جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای رعیت
محسن رودمعجنی، عبدالله رادمرد، مهناز محمدزاده،
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
رشیدالدین فضلالله همدانی هنگامی از سوی غازانخان به مقام وزارت رسید که ایران در اوضاع نابسامان سیاسی و اقتصادی بهسر میبرد. او دلیل این نابسامانی را شیوه غلط کشورداری مغولان میدانست و کوشید تا با بهرهگیری از نظام اندیشگانی ایرانشهری، حکومت ایلخانی را به قدرتی مرکزی بدل کند. بخشی از کوشش رشیدالدین برای ایجاد تغییرات سیاسی در زبان نوشتههای او نمایان است. رشیدالدین با بهکارگیری ساختارهای خاص زبانی، مفاهیم سیاسی را در چارچوب نظام اندیشگانی ایرانشهری برساخت. نگارندگان در این مقاله با بهرهگیری از ابزارهای زبانیای مانند نامیدن، برگزیدن واژه، انتخاب فعل و استعارههای مفهومی، به نحوه شکلگیری سه مفهوم سیاسیِ پادشاه، رعیت و دین در مکاتبات رشیدالدین پرداختهاند. رشیدالدین در انتخاب نوع القاب، اصطلاحات و واژگان برای حاکمان مغول به پادشاهان پیشین ایرانی چشم داشته است. او با این شیوه بیان، حکومت ایلخانی را حکومتی ایرانی جلوه داده و چیرگی صحرانشینان مغول بر سرزمین ایران را توجیه کرده است. بررسی نوع افعال موجود در نامهها نیز نشان میدهد رشیدالدین در تحولات اجتماعی، نقش فاعلی برجستهای برای رعیت قائل نیست. افعالی که او برای رعیت بهکار میبرد، بیشتر شامل افعال اسنادی، تصریفهای فعل «داشتن» و جملههای شبهمجهول است که نقش فاعلی بسیار کمرنگی دارند. رشیدالدین فضلالله، دین را بهعنوان ابزاری برای بخشیدن اقتدار بیشتر به حکومت ایلخانی بهکار میبرد؛ به همین دلیل حاکم نومسلمان ایلخانی را «پادشاه اسلام»، «حامی بلادالله» و «حارس عبادالله» مینامد.
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۳ )
چکیده
مصطفی سروی مقدم
استادیار گروه حقوق، دانشگاه بین المللی امام خمینی
در تنظیم معاهدات و کنوانسیونهای دو یا چند جانبه که به نحوی با اصطلاحات تبعه، شهروند، رعیت، سکنه و غیره ارتباط پیدا می کنند، شناخت کامل مصادیق این اصطلاحات حائز کمال اهمیت است، زیرا در حقوق بعضی از کشورها، اصطلاحات گوناگونی با مفهوم شبیه «تابعیت» کاربرد دارد که فرق آنها از نظر شمول و کمیت مصادیق بسیار زیاد است. هدف اصلی این مقاله مطالعه واژگان مشابه «تبعه و تابعیت» در سیستمهای حقوقی ایران، بریتانیا، آمریکا و فرانسه و در حد امکان، نشان دادن مشابهتها و تفاوتهای موجود بین آنها است. خلاصه نتایج حاصل از این بررسی این است که در حقوق ایران، اصطلاحاتی مشابه «تبعه و تابعیت» کاربرد دارند که صرفاً با همان مفهوم تابعیت، کلیه اتباع ایران را به طور مساوی شامل می شوند، در حالی که در حقوق بریتانیا طبق قانون تابعیت ۱۹۸۱، اتباع و شهروندان در داخل و خارج آن کشور به سه طبقه تقسیم بندی شده اند. در حقوق ایالات متحده اتباع و شهروندان به دو طبقه «شهروندان ایالات متحده» و «اتباع ایالات متحده» طبقه بندی شده اند که مشمولین طبقه اخیر نسبت به طبقه اول از حیث کمیت و نیز حقوق اجتماعی به هیچ وجه قابل مقایسه نیستند و بالاخره، در حقوق فرانسه چهار اصطلاح مشابه ولی با مصادیق و حقوق اجتماعی متفاوت وجود دارد.
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مفاهیم در هر زبانی بهمثابۀ دالها یا نشانههایی هستند که بر معانی دلالت دارند. آنها اعتبار بشری هستند و تحت تأثیر عوامل گوناگون، گاه گرفتار دگردیسی میشوند. از شاخصترین این مفاهیم که دچار نوسان گفتمانی عرضی و قلب معنا شده، واژههای«رعیت» و «راع» است که نخستین بار در سخنان رسول الله(ص) بهکار رفته است؛ اما بهتدریج در عرصۀ معناشناسی سیاسی دگرگونی یافته و گفتمان الگوی منفی شبانی حکومت و ناتوانی مردم در تدبیر سرنوشت خویش را در پی داشته است.
با توجه به اهمیت این فرهنگواژههای سیاسی و تأثیر دگردیسی معنای آنها از یکسو و اهمیت مسئلۀ حقوق شهروندی و ارتباط آن با این مفاهیم از سوی دیگر، این پرسش مطرح میشود که در نگرش معناشناسی شناختی، مفاهیم راع و رعیت چگونه تعبیر میشوند و معانی راستین آنها در عرصۀ سیاست چیست. هدف نوشتار حاضر تبیین معناشناسی ساختاری حدیث نبوی راع در جهت شناخت حقیقت گفتمان شبانی است. یافته های تحقیق که با رویکرد تحلیلی حدیث نبوی «کلکم راع» و بر مبنای نظریۀ استعارۀ مفهومی لیکاف و جانسون از طریق دادههای کتابخانهای بهدست آمده، بیانگر این است که کاربرد این مفاهیم در متن حدیث استعارۀ مفهومی ساختاری بوده و دارای معنای ارزشی و انتزاعی نگهبانی و رعایت است. بنابراین، گفتمان شبانی (راع – رعیت) در اصل به مفهوم «نگهبانی» و «خدمت» و درنتیجه «پذیرش مسئولیت» و «تحقق حقوق شهروندی» بر مبنای مصالح و شئون شهروندان یا اصطلاحاً رعیت است و برابرنهاد گفتمان سلطه و نیاز یا استبداد بوده ودرنتیجه گفتمان پاسخگویی وامانتداری و نگهبانی عمومی است.