جستجو در مقالات منتشر شده


۲۴ نتیجه برای روش‌شناسی


دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

هر­ زبان برای تأکید در کلام و تثبیت معنا در ­ذهن مخاطب، روش‌های خاصی را به‌کار­می‌گیرد. در این میان، قرآن کریم را بهترین و برترین الگوی وادی سخنوری برشمرده‌اند که شیوه‌های ویژه‌ تأکیدی را با گزینش حکیمانه و شگفت کلمات، در خود جای داده است. نظر به اهمیت این موضوع در قرآن کریم، پژوهش پیش‌رو کوشیده است تا ترجمه ادوات تأکید را در ترجمه‌های سه‌گانه قرآن یعنی تحت‌اللفظی؛ وفادار و تفسیری، مورد بررسی و کندوکاو قرار دهد. نگارند‌گان، نخست ضمن اشاره‌ای کوتاه پیرامون ادوات تأکید، مصادیق آن را از لابه‌لای ترجمه‌های موردنظر استخراج نموده و آنگاه به برابرسازی این ادوات در ترجمه‌های معاصر قرآن کریم و مقایسه و ارزیابی ترجمه‌ها پرداخته‌اند. رهیافت این جستار علمی، از این قرار است که ترجمه‌های تحت‌اللفظی، در ترجمه ادوات تأکید، ریزنگری و تعمق کامل‌تر و دقیق‌تری از دیگر ترجمه‌ها داشته‌ است. سپس ترجمه‌های تفسیری، به‌ویژه در ترجمه نون تأکید، نهایت دقت و توجه را نموده، و در مرتبه سوم نیز، ترجمه‌های وفادار قرار می‌گیرد که توجه لازم را در ترجمه نون تأکید نداشته و البته «إِنَّما» را تقریباً بطور کامل، برابرسازی کرده‌اند.

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

تخصص‌گرایی و روی‌گردانی از سیستم‌سازی‌های کلان در فلسفه را می‌توان از رویه‌های نسبتاً رایج فیلسوفان تحلیلی دانست. با ‌این همه، فیلسوف معاصر نیکولاس رشر، به عنوان یکی از استثناهای این سنت، نه‌تنها با این الگو بیگانه است که حتی آن را آسیبی روش‌شناختی می‌داند. این نوشتار در میان آثار رشر به مبانی فلسفی این نظرگاه، روش‌شناسی فلسفی برآمده از آن و روش‌های جزیی راهبردی آن می‌پردازد. رشر با اتکا بر مبانی معرفت‌شناختی خود (به‌ویژه انسجام‌گرایی) معتقد است که باید با رویکردی کل‌نگر و با نظر به تمام زمین فلسفه به حل مسایل آن پرداخت. با اینکه نوع سیستم‌سازی رشر، به جهت عدم غفلت از جزییات مولفه‌های سیستم، از برخی ایرادات در امان است، اما همچنان از منظر روش‌شناختی محتاج اصلاح یا تکمیل است. از مهم‌ترین خلاهای این دیدگاه فقدان یک الگوی ضابطه‌مند در مدیریت تعادلی میان جامع‌نگری و تخصص‌گرایی و همچنین در تعیین مرزهای بیشینگی سیستم است.
 


دوره ۶، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده

جلب مشارکت نخبگانی برای گفتمان آمایشی از جمله موضوعاتی است که می‌تواند به هم‌اندیشی تخصصی برای ارائه یک الگوی مشارکتی از یک سو و تبیین مدل آمایشی مناسب برای کشور از سوی دیگر منجر شود. در همین زمینه آمایش بنیادین در برابر آمایش متعارف از جمله چارچوب‌ها و مفاهیمی است که همواره نیازمند تحلیل گفتمانی است تا به یک الگوی نهایی تکامل پیدا کند. هدف از نوشتار حاضر نیز طرح مباحثی است که از طریق آن بستر هم‌اندیشی و تحلیل گفتمانی در مورد تمایزات، تفاوت‌ها و تشابهات آمایش بنیادین در مقابل آمایش متعارف فراهم شود. به نظر می‌رسد در این تحلیل گفتمانی علاوه بر تبیین ابعاد مختلف آمایش بنیادین بتوان در جهت هرچه پربارتر کردن آن گام برداشت. در این مقاله ابتدا ابعاد مختلف آمایش بنیادین بررسی شده است و با تبیین ویژگی‌های مختلف آن سعی شده با بیان مهم‌ترین وجه تمایز، تفاوت و تشابه آن با آمایش متعارف تحلیل شود. از مهم‌ترین وجه تمایز رویکرد آمایش بنیادین می‌توان به حاکمیت ارزش‌های اسلامی و به‌‌ویژه نگاه به انسان است که می‌تواند سایر مولفه‌های آمایشی از جمله فعالیت، محیط انسانی، محیط طبیعی و در کل فضای جغرافیای را تحت ‌تاثیر قرار دهد. از مهم‌ترین وجه تفاوت آمایش بنیادین نیز همین رویکرد یعنی نگاه انسانی به آمایش بنیادین در برابر نگاه آمایش متعارف است. در عین ‌حال در جنبه‌های زیادی دو رویکرد آمایش بنیادین و آمایش متعارف دارای وجه تشابه‌های زیادی هستند که می‌تواند برای نهایی کردن آمایش بنیادین مورد استناد قرار گیرد.
 

دوره ۷، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

بازار سرمایه پلی است که پس‌انداز واحدهای اقتصادی دارای مازاد منابع را به واحدهای سرمایه‌گذاری انتقال می‌دهد که به آن نیازمندند. استفاده از بازار سرمایه برای تأمین مالی مخارج دولت نیز از جمله متداول‌ترین شکل مبادلات مالی است. بر این اساس بازار سرمایه یکی از نقش‌آفرینان اصلی تأمین مالی در اقتصاد هر کشور محسوب می‌شود. بازار سرمایه ایران نیز در سال ۱۳۸۴ روند توسعه خود را با سرعت قابل ملاحظه‌ای آغاز نمود و در یک دهه گذشته انواع نهادهای مالی در فرایند تأمین مالی از طریق بازار مذکور شکل گرفته‌اند که به دلیل نوپا بودن این بازار در ایران، روابط بین اجزاء متنوع و پراکنده آن در قالب یک مدل منسجم طراحی و تدوین نگردیده است. هدف از این مطالعه بررسی ساختار و شناخت ابعاد فرایندهای خدمات تأمین مالی از طریق بازار سرمایه ایران است که به دلیل وجود پیچیدگی‌های پویای مسأله (ذینفعان و نقش‌آفرینان متعدد، ابعاد متنوع و چندگانه خدمات و منافع متناقض ذینفعان)، از روش‌شناسی سیستم‌های نرم در مطالعه وضع موجود استفاده شده است. بر این اساس ضمن انجام تحلیل‌های سه‌گانه جریان تحلیل فرهنگی و ترسیم تصویر غنی وضع موجود، تحلیل کاتوو و تعریف ریشه‌ای از طریق برگزاری جلسات متعدد با ذینفعان دارای دیدگاه‌ها و منافع متعارض استخراج شده که نشان می‌دهد فرایند تأمین مالی با لحاظ نمودن شرایط دنیای واقعی چگونه باید باشد. نتایج نشان می‌دهد که برای بهبود وضعیت مسأله باید در فرایندهای خدماتی تأمین مالی تغییراتی با تأکید بر شناسایی و تحلیل عوامل جذابیت بازار، نهاداهی نظارتی و وضعیت قوانین و مقررات اعمال نمود.

دوره ۸، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

سلولاز یکی از آنزیم‌های صنعتی است که با اقبال جهانی به تولید بیواتانول نسل دوم، تولید و استفاده از آن بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. سلولاز توسط ارگانیسم‌های متعددی همچون قارچ‌ها، باکتری‌ها، حشرات و گیاهان تولید می‌شود. با افزایش در مصرف این آنزیم و لزوم کاهش قیمت آنزیم برای تولید بیواتانول نسل دوم، تولید نوترکیب این آنزیم مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه با بررسی شربت ذرت به عنوان منبع نیتروژن اصلی و همچنین منبع کربن دوم پس از گلیسرول، محیط کشت نیمه معینی برمبنای محیط کشت نمکی SYN۶ طراحی شده است. سپس تولید زیست‌توده و تولید یکی از انواع پرکاربرد از آنزیمهای سلولاز به نام اندوگلوکانازII در مخمر متیل دوست هانسنولا پلیمورفا (ه. پلیمورفا) بهینه شده‌است. طراحی آزمایشات با روش یک فاکتوری انجام شده است و بهینه‌سازی با روش‌شناسی رویه‌پاسخ صورت پذیرفته است. نتایج آزمایشات نشان داده‌است که شربت ذرت در درصد وزنی حجمی ۵/۵% و ۱۵/۶% به ترتیب نقاط بهینه تولید زیست توده و تولید آنزیم اندوگلوکاناز هستند. شرایط بهینه محیط جدید در مقایسه با محیط SYN۶ تولید زیست توده را ۴/۴۱% و تولید آنزیم نوترکیب را ۷/۶۹% افزایش داده است.

دوره ۹، شماره ۱۸ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده

بررسی و نقد ترجمه به معنای پرداختن به ابعاد مختلف ترجمه و بیان نقاط و ضعف و قوت آن و ارائه سبک جدید است که پرداختن به این امر باعث گسترش شگردهای نقدی و فراهم شدن زمینه برای افزایش و بهبود کیفیت ترجمه می­گردد.  امروزه برای نقد و ارزیابی ترجمه، تئوری‌های گوناگونی وجود دارد که یکی از این تئوری‌ها، نظریۀ جوزف مالون است. مالون برای ترجمه، شگردهایی نظیر: تطابق (جانشینی‌ و برابرسازی)، سازگاری (بسط و کاهش)، باز مجموعه‌‌سازی (پراکنده‌سازی و متراکم‌سازی)، متناوب‌سازی (واگرایی و همگرایی)، آرایش یا رمزگذاری تازه و پل‌­سازی را مطرح می‌کند. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، ترجمه‌های ارفع، استاد ولی، آیتی و برزی از واژگان و ترکیب‌های انتخابی از قرآن کریم بر اساس الگوی جوزف مالون مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد. با توجه به این­که بافت آیات قرآنی بر اساس معیارها و چارچوب‌های زبانی، فرهنگی، اجتماعی و... ایجاد شده است. بنابراین، ترجمه‌های انتخابی از قابلیت بررسی و ارزیابی بر اساس رویکرد مالون برخوردارند، رویکردی  که مبتنی بر معیارهای مزبور است. برآیند پژوهش نشان می‌دهد در واگرایی و همگرایی عناصر مختلف سبکی، عاطفی، کنایی و... مورد نظر است. در بخش واگرایی اغلب مترجمان به جز ارفع، با در نظر گرفتن عناصر مذکور، برای هر یک از تعابیر و عبارات، برابرنهاد مناسب با آن را تعیین نموده و سعی در ایجاد پیوستگی، ارتباط و تقارب معانی میان متن اصلی و ترجمه داشته‌اند. در قسمت همگرایی نیز عبارات قرآنی مطابق با این قاعده در ترجمۀ هیچ یک از مترجمان بازتاب نیافته است.
 

علیرضا محمدی کله سر،
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

فرضیه‌سازی یکی از مراحل مهم تحقیق خوانده شده است؛ ولی به‌نظر می‌رسد در مطالعات ادبی نقش چندانی در فرایند تحقیق ندارد. در مقاله حاضر، با بررسی جایگاه و مفهوم فرضیه، به این سؤال‌ها پاسخ داده شده است: مشکل فرضیه­پردازی در مطالعات ادبی چیست؟ چه رابطه­ای میان نظریه ادبی و فرضیه برقرار است؟ در چه شرایطی می‌توان نوعی از فرضیه را برای این مطالعات تصور کرد؟ به‌نظر می­رسد عینی نبودن مسائل ادبی از مهم­ترین عوامل ناکارآمدی فرضیه در این مطالعات است. همچنین، تفاوتی روش­شناختی میان مفهوم نظریه ادبی و نظریه در روش­های تجربی موجب شده تا فرضیه­های ادبی فاقد ویژگی­هایی همچون آزمون‌پذیری باشد. به ­عبارت دیگر، ابتنای پژوهش و نظریه ادبی بر خوانش متن، فرضیه­پردازی را کاری بی­فایده و گاه ناممکن کرده است. تکیه بر خوانش موجب می­شود تا مطالعات ادبی با دوری از عینیت درپی یافته­هایی ذهنی باشند که رد و پذیرش فرضیه را ناممکن می­سازند. کارآمدی فرضیه در مطالعات تجربی ادبیات می‌تواند مؤید این ویژگی مهم باشد. در پایان نیز پیشنهادی برای معرفی فرضیه­هایی منطبق بر ویژگی­های روش­شناختی مطالعات ادبی داده شده است.

دوره ۹، شماره ۳۸ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

با توجه به رویدادهایی که در چند دهۀ اخیر در حوزۀ ادبیات تطبیقی رخ داده است، نیاز به تعریف تازه‌ای از ادبیات تطبیقی و نقد تطبیقی است. در این مقاله، شاخصهای جدیدی را که برای تعریف تازه ادبیات تطبیقی و رویکردها و روشهای نقد تطبیقی (به ویژه رویکردهای میان‌رشته‌ای) باید به آنها توجه شود، بر‌می‌شماریم. به گمان نویسنده این مقاله، تحلیل و بازخوانی مفهومهای «دیگری»، «مرز» و «هویت» در شکل‌گیری شاخصهای نو، بایسته است. با طرح نظریه ترجمه، نشانه‌شناسی، روایت‌شناسی، پسااستعماری (به ویژه نظریه مهاجرت) و نظریه فرهنگی، مطالعات تطبیقی نه تنها دچار تحول عظیمی در حوزه مطالعاتی خود شده، بلکه به دنبال آن روش‌شناسی تطبیقی نیز دگرگون شده است و چالش اصلی پیش روی ما، تبیین روش و رویکردهای مطالعات تطبیقی براساس دگرگونی در تعریف مطالعات تطبیقی است. براساس این نظریه‌ها، سه نظریه و روش‌شناسی معرفی خواهد شد و ادعا می‌شود که نظریه و روش بینامتنی با تعریفهای تازه ادبیات تطبیقی همخوانی بیشتری دارد.

دوره ۱۰، شماره ۲۰ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده

تئوری پیچیدگی، علم مطالعه سیستمهای انطباقی پیچیده است. علمی است که تئوری آشوب، تئوری خودسامانی و هندسه برخالی را در بر می‌گیرد. این تئوری برخلاف آشوب که از فیزیک ریشه گرفته، به طور اساسی ریشه در بیولوژی دارد. اگر چه بین هستی‌شناسی، شناخت‌شناسی و روش‌شناسی تئوری پیچیدگی و پست مدرنیست شباهتهایی وجود دارد، ولی نمی‌توان آن را در گروی پست مدرنیست قرار دارد؛ زیرا بین علم پیچیدگی و پارادایم اثباتگرایی نیز شباهتهایی وجود دارد. در این مقاله با نگاهی به مفهوم پارادایم، سیر تطور مقایسه پارادایمها با تئوری پیچیدگی، بررسی و ارکان سه‌گانه پارادایم اثباتگرایی و پست مدرنیست را با پیش‌فرضهای تئوری پیچیدگی مقایسه خواهد شد. در اینجا نتیجه‌گیری می‌شود که تئوری پیچیدگی به طور کامل در گروی پست مدرنیسم قرار نمی‌گیرد.
هاله کیانی بارفروشی، قدسیه رضوانیان،
دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

با رشد مجلات و پژوهش‌های ادبی دانشگاهی در سال‌های اخیر، رویکردهای آسیب‌شناختی در جهت تبیین ضعف‌ها و کاستی‌های این پژوهش‌ها شکل گرفته‌است. اما به نظر می‌رسد اغلب این پژوهش‌ها به توصیف معلول پرداخته-اند‌ و کمتر رویکردی علّی به تحلیل این مسأله دارند.
در این مقاله پژوهش‌های ادبی دانشگاهی در سه سطح مورد بررسی قرار گرفته‌اند: سطح اول به بررسی هژمونی‌های ایدئولوژیک حاکم بر تلقی از ماهیت ادبیات و پژوهش‌ادبی در ایران و تأثیرات آن‌ها در پژوهش‌های ادبی دانشگاهی اختصاص یافته‌است. بر این اساس الگوهای فکری حاکم بر پژوهش‌های ادبی، نوعی ماهیت تعلیمی، تفسیری، توصیفی و ذوقی را برای آن متصور می‌داند. سطح دوم به «روش پژوهش» در پژوهش‌های ادبی دانشگاهی می‌پردازد و به کاربردن نظریه‌های ادبی را به عنوان «روش علمی» برای پژوهش ادبی با توجه به رویکردهای فرارشته‌ای، کثرت‌گرایی نظری، نگاه پساپارادایمی و مرکزگریز به این نظریه‌ها با پرسش مواجهه می‌کند و در سطح سوم نیز اجزای یک مقاله‌ی علمی پژوهشی با طرح مفاهیم روش‌شناسی هرمنوتیک و مسأله‌مندسازی مورد توجه قرارگرفته‌است؛ اجزایی که نتایج این پژوهش نشان‌می‌دهد اغلب کلیشه‌ای و غیرضروری پنداشته می‌شوند.

دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

یکی از مهمترین موضوعات مطالعاتی حوزه مدیریت منابع انسانی در دهههای اخیر، مطالعه روی ارتباط میان شیوههای مدیریت منابع انسانی با پیامدهای عملکردی است. اهمیت این دسته از مطالعهها آن قدر زیاد است که از جنبه خُرد و کلان و از تأثیر اقتباس شیوههای مدیریت منابع انسانی بر افزایش عملکرد تا فلسفه وجودی واحد منابع انسانی و ماهیت فعالیتهای آن را در بر میگیرد. با وجود این، دستهای از پژوهشها بهصورت علمی به انتقاد نسبت به پژوهشهای حوزه مطالعاتی مذکور پرداخته و یافتههای غالب آنان را بهصورت جدی مورد سؤال قرار دادهاند. انتقادهای ذکر شده اغلب جنبههای روششناختی پژوهشهای پیشین را در بر میگیرد. نظر به اهمیت موضوع و نبود پژوهشی در راستای معرفی و جمعبندی آن انتقادها، در پژوهش حاضر در دو فاز، نخست با استفاده از رویکرد «تلفیق ترکیبی تحقیقات» که یکی از رویکردهای روش فراترکیب محسوب میشود، با مطالعه، جمعبندی و تلخیص ۴۰ مقاله انتقادی معتبر درزمینه مذکور، نقشه راهنمای پنج بخشیای برای معرفی انتقادهای مطرحشده در‌‌خصوص پژوهشهای حوزه مدیریت منابع انسانی- عملکرد ارائه و تشریح شده است. برای سنجش روایی پژوهش از پرسش­های استاندارد «برنامه مهارتهای ارزیابی حیاتی، استفاده و در راستای سنجش پایایی پژوهش نیز از شاخص کاپای کوهن در نرمافزار SPSS استفاده شد که با مقدار ۷۶۲/۰ پایایی تأیید شدند. در فاز دوم پژوهش نیز، موارد یافتهشده از فاز نخست پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی اولویتبندی شدند.

علیرضا محمدی کله سر،
دوره ۱۱، شماره ۴۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

بهره‌­گیری غیرروشمند از نظریه­‌های ادبی یکی از مهم­ترین آسیب­های پژوهش­های ادبی در زبان فارسی است. این ضعف بیش از آنکه به فهم درست نظریه مرتبط باشد، برآمده از اشکالات روش­شناختی مربوط به استفاده از نظریه ادبی است. در این نوشتار، به معرفی و تحلیل اصلی­ترین اشکالات کاربرد این نظریه‌­ها و عوامل و پیامدهای آن با تأکید بر مقالات علمی ـ پژوهشی منتشرشده در حوزه روایت­شناسی ساختارگرا پرداخته شده است. نتایج این بررسی نشان می­دهد که سهل­انگاری در کاربرد نظریه­ها، موجب راهیابی خطاهایی روش­شناختی در اغلب این مقالات شده است. مواردی همچون نگاه آموزشی و سطحی به نظریه­ها، بی­توجهی به مبانی نظریه­ها و برخورد تقلیل­گرایانه با آن‌ها از مهم­ترین این ایرادها هستند. در پایان با تحلیل و بررسی آماری بیش از نود مقاله علمی ـ پژوهشی منتشرشده بین سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ نشان داده شده است که به‌دلیل اشکالات یادشده، این مقالات نه از نتایج مقالات پیشین تأثیر پذیرفته­‌اند و نه چندان نقشی در شکل­‌گیری مقالات بعد از خود داشته­‌اند.
 

دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۸ )
چکیده

صاحبنظران معتقدند اندیشمندانی که می‌خواهند نظریه‌پردازی کنند باید از دو نوع دانش تخصصی برخوردار باشند؛ دانش نسبت به پدیده‌ای که برآنند تا در مورد آن تئوری‌سازی کنند‌ و دانش نسبت به روش‌شناسی‌های نظریه‌پردازی. کانون تمرکز این مقاله مقایسه روش شناسی‌‌ها است. بر این اساس چهار روش‌شناسی اصلی در نظریه‌پردازی در علم سازمان و مدیریت، یعنی روش‌شناسی دوبین، لین هام، وَن دی وِن و کارلایل و کریستنسن مقایسه و رهنمودهای در مورد نظریه‌پردازی ارائه خواهد شد. ضمن ارائه نقاط ضعف و قوت هر روش شناسی، پارادایم، نوع رویکرد، فرایند تئوری‌پردازی، رابطه پژوهشگر با کارگزار و معیار ارزیابی تئوری هر چهار روش‌شناسی با هم مقایسه می‌شود. نتیجه‌گیری می‌شود که اگر چه روش‌شناسی دوبین برای مبتدیان نظریه‌پردازی فرآیند گام به گام دقیقی ارائه می‌دهد ولی روش ون دی ون پیوند تنگاتنگ‌تری با عمل دارد، دو روش‌شناسی دیگر شباهت بیشتری با روش‌شناسی دوبین دارند. در عین هر چهار روش‌شناسی در حال حاضر مورد توجه تئوری پردازان قرار گرفته است.
علیرضا محمدی کله‌سر،
دوره ۱۵، شماره ۵۸ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده

گرایش‏های مصوب رشته زبان و ادبیات فارسی در کنار برخی فایده‏ها، اشکالاتی بنیادین نیز دارند. مهم‌ترین اشکالشان فقر مبانی نظری در تعریف این گرایش‌هاست. همین فقدانِ بنیان‌های نظریِ مشخص و روشمند، موجب دخالت برخی مبانی و پیش‌فرض‌های ناآگاهانه در هدف‌گذاری این گرایش‌ها و تعریف برنامه‌های درسی آن‌ها شده است. در مقاله حاضر با مرور برخی از این گرایش‏ها به بحث درباره این مبانی غیرروشمند و مشکلات و آسیب‌های آن‌ها پرداخته‏ایم. مهم‏ترین این موارد عبارت‌اند از: فهم متعارف از ادبیات و مفاهیم وابسته، تغییر ماهیت برخی دروس و گرایش‌ها در اثر سلطه ادبیات عامیانه، تقلیل‌گرایی در نگاه به متون و موضوعات به‏سبب تأکید سطحی بر بومی‌سازی، و تکیه بر رویکرد تک‌رشته‌ای. این موارد پیوندی نزدیک با یکدیگر دارند؛ یعنی وجود یکی از آن‌ها (به‌ویژه تکیه بر فهم متعارف از ادبیات) در یک گرایش،‏ کم‌و‌بیش دیگر اشکالات را نیز در آن گرایش ایجاد کرده است. این مبانی غیرروشمند، بیش از همه بر ضعف نگاه پژوهشی در ادبیات دانشگاهی اثرگذارند و به فاصله گرفتن از نگاه انتقادی و مسئله‌محور در این گرایش‌ها دامن زده‏اند. در این مقاله بر برخی دیگر از معیارها همچون توجه به رویکرد میان‌رشته‌ای برای گسترش روشمند و پژوهش‌محور رشته ادبیات نیز تأکید شده است.
 


دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۳۰ )
چکیده

لاشک فی أنه یمکن طرح الدراسات و الأبحاث ذات الصله بقضایا الإسلام و علاقته بالسیاسه مما یعرف الآن بالسیاسه الإسلامیه فی عده مجالات دراسیه و بحثیه مختلفه تتمثل فی الفقه السیاسی، والفلسفه السیاسیه للإسلام، والکلام السیاسی فی الإسلام بالإضافه إلی الفکر السیاسی الإسلامی، إلا أن المشکله فی هذا الخصوص تکمن فی صعوبه تحدید إطار کل واحد من تلک المجالات و تمییزه عن الآخر و بعباره أوضح؛ فإننا بحاجه ماسه إلی تقدیم تعاریف جامعه و مانعه لکل واحد منها. لذلک فإن ترسیم و تدوین مجموعه من المؤشرات و السمات المثولوجیه (المنهجیه) و تقدیمها لکل من یعنیه الأمر، بفرض تحدید إطار المجالات المذکوره و تمییزها عن بعضها البعض یغنی بحثنا هذا. کما أن ما یتمیز به هذا المقال هو تقدیم تعاریف جدیده حول الفکر السیاسی الإسلامی، و الفکر السیاسی فی الإسلام و ذلک لأول مره و بهدف التمییز فیما بین هذین المجالین.

دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۳۰ )
چکیده

إن ما نلاحظه الآن هو بطء عملیه التحدیث و إنتاج الفکر و العلم فی الدراسات المنصبّه علی الفکر السیاسی للإسلام، ففی بحثنا الحاضر نرمی إلی بیان العقبات التی تحول دون إبداع مثولوجیه (منهجیه) تحدیث فی مجال الدراسات المتعلقه بالفکر السیاسی للإسلام، و تتمثل هذه العقبات الأربع فی العقبات المتعلقه بالباحثین أنفسهم، العقبات الناشئه من النظام التعلیم و المعرفی فی العالم الإسلامی، العقبات الناجمه عن‌النظام التعلیمی و المعرفی الغربی و تداعیاته و انعکاساته علی فکر المسلمین، و أخیراً العقبات ذات الصله بالأنظمه السیاسیه و الحکومات فی العالم الإسلامی.
الهام عربشاهی کاشی، رضا شجری،
دوره ۱۶، شماره ۶۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

نقد روش‏شناسی و تحلیل آثار ادبی از موضوعات مهم در حوزۀ آثار علمی و پژوهشی است که می‏توان به تأثیر بینامتنی متون ادبی به‌ویژه در ادبیات داستانی پی برد و شباهت‏ها و تفاوت‏ها و میزان تأثیرپذیری آنان از یکدیگر را نقد و بررسی کرد. در پژوهش حاضر، نگارندگان کوشیده‏اند با استفاده از روش تحلیل محتوا و مقایسۀ تطبیقی، یکی از شگردهای جاسوسی در جنگ را در هفت داستان مشهور ادبی و تاریخی «پادشاه جهود و نصرانیان» در مثنوی و حیات الحیوان دمیری، «بوم و غراب» در کلیله و دمنه، «نبرد فیروزشاه با هیطالیان» در تاریخ طبری، «شغاد و رستم» در شاهنامۀ فردوسی، «نبرد زبا و جزیمه» در تاریخ بلعمی، «بی‏بی ستی و ابومسلم» در ابومسلم‌نامه نقد و بررسی و تفاوت‏ها و شباهت‏های این متون را ارزیابی کنند و از طریق تحلیل محتوای داده‏های داستانی، پی‌رنگ واحد آن‌ها را به وضوح نشان دهند. نتایج نشان داد که شیوۀ جاسوسی در داستان پادشاه جهود و نصرانیان در مثنوی و حیات الحیوان از حیث ساخت و محتوا قوی‌تر از سایر داستان‏هاست، زیرا شیوۀ نفوذ در آن بر پایۀ نوعی جنگ شناختی است که بدون هیچ درگیری نظامی با هدف تسلط بر قدرت شناخت و نشانه‏ گرفتن باورهای دینی دشمن توانسته است در بین ترسایان اختلاف ایجاد کند و آنان را نابود سازد؛ اصلی که در داستانهای دیگر رعایت نشده است.


دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

این مقاله با هدف طراحی مدل یکپارچه تحقق بازاریابی پایدار صنعت خودرو ایران به رشته تحریر درآمده است. در این راستا نخست ادبیات تحقیق مورد تحلیل قرار گرفت و چارچوب اولیه تحقق بازاریابی پایدار طراحی شد. سپس با استفاده از برخی از ابزارهای روش‌شناسی کیفی از جمله پرسشنامه باز و مصاحبه عمیق با خبرگان آشنا با موضوع، مدل اولیه توسعه پیدا کرده و مدل جامع تحقق بازاریابی پایدار طراحی گردید. در آخرین مرحله از طریق برگزاری جلسه‌های گروه کانون مدل اصلاح شده و مدل مفهومی نهایی تحقق بازاریابی پایدار طراحی شد. نتایج نشان می‌دهند که بازاریابی درونی، بازاریابی فرهنگی یکپارچه، بازاریابی اجتماعی، بازاریابی نوآورانه، بازاریابی ناب، بازاریابی استراتژی محور، بازاریابی سبز، بازاریابی اخلاق‌گرا و بازاریابی نوع دوستانه مدل‌های بازاریابی اثرگذار بر تحقق بازاریابی پایدار در صنعت خودرو ایران هستند. در پایان پژوهش نیز برخی پیشنهاد‌های پژوهشی و کاربردی ارائه شده است.    

دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

صنعت نفت ایران از نقطه نظر مزایای شغلی همواره جزء بهترین سازمان ها در ایران بوده است، اما مواجهات شغلی (قرار گفتن در معرض آلاینده‌ها) که زمینه‌ساز بیماری‌های مزمن مثل سرطان است، در محیط کاری کارکنان عملیاتی این صنعت زیاد است. وزارت نفت ایران دارای سازمانی با عنوان بهداشت و درمان بوده که کارکنان رسمی صنعت را تحت پوشش کامل بیمه خدمات درمانی قرار داده است. این سازمان در کنار واحدهای HSE نقش تعیین‌کننده‌ای در سلامت و ایمنی شغلی کارکنان ایفا می‌کنند، اما هیچ ساختار و سیستم اطلاعاتی منحصر به فردی برای پیشگیری و مراقبت از سرطان شغلی وجود ندارد. از طرفی اهمیت بیماری سرطان، بار منفی روانی آن و هزینه‌های بالایی که برای درمان مبتلایان صرف می شود، از نظر وزارت نفت بسیار مهم تلقی می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی ساختار و شناخت چارچوب سیستمی برای مراقبت در برابر سرطان شغلی در کارکنان صنعت نفت ایران می‌باشد. به دلیل وجود پیچیدگی‌های پویای مسئله (ماهیت چند عاملی سرطان، تأثیر همزمان عوامل و تأخیر زمان مواجهه تا بروز بیماری) و نیز پیچیدگی‌های رفتاری آن (وجود ذینفعان و نقش‌آفرینان متعدد) برای مطالعه وضع موجود از روش‌شناسی سیستم‌های نرم استفاده شده است. در این راستا تصویر غنی وضع موجود، تحلیل کاتوو (CATWOE) و تعریف ریشه‌ای با توافق و تأیید مالک مسئله و از راه برگزاری جلسه‌های متعدد با ذینفعان آن- گاهی اوقات با دیدگاه‌ها و منافع متعارض-حاصل شده است که نشان می‌دهد سیستم مراقبت با لحاظ کردن شرایط دنیای واقعی چگونه باید باشد. نتایج نشان می‌دهد که برای بهبود وضعیت مسئله باید در سیستم‌های اطلاعاتی نقش‌آفرینان (بهداشت حرفه‌ای و سلامت کار از یک‌سو و بیمارستان‌ها و سازمان بازنشستگی از سوی دیگر) تغییراتی با تأکید بر شناسایی و تحلیل عوامل سرطانزا و جمع‌آوری اطلاعات بیماران مبتلا اعمال کرد.

دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده
اغلب روش‌شناسی را به‌عنوان فرایندی هنجاری یا تجویزی از چگونگی انجام تحقیق توسط جامعه علمی مطرح می‌کنند. در عین حال هر روش‌شناسی که نتواند با واقعیات عملی در صحنه طبیعیت و یا جامعه مرتبط شود به احتمال مطلبی غیر علمی و فاقد ارزش تلقی می‌شود. این پژوهش با استفاده از منابع اسنادی کتابخانه‌ای داخلی و خارجی تهیه شده، انواع برداشت‌ها از روش‌شناسی در ژئومورفولوژی و خلط آن با تکنیک‌ها و یا مراحل انجام تحقیق مورد بحث، بررسی، مقایسه، نقد و تحلیل قرار گرفته است. همچنین تلاش شده ضمن بیان شرایط و عوامل مؤثر در یک تبیین موفق و مناسب با استفاده از نوشته‌ها و نظرات روش‌شناسان و صاحبان نظر روش‌شناسی در قلمرو ژئومورفولوژی به بیان روش‌های پژوهش و مطالعه در ژئومورفولوژی پرداخته و این روش‌ها در یک چهارچوب کلی دسته‌بندی شود. در این تحقیق به دلیل گستردگی دامنه قلمروهای مطالعاتی ژئومورفولوژیک، ادبیات ژئومورفولوژی جریانی (رودخانه‌ای) مورد تأکید و بررسی قرارگرفته است. یافته‌های تحقیقنشانگر غلبه نگرش‌ها و روش‌های نخبگان ژئومورفولوژی بر سایرین (مدگرایی و نخبه سالاری در پژوهش‌های ژئومورفولوژیک)، تشتت در بهره‌گیری از روش‌های منطق علم و اختلاط اندیشه‌های فلسفی و بی‌توجهی به دامنه معرفتی منطقی و کلامی مفاهیم توسط ژئومورفولوژیست‌های داخلی و خارجی است.
 
واژگان کلیدی: روش‌شناسی و منطق علم، ژئومورفولوژی، روش‌های پژوهش، ژئومورفولوژی رودخانه‌ای.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱