جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای رضا امیرخانی

سهیلا فرهنگی، معصومه باستانی خشک بیجاری،
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

نشانه‏شناسی یکی از رویکردهای پژوهشی است که به بررسی و تحلیل نشانه‏ها و درک معانی نهفته در آن‏ها می‏پردازد. در این مقاله نگارندگان کوشیده‌اند نشانه‏های اجتماعی در رمان بیوتن، یکی از رمان‏های معاصر، را بررسی کنند. بیوتن، نوشته رضا امیرخانی، از داستان‌هایی‌ است که می‏توان جلوه‏هایی از هویت، فرهنگ، و آداب و رسوم اجتماعی را در آن به‌وضوح مشاهده کرد. این رمان مانند رمان‌های پسانوگرا ترکیبی از تخیل و واقعیت را به‌نمایش می‌گذارد. بخش زیادی از وقایع بیوتن در خارج از ایران می‌گذرد و تقابل فرهنگ و آداب اسلامی و ایرانی با فرهنگ غربی، و تقابل انسان‌ها با خود، با یکدیگر و با محیط زندگی در آن کاملاً مشهود است. ازاین‏رو، نشانه‏های مربوط به هویت، ازقبیل دین، خوراک، پوشاک، شغل و غیره، و همچنین نشانه‏های آداب معاشرت در رمان بیوتن ردیابی و تجزیه و تحلیل شده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و بیانگر تنوع نشانه‏ها و توجه ویژه نویسنده به درون‌مایه اجتماعی، فرهنگ و اعتقادات است. تقابل فرهنگی میان شخصیت‌ها، توجه به جنبه‌های اعتقادی زندگی، بازتاب مسائل اجتماعی و بهره‌گیری از شیوه‌های گوناگون ارتباط کلامی و غیرکلامی در شخصیت‌پردازی‌های این رمان کاملاً نمایان است. نقش محوری دین، کاربرد فراوان آیات قرآنی، بحران هویت، و تمایز طبقات اجتماعی در پوشاک، خوراک، شغل و مسکن از مباحثی است که در این مقاله به آن‌ها پرداخته شده است.

دوره ۱۰، شماره ۴۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

«بیوتن» نوشته رضا امیرخانی یکی از رمانهای مدرنیستی و شبه‌پسامدرن فارسی است که در آن نویسنده در پی بازنمایی هویت انسان مدرن در دوره معاصر ایران است. نظر به ماهیت و تمرکز انسانشناختی رمان و عواملی برجسته چون نوع نگارش، شخصیت‌پردازی، نوجویی مضمونی و همچنین گفتمان‌سازی در جریانهای داستانی معاصر و اقبال خاص و عام به آن، این جستار بر آن است تا با روشی توصیفی– تحلیلی و تکیه بر چارچوب نظری تحلیل کیفیت بیداری قهرمان درون مطابق نظریه پیرسون- کی‌مار به تحلیل روانشناختی شخصیتهای اصلی رمان بی‌وتن بپردازد. از نتایج تحقیق برمی‌آید که شخصیت ارمیا بیشتر در قالب کهن‌الگویی «جستجوگر» قرار دارد که با ماهیت انسان متردد در میانه سنت و تجدد و هویت‌باخته مدرن نیز همخوانی دارد؛ شخصیتی که در روند تردیدزدایی یا تلاش برای کشف خویشتن خویش، گاه با کهن‌الگوی «یتیم» و «حامی» همراهی می‌کند؛ اما آرمیتا نمودار کهن‌الگوی «معصوم» است که در واکنشی طبیعی همواره متکی به دیگران بویژه اقتدار مردانه است تا بدین طریق ناتوانی خویش را در بازتعریف هویتی خود بپوشاند. از میان شخصیتهای فرعی کاتالیزور، «سوزی» در رده کهن‌الگوی «یتیم» ناکام و تکامل‌نایافته‌ای قرار دارد که بی‌اعتمادی و یأس‌زدگی و نبودن حامی برای دفع احساس تنهایی و کهتری، وی را به حرکت جبرانی- قهری انتحار کشانده است؛ کسی که باید عامل بیداری درونی «ارمیا» به شمار آید.

صفحه ۱ از ۱