جستجو در مقالات منتشر شده


۱۱ نتیجه برای رؤیا


دوره ۲، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۸۳ )
چکیده

آشنایی زدایی اصطلاحی است که نخستین بار، شکلوفسکی منتقد شکل گرای روسی آن را در نقد ادبی به کار گرفت.  بعدها مورد توجه دیگر منتقدان فرمالیست و ساختگرا مانند یاکوبسن، تینیانوف و... قرار گرفت. یان مورکاروفسکی اصطلاح «برجسته سازی یا فورگراندینگ» را در این معنی به کار برد. آشنایی زدایی در برگیرنده تمام روشهایی است که مؤلف از آن سود می جوید تا «جهان متن را به چشم مخاطبان، بیگانه بنماید» و موضوع و محتوای متن ادبی را چنان جلوه دهد که گویی از این پیشتر وجود نداشته است. این روشها موجب به تأخیر افتادن و گسترش معنای متن و در نتیجه لذت و بهره وری بیشتر خواننده از آن می گردد. آشنایی زدایی باید با مبنای زبان هنجار و زمان به کارگیری ترفندهای ادبی توسط مؤلف، سنجیده شود. در تاریخ شعر معاصر ایران، سبکی به نام حجم‌گرایی توسط یدالله‌ رؤیایی، شاعر و منتقد معاصر به وجود آمد که یکی از ویژگیهای برجسته آن، آشنایی زدایی است.
در این مقاله اشعار یدالله رؤیایی برمبنای نظریه های فرمالیستی به عنوان روش کار تحلیل و بررسی می‌شود.
 
 
حسین بیات،
دوره ۳، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

در بسیاری از آثار روایی، دو نیروی زور و نیرنگ عامل پیش برنده داستان را تشکیل می دهند. بررسی و مقایسه قصه هایی که درگیری نیروهای خیر و شر در آن ها بر سر رسیدن به معشوق است، نشان می دهد که در این آثار، معشوق هرچند در ظاهر به نفع قهرمان عمل می کند، در زیرساخت روایت با زیرکی و تزویر، درگیری نیروهای متضاد را به سود خویش هدایت می کند. در چنین قصه هایی، شخصیت مرکزی داستان، نه شاهزاده شجاع و نه دیو بدطینت، بلکه معشوقی است که در جستجوی ازدواج با شایسته ترین قهرمان داستان و صاحب فرزند شدن از اوست و در این راه، با وجود ناتوانی جسمی ظاهری، با استفاده از جلوه های گوناگون نیرنگ همچون پنهان کاری، افسون گری های زنانه و عوامل جادویی و حتی گاهی با به خدمت گرفتن ضدقهرمان های داستان، سیر رخدادها را به سوی پایان دلخواه خویش هدایت می کند. این مقاله با بهره گیری از دیدگاه های صاحبنظران در خصوص این ساختار بنیادین، تعداد چهل افسانه عامیانه فارسی را بررسی و مقایسه می کند و با ارائه شواهد مختلف نشان می دهد که چنین زیرساخت مشترکی نشان دهنده دغدغه های ذهنی زنان در دوران پدرسالاری است و زنان در جایگاه راوی یا شنونده این قصه ها، آرزوهای دست نایافتنی و زندگی رؤیایی و شیرینی را که در زندگی واقعی معمولا از آن محروم بوده اند، در سرگذشت قهرمان زن داستان در جهان خیالی قصه متجلی کرده اند. با توجه به وجود این ویژگی در رمانس ها و داستان های کهن، این قصه ها احتمالا ریشه در ساختارهای روایی کهنی دارند که می توان پیشینه آن ها را تا اساطیر مربوط به دوران مادرتباری، دنبال کرد.
فاطمه فرهودی پور،
دوره ۴، شماره ۱۵ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

تمثیل رؤیا(Allegory of Dream) به گونه ای از داستان های تمثیلی اطلاق می شود که عناصری چون رؤیاگونی، حضور راهنما، سفر به جهان ماوراء، بازگشت به جهان بیداری و بازگویی داستان سفر، به شکل قراردادی در آنها تکرار می شود. در این نوع داستان ها، «قهرمان» برانگیخته می شود تا با ورود به عالم رؤیاگونِ فراتر از بیداری، به حقیقت یا پاسخ پرسشی دست یابد و درحالی که رازآموخته شده است به عالم بیداری بازگردد. در این سفر رازآموزانه یا روحانی، «راهنما» وی را همراهی می کند. قهرمان پس از برخورد با ضدقهرمانان و از سر گذراندن آزمون های دشوار به حقیقتی دست می یابد، به جهان بیداری باز می گردد و داستانش را برای مخاطبان روایت می کند. در این نوشته برآنیم با بررسی ساختار و کارکردهای بیش از بیست روایت از سفرهای رؤیاگون در جهان مردگان، در گسترۀ زمان و مکان گوناگون کارکردهای این نوع روایت را استخراج و مقایسه و در نهایت نظریۀ «تمثیل رؤیا به مثابۀ نوعی ادبی» را ارائه کنیم.
مرتضی قاسمی، اسماعیلی عصمت،
دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

رؤیا یکی از مهم­ترین عناصر رمان مدرن است. در درخت انجیر معابد- که تنها رمان مدرن احمد محمود است- این عنصر نقشی کلیدی دارد. در اوایل این رمان (صص۳۲- ۴۳) علمدار اول اسیر کابوس­هایی می شود که آن ها را بیان کرده، علمدار نسل بعد آن ها را نقل و علمدار نسل سوم نوشته است. این خواب­ها و رؤیاها دشوار و پیچیده اند و خواننده را به چالش می کشند. علاوه بر این، در صفحات ۲۸۰-۲۸۵ رمان رؤیایی از «مرد دیگر» بیان شده و در صفحات ۳۳۶-۳۳۷ رؤیای «سرمست بختیاری» آمده است که با مضمون کلی رمان (خرافه پرستی و باورهای مردم) سازگار می­نماید. رؤیاهایی که بخش اصلی فصل نخست رمان را شکل می­دهند، تاکنون چندان مورد مداقّه و تحلیل منتقدان قرار نگرفته است. این مقاله می­کوشد با تلخیص رؤیا به زبان خود نویسنده و با کمک روش فروید در تفسیر خواب و بر اساس اصل مهم ساخت گرایی تکوینی- که اجزای رمان بر اساس بافت کلی معنا می­یابند- به تحلیل دقیق این رؤیاها بپردازد.
حامد یزدخواستی،
دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

داستان گاوخونی از داستان‎هایی است که ساختاری رؤیاگونه دارد. در این مقاله کوشیده ایم در خوانشی روان کاوانه بر اساس نظریه فروید، ساختار رؤیاگونه این داستان و شیوه معنادهی آن را بررسی کنیم. این خوانش دو لایه را دربرمی‎گیرد: ۱. لایه آشکار یا روساخت داستان؛ ۲. لایه پنهان یا زیرساخت داستان. در لایه آشکار نشان داده می‎شود که داستان زمانی ذهنی دارد و رخدادهای آن در پیرنگی نامنسجم که اصل علیت و ترتیب زمانی در آن رعایت نمی شود، روایت می‎شود. در لایه پنهان، دو پیرنگ حذفی و استعاری داستان را از هم تفکیک کرده ایم. در پیرنگ استعاری، متن روایی گاوخونی نمادشناسی شده است و دو نماد رودخانه زاینده‎رود و باتلاق گاوخونی به عنوان دو نماد پرکارکرد که نشان دهنده جنس مادینه و بازگشت درون رحمی هستند، بررسی می شود. بسیاری از شخصیت‎های متن بسته به رابطه‎ای که با این دو نماد دارند، روان کاوی می‎شوند. در پیرنگِ حذفی، رابطه راوی با اصل لذت (غریزه زندگی) و غریزه مرگ بررسی می‎شود تا تعلیقِ بی پایانِ راوی در فرایند جبر، تکرار و حرکت به سوی مرگ تبیین شود.
ادریس امینی،
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

شعر «تحولات عاشق» ادونیس عرصه ترکیب و تلفیق متون متعدد دینی و عرفانی است. این شعر مبتنی بر مفاهیم بنیادین معرفتی در رابطه سنت و تجدد است و در آن، مواجهه‌ای پیچیده و بدیع با متون عرفانی صورت می‌گیرد و معنای متن از رهگذر چنین چالش و رویاروییِ متون و مقولات گذشته و مدرن شکل می‌گیرد. این تحقیق از راه صورت‌بندی مفهوم نوینِ «عرفان سوررئالیزه» نحوه ارتباط این شعر با متون متعدد و متکثرِ پیشینِ آن را تبیین کرده است. پژوهش حاضر می‌کوشد با رهیافت تحلیل انتقادی، از راه تحلیل مؤلفه‌های مفهوم «عرفان سوررئالیزه»، شعر «تحولات عاشق» را بررسی و نقد کند. نتایج نشان می‌دهد که تقابل تودرتوی متون مختلف در این شعر بیانگر شکل‌گیری نگاه معرفتیِ جدیدی است که عاشق را از جوهر روحانی در جهان گذشته به غرایز نفسانی در جهان مدرن متحول می‌سازد. این تفکر با سلب صفات ربانی از طبیعت و نفی کیفیات مرموز، انسان را به عوامل نفسانی تقلیل می‌دهد.    

دوره ۸، شماره ۳۴ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

در این مقاله، نخست دیدگاههای قدما و متأخران درباره خاستگاه شعر عرضه، و سپس به بررسی اشعار عمعق بخارایی با عنایت به نظریه روانشناسان درباره تأثیر ناخودآگاه از طریق خواب و رؤیا در سرودن شعر و الهام شاعرانه پرداخته شده است. پیشینیان باور داشتند که شعر را موجودات خارجی و غیبی به شاعر الهام می‌کنند. در روانشناسی و نقد ادبی معاصر، سرچشمه الهام را در ناخودآگاه شاعر می‌دانند. عوامل الهام شعر، چه بیرونی باشد چه درونی، هنگام خواب و ناهوشیاری فعّالتراست؛ زیرا خواب عرصه فعّالیّت ناخود آگاه است. نیازهایی که به سوی ناخودآگاه رانده شده‌است خود را در قالب رؤیا بروز می‌دهد و اسرار پنهان ضمیر ناخودآگاه را آشکار می‌سازد. عمعق چون بسیاری از شاعران مدعی است بسیاری از وقایع شعرش در خواب از سوی خیال به او القا شده است. ضمیر ناخود آگاه عمعق، که می‌توان از آن به الهامگر (تابعه) شعر وی تعبیر کرد، نمودهای گونه‌گونی دارد؛ گاهی به صورت خیال یار ظاهر می‌شود؛ گاهی نسیم زلف معشوق است که تجسّم می‌یابد؛ زمانی هم رسول و پیک بخت است. موضوع، فرم و طرح اصلی قصایدی که از زبان الهامگر نقل می‌شود بسیار مانند هم است.

دوره ۱۲، شماره ۴۸ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

در این پژوهش ضمن توجه به معانی لغوی، اصطلاحی رؤیا و برشمردن کارکردها و نظریات برجسته درباره آن، ویژگیهای رؤیا در دو نوع ادبی حماسی و عرفانی-تعلیمی بر شمرده، و تمایزات و تشابهات ( احتمالی) آن بررسی شده است. از نتیجۀ  پژوهش چنین برمی‌آید که در متون حماسی به دلیل زمینۀ متن، رؤیا از نظر زمان، عوامل محرک، عناصر، رؤیابین و ... انسجام و پیوند  بیشتری با متن دارد و در نتیجه در چنین متونی رؤیا بیش از نوع ادبی عرفانی تعلیمی، در روند روایت و پیشبرد آن مؤثر و دخیل است به گونه‌ای که  جدا کردن آن از متن ممکن نیست. علاوه بر اینکه پیام یا درونمایۀ رؤیا در حماسه آشکار است یا پس از کمک گرفتن از خواب‌بین آشکار می‌شود و ابهامی در آن باقی نمی‌ماند.

 
علیرضا رعیت حسن آبادی،
دوره ۱۶، شماره ۶۳ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

یکی از اصلی‌ترین گزاره‌ها در فهم حجم‏گرایی این است که این جریان هیچ ادعایی مبنی بر تازه بودن بوطیقای تصویری خود ندارد. در بیانیۀ حجم‏گرایی به‌صراحت به وجود موارد مشابه در شعر کلاسیک فارسی اذعان و اشاره شده است. رؤیایی نیز به‌عنوان رهبر جریان حجم، بارها در یادداشت‌های خود به این موضوع اشاره کرده است که حجم‌گرایی تجربه‌ای جدید نیست، بلکه حاصل تمرکز بر شکل خاصی از تصویرپردازی و نگاه است.
از سوی دیگر ذهنی‌گرایی شعر حجم هنگام ساخت تصاویر حجمی، شباهت معناداری با مدلی از تصویرپردازی انتزاعی شاعران سبک هندی، به‌ویژه بیدل دهلوی دارد. در این مقاله پس از تعریف و توضیح اصطلاحِ تصویر حجمی، نمونه‌هایی از این شکلِ تصویرپردازی در شعر حجم تحلیل شده است، سپس با تحلیل نمونه‌هایی از این مدل تصویرپردازی در شعر بیدل، نشان داده شده که تصویرحجمی یکی از ویژگی‌های سبکی مشترک شعر یدالله رؤیایی و بیدل دهلوی است.
 


دوره ۱۸، شماره ۷۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

 در این جستار، تعبیر رؤیای گودرز  در شاهنامه  از دو دیدگاه خوابگزاری سنتی و مباحث ناخوداگاه فردی و جمعی یونگ مورد بررسی قرار گرفته و با تعبیر مدنظر روایت داستانی مقایسه شده است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیل و مقایسه است؛ یعنی در بخش خوابگزاری سنتی، تعبیر  نمادهای آمده در رؤیا براساس کتابهای تعبیر خواب ایرانی و اسلامی گزارش می‌شود؛ اما در بخش تحلیل روانشناسی رؤیا، ابتدا با در نظر گرفتن  وقایع زمان دیدن خواب و نیز رخدادهای زندگی، شخصیت و روحیات گودرز ، نمادهای رؤیای او تحلیل، و در بخش پایانی نیز شباهتهای ساختاری این رؤیا با اسطوره‌ ها و کهن الگوها بررسی شده‌است.
    در نهایت از دیدگاه تعبیر سنتی خواب، نمادهای آمده در رؤیا را منطبق با تعبیر آن در روند داستانی شاهنامه می بینیم. در بررسی ناخودآگاهی فردی، این نتیجه به دست آمد که ناآرامی خاطر و دغدغۀ گودرز برای به نتیجه رسانیدن نبردهای کین خواهی سیاوش در روان او گرهی ایجاد کرده که به دیدن چنین رؤیایی منجر شده است؛ اما این رؤیا از دیدگاه ناخودآگاهی جمعی، کهن الگوها و نیز همسویی با اساطیر کهن با چند رویکرد قابل تبیین است. این رویکردها عبارت است از: کهن الگوی قهرمان، کودک رها شده، اسطورۀ باروری و اسطورۀ آفرینش نخستین.
 

دوره ۲۷، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۴۱ )
چکیده

إنَّ الرؤیاویّه تعنی حضور الحلم والرؤیا فی نسیج الشعر أی سطوه الحلم علی مساحات الشعر بصوره یصطبغ التشکیل بصبغه الحلم وفضاء الحلم هو الذی یهیمن علی فضاء التشکیل بصوره یحقّق شعریّه التشکیل الشعری من خلال المسافه الجمالیه التی یخلقها ویعمل أیضاً کعتاد تعبیری فی فضاء الشعر ویستخدمه الشاعر وسیله للتعبیر عن الفکره وتحمل الموضوع. إنَّ معد الجبوری من البارزین الذین أسهموا بما یمتلکون من الخزین الشعری المعرفی والوعی الشدید بالأصاله والمعاصره فی ولوجهم میدان الشعریه، فی خلق تطوّرات واسعه وملحوظه فی نسیج الشعر العربی المعاصر والعراقی خصوصاً. من أهم ثیمات شعر معد الجبوری، ثیمه الحلم وحضور فضاء الرؤیا داخل فضاء القصیده وهذا الحضور ینطلق من انتمائه إلی الاتجاه السّریالی. هذا البحث مقاربه لموضوع الحلم وتمظهراته فی شعر الجبوری واعتمد المنهج الوصفی – التحلیلی. ومن نتائج البحث هو أنَّ الحلم فی تمظهره البنیوی فی شعر الجبوری یستخدم فی السیاق السلبی والإیجابی أی مرتبط بالحضور والغیاب وفی مستوی الغیاب یحمل الحلم دلالات السکون والرکون للاستسلام بحیث یکون الحلم فی المشهد الشعری معادلاً لضعف الحضور ورخوه العزیمه وسط دوامات الموت والخراب وعند اشتداد حضور الآخر الأجنبی للقبض علی الشعب والأرض وفی مستوی الحضور یصبح موضوع الحلم، الثوره والحلم بالعوده أو الحیاه الطافحه بالدفء والنشوه أو یصبح وسیله الشاعر لبناء المفارقه التی تتکیء علی الحلم من خلال حضوره وفقدان حضوره فی المشهدین المختلفین ویخرج الحلم عن إطار هذین الحقلین فی شعر الجبوری ویستخدمه الشاعر للتعبیر عن الإبداع والتجدید فی مستوی شعریِّه الجبوری. فالحلم فی هذا السیاق عالم للکشف والإبداع یدخل إلیها الشاعر وفی رحلته الحلمیِّه یأتی بقصائد فی غایه الإبداع والجمال وهذا هو موضوع الحلم فی تمظهراته المختلفه فی شعر الشاعر.

صفحه ۱ از ۱