگشا، رایزن قهرمان و اهل عیش نهانیاند. اما زنان فعال با شخصیت منفیشان، حیلهگر، جادوگر، بداندیش، بدکار، زشتروی، خائن، حسود و ازنظر اخلاقی فاسد و تباهاند. زنان منفعل- که بهمنزلۀ جایزهای برای پهلوان هستند- سادهدل، معشوق یا همسر محض، تسلیم دربرابر چندهمسری و ستمدیدهاند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، انواع نقشآفرینی زنان فعال و منفعل را در ۲۲ داستان عامیانۀ بلند و مشهور بررسی و تحلیل میکند.
وحید ولیزاده،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
جنسیت در ایران همواره توسط گفتمانهای مردان تعریف شده است. تولید نظامهای معنایی در طی سدهها در انحصار مردان بوده است. نویسندگان آثار ادبی در ایران همواره مردان بودهاند و جز استثناهایی معدود، صدای زنان شنیده نشده است. اما در سالهای اخیر با رشد حیرتآور زنان نویسنده در ایران مواجه بودهایم. آثار زنان نویسنده مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته و به بحثهای متعددی در حوزه فرهنگی ایران منجر شده است. اکنون زنان ایران توانستهاند خود را ابراز کنند، صدایشان شنیده شود و خود در تعریف و تصویر جنسیت خویش مشارکت داشته باشند. آثار آنان را میتوان همچون هرمحصول فرهنگی دیگر به صورت شکلی از بازنمایی نگریست که سرنخهای مهمی درباره نظام عقیدتی فرهنگی به دست میدهد. این مقاله میکوشد از خلال ردیابی نظامهای بازنمایی جنسیت در آثار برخی نویسندگان زن ایرانی به این پرسش پاسخ دهد که جنسیت زنانه در آثار زنان رماننویس ایرانی چگونه تصویر میشود؟ آیا بازنمایی زن در این رمانها به بازتولید ایدئولوژی جنسیتی مسلط یاری میکند یا علیه آن میشورد؟ و اینکه آیا تفاوتی میان بازنمایی زنان در رمانهای مختلف مورد مطالعه وجود دارد؟
رمانهای مورد بررسی دو دستگاه متمایز بازنمایی زنانگی را آشکار میکنند که آنها را میتوان «تصویر سنتی زن» و «تصویر زن جدید» نامید. زن سنتی با مفاهیمی همچون خانه، سکون، مصرف، خواندن، کار خانگی، وابستگی و گذشته بازنمایی میشود و زن جدید با مفاهیمی همچون تحرک، تولید، استقلال و آینده. تصویر زن سنتی تصویری در خدمت روابط جنسیتی قدرتی است که ایدئولوژیِ مردسالارِ مسلط سعی در حفظ و بازتولید آن دارد و تصویر زن جدید بدیلی در برابر ایدئولوژی مسلط است. رمانهای عامهپسند بازتولیدکننده ایدئولوژی مردسالار مسلط است و رمانهای نخبهگرا در برابر آن موضعی برانداز دارند. اما نوع نوظهوری از رمانهای زنان که مرزهای میان ادبیات نخبهگرا و عامهپسند را مخدوش کردهاند، بدون گسست از سنتهای فرهنگی موجود تلاش دارند تا با برخوردی انتقادی و پرسشگر از این سنتها موقعیت زن در جامعه را تجدید نظر و بازاندیشی کنند.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
مفهوم امروزی منظر فرهنگی نتیجه روند توسعۀ جامعۀ معاصر و ارزش های حاکم بر آن است. پس از جنگ جهانی و ویرانی های حاصل از آن و توسعۀ عظیم صنعتی، از دهۀ ۱۹۵۰ مردم دریافتند که زندگی شان ارتباط نزدیکی با محیطی دارد که در آن زندگی و کار م یکنند و این امر، تشخیص هویت فرهنگی و مرجعی روحی و روانی برای روشی متعادل در زندگی شد. از آن جای یکه بازآفرینی مناظر فرهنگی تأثیری قابل توجه بر مطلوبیت مؤلفه های کیفیت، در محیط زندگی شهروندی دارد بدین منظور در طی این پژوهش مفاهیم کیفیت، زندگی شهروندی و تأثیر شاخص های کیفیت عینی بر زندگی شهروندی بررسی خواهند شد. همچنین با توجه به اینکه مجموعه های شهری، یکی از جلوه های اصلی شکل گیری شهرهای بزرگ در طول تاریخ بوده و امروزه کم توجهی مدیران شهری به این گونه فضاها، این مراکز را با مشکلات متعددی روبرو کرده و باعث کاهش کیفیت محیط زندگی شهروندی در آن ها شده است؛ مجموعه زندیه شیراز که در واقع نوع خاصی از مناظرفرهنگی در محیطی درون شهری است مطالعه می شود و رهنمودهایی مبتنی بر بازآفرینی، به منظور ارتقای کیفیت زندگی شهروندی در این مجموعه شهری ارائه خواهد شد. روش تحقیق این نوشتار بر مبنای روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با رویکرد مورد پژوهی تاریخی بنا نهاده شده است. منابع تحقیق، منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
زیستپذیری از نزدیکترین مفاهیم به کیفیت زندگی است که از طریق آن میتوان مطلوبیت محیط زندگی را برآورد کرد. بنابراین هر گونه افزایش یا کاهش میزان زیستپذیری، روشی برای ارزیابی کیفیت زندگی و ماندگاری ساکنان محلات و شهرها است. به موازات توسعه شهرها از جمله شهر همدان، تمام محلات قدیمی، جدید و حاشیهای با انواع دگرگونیهای کالبدی، اجتماعی و غیره مواجه شدهاند. پس انتظار میرود که زیستپذیری در محلات با انواع فراز و نشیبها مواجه باشد و این امر نیاز به بررسی دارد. در مطالعه حاضر، سه محله مختلف شامل حاجی، اعتمادیه و مزدقینه بررسی شدهاند. هر سه محله در دو منطقه واقع شدهاند. در نهایت از ۴ مولفه کالبدی- فضایی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیستمحیطی استفاده شد. زیرمعیارهای هر مولفه بهصورت سلسله مراتبی چیدمان شد و دو به دو مورد سنجش قرار گرفت. روش مطالعه، تحلیلی- مقایسهای و ارزیابی و تحلیل دادهها نرمافزارهای SPSS ۱۹ و Expert Choice ۱۰ و روش AHP انجام شد. جمعآوری اطلاعات از طریق برداشت عینی، تکمیل پرسشنامه و انجام مصاحبه با شهروندان و مسئولین بوده است. نتایج نشان میدهد که زیستپذیری در محله اعتمادیه با امتیاز ۴۳۱/۰ کیفیت مطلوبتری دارد و دو محله دیگر یعنی حاجی (۳۲۲/۰) و مزدقینه (۲۴۶/۰) به ترتیب در مرتبههای دوم و سوم قرار دارند. مولفه کالبدی و اقتصادی در محله حاجی نسبت به محلات دیگر از مطلوبیت بیشتری برخوردار است، ولی مولفه اجتماعی در محله مزدقینه نسبت به دو محله دیگر برتری دارد. همچنین محله اعتمادیه در مولفه زیستمحیطی نسبت به سایر محلات اولویت دارد.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
این مقاله درصدد طرح مدعایی برخلاف تلقی رایج درباب نسبت پوچی زندگی و خودکشی است. در تلقی رایج، گفته میشود که «شخص خودکشی میکند، اگر و تنها اگر زندگیاش پوچ شده باشد.» به دو نحو میتوان علیه این گزاره اقامه دعوا کرد: بهنحو پیشینی و بهنحو پسینی. در مورد اول، بهمنظور تحلیل این گزاره لازم است تلقی صحیحی درباب مفاهیم «پوچی زندگی» و «خودکشی» بهدست دهیم. پس از روشنسازی مولفههای اصلی گزاره، درباب نسبت مفهومی میان آن دو سخن خواهیم گفت. در مسیر دوم میتوان به دو گونه مصداق برای ابطال این گزاره توسل جست: اولاً، با نشاندادن خودکشیهای افرادی که زندگی بامعنا دارند و ثانیاً، با تمرکز روی زندگیهای پوچی که منجر به خودکشی نشدهاند. پس از ابطال پیشینی و پسینی گزاره فوق، میتوان بهدنبال نسبتهای جدیدی درباب پوچی زندگی و خودکشی رفت. هدف از جستجو برای یافتن نسبتهای بدیل، ابتدا دقت در موضعی است که امروزه درباب مرگ وجود دارد و در ادامه، تلاش بهمنظور توجیه زندگی برخلاف تلقیهای رایج از معناداری زندگی است. در این مقاله صرفاً با استناد به اندیشههای متفکران غربی-مسیحی به تناقض درونی ادعای فوق خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که خودکشی برخلاف تلقی اول آن گونه که گمان میرود، لزوماً متکی به تحلیلی عمیق از زندگی نیست.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف از این تحقیق تعیین اثر فعالیتهای بدنی منتخب بر مهارتهای زندگی است. به همین منظور تعداد هشتاد دانشآموز پسر با دامنۀ سنی دوازده تا پانزده سال بهصورت نمونههای در دسترس انتخاب شدند. سپس به نمونههای تحقیق پرسشنامۀ فعالیت بدنی بک و سبک زندگی ارتقادهندۀ والکر داده شد و براساس نمرات کسبشده به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروههای تجربی، پروتکل تمرینی منتخب را دوازده جلسه، هر جلسه به مدت ۵/۱ ساعت انجام دادند. پس از دوازده جلسه از هردو گروه پسآزمون به عمل آمد. بهمنظور مقایسۀ خردهمقیاسهای مسئولیتپذیری، روابط بینفردی و رشد و شکوفایی دو گروه تجربی و کنترل در مراحل پیشآزمون و پسآزمون از آزمون تحلیل واریانس مرکب در یک طرح (آزمون) ۲× (گروه)۲ مورداستفاده قرار میگیرد. از آزمون تحلیل کوواریانس یکراهه برای مقایسۀ خردهمقیاسهای تغذیۀ مناسب، مدیریت استرس و ورزش و فعالیت بدنی استفاده شد. تمام محاسبات آماری در نرمافزار اس.پی.اس.اس. نسخۀ ۲۵ و در سطح معناداری ۰۵/۰ انجام شد. بهطور کلی میتوان گفت با توجه به اینکه نقش ورزش و فعالیت بدنی در دوران کودکی و نوجوانی بر رشد و توسعۀ مهارتهای اجتماعی و مسئولیتپذیری و شادی و نشاط و غیره انکارناپذیر است پیشنهاد میشود در هفته سه جلسه تمرینات جسمانی خارج از زمان مدرسه در راستای بهبود و پیشرفت مهارتهای زندگی انجام شود.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
سیاست خارجی عربستان در نظام بینالملل، بیش از هر چیز برآیند نوع نگاه رقابتی این کشور به جمهوری اسلامی ایران و معادلات امنیتی در منطقه غرب آسیاست.پژوهش حاضر قصد دارد تا با بهرهگیری از روش پژوهش اسنادی و تکنیک تحلیل بازتابی، تبیین نماید که عربستان چگونه برای شکلدهی به عمق استراتژیک، کنترل آبهای بینالمللی، نفوذ در ساختار سیاسی کشورهای آفریقایی و جریانسازی از گروههای سلفی در آفریقا به دنبال کاهش قدرت ایران، تهدید آفرینی برای ایران و افزایش ظرفیت تهاجمی خود است. عربستان معتقد است که ایران قابلیت تهاجمی بالایی در منطقه دارد و به راحتی میتواند به یک کشور با توان تهاجمی و آغازکننده جنگ تبدیل شود. این کشور با شکلدهی به سیاست گسترش عمق ژئوپولیتیک و استراتژیک، مداخلهگرایی و مسلط نمودن گفتمان فرهنگی عربستان در آفریقا تلاش دارد تا معادلات امنیتی را با موازنهسازی فرامنطقهای به تهدیدات حاد امنیتی برای جمهوری اسلامی تبدیل سازد.
ابوالفضل حری،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
جستار حاضر، قصص قرآنی را از دیدگاه روایتشناسی بررسی میکند. فرضیه این پژوهش مبنی بر این است که میان قصص قرآنی و روایتشناسی رابطهای وجود ندارد. در ادامه به پیشینه مطالعه ادبی قرآن و کتاب مقدس اشاره میشود. در پیکره اصلی مقاله، تبارشناسی واژگان قصص قرآنی مشاهده میشود. آنگاه، مؤلفههای روایتشناسی، یعنی سطوح داستان و متن معرفی و این مؤلفهها در قصص قرآنی به کار گرفته، سپس، نمونههایی از داستانهای قرآنی در پرتو رویکرد روایتشناختی مطالعه میشوند. در پایان، بیش از ده یافته تازه درباره ارتباط میان قصص و روایتشناسی بازگو میشود و این نتیجه حاصل میآید که در مجموع، میان قصص قرآنی و روایتشناسی ارتباط مثبت وجود دارد.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، ارائه نتایج آزمایشگاهی و مدلی تئوری است که اثر مواد تعلیق شکن در شکسته شدن امولسیون آب در نفت را نشان دهد. به عبارتی گروهی از مواد فعال سطحی در نظر گرفته شده است و نحوه عملکرد آنها به عنوان ماده تعلیق شکن در شکستن امولسیون نفت خام توسط آزمایش بطری بررسی شده است. به همین منظور، با استفاده از شباهت رفتار مواد فعال سطحی در جذب شدن بین دو فاز آب و نفت با فرآیند جذب سطحی مولکولهای گاز بر روی سطح جامد، رابطهای بر اساس خطوط همدمای جذب لانگمویر جهت ارتباط کشش بین سطحی دو فاز آب و نفت در امولسیون به غلظت تعلیقشکن، توسعه داده شده است. سپس بر اساس مدل توسعه داده شده، تابع فرکانس برخورد قطرات در معادلات موازنه جمعیت تصحیح شده است به نحوی که تاثیر مواد تعلیقشکن در بههم چسبیدن قطرات آب لحاظ شود. با توجه به اینکه مدل توسعه داده شده دارای تعدادی پارامتر تنظیم شدنی است که برای محاسبه آنها نیاز به دادههای تجربی میباشد، گروهی از مواد فعال سطحی در نظر گرفته شده است و نحوه عملکرد آنها بهعنوان ماده تعلیقشکن در شکستن امولسیون نفت خام توسط آزمایش بطری، مورد بررسی قرار گرفته است. مقایسه نتایج تجربی بازده جداسازی آب از نفت خام با نتایج حاصل از شبیهسازی بهوسیله معادله موازنه جمعیت، حاکی از این است که مدل توسعه داده شده، بهخوبی مقادیر دادههای آزمایشگاهی را در غلظتهای مختلف پیشبینی میکند.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
چکیده
امروزه در عصر غلبه دنیای مجازی بر دنیای حقیقی، با گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی، ارتباطات اجتماعی و در پی آن عناصر هویتساز فردی، دستخوش تغییرات کمّی و کیفی وسیعی قرار گرفته است. زنان به عنوان بخش عمدهای از کاربران شبکههای اجتماعی، به واسطه شاخصههای جسمی و روانی، بیش از هر زمانی در معرض تهدیدها و آسیبهای روانی قرار دارند. یکی از انواع آسیبها که در چارچوب دانش روانشناسیِ اجتماعی قابل تبیین است، «خودْ ابژهسازی» است.
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش ۲۷۱ نفر از دختران دبیرستانی کاشان بودهاند که با توزیع پرسشنامه استاندارد با پرسشهای بستهپاسخ، اطلاعات لازم گرداوری شده است. در فرایند خودْ ابژهسازی، زنان تحت تاثیر تبلیغات رسانهای، ایدهآلهایی برای خود ترسیم میکنند و در همان راستا به شکل مداوم، خود را ارزیابی و بازبینی میکنند و چنانچه ظاهر خود را با الگوهای ترویجشده از رسانه نزدیک ببینند، اعتماد به نفس مییابند؛ در غیر این صورت، درگیر شرم بدنی میشوند. در نتیجه، اعتماد به نفس آنها مشروط به ظاهر میگردد که این مقوله، سلامت روانی آنها را به مخاطره افکنده و این نوع از رفتارهای پر خطر بر مبنای نظریههای جرمشناختی از قبیل نظریه سبک زندگی گات فردسون و هیندلانگ، احتمال بزهدیدگی را افزایش میدهد؛ زیرا به هر میزان، فعالیتهای تفریحی و اوقات فراغت فرد، بیشتر باشد و با افراد بزهکار یا محیطهای مجرمانه یا خطرناک مراوده داشته باشد، شانس بزهدیدگی او به همان نسبت، افزایش می یابد.
واژگان کلیدی: بزهدیدگی زنان، شبکههای اجتماعی، خودْ ابژهسازی، پیشگیری اجتماعی
فریده رهگوی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
اصطلاح گفتمانِ چندصدایی ـ نظریه ای که با نام میخائیل باختین، فیلسوف و زبان شناس روس گره خورده است- برای خواننده ایرانی اصطلاح ناآشنایی نیست. با این حال، دلالت¬های آن در حوزه های مختلف، اعم از فلسفه، زبان، ادبیات و فرهنگ برای او چندان آشکار نیست. این مقاله با رویکرد زبان شناختی، این نظریه را از پیامدهای استفاده از شیوه بازنمایی گفتمان غیرمستقیم آزاد تلقی می کند که خود، یکی از چند شیوه ارائه گفتار و اندیشه شخصیت¬های داستانی است که در نگاهی طیفی به موضوع، بین دو شیوه موسوم به نقل قول غیرمستقیم و مستقیم قابل بحث است. در بازنمایی گفتار (و نوشتار) و اندیشه شخصیت¬ها، امکان به کارگیری شیوه¬های دیگری به جز این سه شیوه، در اختیار نویسنده ها هست. چنین امکان¬هایی، موضوع مطالعه انگاره های (مدل¬های) مختلف بازنمایی گفتمان را تشکیل می¬دهد. این مقاله با نظر به انگاره سمینو و شرت۲ (۲۰۰۴م.) که بر انگاره شرت و لیچ۳ (۱۹۸۱م.) استوار است، به معرفی پنج شیوه بازنمایی می¬پردازد و بدون امتیاز قائل شدن بر یکی در مقابل دیگری، هر کدام را مقوله¬ای در طول یک پیوستار تعریف می¬کند؛ در یک سمت این پیوستار، صدای محض راوی شنیده و گفتمان از زاویه دید او بازنمایی می¬شود و در سمت دیگر آن، صدای محض شخصیت به صورت نمایشی ارائه می¬شود و بازنمایی گفتمان از زاویه دید او صورت می¬گیرد. مقوله غیرمستقیم آزاد شیوه¬ای است که گفتمان از طریق آن همزمان از زاویه دید راوی و شخصیت بازنمایی می¬شود؛ ازاین رو، همزمان دو یا چند صدا شنیده¬ می شود. مقوله¬های یادشده، در سه تراز گفتمانیِ گفتار، نوشتار و اندیشه به ترتیبی که ذکر شد، براساس ملاک های نحوی (صوری) و نیز ملاک های معناشناختی و منظورشناختی۴ (نقشی) تعریف می¬شوند. داده¬های این بررسی از ده داستان بلند، ده داستان کوتاه و ده گزارش خبری روزنامه، با حجم برابر و گزینش تصادفی فراهم آمده است. چنین گزینشی ضمن امکان دادن به مطالعه شیوه¬های یادشده در گفتمان ادبی (داستان)، بررسی مقابله¬ای آن را با یک گفتمان رسانه¬ای (گزارش روزنامه) نیز ممکن ساخته است.
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
این مقاله، مناسبات و/ یا زنجیرمندی مفهومی و متنی را در سطوح خرد و کلان در قصص قرآنی با نگاهی به داستان یونس (ع) بررسی می کند. ابتدا این مسئله مطرح می شود که میان آیات یک سوره با یکدیگر و با سایر سوره ها، از جمله قصص قرآنی، چه تناسبی برقرار است. سپس، ضمن اشاره به پیشینه علم المناسبه در سنت تفسیر قرآنی، از دیدگاه زبان شناسی، بحث زنجیرمندی مفهومی و متنی در سطوح خرد و کلان مطرح می شود: «ساز و کاری زبان شناختی که به برساخت متون، متنیّت آن ها و شبکه روابط معنایی میان متون می پردازد». آن گاه این زنجیرمندی در سطوح بینا آیه ای و بینا سوره ای در آیات مربوط به داستان یونس (ع) بررسی می شود داستان یونس که به صورت روایت میان افزود در شش سوره و هجده آیه آمده، از حیث مفهومی و متنی با سایر قصص و از جمله سیره پیامبر متناظر به نظر می آید. در نهایت، داستان یونس به واسطه برخی آیتم ها مثل جناس سازی و تکرار برخی مضامین مانند صبر، دعا و عدم پذیرش حق، از حیث مفهومی و متنی به داستان سایر پیامبران و از جمله شخص پیامبر (ص) زنجیرسازی می شود.
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل پویایی چابکی کسب وکار در شرکت های تولیدی انجام شده است. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق پرداخته شد.مجموعه اطلاعات گردآوری شده در این مرحله، برای محقق این امکان را فراهم آورد تا مدل مفهومی تحقیق را تبیین نماید . سپس با استفاده از ابزار مصاحبه با خبرگان ، شاخص های مناسب جهت سنجش متغیرهای موجود در مدل شناسایی گردید .در مرحله بعد پرسشنامه تحقیق طراحی شد .این پرسشنامه حاوی ۱۱۶ سوال در مقیاس هفت گزینه ای لیکرت می باشد و پس از تایید روایی و پایایی ،توسط ۲۵۰ نفر از افرادی که با روش خوشه ای از بین خبرگان صنعت خودرو انتخاب شده بودند،تکمیل گردید.نتایج تحقیق نشان داد نتایج چابکی، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان ها کمتر تحت تاثیر عوامل محیطی هستند و این عوامل بیشتر از توانا سازهای چابکی تاثیر می پذیرند. و محرک های محیطی از طریق تواناسازهای چابکی ، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان را تحت تاثیر قرار می گیرند.و قابلیت های سازمان در شکل گیری نتایج چابکی موثر هستند .سپس براساس مدل نهایی بدست آمده، مدل پویایی چابکی تدوین شد. و اثر تغییرات محرک های محیطی و سیا ستهای مدیران بر نتایج چابکی سازمان مورد ارزیابی قرار گرفت