جستجو در مقالات منتشر شده


۱۲ نتیجه برای خیام


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

«اندیشه خیامی» حضور شگفت‌انگیزی در شعر دنیای امروز دارد؛ همین امر وی را شاعری پرآوازه و جهانی کرده است. دید‌گاه ویژه خیام به مرگ و زندگی در شعر شاعران امروزی فارسی‌زبان و عرب‌زبان انعکاس درخوری یافته است. شاید نابسامانی و آشفتگی دنیای معاصر و جریان‌های فکری و فلسفی حاکم بر ادبیات امروز، از عوامل اساسی این رویکرد به مرگ‌اندیشی خیامی باشد. صلاح عبدالصبور- شاعر معاصر دنیای عرب- و نادر نادرپور- شاعر دوران کنونی ادبیات فارسی- از جمله شاعرانی می‌باشند که به پدیدة‌ حاکم و ویران‌گر هستی یعنی مرگ پرداخته‌اند و سهم به‌سزایی از شعر خود را به این موضوع پرابهام و رمزآلود اختصاص داده‌اند. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر اندیشه خیامی و تبیین آن در شعر این دو شاعر می‌باشد. مقایسه شعر این دو نشان می‌دهد که هر دو شاعر از یک سرچشمه الهام گرفته‌اند و تحت‌تأثیر نگاه مرگ‌گریزانه خیامی بوده‌اند و آن را با معانی کهن تصوف ایرانی و فلسفه هستی‌گرایی (اگزیستانسیالیسم) امروزی در‌آمیخته‌اند.

دوره ۲، شماره ۷ - ( ۳-۱۳۸۴ )
چکیده

 خیام نیشابوری از اندیشمندان و سخنسرایان نامدار ایرانی است که با سروده هایی اندک، ولی پرمایه، آوازه جهانگیر یافته و نام خود را در همه زبانهای زنده دنیا در گسترده است.
درباره خیام، تاکنون نوشته‌های فراوان پدیدآمده‌است. امادرنگ اندیشمندانه او در راز و رمز هستی و پرسشهای حیرت‌آلود او در پیوند با وجود آدمی و آغاز و انجام او،توجه خیام پژوهان را آن قدر به سوی خود درکشیده‌است که آنها را به یکباره از بررسی‌زیبایی‌شناسانه رباعیات خیام بازداشته‌است. این بی‌توجهی تا آنجاست که بسیاری به اشتباه می‌پندارند، سروده‌های خیام از ارزشهای زیباییشناسی بی‌بهره یا از آن دید، کم مایه است.
در این جستار، کوشش‌شده تا پیوندهنری واژگان ‌و تصاویررباعیات‌خیام برای هماهنگی‌ صورت‌ و معنادرآنها بازنموده، وعناصرزیباییشناسی‌سروده‌های اودراین‌سه‌قسمت‌واکاوی‌شود:       الف. پیوند هنری واژگان          ب. تصویرسازی           ج. تأکید، تکرار


 

دوره ۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

اندیشه دربارۀ مرگ، ساختار هستی و راز آفرینش از مهم ترین موضوعات فلسفی هستند که گاه به قلمرو شعر و ادبیات نیز راه یافته اند. پل والری، شاعر فرانسوی قرن بیستم و حکیم عمر خیام نیشابوری، شاعر نام آور ایران در قرن پنجم هجری، باوجود تفاوت در دوره های تاریخی شان، دیدگاه های فلسفی و رویکرد همانندی به مسئلۀ مرگ و نظام هستی دارند. والری در شعر «گورستان دریایی» چشم اندازی دریایی را که نمادی از بیکرانگی روح انسانی است، توصیف می کند. شاعر هر چند شوکت جهان هستی و آفرینندۀ آن را می­ستاید اما از فنای روح انسانی، آزرده و پریشان است. خیام نیز در «رباعیات» خود، با اتخاذ موضع لاادری گری در بارۀ فلسفۀ هستی و مرگ، پرسش گری در راز کاینات را بیهوده می پندارد. در این مقاله، ضمن بررسی جهان اسطوره­ای والری و خیام، با بهره گیری از روش تحلیلی- مقایسه ای نشان خواهیم داد که آیا نگاه این دو شاعر نسبت به مفاهیم مرگ و نظام هستی حاصل هراس آن ها از مرگ است یا از دغدغه­ای هستی­شناختی سرچشمه می گیرد. همچنین، با رویکردی پدیدارشناختی دیدگاه های فلسفی آنان را نسبت به رازهای جهان آفرینش بررسی خواهیم کرد.  

دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

بیان مساله: مفهوم هنر عمومی شهری و ظهور آن در قلمرو همگانی از مهمترین عوامل تقویت و تسریع فرآیند و فعالیت­های شهر خلاق محسوب می­گردد. موسیقی خیابانی به عنوان هنر عمومی شهری، رویدادی اثرگذار در جوامع شهری می­باشد که سعی در بهبود سطح کیفی حیات اجتماعی، تقویت خاطرات جمعی، افزایش سطح سرزندگی و میزان پویایی شهری و نیل به توسعه شهری خلاق را دارد.
هدف: تلاش نگارندگان در این نوشتار، بازتعریف اهمیت و ارزش مهم رویداد هنرهای عمومی شهری در فضاهای شهری، شناسایی امکان­سنجی اجرای موسیقی خیابانی در محیط­های اجتماعی و آفرینش و توسعه فضاهای شهری مردم­گرا می­باشد که با ارزیابی تطبیقی محدوده­های مطالعاتی کریدور سبز شهرچایی و پیاده­راه خیام جنوبی شهر ارومیه به مطالعه آن پرداخته شده است.
روش:  در تحقیق حاضر با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی و با بهره­گیری از روش­های اسنادی-کتابخانه­ای، ابزار پرسشنامه و مصاحبه به گردآوری اطلاعات اقدام شده است. جامعه آماری و حجم نمونه متشکل از دو گروه متخصصین، اندیشمندان و اساتید دانشگاهی و اعضای فعال موسیقی خیابانی می­باشد که با احتساب روش نمونه­گیری طبقه­ای یا گروهی تعداد ۶۰ نمونه احتساب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل کمی نیز از روش­های کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی اسپیرمن، سوارا و کوکوسو بهره گرفته شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: طبق یافته­ها، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و محیطی و شاخص­های «امکان اجرای زنده موسیقی» و «کیفیت طراحی محیط» به ترتیب بیشترین و کمترین سطح اهمیت را کسب نموده­اند. همچنین محدوده کریدور سبز شهرچایی نسبت به پیاده­راه خیام جنوبی شهر ارومیه، شرایط مطلوب­تری را نسبت به اجرای هنرهای عمومی شهری (موسیقی خیابانی) به خود اختصاص داده است.  

دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

بیان مساله: هنر شهری، به عنوان رویدادی سیال درصدد کاهش تبعات ناشی از زندگی صنعتی و ایجاد رفتارهای مناسب اجتماعی و فرهنگی است. در فضای شهری انواع مختلف هنرها دیده می­شوند؛ که از این بین موسیقی کمتر مورد توجه واقع شده است؛ به­ گونه ­ای که صحنه ­ی کالبدی- فضایی شهر اصولا" جایگاهی مناسب برای اجرای موسیقی خیابانی ندارد. در این تحقیق بررسی خواهیم کرد که آیا علت کم توجهی به این هنر ناشی از کم اثر بودن آن در ارتقا کیفیت فضای شهری است یا اینکه علت را باید در عدم وجود زمینه مناسب جهت قدرت نمایی و نمایش آن جستجو کنیم؟
هدف: هدف پژوهش حاضر، توجه بر ایجاد حس تعلق مکان و سرزندگی به فضای شهری و تاثیر موسیقی خیابانی بر حضار در فضای شهری می­باشد.
روش: روش تحقیق در این مقاله به صورت پیمایشی بوده و با تهیه پرسش­نامه و انتخاب سه جامعه آماری متفاوت، تاثیر موسیقی خیابانی بر سرزندگی فضای شهری با انتخاب نمونه موردی (خیابان خیام ارومیه) بررسی می­گردد.
یافته ها و نتیجه­ گیری: با بررسی دیدگاه ­ها، مهم­ترین انتظار رهگذران و مشتریان از اجرای موسیقی خیابانی ایجاد سرزندگی و نشاط عنوان شده در حالی­که کسبه خیابان بیشتر از آن­که به شاد بودن فضای کسب و کار خود بیندیشند، به افزایش فروش خود اهمیت داده ­اند و این انتظار در نظر اساتید حفظ شان و جایگاه هنر موسیقی خیابانی، اصلاح دیدگاه از تکدی­ بینی به امری هنری، در کنار ایجاد راهی برای بهبود شرایط معیشت هنرمندان بوده است. لیکن با وجود این تفاوت انتظار، نظر هر سه گروه بر ارتباط و تاثیر موسیقی خیابانی بر سرزندگی فضای شهری بوده و لزوم تامین فضای مناسب به عنوان جزئی از فضای شهری جهت اجرای آن مورد انتظار همگان ذکر شده است. از طرف دیگر با توجه به عدم دسترسی افراد به اجرای زنده موسیقی در سایر نقاط شهری، تامین و مهیا نمودن امکان اجرای آن در سایر نقاط پرتراکم جهت سرزندگی آن فضا مورد انتظار رهگذران بوده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که، از نظر کسبه، رهگذران و اساتید موسیقی؛ بین موسیقی خیابانی و نقش آن بر فضای شهری رابطه معناداری وجود دارد و موسیقی به ­عنوان هنری خیابانی می­تواند تاثیر مناسبی در سرزندگی فضای شهری و ارتقا حس تعلق مکان بر رهگذران و از طرفی ایجاد فضای شورانگیز و رونق کسب و کار و افزایش میل پیاده­ روی در افراد داشته باشد؛ به­ طوری­که در بسیاری مواقع، انگیزه حضور مجدد رهگذران در آن مکان، از طریق خاطره ­انگیزی و درک غنای حسی مکان می­باشد.

دوره ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

پدیده استعاره و ویژگی های فرهنگی آن یکی از مشکلات اساسی فراروی نظریات ترجمه است. ترجمه‌پذیری استعاره همیشه نسبتی معکوس با فرهنگ داشته است. هدف این پژوهش بررسی رابطه استعاره و الگوهای فرهنگی در فرایند ترجمه استعاره است. در این راستا سه رباعی خیام را انتخاب کردیم و ترجمه­های انگلیسی و کردی آن‌ها را بررسی کردیم. نتایج پژوهش نشان می­دهد که مترجمان بیشتر در ترجمه استعاره­های وابسته به الگوهای فرهنگی مشترک موفق بوده‌اند و استعاره­های وابسته به الگوهای غیر‌ مشترک در متون مقصد بازآفرینی نشده­اند؛ به همین دلیل می­توانیم شرایط انطباق یکسان و متفاوت در مدل ترجمة مندلبلیت را به‌ترتیب مرتبط با الگوهای مشترک و غیر مشترک فرهنگی بدانیم.  

دوره ۵، شماره ۲۰ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

عمر خیام در شعر و ادب فارسی مظهر و نماینده جهان‌بینی ویژه و صدای بسیاری از متفکران و شاعران خاموشی است که دم فرو بستند و سخن خویش را به نام او منتشر ساختند. در این مقاله نگارنده در پی آن است که با بررسی نظام مکتب تفکر خیامی، اصول و ویژگیهای این مکتب را نشان دهد و برای این منظور روش تحقیقی را برگزیده که ترکیبی از شیوه‌های نقد مبتنی بر مواد مکتوب و رویدادهای تاریخی و روشی پدیدارشناختی است و سعی کرده است که به جای تکیه کردن بر مسائل پایان‌نیافته‌ای مانند اصالت شعر خیام و هویت خود او، نظر متعادلتری از پیام وی را ارائه کند و با بیان پیشینه تحقیقات خیام‌پژوهی، تحقق این مقصود را عملی‌تر سازد.  
به همین منظور تفسیرهای گوناگون – و بعضاً متضادی- که تاکنون از رباعیات خیام صورت گرفته، معرفی، و میزان تطابق این آرا را با اندیشه‌ها و گفته‌‌های خیام بررسی، و سرانجام برای تعیین چارچوب و اصول مکتب فکری خیام، موفق شده است با توجه به مضمون و پیامهای مشترک میان رباعیات، نظام فکری خیامی را به پنج مقوله اصلی تقسیم کند و اصل پیام خیام را در هر مورد با ذکر شواهدی از رباعیات تحلیل کند.
 

 
مصطفی حسینی،
دوره ۹، شماره ۳۳ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

تا کنون نسخه­های دوزبانۀ، انگلیسی ـ فارسی، بسیاری از رباعیّات عمر خیّام در ایران چاپ شده است. متأخرترین آن­ها به کوشش سرکار خانم روشنک بحرینی در مجموعه کتاب­های دوزبانۀ انتشارات هرمس منتشر شده و به چاپ سوّم (۱۳۹۳) هم رسیده است. گزارنده برای این کار از کتاب سرگذشت رباعیّات اثر آ. ج. آربری، مستشرق معروف انگلیسی، کمک گرفته است. آربری در این کتاب چاپ اوّل رباعیّات عمر خیّامِ فیتزجرالد (۱۸۵۹، که مشتمل بر ۷۵ رباعی است) را مدّ نظر قرار داده و کوشیده است تا معادل­های فارسی ترجمۀ فیتزجرالد را بیابد. شایان ذکر است که آربری این کار را بر اساس کتاب ارزشمند رباعیّات عمر خیّام اثر فیتزجرالد، و منابع اصلی فارسی آن­ها (۱۸۹۹) اثر ادوارد هرن الن ترتیب داده و بعضاً نکاتی نیز بر آن افزوده است. گزارنده بر این اثر مقدّمه­ای (۷- ۱۶) نوشته­ که متأسفانه دارای اشتباهات و اغلاط فاحشی است، و حتّی در برخی از موارد گمراه­کننده است. این نوشتار به بررسی این موارد، صفحه به صفحه، می­پردازد

عباس جاهدجاه، لیلا رضائی،
دوره ۱۰، شماره ۳۸ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

درباره تعداد رباعیات اصیل خیام همواره اختلاف نظر وجود داشته است. بررسی‌های سبک‌شناسانه در کنار سایر روش‌ها می‌تواند به شناخت رباعیات اصیل کمک کند. علم عروض نیز از دانشهای ادبی است که توانایی ارائه‌ی ویژگی‌ها و مشخصات سبکی را دارد و می‌تواند از ابزارهای شناخت سبک رباعیات خیام شمرده شود. در این مقاله اگرچه هدف اصلی، شناخت سبک عروضی رباعیات خیام از طریق تعیین بسامد متغیرهای مختلف عروضی است، به ناگزیر وزن رباعی در معنای عام نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه این تحقیق نشان می‌دهد که برخی از ویژگی‌های عروضی در رباعیات خیام چنان بسامد کم یا چنان بسامد زیادی دارند که می‌توانند ما را به سمت وسوی شناخت سبک فردی- عروضی رهنمون شوند: در رباعیات خیام شاخه اخرم بسیار به ندرت به کار می‌رود. رکن دوم رباعیات خیام تسکین نمی‌گیرد. بیش از ۹۵ درصد مصراع‌ها تنها در چهار وزن سروده شده‌اند و در کل ۲۵۶ الگوی اصلی برای رباعیات خیام وجود دارد.
نقی (سینا ) جهاندیده کودهی، علیرضا نیکویی،
دوره ۱۱، شماره ۴۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

خیامیت به­مثابۀ یک گفتمان به‌تدریج در طول سه قرن (از قرن هفتم تا نهم هجری) شکل گرفته و با نقاط عطف تاریخی و اقلیمی علامت­گذاری و در ساختی دیالوگی و دیالکتیکی برساخته شده است. واکنش شدید شریعت­مداران به شیوۀ استدلال، پرسش و نوع استعارات رباعی مشهور «ترکیب طبایع» بیانگر این است که خیامیت با پرسش­های فلسفی در دورۀ هژمونیک شدن گفتمان شریعت­مدار آغاز شده است. شکل­گیری رباعی «ترکیب پیاله» به‌دنبال رباعی «ترکیب طبایع» (جانشین­سازی کوزه/ پیاله با طبایع/ بدن و چرخ کوزه­گری با چرخ و فلک) حاکی از حرکتی استعاری است که می­خواهد پرسش‌های فلسفی ـ کلامی را به مقولات زیبایی­شناختی تبدیل کند. با شکل­گیری این استعارۀ بنیادی، در طول چند قرن رباعیات بسیاری ساخته می­شود. با این نگاه، می­توان مسئلۀ «رباعیات سرگردان» و جست­وجوی «رباعیات اصیل» را که مباحثی مستحدث و برخاسته از ایدئولوژی‌های معاصر و زادۀ ذهن انسان مدرن­اند، به­گونه­ای دیگر تحلیل کرد. درواقع رباعیات سرگردان، به­مثابۀ مکانیسمی دفاعی، با چشم­پوشی از مؤلف اثر، به مؤلف گفتمانی روی می­آورد و رباعیات سرگردان از بازی دال­های دو گفتمان رقیب خبر می­دهد. در این نوشتار، با ردیابی سفرِ جفت‌رباعی «ترکیب طبایع» و «ترکیب پیاله» به­مثابۀ حرکتی استعاری و گزارش مواجهۀ چهار گروهِ شریعت­مداران و کلامیان، مورخان، شاعران، و تدوین‌کنند‌گان و مجموعه‌سازان رباعیات خیام با این جفت‌رباعی، تلاش می‌شود گسست­ها و تحولات سه قرن خیامیت نشان داده شود. آنچه که بر رباعیات خیامی در طول چند قرن افزوده شده است، درواقع از الگوی بازی حاشیه و متن پیروی می‌کند. تاریخ خیامیت تاریخ مواجهۀ تخیل جمعی با استعاره­هایی است که پرسش­های متناقض را تولید می­کنند. خیامیت با انباشت تفسیرها، جوابیه­ها، نظیره­سازی­ها، تکثیر سلولیِ استعاره­ها و تولید استعاره­ها علیه استعاره­های دیگر ساخته شده است. اگرچه می­توان با جست‌وجوی درزمانی استعاره­های گفتمان خیامیت به پرسش­های خیامی نزدیک شد، رابطۀ عمر خیام با رباعیات نه رابطۀ مؤلف با اثر، بلکه رابطۀ­ شخصیت مفهومی با گفتمان است.
 

دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

خیام شاعر، فیلسوف و ریاضیدان ایرانی، اندیشه‌های خود را درباره هستی و انسان در رباعیات اندکی که از وی بر جای مانده بیان کرده است. پاره‌ای از سخنان و اندیشه او در فرهنگ کهن ایرانی ریشه داشته است؛ مسائلی چون زمان، روزگار یا تأثیر آسمان و ستارگان بر زندگی انسان که در رباعیات خیام بیان شده است، بازتابی از آن فرهنگ است. زروان یا خدای زمان آیینی ایرانی است که هستی ، مبنا و منشأ آن را زمان می‌داند. در این آیین فلک و صور فلکی تأثیری انکارناپذیر بر زندگی انسان دارد و انسان در جبر و سرنوشتی که برای او رقم خورده است، اختیاری ندارد. آشکار است چنین آموزه‌هایی برای اندیشمندی چون خیام جالب توجه است. در این مقاله مطالبی چون دهر و روزگار و کارکردهای آن، بازگشت به بیکرانگی، جبر و ...در رباعیات خیام و آثار برجای مانده از آیین زروان مقایسه، و تأثیرپذیری شاعر از آن باورها نشان داده شده است.
 

دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۲۷ )
چکیده

لا یمکن مقارنه المعری بالخیام من حیث العلم والفلسفه لأسباب کثیره الا اننا نستطیع مقارنتها من حیث الأدب والشعر بالذات حیث نجد بینهما قواسم مشترکه کثیره کما نستطیع أن نلمس بدقه الفوارق بین تلک القواسم نحو مفهوم التشاؤم فی اشعارهما. هذا وبعد الأخذ بعین الاعتبار کلا المفهومین التفاؤل والتشاؤم لغویاً و اصطلاحیاً وعلاقتهما بنظره کل من الشاعرین الی الحیاه. اهتم البحث بنوعین من التشاؤم المطلق والنسبی فی حیاه الشاعرین و فی النهایه وَضّح البحث وجوه الاشتراک والاختلاف فی مفهومی التشاؤم و التفاؤل عند کل من المعری والخیام بعد اعتبار کل من النقاط التالیه: أ‌) علل واسباب هذه الظاهره (التشاؤم) ب‌) الظروف الفردیه والاجتماعیه المحیطه بالشاعرین ج‌) التضاد والترادف فی مفهومی النظم والنثر عند الشاعرین د‌) ردود فعل کلا الشاعرین ازاء ظاهره التشاؤم وختاماً نری فی بعض الاحیان أن اطلاق اصطلاح متشائم علی الشاعر یتجاوز دائره الانصاف والحری أن نسمی بعض الاشعار، اشعار الشکوی والنقمه علی الوجود بدل التشاؤم.

صفحه ۱ از ۱