جستجو در مقالات منتشر شده


۱۷ نتیجه برای دستور زبان


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مهارت نوشتن یکی از مهارت­های دشوار در یادگیری هر زبانی است. زبان­ آموز باید کلمات مناسب را انتخاب کرده و آن­ها را در چارچوبی درست قرار دهد. گاهی این دشواری به سبب کثرت قواعد زبان عربی و پیچیدگی آن برای عربی­آموزان فارسی­ زبان دو­چندان می­شود. از طرفی، در مهارت نوشتن، هدف یادگیری همه قواعد زبان نیست، بلکه دستورزبان باید در خدمت محتوا باشد. بنابراین انتخاب قواعدِ ضروری و اولویت­بندی آموزش این قواعد در پیشبرد یادگیری آسانتر و سریعتر نگارش عربیِ توسط زبان­آموزان حائز اهمیت است. در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی -تحلیلی و با استفاده از پرسشنامه به سطح­بندی دستور زبان عربی پرداختیم تا به تسهیل و تسریع فرآیند آموزش و یادگیری مهارت نوشتن به زبان عربی توسط دانشجویان کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی  کمک نماییم. برای رسیدن به این هدف، پرسشنامه­ ای محقق­ ساخته را بین ۱۶ استاد و متخصص زبان عربی توزیع کردیم تا اولویت‌های دستور زبان عربی را در سه سطح مبتدی، میانی ​​و پیشرفته مشخص نمایند. براساس نظرات متخصصان، مؤلفه ­های ترتیب سازه و ادوات استفهام برای تدریس در سطح مبتدی، مؤلفه­ های اسم موصول و ساخت سببی و نظام حالت برای سطح میانی، و دو مؤلفه وجه فعل و نمود برای سطح پیشرفته سطح­بندی شدند. همچنین نتایج نشان داد که اکثر متخصصان بر رعایت اولویت ارائه قواعد مشابه در مراحل اولیه آموزش تاکید دارند و به تبع تدریس موارد مختص زبان عربی و نیز قواعد متفاوت بین زبان فارسی و عربی را برای سطوح بالاتر مناسب می­دانند. 


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

چکیده
نویسندگان مقاله ی حاضر پس از بررسی مساله ی زمان در افعال فارسی ، به بازنگری کارکرد افعال معین و افعال وجهی  می پردازند و با طرح و نقد اقوال نویسندگان دستور زبان در این باره ، تمایز این دو نوع فعل را رد و شباهت های آنها را در زبان بیان می کنند و نشان می دهند که افعال وجهی و معین کارکرد همسانی دارند ؛  سپس با معرفی فعل "خواست" به عنوان فعل معین ( و نه فعل وجهی ) در افعالی نظیر " خواست برود و می خواست برود و ... " ، وجود زمان «آینده در گذشته» را در زبان فارسی مطرح می سازند و آن را با زمانی به همین نام در زبان انگلیسی مورد مقایسه قرار می دهند . نویسندگان اعتقاد دارند که زمان " آینده در گذشته " تنها یک زمان نیست بلکه در ترکیب با زمانهای دیگر نیز می تواند زمانهای جدیدی را در زیر مجموعه ی خود به وجود آورد .
 
داوود عمارتی‌مقدم،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

این مقاله در پی ارائه تصویری از سیر تحول صناعات بدیعی در سنت بلاغی غرب در عصرکلاسیک (قرن چهارم ق. م تا قرن چهارم م.) است. برای این منظور، رده بندی های متفاوت صناعات بدیعی در دو حوزه فن خطابه و دستور زبان -که تا پیش از رنسانس اساس پژوهش های زبانی و سبک شناختی بود- بررسی شده است. در بخش نخست که به فن خطابه اختصاص دارد، جایگاه صناعات بدیعی و رده بندی آن در آثار خطیبان یونان و روم باستان بحث شده است. در بخش دوم، پس از اشاره به برخی هم پوشی های فن خطابه و دستور زبان، صناعات بدیعی از دیدگاه دستوریان عصر کلاسیک بررسی و به تفاوت های رده بندی و کارکرد صناعات در این دو حوزه پرداخته شده است.

دوره ۲، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۸۳ )
چکیده

با وجود گذشت بیش از هزار سال از عمر ادبیات مکتوب زبان فارسی، توجه به وحدت
رسم الخط و یکدستی کاربرد قواعد ویرایشی و نگارشی ، جدید است . این رویکرد نو ناشی از
گسترش آموزش همگانی و افزایش شمار کتابهای چاپی است . یکدست نبودن رسم الخط حاکی
از کم توجهی به وضع قواعد دستور زبان فارسی است . از علتهای مهم این کم توجهی این است
که اهل هر زبان از هنگام فراگیری زبان مادری، قواعد و ضوابط زبان را به صورت طبیعی
می آموز ند. از این رو همان گونه که قوانین و مقررات اجتماعی، ناظر بر تحولات و تنظیم و
هماهنگی امور و جلوگیری از ناهنجاریهای اجتماعی است، دستور زبان نیز با عنایت به سیر
تحولات و توسعه متناسب آن با نیازهای جدید در قالب قواعد و قراردادهای وضع شده به تنظیم
روابط زبانی و رعایت هنجارها پرداخته از بروز آشفتگی در زبان جلوگیری می کند.
شناسه یا ضمایر متصل فاعلی از مباحث قابل توجه دستور زبان فارسی است که از نظر
دستوری و بویژه مباحث مربوط به آیین نگارش کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . از
این رو در این مجال کوتاه با هدف کوشش در راه رسیدن به روشی واحد به بررسی مختصر
تاریخ دستور زبان و سیر نگارش خط فارسی به جایگاه دستوری و نگارشی آن در زبان فارسی پرداخته شد و با بررسی پیشینه اجمالی موضوع، دیدگاه های گوناگون در این باره، مقایسه و
تحلیل شد.

دوره ۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی مقابله‌ای کاربردی تفاو‌تها و شباهتهای نظام وجه امری فعل در زبان‌ فارسی و معادل آن با مقوله‌ امر در زبان عربی از جنبه‌های ساختار، معنا وکاربرد است. این بررسی بر پایه نظریه میانه زبانشناسی است و با به‌کارگیری روش توصیفی- تحلیلی به پیش‌بینی دشواریها و مشکلات و خطاهای عربی‌آموزان فارسی‌زبان در یادگیری مقوله امر در زبان عربی می­پردازد که خود بهبود فرایند یادگیری را به‌دنبال دارد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که وجه امری زبان عربی از لحاظ ساختار، معنا و کاربرد تنوع بیشتری نسبت به زبان فارسی دارد. هم‌چنین مقوله وجهیت الزامی در مبحث امر عربی در اسم فعل امر، مصدر جانشین امر و فعل امری که دارای نون تأکید است بسیار مشهود است در حالی که زبان فارسی فاقد این ویژگی است و برای وجهیت الزامی از قید بهره می‌گیرد. در امر عربی برخلاف فارسی محدوده‌ درخواست امر کننده مشخص است؛ به همین علت زبان‌آموز در به‌کارگیری چنین مقوله‌های امری دچار سردرگمی خواهد شد.

دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

«ضمایر شخصی» یکی از مباحث مهم دستوری زبان فارسی است که بیشتر دستورنویسان و زبان‌شناسان در آثار خود به آن پرداخته‌اند و تعاریفی کمابیش مشابه از آن ارائه کرده‏اند. ضمیرهای شخصی در زبان فارسی دری و بیشتر متون به‌جا‌مانده از آن، یکسان به کار رفته‏اند؛ اما با توجه به وجود برخی اختصاصات زبانی در برخی متون کهن که حاصل تعلق آن‌ها به دوره­ها و حوزه­های جغرافیایی و گونه‎های متفاوت زبانی ‏است، ممکن است ضمایر شخصی نیز تا حدودی در آن‌ها به شکلی متمایز به کار رفته باشد. هدف از این نوشتار، نشان دادن چگونگی صورت‎ها و کاربردهای مختلف ضمایر شخصی در طبقات‌الصوفیه، منشأ هر‌یک از آن‌ها و میزان همگونی و ناهمگونی طبقات با دیگر متون کهن است. ضمیرهای شخصی در این متن بیشتر به صورت مشترک با دیگر متون و در برخی موارد به صورتی متفاوت با آن‌ها به کار رفته‌اند. در این مقاله کاربرد خاصی از ضمایر شخصی در طبقات و گویش کهن هرات را مورد توجه قرار دادیم و از آن به‌عنوان «شبه‌شناسه» یاد کردیم. بیشتر کاربردهای خاص ضمیرهای شخصی، به‌ویژه ضمایر شبه‌شناسه در گونه زبانی هرات و متن طبقات، متأثر از فارسی میانه است. این نوشتار از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه جمع‏‏آوری اطلاعات، کتابخانه‏ای است که پس از خوانش دقیق متن طبقات‌الصوفیه، به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است.

دوره ۶، شماره ۲۵ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده

شیوه مرسوم ساخت واژگان ترکیبی در زبان فارسی، ترکیب‌سازی از پایه واژه‌ها یا تکواژه‌های آزاد فعلی یا غیر فعلی است. تمام مقوله‌های هفتگانه زبان فارسی ظرفیت ترکیب‌سازی فراوانی دارند. درباره ترکیب‌سازی برخی از مقوله‌های زبان فارسی همانند فعل و اسم و صفت تاکنون مطالب فراوانی نوشته شده ؛ اما درباره دیگر مقوله‌ها تحقیقات کمتری صورت گرفته است. بررسی واژه‌هایی که از ترکیب ضمیر، حرف، شبه‌جمله به دست آمده است ضمن برخورداری از اهمیت تحقیق، امکان ترکیب‌سازی این مقوله‌های زبان را نیز آشکار می‌سازد. این مقاله بر آن است که از میان ضمایر زبان فارسی به اهمیت و ظرفیت ترکیب‌سازی ضمایر  اشاره در زبان فارسی بپردازد و با توصیف نمونه‌هایی از نثر فارسی امروز، نوع و نقش آنها را تبیین کند.
 
 

دوره ۷، شماره ۲۹ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده

این مقاله بحثی است درباره مقوله زبانی قید با توجه به آرای برخی دستوریان. بدین منظور نخست تعاریف گوناگون در باب قید ارائه، و سپس جامعترین آن آورده شده است؛ آن گاه تفاوت قید و متمم قیدی مورد بررسی قرار گرفته، جایگاه ظهور آن با توجه به ظرفیت افعال نشان داده شده است. پس از بررسی ساختمان قید، اختلاف آرای دستورنویسان درباره حرف ربط یا پیوند بودن برخی از عناصر زبانی از قبیل «در صورتی که، از آنجایی که، اگر و...» مورد بررسی قرار گرفته و با ارائه دلایلی حرف ربط بودن این عناصر رد شده است.
 
 

دوره ۸، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

آسیب زبانی یکی از مشخصه­های اصلی کودکان مبتلا به ­اُتیسم است، با این­ حال در پژوهش­های مربوط به اُتیسم، ویژگی­های زبانی، به­ویژه دستوری این کودکان به صورت جامع بررسی نشده است و اطلاعات اندکی از نیمرخ زبانی افراد فارسی­زبان مبتلا به ­اُتیسم وجود دارد و به علت ناهمگونی موجود در اُتیسم نیز، لازم است بررسی­های گسترده­ای دربارۀ ویژگی­های زبانی این کودکان در زبان­های مختلف انجام گیرد. هدف این مطالعه بررسی ویژگی­های دستوری در کودکان فارسی­زبان مبتلا به اُتیسم و آشکار ساختن تفاوت­های دستور بیانی آن­ها از کودکان طبیعی همتای سنی و همتای زبانی است. در این مطالعۀ ۱۰ کودک ( ۶-۹ ساله) مبتلا به ­اُتیسم با عملکرد بالا و ۲۰ کودک طبیعی (۱۰ کودک همتای سنی و ۱۰ کودک همتای زبانی) شرکت داشتند. برای تشخیص کودکان اُتیسم با عملکرد بالا از آزمون گارز و آزمون غربالگری اُتیسم استفاده گردید. بعد از اجرای آزمون بیان دستوری، پاسخ‌های آن‌ها ثبت و تحلیل شد. نتایج به­دست آمده نشان داد در ساختارهای مربوط به جملات شرطی، تعجبی، ضمایر اشاره، کسرۀ اضافه و ساخت سببی، بین دو گروه مبتلا به اُتیسم و همتای سنی تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۵/۰<P) و در ساخت­های مربوط به جملات پرسشی دارای پرسش­واژه و جملات پرسشی بله/خیر، بند موصولی متممی، ضمایر متصل، منفصل، تقابلی، و نیز حرف اضافه بین دو گروه مبتلا به اُتیسم و همتای سنی و زبانی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰ P<). بنابراین تولیدساخت­های پرسشی، موصولی و ضمایر از مشکلات زبانی مهم در این کودکان است که باید افزون­بر تشخیص، در درمان نیز مورد توجه جدی قرار گیرد.

دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

کلود ژرمن و یوان نِتِن در سال  ۱۹۹۷ در کانادا، با تکیه بر علوم اعصاب و نظریۀ عصب­شناسی زبان و نظریۀ عصب زبان‌شناسی در دوزبانگی میشل پارادی، روش نوینی در حوزۀ یاددهی/ یادگیری زبان خارجی با نام رویکرد عصب زبان­شناختی ابداع کردند. این روش پس از کسب موفقیت در کانادا از سال ۲۰۱۱ تاکنون در کشور­های دیگر نظیر چین، ژاپن، اسپانیا و فرانسه کاربرد یافت. بر اساس این رویکرد، یادگیری قواعد دستوری در ابتدای یادگیری سبب کندی و یا اختلال در مهارت بیان ­شفاهی می­شود. از این رو، در این رویکرد اولویت اصلی کسب مهارت بیان­ شفاهی در زبان­آموزان بدون فراگیری قواعد دستوری است. در این مقاله ـ که مبتنی بر روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است ـ ضمن معرفی رویکرد مذکور در پی پاسخ به این پرسش­ هستیم: چگونه مهارت بیان ­شفاهی بدون فراگیری دانش صریح (قواعد دستوری) در این رویکرد شکل می­گیرد؟
برای یافتن پاسخ به این پرسش، فرایند یادگیری زبان خارجی طبق رویکرد مذکور بررسی می­شود. پرسش دیگر این تحقیق این است که رویکرد عصب زبان‌شناختی زبان تا چه اندازه می­تواند در کسب مهارت بیان ­شفاهی در زبان فرانسه نزد زبان­آموزان ایرانی مؤثر باشد؟ برای یافتن پاسخ، یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش انتخاب شد. مطالعۀ تجربی ـ مقایسه­ای (تحلیل کمی) و نظرسنجی ( تحلیل کیفی) انجام گرفت. بر اساس نتایج این تحقیق، زبان­آموزانی که با رویکرد مذکور زبان فرانسه را یاد گرفته­اند، نتایج بهتری از نظر میزان دقت در بیان ­شفاهی کسب می­کنند، حین مکالمه اشتباهات زبانی کمتری  را مرتکب می­شوند و خود­تصحیحی نیز در میان این زبان­آموزان بسیار زیاد است.
 

 

دوره ۱۱، شماره ۴۴ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

در این مقاله، که درباره نقشهای فعل در روایت است، ابتدا اهمیت فعل از نگاه صاحبنظران روایت، مطرح، و سپس ضمن پرداختن به مفاهیم بنیادی این موضوع، طبقه­بندیهای تازه در زمینه فعل­شناسی از زاویه روایت­پژوهی معرفی شده است.
   شگردهای فعل و نقش دوگانه آن نیز، هم در ساحت نحوی و هم در ساحت روایتی، مورد توجه بوده است.
     در این بررسی سعی شده است تا با استفاده از نظریه­های روایت­شناسانه، نقش فعل در مفاهیمی مانند پی­رفت، کنش، توصیف، نمایش، کانونی­سازی و دگردیسیهای نحوی به شیوه­ای روشن بیان شود و در نهایت، تأثیرگذاری افعال در ایجاد نوعی طبقه­بندی گونه­های داستانی و پرداخت سبک­شناسانه رمانها مورد ارزیابی قرارگیرد.
   در بخش روانشناسی با ارائه برخی آزمونها و طرح جملات همپایه و ناهمپایه، اهمیت فعل در خوانش و حفظ و درک مضامین متن روایی، مطمح نظر واقع می­شود. در ساخت نحوی، اقسام فعل معرفی، و در جلوه­های ویژه­ای همچون حذف، تکرار و تراکم فعل، تأثیر این شگردها در عناصر مهم داستانی مثل پیرنگ، شخصیت و زمان داستان برجسته  می­شود.    علاوه بر این، معناشناسی فعل در روایت نیز قابل طرح است که در طی آن، پژوهنده تلاش می‌کند؛ ظرافتها و ظرفیتهای فعل در ساختن متنهای شاخص ادبی را نمایش دهد.

 

دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

یکی از نوآورانه­ترین ابزارهای محققان برای بهبود آموزش و ارزشیابی به­خصوص درمورد آموزش­های سرنوشت­ساز که حاصل  اتحاد روان­شناسی شناختی و سنجش آموزشی است استفاده از رویکردهای تشخیصی شناختی است، اما متأسفانه این رویکردها مورد توجه و استفادۀ اندک پژوهشگران حیطۀ آموزش و ارزشیابی زبان، به­خصوص دستور زبان، در ایران قرار گرفته­ است. از مسائل اساسی در جریان سنجش تشخیصی شناختی، تعیین مهارت‌ها و ریزمهارت‌های شناختی لازم برای پاسخ به پرسش­ها و همچنین، انتخاب مدلی بهینه است. اهداف اصلی پژوهش کیفی و کمی حاضر تعیین این مهارت‌های شناختی از طریق تدوین ماتریس کیو، تعیین مدل بهینۀ تشخیصی شناختی (CDM) برای آزمون دستور زبان کنکور کارشناسی ارشد مجموعۀ زبان انگلیسی و درنهایت، شناسایی نقاط قوت و ضعف آزمودنی­هاست که ۵۰۰۰ نفر از شرکت­کنندگان سال ۱۳۹۶ بودند. یافته­های حاصل از بررسی ادبیات موجود، ارزیابی متخصصان و پروتکل­های تفکر با صدای بلند در فاز تدوین ماتریس کیو نشان می­دهد، هر کدام از پرسش­های آزمون دستور زبان به بررسی دو تا چهار مهارت از شش خرده­مهارت تصریف زمان فعل، کاربرد فعل صحیح، کاربرد عبارات اصطلاحی، کاربرد تعدیل­کننده­ها، توافق و کاربرد حروف اضافه می­پردازند. بررسی مدل­های   DINA, DINO , G-DINA از میان مدل­های تشخیصی شناختی موجود نشان داد که مدل G-DINA با داده­ها برازش مطلوب­تری دارد و درنتیجه، تحلیل­های تکمیلی بر روی عملکردهای این مدل انجام شد. درنهایت، با توجه به تحلیل عملکرد آزمون­دهندگان مسلط و غیرمسلط، کاربردها و پیشنهاداتی برای آموزش و سنجش زبان برای آزمون‌های سرنوشت­ساز همچون کنکور کارشناسی ارشد و همچنین، پژوهش‌های مشابه ارائه شده است.

دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده

اهداف: تاکنون معماری ایرانی از جنبه‌های تاریخی، فلسفی، شکلی و فضایی موردمطالعه قرارگرفته است. دستور زبان شکل ابزاری تحلیلی برای مطالعه سبک‌ها و تاریخ معماری است که توانایی ارائه یک‌زبان مشترک و چهارچوب مفهومی، شکلی منسجم و یکپارچه برای بررسی تفاوت‌های جغرافیایی و تحولات زمانی معماری ایرانی دارد. در این پژوهش گام نخست برای تدوین این دستور زبان مشترک معماری ایرانی، با تدوین یک دستور زبان شکل اختصاصی مربوط به خانه‌های سنتی کاشان، برداشته‌شده است.
روش ها: از صد خانه میراثی شناسایی شده، تعداد ۱۹ نمونه به روش نمونه‌گیری اتفاقی/قضاوتی انتخاب‌شده‌اند. با تحلیل شکلی و فضایی نمونه‌ها، قواعدی حداقلی برای تولید ساختارهای شکلی و فضایی ارائه‌شده است.
یافته‌ها: دستور زبان ارائه‌شده در ۴ مرحله، ساختار شکلی و روابط فضایی میان اشکال را تولید می‌کند.  دامنه معتبر متغیرها و بیان جبری ارائه‌شده است.  هم‌چنین به کمک دستور زبان، فضاهای موجود در نمونه‌ها گونه شناسی شده‌اند. در خانه‌های کاشان مهم‌ترین فضاها، فضاهایی با عرض ۵ پیمون، بر اساس ساختار شکلی به ۸ گونه شکلی قابل افراز هستند. ازنظر روابط فضایی میان اجزا نیز می‌توان ۶ گونه‌ی مشخص از روابط میان اجزای داخلی هر یک از ساختارهای شکلی پیشین شناسایی کرد که در بخش یافته‌ها شرح داده‌شده‌اند.
نتیجه‌گیری: دستور زبان ارائه‌شده می‌تواند ساختار منسجمی برای مطالعه‌ی معماری ایرانی باشد. همچنین می‌تواند به‌عنوان ابزاری مناسب برای مطالعه‌ی گونه شناسی های شکلی مورداستفاده قرار گیرد. امکان مقایسه و همچنین ارتباط میان گونه‌های مختلف شکلی را فراهم و مطالعات را انسجام بخشد. 

دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

حافظه فعال به عنوان یک سیستم شناختی و یکی از عوامل مؤثر در تفاوت­های فردی در یادگیری زبان دوم مورد توجه پژوهشگران قرار­دارد. شناخت دقیق از میزان تأثیرگذاری ظرفیت حافظه فعال بر مؤلفه­ها و مهارت­های زبانی اطلاعات مفیدی در اختیار کسانی­که با آموزش زبان سر­و­کار دارند، قرار­می­دهد (Baddeley, ۲۰۱۵). به­منظور بررسی ارتباط بین ظرفیت دو مؤلفه از مؤلفه­ های حافظه فعال(به عنوان یکی از عوامل تفاوت­های فردی در یادگیری) و یادگیری واژگان و دستور­زبان انگلیسی(به عنوان مؤلفه­ های اساسـی در یـادگیری زبـان) و همچنین بررسی تأثیر روش آموزشی به عنوان متغیری تأثیرگذار، ۷۴ زبان ­آموز دختر در رده سنی کودکان (۱۲-۹ سال) و در سطح زبانی مبتدی با روش نمونه­ گیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند. برای تعیین ظرفیت حلقه واجی از آزمون تکرار ناکلمه و یادآوری مستقیم ارقام و برای تعیین ظرفیت مؤلفه اجرایی مرکزی از ­آزمون یادآوری شمارش و یادآوری معکوس ارقام استفاده شد. بر اساس میانگین نمرات این ­آزمون­ها، زبان­آموزان به دو گروه همگن تقسیم شدند. گروه اول تحت روش آموزش استقرایی و گروه دوم تحت آموزش به روش قیاسی قرار گرفت. تحلیل آماری داده­ها با استفاده از رگرسیون خطی و تی­ استیودنت دو­نمونه مستقل انجام شد­. نتایج نشان داد که ظرفیت مؤلفه حلقه واجی و مؤلفه اجرایی مرکزی در هر دو روش ­آموزشی بر یادگیری واژگان و دستور­زبان انگلیسی تأثیر معناداری دارند، اما روش تدریس قیاسی بر میزان یادگیری دستور­زبان به­ طور معناداری بهتر از روش استقرایی عمل می­کند.

دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

امروزه ساختار زبان مطبوعات عربی دچار آسیب­هایی شده­ است که لازم است برای آنها چاره­اندیشی شود. این اشکالات عمدتاً ناشی از عدم توجه کافی به قواعد دستور زبان است. پاره­ای اشکالات تلفظی و بیانی نیز وجود دارد که باعث می­شود الگوهای زبانی غیرمعیار در زبان مطبوعات رخنه پیدا کند. بنابراین لازم است این الگوها شناخته شده و با الگوهای زبان معیار جایگزین گردد. از آنجا که زبان عربی دارای گونه‌های مختلف زبانی و لهجه‌های متنوع است، این زبان معیار است که می­تواند انسجام و یکپارچگی را میان آنها حفظ کند. ترویج و تقویت الگوهای زبانی معیار، کار اصلی ادیبان، ویراستاران، روزنامه‌نگاران و همه افرادی است که به صورت حرفه­ای از زبان استفاده می­کنند. بدیهی است آنچه بر زبان این افراد می­آید، معمولاً به صورت معیار تلقی می­شود و در سایر مراکز تعلیمی و تربیتی و رسانه‌ها گسترش می­یابد. هم‌اکنون زبان مطبوعات عربی دچار کاستی­ها و آسیب‌هایی است که کالبد زبان را تحت تأثیر قرار داده­ است. اصحاب رسانه باید بکوشند همراه با تحولات گسترده اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، سیل واژگان مهاجم بیگانه، سرعت روزافزون نوآوری­ها و ورود دستاوردهای جدید، ظرفیت‌های زبان عربی را غنی ساخته و از تمامی امکانات آن بهره­مند گردند و زمینه‌های رشد و بالندگی زبان مطبوعات را فراهم آورند.

دوره ۱۴، شماره ۵۵ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

این مقاله با به‌کار داشت تعریفهای پایه‌ای و بازنمایی و نمود و نقد آرای دستورنویسان و دستور دانان به طرح اندیشه‌ای نو و تازه در این زمینه ساختمان فعل می‌پردازد و آن را با نگاهی جدید توصیف و مطالعه، و با این روش آموزش ساختمان فعل زبان فارسی را نیز آسان می‌کند.
 

دوره ۲۱، شماره ۸۳ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده

بنابر تقسیم‌بندی زبانشناسان، زبان فارسی و استونیایی از دو خانواده زبانی متفاوتند؛ اما در این دو زبان ساختها و عناصر متناظر و مشابه بسیاری هست؛ از جمله دو ساخت کهنگرای «دارندگی» و «خوشایندی» در زبان فارسی که در ساختار نحوی و صرفی مشابهت زیادی دارد با دو ساخت متناظر که امروزه در زبان استونیایی به کار می‌رود. این مقاله پس از توضیح مختصری در باره اجزای سازنده آنها به بررسی و تحلیل تطبیقی این دو ساخت در فارسی و استونیایی می‌پردازد:
ا- ساخت بیان دارندگی، ساختی که دلالت می‌کند بر اینکه کسی دارنده چیزی است یا چیزی متعلق به کسی است؛ مانند «مرا کتابی است.» در فارسی و معادل آن در زبان استونیایی، مانند
Mul On vend.
I-adess be:۳sg a brother
on me Is a brother
مرا است برادری
۲- ساخت بیان خوشایندی، ساختی که حاکی است از اینکه کسی، چیزی را دوست دارد یا چیزی خوشایند کسی است؛ مانند «مرا این کتاب خوش آید.» در فارسی و معادل آن در زبان استونیایی؛ مانند
Mulle meeldib see   raamat.
I-allative be pleasant:۳sg this  book
on(for) me is pleasant this  book
مرا خوش آید این کتاب
نتیجه پژوهش اولا تقویت‌کننده نظر زبانشناسانی است که معتقد به خانواده زبانهای هند و اورالیک هستند. ثانیا بیانگر این پیشفرض است که دو زبان فارسی و استونیایی از ارتباط یا پیوند بسیار دوری برخوردارند که پژوهشهای مقابله‌ای دیگر می‌تواند نفی یا اثبات آن را معین کند.

 

صفحه ۱ از ۱