جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای رمان جدی
محمدرضا جوادی یگانه، مریم کاظمی،
دوره ۴، شماره ۱۳ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده: این مقاله با هدف «سنجش نگرش جوانان نسبت به خواندن رمان جدی» در سال تحصیلی ۸۸-۸۷ به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بر روی نمونه ۳۹۳ نفری از دانشجویان دانشگاه تهران که از طریق روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم انتخاب شده بودند، انجام و نوشته شد. سنجش نگرش به خواندن رمان با استفاده از نظریه فیش باین و آیزن و بر اساس مطالعه استاکمنز (۱۹۹۹)، و اسکاتن و گلاپر (۲۰۰۲، ۲۰۰۴) انجام شد و مشاهده شد که تمایلات رفتاری (نیتِ خواندن) اکثر پاسخگویان نسبت به خواندن رمان جدی مطلوب بوده است، اما کمتر از نیمی از پاسخگویان به صورت گهگاه و یا اکثر اوقات به خواندن رمان جدی میپردازند. عوامل موثر مهم در نیت خواندن عبارت بود از: نگرش افراد به خواندن رمان جدی، نظر دیگرانِ مهم در انجام رفتار خواندن، درک بیشتری فرد از عوامل بازدارنده یا تسهیل کننده خواندن، تجربه بیشتر فرد از خواندن در گذشته. سایر نتایج تبیینی عبارت بود از: همبستگی متوسطی میان ابعاد شناختی و عاطفی نگرش، هنجار ذهنی و نیت خواندن وجود دارد؛ رابطه بین متغیر رفتار قبلی و نیت خواندن ضعیف است و متغیر کنترلِ رفتاری ادراک شده با هیچ کدام از متغیرهای دیگر رابطه ندارد؛ بین نیت خواندن و رفتار خواندن رمان جدی همبستگی متوسطی وجود دارد؛ متغیرهای هنجار ذهنی، رفتار قبلی و نیت خواندن توانستند رفتار خواندن رمان جدی را پیشبینی کنند.
دوره ۱۸، شماره ۷۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
«مکان» عنصری حذفناشدنی در هر متن روایی است؛ زیرا هر کنش یا توصیفی در داستان و هر پیشرفتی در پیرنگ، خواهناخواه در مکانی واقعی یا مخیل اتفاق میافتد. عنصر مکان در داستان، گاهی صرفاً پسزمینهای صامت و بستری برای رخدادن رویدادها است؛ اما گاهی نیز به مثابه عنصری زنده و پویا در شکلگیری حوادث نقش دارد. در این پژوهش رمانهای شهری فارسی دهههای هفتاد تا نود، که حوادث آنها در تهران روی داده، با رویکرد مطالعات فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد مکان در این رمانها گاه عینی (مانند بزرگراهها، خیابانها، پاساژها و...) است که مظاهر پیشرفت و تمدن پایتخت را به رخ میکشد؛ اما به سبب ناهمگنی با فرهنگ و عواطف شهروندان، پیوستار گفتمانی ایجاد نمیکند. حاصل زندگی در این مکانها برای شهروندان بومی، دلزدگی و ملال، و برای شهروندان مهاجر (شهرستانی)، ترس، اندوه و سردرگمی است. گاهی نیز فضا بر شهروندان استیلا مییابد و توصیفات مکان، تحت تأثیر آرزوها، دلتنگیها، ترسها، یا آرمانهای شخصیتها قرار میگیرد. این فضاها، عموماً دور از دسترس است؛ در خاطرات یا آرزوهای شخصیتها حضور دارد و برای آنها حس نوستالژی ایجاد میکند.