جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای زبان و جنسیت


دوره ۹، شماره ۶ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

پژوهش حاضر به بررسی گفتار زنان فارسی‌زبان کرمانشاهی، بر اساس رویکرد تسلط لیکاف (۱۹۷۵) پرداخته ‌است. هدف از این پژوهش بررسی، توصیف و دسته‌بندی ویژگی‌های خاص گفتار زنان مورد مطالعه و نیز بررسی تأثیر متغیر سن بر بسامد استفاده از ویژگی‌های زبانی مذکور است. داده‌های پژوهش حاضر به روش میدانی با استفاده از پرسش­نامه و مصاحبه از میان ۹۰ زن فارسی‌زبان ‌‌کرمانشاهی در سه رده سنی مختلف، متعلق به طبقه متوسط شهری و دارای سطح تحصیلات دیپلم و پایین‌تر گردآوری شد. نگارندگان در روند پژوهش به چند ویژگی زبانی جدید افزون بر ویژگی‌های زبانی رویکرد لیکاف دست یافتند که عبارت­ا­ند از: «گفتار و لحن کودکانه»، «کشش اصوات»، «زبان نمایشی»، «زبان دوری‌گزین» و «جاندارانگاری». یافته‌های پژوهش به شیوه کمّی با استفاده از آزمون مربع‌ خی و نیز شیوۀ کیفی با گریزی بر دانش روان‌شناسی (نظریه سازوکار دفاعی فروید) تحلیل و تبیین شد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که متغیر سن تفاوت معناداری در بسامد استفاده از این ویژگی‌ها ایجاد کرده ‌است. به غیر از دو ویژگی «آهنگ خیزان در جملات خبری» و «سؤالات ضمیمه»، تمامی ویژگی‌های رویکرد لیکاف و ویژگی‌های کشف­شده از سوی نگارندگان با بسامدهای مختلف در گفتار زنان مورد مطالعه موجود‌ند و قابلیت تعمیم به جامعه بزرگ­تر و مشابه با جامعه مورد مطالعه در این پژوهش را دارند.
 
شهریار شادی گو، نفیسه ایرانی، خدیجه محمدی،
دوره ۱۷، شماره ۶۷ - ( ۸-۱۴۰۳ )
چکیده

پیچیدگی زبان به طیف گسترده‏ای از روش‏ها و رویکردهای علمی در مطالعه آن انجامیده‌ است. یکی از این رویکردها، بررسی ارتباط زبان با متغیرِ جنسیت است. در این مقاله بر مبنای این نوع رویکرد به زبان، با روش توصیفی ‌ـ ‌تحلیلی و با شیوه کتابخانه‌ای، چگونگی تأثیر جنسیت زنانه بر زبان رمانِ کولی کنار آتش بررسی شده ‌است. بر همین اساس مشخص شد که در این داستان، زنانگی با چه الگوهایی در زبان و نشانه‏های زبانی متن به‏کار رفته و در نتیجه به‏کارگیری آن‏ها، هویت زن به چه صورت‏هایی بازنمایی شده‌ است. در این رمان که به دنبال نمایش هویت پاره‌پاره زن در یک جامعه سنتی شکل گرفته، نویسنده در جهت خلق درون‌مایه اثر، ابتدا زنانگی را در قالب کاربرد خاص رمزگان زبانی در داستان و با‏ الگوهایی چون به‏کارگیری زبان عاطفی، زبان مونولوگ‌محور، کاربرد خاص جملات پرسشی، رنگ‏واژه‏ها، توصیف، تنانه‌توصیفی، فقر واژگانی، به‏کارگیری زبان بدن، سکوت زبانی، زبان نصیحت‌آمیز، حسی بودن زبان و تردیدنماها نمایش داده و به دنبال آن، از طریق به‌کارگیریِ این رمزگان زبانی، موفق به خلق دوازده سوژه زبانی شده که هریک دربردارنده نقش‏های کلیشه‏ای و طرح‌واره‌های جنسیتی متعددی‏ از زن هستند.


صفحه ۱ از ۱