جستجو در مقالات منتشر شده


۶۵۴ نتیجه برای زبان


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مهارت نوشتن یکی از مهارت­های دشوار در یادگیری هر زبانی است. زبان­ آموز باید کلمات مناسب را انتخاب کرده و آن­ها را در چارچوبی درست قرار دهد. گاهی این دشواری به سبب کثرت قواعد زبان عربی و پیچیدگی آن برای عربی­آموزان فارسی­ زبان دو­چندان می­شود. از طرفی، در مهارت نوشتن، هدف یادگیری همه قواعد زبان نیست، بلکه دستورزبان باید در خدمت محتوا باشد. بنابراین انتخاب قواعدِ ضروری و اولویت­بندی آموزش این قواعد در پیشبرد یادگیری آسانتر و سریعتر نگارش عربیِ توسط زبان­آموزان حائز اهمیت است. در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی -تحلیلی و با استفاده از پرسشنامه به سطح­بندی دستور زبان عربی پرداختیم تا به تسهیل و تسریع فرآیند آموزش و یادگیری مهارت نوشتن به زبان عربی توسط دانشجویان کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی  کمک نماییم. برای رسیدن به این هدف، پرسشنامه­ ای محقق­ ساخته را بین ۱۶ استاد و متخصص زبان عربی توزیع کردیم تا اولویت‌های دستور زبان عربی را در سه سطح مبتدی، میانی ​​و پیشرفته مشخص نمایند. براساس نظرات متخصصان، مؤلفه ­های ترتیب سازه و ادوات استفهام برای تدریس در سطح مبتدی، مؤلفه­ های اسم موصول و ساخت سببی و نظام حالت برای سطح میانی، و دو مؤلفه وجه فعل و نمود برای سطح پیشرفته سطح­بندی شدند. همچنین نتایج نشان داد که اکثر متخصصان بر رعایت اولویت ارائه قواعد مشابه در مراحل اولیه آموزش تاکید دارند و به تبع تدریس موارد مختص زبان عربی و نیز قواعد متفاوت بین زبان فارسی و عربی را برای سطوح بالاتر مناسب می­دانند. 


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

نیک‌زیستی، پدیده‌هایی چون سلامت روان، رضایت از زندگی، نگرش مثبت و احساس خوشبختی را  دربر می‌گیرد. پژوهش حاضر به رابطه زبان و  نیک‌زیستی می‌پردازد و مدعی است که شاخص‌های  نیک‌زیستی در واژه‌های زبان متجلی می‌شوند. مثلاً شاخص شادکامی در زبان با واژه‌های خاصی مانند شاد، خوشحالی و رضایت،  نمود می‌یابد. چارچوب نظری پژوهش حاضر زبان‌شناسی زیست‌محیطی است. روش پیکره بنیاد است. داده‌های پیکره از پژوهش دبیرخانه هوش هیجانی آموزش و پرورش منطقه یک تهران در سال ۱۳۹۵ استخراج شده است. در این پژوهش وضعیت   نیک‌زیستی ۱۰۹۵ نفر از دانش‌آموزان دبیرستانی دوره اول و دوم دخترانه و پسرانه دولتی و غیردولتی منطقه یک تهران مورد سنجش قرار گرفته است. پاسخ دانش‌آموزان درباره ملاک‌های خوشبختی، مبنای پژوهش حاضر قرار گرفته است. پیکره حاضر شامل ۱۱۶۱ نوع واژه است که ۳۵،۴۵۵ نمونه دارد. از این تعداد واژه‌های محتوایی مربوط به شاخص‌های پنج‌گانه  نیک‌زیستی یعنی مشغولیت (شغل و سرگرمی)، پشتکار، روابط و شادکامی در چارچوب نقشه معنایی جیاکی وو و همکاران(JiaqiWu et al.,۲۰۱۷) به روش بالا به پائین استخراج شد. و با استفاده از نرم‌افزارهای اکسل ارائه و به‌کمک اس‌پی‌اس اس تحلیل شد. نمونه‌هایی از واژه‌های نشان‌دهنده شاخص نیک‌زیستی شادکامی عبارتند از: آرامش، امکانات، شاد، سالم، تفریح، سلامتی، شادی، عالی، ‌خوش، لذت، آرام، خوشحال، راضی، ایمان، رضایت، برخوردار، خوشحالی، نشاط، تفریحات. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که تعداد ۶۸۴۵ واژه از واژه‌های پیکره( حدود ۳۵,۷%) مرتبط با نیک‌زیستی بوده و ثابت می‌شود که میان شاخص‌های نیک‌زیستی و واژه‌های تولید‌شده رابطه معنی‌داری وجود دارد.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

تشدید یکی از ویژگی‌های بارز زبان شهمیرزادی، یکی از زبا‌ن‌های ایرانی نوی غربیِ شمالی و زبان مردم شهر شهمیرزاد در استان سمنان، است. در پژوهش حاضر، نمونه‌های تشدید در زبان شهمیرزادی در مقوله‌های فعل، اسم‌ و صفت‌ و در جایگاه‌های درون‌تکواژی و میان‌تکواژی گردآوری شده است. داده‌های پژوهش با انجام مصاحبه با ۵ گویشور بومی زن و مرد شهمیرزادی در گروه‌های سنی میان‌سال تا سال‌مند با سطح سواد ابتدایی یا بی‌سواد تا کارشناسی گردآوری شده‌ و در چارچوب نظریۀ بهینگی تحلیل شده است. بررسی داده‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از موارد تشدید در زبان شهمیرزادی حاصل فرایند همگونی کامل هم‌زمانی و درزمانی است. همچنین مرتبه‌بندی محدودیت‌ها در این زبان نشان می‌دهد که در شهمیرزادی الگوهای همگونی پیشرو و پسرو به‌ترتیب تابع دو مرتبه‌بندی خاص از محدودیت‌های شیوه و جایگاه تولید است و همگونی دوسویه نیز از برآیند همین دو ‌مرتبه‌بندی‌ به دست می‌آید.


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

جایگزینی واجِ زبان وام‌دهنده با واجی از زبان وام گیرنده«جایگزینی واج» نامیده می‌شود. تا به حال جایگزینی واکه ها در وام­واژه­ها بیشتر مورد توجه محققان  بوده است ولی بررسی جایگزینی همخوان کمتر مورد بحث قرار گرفته است بخصوص از دیدگاه نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، ۲۰۰۴ /۱۹۹۳) و یا از دیدگاه آموزش زبان به جایگزینی همخوان­ها پرداخته شده است (رزم دیده و ناصری (۱۳۹۸). ولی در این مقاله جایگزینی همخوان در وام­واژه­ها بررسی شده است چون وام­واژه­ها  بهتر می­توانند رفتار واجی عامه مردم فارسی زبان را نشان دهند. نوع و رتبه­بندی محدودیت­ها نیز گویای این تفاوت­ها است.در این تحقیق تعداد ۲۹۵ واژه انگلیسی از فرهنگ سه جلدی عمید و واژه­یاب گوگل استخراج شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شبیه‌ترین همخوان موجود در زبان وام گیرنده با توجه به بافت آوایی در جایگزینی شرکت می­کند؛ ولی رتبه بندی محدودیتها تغییر نمی کند. از آنجاییکه هیچکدام از همخوان‌های/T/، /w/، /k/ و /g/ در زبان فارسی نقش واجی ندارند، همخوان /T/ در آغازه و پایانه هجا به ترتیب با همخوان‌های[t] و [s] جایگزین می‌شود. همخوان /w/ در ابتدای واژه با همخوان لبی دندانی [v] جایگزین می‌شود. البته از آنجا که این همخوان دولبی نرمکامی فقط به صورت آوای میانجی در زبان فارسی کاربرد دارد، پس از شکسته شدن خوشه آغازین /sw/ در ابتدای واژه،  همچون یک آوای میانجی عمل می‌کند و معمولا جایگزین نمی‌شود. دو همخوان نرمکامی/k/ و  /g/نیز با توجه به نوع بافت یا به همخوان‌های کامی [c] و  [Š]تبدیل می‌شوند یا اصلاً جایگزین نمی‌شوند.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

تفکر انتقادی که بعنوان به کارگیری مهارت ها و استراتژی های شناختی برای دستیابی به نتایج منطقی تعریف شده است (هالپرن، ۲۰۱۳)، دربسیاری پژوهش های آموزش زبان دوم درسطح ملی و بین الملل مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، انجام یک فراتحلیل در خصوص مطالعات شبه آزمایشی تفکر انتقادی در کلاس های آموزش زبان در ایران است. در این راستا، ۱۶۸ مقاله تحقیق شبه آزمایشی چاپ شده بین سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰، بعنوان جامعه آماری این فراتحلیل جمع آوری شدند و سپس با اعمال شروط از پیش تعیین شده فراتحلیل، ۲۴ پژوهش واجد شرایط ورود به فراتحلیل شدند. پژوهش های واجدشرایط برای محاسبه میانگین اندازه اثر، بدقت کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج بررسی نشان می دهد: ۱) آموزش های زبان دوم بر میزان رشد توانایی تفکر انتقادی برای زبان آموزان ایرانی، طبق معیار اندازه اثر کوهن، تاثیر مثبتی داشته است؛ ۲) آموزش مهارت های مکالمه و استراتژی های بلاغی زبان دوم، بیشتر از سایر مهارت های زبانی، در پرورش تفکرانتقادی تاثیر داشته است؛ ۳) از نظر سطح توانایی زبانی، آموزش های زبان دوم، برای زبان آموزان سطح پیشرفته، بیش از سایر زبان آموزان تاثرگذار بوده است؛ ۴) از لحاظ رده سنی، آموزش های زبان دوم برای رده های سنی ۱۰ تا ۱۴ سال، بیش از سایر رده های سنی در توسعه تفکرانتقادی کارآمد بوده است؛ ۵) از دیدگاه میزان تحصیلات، آموزش های زبان دوم، درپیشرفت تفکرانتقادی دانشجویان مقطع کارشناسی بیش از سایر مقاطع تحصیلی موثر بوده است. نتایج تحقیق میتواندبرای پژوهشهای آتی تفکرانتقادی و زبان مفیدباشد.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

در این مقاله به بررسی  پارامترهای نحوی نظام مطابقه/حالت در منتخبی از زبانهای شمال غربی ایران از جمله تاتی، تالشی و وفسی می‌پردازیم. بیکر (۲۰۰۸)  نشان می‌دهدکه ارتباط تنگاتنگ میان مطابقه و حالت که چامسکی (۲۰۰۰)  آنرا در قالب فرآیند تطابق  صورت بندی کرده است یک امر پارامتری است و در همه زبانها  مطابقه به حالت ساختاری اسم  وابسته نیست. وی در این راستا به وجود دو پارامتر یعنی پارامتر (۱) جهت مدار که اساس آن شرط تسلط سازه‌ای است و پارامتر (۲) حالت- وابسته یا همان فرایند تطابق قائل می‌گردد و معتقد است که این فرآیند تطابق یا پارامتر (۲)  تنها یک پارامتر از مطابقه در دستور جهانی می‌باشد نه یک اصل. همچنین در یک زبان تمام هسته‌های نقشی در صورت مطابقه با گروه اسمی به صورتی همگن تابعی از پارامتر تثبیت شده در آن زبان هستند. در این مقاله  چگونگی تثبیت دو  پارامتر مذکور در هسته‌های نقشی زمان (T)، متمم نما (C) ، حروف تعریف (D)  و افعال کمکی (AUX) ارزیابی شده است. نتایج نشان می‌دهد که در زبانهای ایرانی مورد وصف هسته نقشی زمان (T) در مطابقه فاعلی تابع پارامتر حالت - وابسته است و در این رابطه پارامتر جهت مدار  و شرط تسلط سازه‌ای نقش آفرین نیست و نیز سایر هسته های نقشی به صورت همگنی تابع پارامتر حالت-وابسته هستند. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه‌ای و مصاحبه با سه گویشور بومی زبان بوده است.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

سواد ارزشیابی مطالعات بسیاری را بر خود دیده است، اما ارزشیابی مهارت صحبت کردن کمتر مورد توجه بوده است. این کم‌توجهی در ارزشیابی تکوینی  مهارت صحبت کردن در مطالعات انجام‌شده مرتبط، به مراتب بیشتر مشاهده می‌شود. به همین دلیل، در پژوهش پیش رو مطالعه‌ای به دو صورت کیفی و کمی در ارتباط با سواد و اجرای ارزشیابی تکوینی مهارت صحبت کردن مدرسان دو سطح مقدماتی و پیشرفته ارائه شد. بدین منظور، ۲۶ نفر مدرس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان که عمدتا خانم بودند، در این پژوهش مشارکت کردند و به سه سؤال مصاحبه پاسخ دادند. طراحی سؤالات مصاحبه مبتنی بر چارچوب خو  و براون  (۲۰۱۶) در ارتباط با سواد ارزشیابی مدرس است. به این ترتیب، سواد مدرسان بر اساس سه مقوله اهداف، محتوا و روش‎‌ها بررسی شد. نتایج حاصل از تحلیل کیفی داده‌ها در ارتباط با اهداف ارزشیابی شش مورد درک، یادگیری و پیشرفت، کارآمدی روش تدریس و برنامه آموزشی، نقطه ضعف و قوت، توانش کاربردی و ارتباطی، اعتماد به نفس، و بازخورد را نشان داد. در ارتباط با محتوا صحت دستوری، واژه، تلفظ، روانی بیان، تعامل و ارتباط، کاربردشناسی، محتوا، نوبت‌گیری و مشارکت، و تفاوت گفتار و نوشتار به دست آمد. هم‌چنین، در بخش روش‌ها، گفتگو و مکالمه کلاسی، فایل صوتی و تصویری، الگوبرداری و حفظ کردن، بازی و مسابقه، خلاصه‌گویی، پرسش و پاسخ، ایفای نقش، ارائه و سخنرانی تک‌نفره، حل مسئله و فعالیت‌های اصیل مورد اشاره مدرسان دو سطح بود. تحلیل کمی داده‌ها نیز تفاوت آماری معناداری را بین دو گروه مدرسان نشان داد.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

آموزش و یادگیری زبان عربی از منظر دینی و قانونی در کشور ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. از این رو ضروری است که همواره جایگاه این زبان چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین­المللی حفظ شود. هدف این مقاله ارائه الگویی برای اصلاح سیستم آموزش و یادگیری زبان عربی به عنوان زبان دوم با تکیه بر شناسایی عوامل پیدا و پنهانِ تأثیرگذار بر آن و نیز شناخت موانع پیش­روی این مسأله است. مبنای گردآوری اطلاعات بر روش­های کیفی و بطور ویژه انجام مصاحبه­های ساختمند با ۱۰ نفر از اساتید جامعه­شناسی زبان استوار بوده است. تجزیه و تحلیل داده­های گردآوری شده با استفاده از فرآیند روش تحلیل محتوای کیفی انجام یافته است. از مدل (AHP) و نرم­افزار (Expert Choise) نیز جهت وزن­بندی مؤلفه­های پژوهش استفاده به عمل آمده است.نتایج حاصل از این مقاله نشان می­دهد که گرایش به آموزش و یادگیری زبان عربی به عنوان زبان دوم به شدت تحت تأثیر عوامل مبنایی همچون عوامل اجتماعی، روانی و اقتصادی قرار دارد. مقدار ضریب AHP برای شاخص­های اجتماعی (۰,۴۰۳)، شاخص­های روانی (۰.۳۶۴) و شاخص­های اقتصادی (۰.۲۳۴) بدست آمد.
نتایج همچنین نشان می­دهد که
موانع و تنگناهای پیش­روی فرآیند آموزش و یادگیری زبان دوم در کشور ایران به ترتیب اهمیت در شش حوزه موانع حقوقی، موانع سیاسی، موانع ساختاری، موانع اجتماعی، موانع فرهنگی و موانع اقتصادی شناسایی و طبقه­بندی شدند. این نتایج سمت و سوی الگوی بهینه آموزش و یادگیری زبان دوم بویژه زبان عربی را با رفع موانع و تنگناها به ترتیب اولویت و با نگاهی همه­جانبه، فراهم کرد.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

ضرورت پرداختن به مهارت خواندن در آموزش زبان از آن جهت حائز اهمیت است که با سه مهارت دیگر(مهارتهای شنیدن، صحبت کردن و نوشتن) در ارتباط بوده و در نهایت بر هدف اصلی آموزش زبان، توانایی ایجاد ارتباط مؤثر تأثیرگذار است. حال با توجه به دسترسی همگانی به تلفن همراه و لپ تاپ، این سؤالها مطرح میشود که قابلیتهای الکترونیکی تا چه اندازه در محتوای آموزشی زبان روسی در ایران جای دارد؟ در پاسخ به این پرسش و با تحلیل پرسشنامهای با یازده سؤال اساسی در خصوص گنجاندن فناوریهای نوین، موضوعات کشورشناسی، بازی با ضربالمثلها و دیگر موارد مطرح شده در محتوای آموزشی درس خواندن و نیز پرسشهایی دربارهی اینکه آیا تا کنون چنین مواردی در کتاب درسی خواندن گنجانده شده است یا خیر؟ به این پاسخ دست یافتیم که جای خالی فناوریهای نوین و نیز دیگر موارد در محتوای آموزشی "درس خواندن" به شدت احساس میشود. از همین رو نگارندگان پژوهش حاضر به منظور مرتفع ساختن چالشهای موجود و بهبود پروسهی یادگیری آموزش خواندن به زبان روسی در مقطع کارشناسی به طرح ایدههای جدیدی در محتوای آموزشی درس خواندن میپردازند.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

کاربردشناسی زبان از شاخه­های اصلی زبان­شناسی است که انسجام گفتمانی را حاصل تعامل کاربران زبان و بافت متن می داند؛ از این رو موضوع آن مطالعه توانایی و قابلیت­های استفاده از زبان و ساختن جملات مرتبط با بافت است تا نشان دهد که چگونه گفتار در موقعیت­ها معنا می یابد. کاربردشناسی زبان به مطالعه معنا می­پردازد؛ معنایی که گوینده آن را منتقل می­کند و شنونده یا خواننده آن را تفسیر می­کند. در این میان احتجاج و برهان­ورزی فرایندی ارتباطی- زبانی است که متکلم در راستای تغییر نگرش و دیدگاه مخاطب آن را به­کار می­گیرد و در جهت اهداف موردنظر، اندیشه وی را به تکاپو وا می­دارد و در این فرایند از فنون و شیوه­های گوناگونی بهره می­گیرد. در جستار پیش­رو شگردهای برهان­ورزی در شماری از ضرب­المثل­های نهج­البلاغه مورد نقد و تحلیل قرار گرفت تا از این رهگذر خوانش و فهم دقیق­تری از این امثال به دست آید. برای انجام این پژوهش تعداد ۹۵ نمونه از مَثَل­هایی که تکنیک­های برهان­ورزی در آنها دارای فراوانی بیشتری بودند، بر اساس کتاب «الأمْثالُ وَ الحِکَمُ المُسْتَخْرَجَهُ» نوشته محمد الغروی، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که امام علی(ع) ضمن توجه به قوانین تطور زبان، در جهت اقناع و متقاعدسازی مخاطب، از انواع راهبردهای زبانی­- بلاغی، روش­های اقناع، ساختارهای شبه منطقی، رویکردهای بلاغی، موعظه، تشبیه، کنایه، تمثیل و استعاره بهره جسته و به صورت هنرمندانه، مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و سیاسی مورد نظر خویش را در قالب واژگان مطرح نموده که بیانگر توانش زبانی و کاربردشناختی امیر بیان (ع) است.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

ترجمه یکی از راه‌هایی است که دادوستد میان دو زبان را فراهم می‌سازد و به‌ویژه، اگر آثار انتخاب شده از جانب مترجم جزء آثار فاخر و گرانسنگ آن زبان باشد. مرزبان‌نامه سعدالدین وراوینی از جمله همین آثار ارزشمند است که در زبان فارسی از جایگاه ادبی والایی برخوردار است و توسط کاتب ایرانی‌تبار، شهاب‌الدین احمد بن ابومحمد معروف به ابن ‌عربشاه در سده نهم به زبان عربی ترجمه شده است. هر دو کتاب در قالب زبانی خود تاثیراتی از زبان مقابل گرفته که حاکی از پیوند عمیق میان دو زبان فارسی و عربی است. پژوهش پیش‌رو به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف ارزیابی و تبیین میزان اثرپذیری و بهره‌گیری متقابل وراوینی و ابن عربشاه از زبان عربی و فارسی سامان یافته است. برآیند پژوهش نشان داد وراوینی مرزبان‌نامه را به عنوان یک اثر فنی که دارای زبان فاخر ادبی است، مزین به شواهد عربی در محورهای واژگان و ترکیب‌ها، اشعار، آیات و احادیث نموده است و در مقابل، ابن‌عربشاه نیز در فرآیند ترجمه از شواهد زبان فارسی همچون وام‌گیری واژگان فارسی، ترکیب‌ها و ترجمه تحت‌اللفظی امثال بهره برده است. عنصر فرهنگ نیز به عنوان رکن جداناپذیر یک زبان در تقابل با هم در دو زبان فارسی و عربی رسوخ یافته و جزئی از آن زبان شده است که تمام این عناصر نشان از پیوند عمیق و ناگسستنی زبان فارسی و عربی دارد.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

در معنی‌شناسی شناختی، یک واژۀ چندمعنا یک مقولۀ معنایی را تشکیل می‌دهد و معانی مختلف آن واژه در یک شبکۀ شعاعی عضوهایی از آن مقوله را به خود اختصاص می‌دهند. بر این اساس، در جُستار حاضر چندمعنایی پیشوند /پس-/ با تکیه بر رویکرد معنی‌شناسی شناختی مورد بررسی قرار گرفته است. ماهیت روش­شناختی این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و داده‌­ها به روش کتابخانه­‌ای از منابع فارسی­‌زبان لغت­نامۀ دهخدا (۱۳۷۳)، فرهنگ معین (۱۳۸۱) و فرهنگ عمید (۱۳۸۹) استخراج شده‌­اند. در این پژوهش از دو معیار تایلر و ایوانز (Tylor & Evans, ۲۰۰۳) یعنی نخستین معنای تثبیت­‌شده یا شواهد تاریخی و برجستگی و شاخصیت در شبکۀ معنایی، برای تعیین معنای اصلی یا سرنمون پیشوندهای زبان فارسی استفاده شد. این پیشوند بنابر کاربرد خود در زبان فارسی دارای خوشه­های معنایی متفاوتی همچون «بعد، قبل، جلو، عقب و پشت» است که از یک معنای سرنمون یا اصلی بسط یافته­اند. یافته­ها نشان داد که پیشوند فعلی /پس-/ به پایه­‌های متنوع متصل می­‌شود و واژه­‌های مشتق جدیدی همچون «پس‌­فردا، پس پریروز، پس‌­انداز، پس‌­لرزه» و امثال آن‌­ها را می­سازد، و این که پیشوند /پس-/ از شبکۀ شعاعی گسترده­‌ای برخوردار است که دلیل آن، ترکیب پیشوندهای فعلی به افعال گوناگون است. همچنین، نتایج نشان داد که معیارهای تایلر و ایوانز (Tylor & Evans, ۲۰۰۳) برای تعیین معنای سرنمون پیشوندهای زبان فارسی راه­گشا بوده و رویکرد معنی­شناسی شناختی، علاوه، ­بر مشخص‌نمودن معانی گوناگون یک پیشوند و کاربردهای آن در بافت­‌های مختلف، ارتباط بین این معانی را در شبکۀ شعاعی به‌­وضوح نشان می­‌دهد.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

هر کشوری دارای انواع گونه‌های زبانی است که یکی از آنها گونه معیار و دیگر گونه‌ها، وابسطه یا غیر معیار نامیده‌می‌شوند. در این تحقیق، میزان کاربرد گونه‌های زبانی معیار و غیر معیار ایرانی با در نظر گرفتن متغیر‌های مستقل اجتماعی سن، جنسیت، تحصیلات، شغل و سطح مالی و نیز نگرش گویندگان دارای طبقه بندی زبان‌ها و گویش‌ها، مورد بررسی قرار گرفته‌اند. داده‌ها از طریق پرسشنامه و مصاحبه از ۳۱۴ شرکت‌کننده در جامعه زبانی ۱۰ قوم ایرانی ساکن در شهر تهران گردآوری شده و به روش کمی و با استفاد ازنرم‌افزار spss  و سپس با استفاده از نظریه‌های قدرت فوکو (۱۹۸۵) و سکوت گفتمانی  برونو(۲۰۰۹) تحلیل شده‌اند.  نتایج پژوهش حاکی از آن است که کاربرد زبان یا گویش مادری در گفتار افراد بالای ۵۰ سال به دلیل گفتمان قدرت بیشتر است ومردان به دلیل داشتن قدرت اجتماعی بیشتر، گونه غیر معیار را جانشین گونه معیار کرده‌اند. با افزایش سطح تحصیلات سکوت گفتمانی موجب کاهش کاربرد گونه غیر معیار زبان می‌شود.  کاربرد گونه غیر‌معیار در بازنشستگان بیش از دیگر مشاغل می‌باشد و به لحاظ سطح مالی، طبقه مالی قوی به عنوان مولفه قدرت کاربرد گونه معیار را جانشین گونه غیر معیار کرده وکاربران دارای سطح ضعیف مالی با بیشترین کاربرد گونه غیر‌معیار سکوت گفتمانی را نشان داده‌اند. گویندگان زبان‌ها که دارای مولفه های نگرشی قوی‌تری هستند، به‌دلیل قدرت گونه زبانی معیار در بسیاری از موقعیت‌های اجتماعی، دچار سکوت گفتمانی شده و گونه‌زبانی معیاررا  جایگزین گونه زبانی غیرمعیار روی محور جانشینی گفتمان کنند.

 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

گفتمان ایدئولوژیک همواره افراد را به‌عنوان سوژه به چالش کشانده و برآن بوده تا از خصلت چند معنایی زبان برای غلبه بر زبان‌ها و گفتمان­های دیگر استفاده کند.­پژوهش حاضر تلاشی است برای پاسخ به این پرسش که چگونه گفتمان ایدئولوژیک قادر است در سطح گفتمان و در نتیجه در سطح پیام منتقل شده،­تحول معنایی ایجاد کرده و اینکه چگونه نهادهای سیاسی از ساختارهای زبانی و ابزاری که زبان و تعدیل معنایی زبان به آنها اجازه می­دهد بهره ­برند تا برتری خود را از دیدگاهی شماتیک و ساختارمند مشروعیت بخشند.­برای نیل به این هدف،­با تکیه بر نظریه­های جامعه شناختی پیر زیما،­نویسندگان مقاله حاضر کوشیده­اند تا رابطه بین عناصر زبانی با قدرت و سلطه­گری را با تحلیل گفتمان سوژه­های رمان آدمخوار اثر دیدیه دننکس نویسنده معاصر فرانسوی نشان دهند.­نویسنده این رمان که از مدعیان مبارزه با نفی­گرایی تاریخ،­نژادپرستی،­استعمارگری،­فساد جوامع سیاسی می­باشد،­در سال ۱۹۹۸­­رمان آدمخوار را می­نگارد و به روایت داستان بومیان کاناک می­پردازد که در «نمایشگاه استعمار سال ۱۹۳۱» مانند حیوانات در معرض دید دیگران قرار گرفته بودند.­بر این اساس،­مقاله حاضر به بررسی نحوه ایجاد گفتمان ایدئولوژیک و دگرگونی معنایی از طریق روایت­ها و گفتگوهایی که در سراسر کتاب اتفاق می­افتد و منجر به دگرگونی دلالت­های ایدئولوژیک می­شود می­پردازد. همچنین، به واسطه به تصویر کشیدن و تفسیر ماهیت بومیان کاناک از نظر گفتمان ایدئولویک غالب، نشان داده می­شود که چگونه گفتمان غالب با استفاده از ماهیت چند معنایی و چند بعدی زبان و با در اختیار داشتن قدرت سامان دادن ساختارهای زبانی،­ماهیتی غیر از ماهیت اصیل بومیان کاناک برای آنها تعریف می­کند.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

چکیده
نویسندگان مقاله ی حاضر پس از بررسی مساله ی زمان در افعال فارسی ، به بازنگری کارکرد افعال معین و افعال وجهی  می پردازند و با طرح و نقد اقوال نویسندگان دستور زبان در این باره ، تمایز این دو نوع فعل را رد و شباهت های آنها را در زبان بیان می کنند و نشان می دهند که افعال وجهی و معین کارکرد همسانی دارند ؛  سپس با معرفی فعل "خواست" به عنوان فعل معین ( و نه فعل وجهی ) در افعالی نظیر " خواست برود و می خواست برود و ... " ، وجود زمان «آینده در گذشته» را در زبان فارسی مطرح می سازند و آن را با زمانی به همین نام در زبان انگلیسی مورد مقایسه قرار می دهند . نویسندگان اعتقاد دارند که زمان " آینده در گذشته " تنها یک زمان نیست بلکه در ترکیب با زمانهای دیگر نیز می تواند زمانهای جدیدی را در زیر مجموعه ی خود به وجود آورد .
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیچیدگی نحوی متون کتاب‌های درسی تالیف شده برای دانش‌آموزان ایرانی به زبان فارسی انجام شده است. اصول نظری پژوهش بر دستور وابستگی تنی‌یر (۱۹۵۹)  استوار است که از طریق بررسی روابط وابستگی بین عناصر هسته و وابسته در گروه­های نحوی، به توصیف ساخت­های نحوی در زبانهای گوناگون می­پردازد. در این پژوهش بطور ویژه، ساخت‌های بنیادین ارائه شده توسط طبیب‌زاده (۱۳۸۰، ۱۳۸۵، ۱۳۹۱) برای مقایسه به کار گرفته شده است. داده‌ها از بررسی ۲۱۱ متن متعلق به کتاب‌های درسی استخراج شده است. برای گردآوری داده‌ها با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند، ۶۳۳ جمله از کل متون درسی انتخاب و ساخت بنیادین آن‌ها استخراج گردیده است. جمله‌های استخراج شده، با نرم‌افزار اکسل یکپارچه و در محیط  SPSS تحلیل شده است. نتایج نشان داد علاوه بر ساخت­های بیست و چهارگانه ارائه شده برای زبان فارسی، ساخت‌های بنیادین ||فا، متح، مس||، ||فا، متح، متح، مس|| هم در متون کتاب‌های درسی کاربرد داشته است و پرکاربردترین ساخت­های بنیادین در جملات متون کتاب‌های درسی تمامی پایه­ها ساخت‌های دوظرفیتی بودند. بررسی متمم‌ها نشان داد که در جملات کتاب‌های سه پایه به ترتیب، فاعل اسمی ۹۶,۴%، متمم حرف ‌اضافه‌‌ای ۴۱,۹% ، متمم مستقیم ۳۱,۴%، ، مسند ۱۷.۲% و متمم بندی ۱۵.۳% بیشترین کار­برد را داشته‌اند. یافته‌های پژوهش حاضر با شناسایی میزان پیچیدگی نحوی جملات متون کتاب‌های درسی کودکان ۱۰ تا ۱۲ ساله، نیمرخ رشد زبانی آنها را نشان می‌دهد. نتایج این تحقیق میزان خوانش‌پذیری متون آموزشی تالیف شده برای دانش‌آموزان ایرانی را نشان می‌دهد و می‌تواند برای مولفین کتاب‌های آموزشی کاربرد داشته باشد. 


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

راهبردهای یادگیری زبان به رفتارها، فرایندها و رویکردهایی اشاره دارد که یادگیرنده بصورت هدفمند و منسجم  اطلاعات تازه را دریافت کرده و بطور موثر بکار میگیردو سبب خودآموزی، خودکنترلی و مسئولیت پذیری زبانآموز میشود.مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر تعیین رابطه بین بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان دوم، اشتیاق یادگیری و مهارت نوشتاری در برنامه درسی نگارش زبان عربی دانشجویان دختر  کارشناسی زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمی است؛  زیرا در این زمینه پژوهش قابل توجهی انجام نشده است.این پژوهش توصیفی-همبستگی است. به­این منظور تعداد ۷۰ دانشجوی  دختر کارشناسی زبان و ادبیات عربی سال ۱۳۹۸  به­روش تمام‌شماری به­عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌های لازم از طریق پرسشنامه‌های­ راهبردهای یادگیری زبان آکسفورد (۱۹۹۰)، اشتیاق یادگیری شافلی و همکاران (۲۰۰۲) و مهارت نوشتاری محقق ساخته جمع­آوری گردید و با استفاده از تحلیل رگرسیون همزمان تجزیه و تحلیل شد. یافته‌های نشان داد که بین متغیرهای راهبردهای یادگیری زبان، مولفه­های آن (به­جز راهبرد عاطفی) و اشتیاق یادگیری با مهارت نوشتاری زبان عربی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، راهبردهای یادگیری زبان  و اشتیاق یادگیری ۱۷ درصد  تغییرات مهارت نوشتاری  را تبیین کردند. به این معنا که با بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان و بهبود اشتیاق یادگیری، توانش مهارت نوشتاری زبان­آموزان  افزایش می­یابد.  به­لحاظ کاربردی، یافته­ها و پیشنهادات پژوهش حاضر را می­توان به­عنوان الگویی جهت گنجاندن راهبردهای یادگیری زبان دوم و تقویت اشتیاق یادگیری در برنامه­های درسی معرفی کرد. به­طور خاص، دستاورد اصلی پژوهش را می­توان استفاده از راهبردهای یادگیری زبان و تقویت اشتیاق یادگیری در زمینه بهبود مهارت نوشتاری دانشجویان زبان و ادبیات عربی دانست.

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مقالۀ پیش­رو می­کوشد با بهره گرفتن از آراء کلود لوی­استروس در اسطوره­پژوهی بدین پرسش پاسخ دهد که چرا افسانه­های درپیوند با تیپ T۴۱۱ در ایران و مصر، علی­رغم پیشینۀ محارم­آمیزی در این دو سرزمین، از پذیرش آن سر باز می­زنند؟ به باور لوی­استروس در پس ظاهر متفاوت اسطوره­های مرتبط ساختاری یکسان نهفته است. کشف این ساختار پنهان به یاری شباهت آن با ساختار زبان میسر می­شود؛ چراکه اسطوره نیز مانند زبان واحدهای سازنده­ای دارد که میت / اسطوره-واج نام دارند. با کشف این واحدها و درک ارتباط میان آن­ها روشن می­شود که اسطوره­های درپیوند چه پیامی را و چگونه منتقل می­کنند. پس از وارسی افسانه­های یافت­شده، بر پایۀ روش مذکور، روشن شد که این افسانه­ها نمایانگر دوگانه­انگاری ذهن پردازندگانشان هستند؛ زیرا تقابل محارم­آمیزی / ممنوعیت محارم­آمیزی شالودۀ پیدایش این افسانه­هاست. این تقابل، خود، برآمده از تضادی است که در ژرفای جان آدمیان ریشه دارد: دوگانۀ طبیعت / فرهنگ. از آنجا که نهی زنا با محارم نقطۀ گسست بشر از طبیعت و آغاز پیدایش فرهنگ است افسانه­های ایرانی و مصری در تلاش­اند این نباید/باید را در مخاطبان نهادینه سازند و هم از این­رو فرجامی متفاوت با باورهای دینی کهن دارند.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

بررسی مفهوم­سازی­های استعاری و دستیابی به شناخت فرهنگی سخن­گویان یک جامعه زبانی، باعث درک عمیق فرهنگ حاکم بر جامعه می­گردد و این مهم، نقش بسزایی در تفسیر و تعبیر درست گفتمان­ها و بهبود روابط بینافرهنگی دارد. این مقاله، برپایه زبان­شناسی فرهنگی شریفیان (۲۰۱۷) و با روش توصیفی-تحلیلی و پیکره­مدار، به بررسی مفهوم­سازی­های استعاری “ازدواج” در زبان فارسی پرداخته است. مدت زمان ۹۸ ساعت برنامه­های ترکیبی چالشی تلویزیونی که با موضوع ازدواج و با حضور جوانان تهیه شده بودند، به‌عنوان پیکره­ پژوهش انتخاب گردید. به منظور محدودکردن دامنه پژوهش، سه مقوله «خواستگاری»، «نامزدی» و «ازدواج» از پیکره انتخاب و سپس طرح­واره­ها و استعاره­های فرهنگی مربوط به هر مقوله بررسی شده است. طبق یافته­ها، «ازدواج مبارزه است»، «ازدواج شراکت است»، «ازدواج مسیر است»، «ازدواج ساختمان است»، «ازدواج قمار است»، «ازدواج قرارداد است»، «ازدواج نیرو است» و «ازدواج معامله است» به­ترتیب پرکاربردترین مفهوم­سازی­های استعاری ازدواج در زبان فارسی هستند. اگرچه برخی از این استعاره­ها در پژوهش­های مشابه در زبان­های دیگر مانند انگلیسی و چینی نیز عنوان شده است، اما بررسی داده­ها نشان می­دهد که رد پای فرهنگ در عبارت­های زبانی دربرگیرنده این استعاره­ها در زبان فارسی کاملاً مشهود است. به عبارت دیگر مفهوم­سازی­های استعاری ازدواج در زبان فارسی به روشنی بازتاب­دهنده انگاره فرهنگی ازدواج در جامعه فارسی­زبان هستند. نتایج این پژوهش می­تواند در پژوهش­های علوم اجتماعی، تهیه و تدوین متون آموزش زبان فارسی به غیرفارسی­زبانان و تعیین خط­مشی­ها و اولویت­های تولیدات رسانه­ای سودمند باشد.


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

در این مقاله، «دوگان­سازی» در زبان هورامی بررسی و تحلیل شده است. داده­های پژوهش به روش میدانی و در گفت­وگو با گویشوران گونۀ «هورامی تخت» به ­دست­ آمده ­است که در شماری از آبادی­های شهرستان سروآباد استان کردستان بدان سخن گفته می­شود. هدف اصلی مقاله یکی شناخت کارکردهای دوگان­سازی در هورامی است و دیگری فهم تمایزهای عمل­کرد این پدیده در آن زبان نسبت به دیگر زبان­های ایرانی، از جمله زبان فارسی. تحلیل­ها و بررسی­های این پژوهش، نشان می­دهد که هر دو گونۀ دوگان­سازی کامل و ناقص در هورامی نمودهای گوناگونی دارند. در این میان، دوگان­سازی کامل فعل­ در هورامی متمایز به­نظر می­رسد و همانندی برای آن در زبان فارسی نمی­توان یافت. همچنین بررسی برخی از ساخت­های برآمده از دوگان­سازی ناقص در هورامی نشان می­دهد که علامت تصریفی جنس دستوری که در این زبان در حالت مطلق در جنس مؤنث ظاهر می­شود، در ساختِ حاصلِ دوگان­سازی­ یا از میان می­رود، یا به گونۀ دیگری ظاهر می­شود. با توجه به بخشی از داده­ها و تحلیل­های پژوهش، می­توان گفت این پژوهش نیز تأییدکنندۀ سازکارهای عمل‌کردی مشابه دوگان‌سازی در زبان انسان است.


صفحه ۱ از ۳۳    
اولین
قبلی
۱
...