جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای زمان اسطوره‌ای

ابراهیم محمدی، مریم افشار،
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

سینمای بهرام بیضایی را می­توان نوعی «ترجمان تصویری اسطوره» دانست؛ این البته ازجهتی، خود یکی از مشخصه‌های اصلی روایت و ادبیات (اینجا ادبیات نمایشی) مدرنیستی و پسامدرنیستی است. بیضایی در امروزی کردن اسطوره‌ها و برداشتی نو از آن‌ها، و گاه اسطوره‌سازی و اسطوره­شکنی و نیز نزدیک کردن ساختار روایی آثارش به اسطوره اهتمام ویژه‌ای دارد. البته، کشف و تبیین جنبه­های گوناگون شکلی و ساختاری اسطوره­مانندی آثار سینمایی بیضایی بدون مراجعه به آرا و نظریه­های اسطوره­شناسان ساختارگرایی، مانند کلود لوی استروس ممکن نیست. در این نوشتار، با تکیه بر دیدگاه روایت­شناسان و اسطوره­شناسان ساختارگرا (ازجمله پراپ، برمون، تودوروف، بارت و استروس)، شکل و ساختار پرداخت زمان در چهار اثر سینمایی بیضایی: «چریکه تارا» (۱۳۵۷)، «مرگ یزدگرد» (۱۳۶۰)، «شاید وقتی دیگر» (۱۳۶۶) و «مسافران» (۱۳۷۰) با الگوی اسطوره­ای آن سنجیده و نشان داده‌ شده است که در روایتگری سینمایی او، زمان به ساختار اسطوره­ای­اش نزدیک و به بیان روشن­تر، رویدادمحور، بی­پایان، سنجه­ناپذیر، ایستا، شکسته، مقدس و آیینی می‌شود.

صفحه ۱ از ۱