جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای دل فولاد
دوره ۷، شماره ۲۹ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
این نوشتار میکوشد روش متنشناسیک نظریه دریافت را از دیدگاه آیزر در رمان «دل فولاد» (۱۳۶۹) نوشته منیرو روانی پور(۱۳۳۳) جستجو کند.
پیش خواست آغازین نوشتار این است که دریافته شود، خواندن این متن در سال انتشار آن، چه تفاوتهای معنایی را در مقایسه با خواندن آن در سالهای اخیر داراست. این پژوهش در مسیر ارزیابی رمان به این دستاورد رسیده است که غیر از مفهوم «جنگ»، که خوانش چیره سال (۱۳۶۹) بوده است، در سال(۱۳۸۹) میتوان ردپای معناهای دیگری را در این رمان دید. معناهایی مانند زن نویسنده، دیکتاتورهای فردی و عرفی جامعه، تاریخ قدرت و غیره. همچنین میتوان در لابهلای این رمان، «افق انتظار» جامعه را در این فاصله ۲۰ ساله بازنگری کرد.
جستار پیشرو بر پایه روش توصیفی-تحلیلی شکل گرفته و به شیوه تحقیق کتابخانهای انجام شده است. از آنجا که تاکنون با این شیوه به رمان «دل فولاد» پرداخته نشده، امید است این گزارش بتواند گامی در راه «معناآفرینی» و «خواننده محوری» بردارد.
صدف گلمرادی،
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
رمان تنها حوزهی آفرینش ادبی است که نه همچون علوم اجتماعی و فلسفه آلودۀ تعقل شده است و نه مانند شعر و افسانه یکسره حیاتی مستقل از زندگی عملی روزمرۀ انسان دارد و براین اساس دارای بیشترین ظرفیت برای بازنمایی زندگی انسان معاصر است. مقالهی حاضر به دنبال نقد جامعهشناسانه ی سرمایههای شخصیتهای زن در رمان دل فولاد نوشتهی منیرو روانیپور است. رهیافت نظری این مقاله ایدهی انواع سرمایهی پیر بوردیو جامعه شناس، مردم شناس و فیلسوف فرانسوی است. بوردیو بر این باور است.وی علاوه بر ایدهی مارکسیستی سرمایهی اقتصادی انواع دیگری از سرمایههای فرهنگی، اجتماعی و نمادین را نیز بر میشمرد. بنابراین در این مقاله در پرتو نظریه فوق انواع سرمایههای زنان، تولید، بازتولید و تبدیل آنها بررسی میگردد و با توجه به حجم و ترکیبی که زنان از این سرمایهها در اختیار دارند فرادستی یا فرودستی آنان در فضای اجتماعی نشان داده میشود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که سرمایهی اقتصادی زنان سیری منفی را سپری میکند، آنان درتولید و بازتولید سرمایهی نمادین با بحران ناباروری مواجهاند، سرمایهی اجتماعیشان نیز زخمخوردهی انواع کنترلهای اجتماعی و اشکال متفاوت خشونت است، تنها سرمایههای فرهنگی زنان است که در سطحی محدود ومنحصر روندی پویا را در دو سوی افقی و عمودی نشان میدهد.
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
از نیمۀ دوم قرن بیستم توجه به ماهیت اجتماعی زبان، بهعنوان مادۀ سازندۀ ادبیات، منجر به همپوشانی بخشی از دستاوردهای حوزهی تحلیل گفتمان و نقد جامعهشناختی شد. در همین راستا، پییر زیما دو فرضیه را مطرح کرد: نخست این که واحدهای زبانی (واژه، معنا، نحو) به دلیل ماهیت اجتماعی خود، میتوانند منجر به بروز اختلافات اجتماعی، سیاسی و عقیدتی شوند. دوم اینکه گفتمان ادبی، در سطوح زبانی خود (واژه، معنا و نحو) میتواند به مسائل و مشکلات اجتماعی و تاریخی زمان خود واکنش نشان دهد. جستار پیشرو میکوشد با تکیه بر نظریات زیما، ضمن تایید این دو فرضیه، به تحلیل گفتمان ادبی و سازوکار معنا و نحو روایی در رمان دل فولاد از منیرو روانیپور بپردازد. هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چگونه گفتمان اجتماعی خارج از اثر در گفتمان ادبی آن ورود کرده و معنا و نحو روایی آن را تحت تأثیر قرار داده است؟ نتایج نشان دادند که گفتمان اجتماعی حاکم سعی در القای دوقطبی معنایی و متعاقبا نحو روایی خود در گفتمان ادبی دارد که در نهایت منجر به خلق ضدگفتمان اجتماعی شده است.
دوره ۱۵، شماره ۶۲ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
تحلیل مضامین و شیوههای تبیین تقابلهای دوگانه در متون ادبی، یکی از روشهای نقد در رویکرد ساختارگرایانه است؛ و برخی معانی پنهان متن را آشکار یا تفسیر میکند. در این مقاله به بررسی تطبیقی تقابلهای جنسیتی در دو رمان دهه شصت شمسی (باغ بلور و دل فولاد) با دو رمان دهه هشتاد شمسی (نگران نباش و کافهپیانو) پرداخته شده است. سطح بررسی تقابلها، دو عنصر بنیادین روایت؛ یعنی رویداد و شخصیتپردازی است. از تحلیل کلی تقابلهایی که در پس نگاه جنسیتی متون مورد مطالعه وجود دارد، برمیآید: ۱-در رمانهای دهۀ شصت، دوگانههای سنت/تجدد؛ تقید/آزادی؛ پاکدامنی/روسپیگری؛ و افسردگی/سرزندگی مشترک هستند؛ ۲-در رمانهای دهه هشتاد، تقابلهای امروز/گذشته؛ تجرد/تأهل؛ واقعگرایی/آرمانگرایی؛ جنسیت روانی/ جنسیت فیزیولوژیک نسبت به تقابلهای دو رمان دهه شصت متفاوت است و البته دوگانههایی مانند تقید/آزادی؛ سنت/تجدد؛ و سرزندگی/افسردگی در رمانهای دو دهه مشترک است.