جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای روش‌شناسی مطالعات ادبی

علیرضا محمدی کله سر،
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

فرضیه‌سازی یکی از مراحل مهم تحقیق خوانده شده است؛ ولی به‌نظر می‌رسد در مطالعات ادبی نقش چندانی در فرایند تحقیق ندارد. در مقاله حاضر، با بررسی جایگاه و مفهوم فرضیه، به این سؤال‌ها پاسخ داده شده است: مشکل فرضیه­پردازی در مطالعات ادبی چیست؟ چه رابطه­ای میان نظریه ادبی و فرضیه برقرار است؟ در چه شرایطی می‌توان نوعی از فرضیه را برای این مطالعات تصور کرد؟ به‌نظر می­رسد عینی نبودن مسائل ادبی از مهم­ترین عوامل ناکارآمدی فرضیه در این مطالعات است. همچنین، تفاوتی روش­شناختی میان مفهوم نظریه ادبی و نظریه در روش­های تجربی موجب شده تا فرضیه­های ادبی فاقد ویژگی­هایی همچون آزمون‌پذیری باشد. به ­عبارت دیگر، ابتنای پژوهش و نظریه ادبی بر خوانش متن، فرضیه­پردازی را کاری بی­فایده و گاه ناممکن کرده است. تکیه بر خوانش موجب می­شود تا مطالعات ادبی با دوری از عینیت درپی یافته­هایی ذهنی باشند که رد و پذیرش فرضیه را ناممکن می­سازند. کارآمدی فرضیه در مطالعات تجربی ادبیات می‌تواند مؤید این ویژگی مهم باشد. در پایان نیز پیشنهادی برای معرفی فرضیه­هایی منطبق بر ویژگی­های روش­شناختی مطالعات ادبی داده شده است.

صفحه ۱ از ۱