جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای داستان فارسی


دوره ۵، شماره ۱۹ - ( ۳-۱۳۸۷ )
چکیده

چکیده
دیری نیست پژوهشگران دریافته‌اند که پیوند هنر و روان هنرمند، دو سویه است و می‌توان از رمزگشایی اثر هنری به کالبد و درون هنرمند راه یافت.
این گزارش‌می‌کوشد دریابد چگونه روان نویسنده به دیدگاه او و سپس نگاشتن یک تصویر می‌انجامد و چگونه هر تصویر گزینش شده، آشکار کننده گوشه‌ای از درون پر راز و ماز نویسنده می‌تواند باشد و آیا می‌توان گستره ادب را از روان هنرمند دور دانست.
داستانهای بیژن نجدی - نویسنده معاصر- که تصویرهای ناب او زیباست با این پندار مورد کند و کاو قرارمی‌گیرد: نجدی چگونه رخدادها را می‌بیند و چه‌چیز در درون او سبب می‌شود تصاویر، این‌گونه بازتاب یابد؟
روش کار، گردآوری و کندوکاو اطلاعات است. داده‌ها در پنج شاخه پایه‌ای، جستار را پوشش می‌دهد و آن پنج شاخه عبارت است از: تخیل و تصویر، نماد و کهن الگو، تصاویرسیاه، همذات پنداری با اشیا، نگاه کودکانه در ترسیم تصاویر و در پایان دستاورد گزارش پیش داشته می‌گردد.
 

 
فرزام حقیقی،
دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

تاریخ ادبیات داستانی ایران نوشتۀ حسن میرعابدینی در اصل حاصل پژوهش ایشان در چارچوب طرح تطور مضامین ادبیات داستانی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده و پیش‌تر انتشارات این نهاد، ویرایش دیگری از آن را در دو جلد، در سال‌های (۱۳۸۷ و ۱۳۹۱) منتشر کرده بود. پس از مدتی، انتشارات سخن ویرایش تازۀ این کتاب را با تغییراتی چشم‌گیر، در یک جلد و این بار با ویرایش احمد سمیعی(گیلانی) روانۀ بازار نشر کرده است. این کتاب شکل‌گیری و تکوین جریان‌های گوناگون داستان فارسی را از آغاز تا ۱۳۳۲ش بررسی کرده است. این بررسی به مباحث کمتر دیده‌شده همچون تأثیر سفرنامه‌ها و قصه‌های عامیانه در شکل‌گیری داستان فارسی، دیباچۀ نخستین رمان‌های فارسی، رمان‌های دینی، داستان‌های پلیسی و جنایی و... پرداخته و به تبع آن آثار و نویسندگان دیده‌نشده‌ای را معرفی کرده است. ما در این‌جا به اجمال ساختار، شیوۀ تحلیل، نوآوری‌ها، ارتباط این اثر با پژوهش‌های پیشین و پژوهش‌های آتی و ... را بررسی می‌کنیم.
نرجس السادات سنگی، محمدجواد مهدوی، سمیرا بامشکی،
دوره ۱۰، شماره ۴۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

خلق «شخصیت نافرمان» خصیصه­ای است که در اکثر فراداستان­های ایرانی به‌وضوح دیده می‌شود و از ویژگی­های غالب فراداستان فارسی است. موضوع این پژوهش بررسی ارتباط میان غلبه این ویژگی در فراداستان فارسی ـ با توجه به پراکندگی ویژگی­های فراداستان در آثار خارجی ـ با گفتمان و نوع ساختار قدرت در جامعۀ ایران است. در ایران حدود سال­های پیش از انقلاب ۱۳۵۷، چند گروه و اندیشه سیاسی وجود داشت؛ اما پس از انقلاب و بعد از غیریت­سازی برای هویت­یابی، فضای استعاری گفتمان انقلاب اسلامی به‌‏تدریج محدود شد و از میان گروه­های سیاسی مختلف فقط گفتمان بنیاد­گرای ‏اسلامی هژمونیک شد. این گفتمان دال­هایی همچون قداست سنت­ها، مالکیت، خانواده و نگرش­های پدرسالارانه دارد. تأثیر این وضعیت در فراداستان فارسی دیده می­شود که در این مقاله با استفاده از آرای بوردیو به بررسی آن خواهیم پرداخت. با نظر به آرای بوردیو می­توان وضعیت سیاسی کشور را «موقعیت» درنظر گرفت و شخصیت نافرمان را «کنش». طی بررسی کنش، ویژگی­هایی رخ نمود که بوردیو آن‌ها را «منش» می­نامد و بر این باور است که منش­ها با موقعیت­ها ارتباط دارند. در این مقاله، چند منش را در شخصیت نافرمان به‌مثابه کنش یافته­ایم که با موقعیت در ارتباط‌اند. این منش‌ها عبارت‌اند از: تأکید بر فردگرایی و اعلام حضور، مطالبه کردن صدا و اعتراض به راوی به‌عنوان قدرت تام‏.


دوره ۱۳، شماره ۵۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

در این مقاله براساس خوانش پساساختارگرایانه به تجزیه و تحلیل رمان شوهر آهو خانم اثر علی محمد افغانی پرداخته شده است. و اینکه هریک از عناصر داستانی اصلی، نماد و نماینده کدام گفتمان حاکم در داستان هستند. این رمان بشدت تحت تأثیر گفتمان مردم‌سالار قرار دارد و زن آرمانی داستان، فاقد وجهه اجتماعی فعال و پویاست و به همین دلیل ایدئولوژی مسلط بر رمان، تجاوز و تخطی نیروهای نوگرا را مطلقا برنمی‌تابد؛ بنابراین فرد خاطی را سرکوب می‌کند و از وی شخصیتی لاابالی، افسونگر و در نهایت، عنصری ضد اجتماعی می‌سازد و جایگاه وی را تا سطح کنشگر «ضد قهرمان» تنزل می‌دهد.

صفحه ۱ از ۱