جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای خشونت علیه زن


دوره ۱۶، شماره ۶۶ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

در این پژوهش، پنج رمان برگزیده دهه هفتاد، «جزیره سرگردانی»، «خانه ادریسی­ها»، «کوچه اقاقیا»، «بامداد خمار» و «عطر‌ رازیانه» با توجه به مضمون مشترکشان در زمینه خشونت جنسی براساس الگوی فرهنگی (نظریه الین شوالتر) برای بررسی انتخاب شده است تا انواع خشونت علیه زنان و علت بازتاب نمودهای مختلف آن در این آثار بررسی شود. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. در این مقاله سعی شده است به این پرسش­ها پاسخ داده شود که در این آثار ­، پدیده خشونت علیه زنان چگونه بازنمایی شده است و زنان داستانها در مقابل خشونت علیه زنان چه واکنشی نشان می­دهند. از ترسیم «الگوی فرهنگی» داستانهای مورد نظر، این نتایج به‌دست آمد که زنان در قالب «زن سنتی» و «زن مدرن» با هویت فردی و اجتماعی با پدیده خشونت روبه‌رو می­شوند. زنان سنتی به‌تغییر هویت خود و کسب هویت اجتماعی میل ندارند و خشونت را تاب می­آورند و زنانی مانند خود تحویل جامعه می­دهند که مهمترین دلیل استمرار خشونت علیه آنها، سکوت، عدم‌اعتراض، سازش و پذیرش خشونت از سوی آنها است در حالی که زنان مدرن با هنجارهای مرد­سالارانه اجتماع کنار نمی­آیند و برای تغییر ذهنیت و هویت خود و زنان اطرافشان می­کوشند. آنها با خشونت علیه زنان مبارزه می­کنند و به الگوهای موفقی برای دیگر زنان تبدیل می­شوند. می­توان گفت مصداقهای خشونت علیه زنان در این آثار در پنج نوع «جسمی­»، «جنسی­»، «لفظی»، «روانی» و «اقتصادی» بازتاب یافته است.
 
عبدالمقیم نجرابی، سمیرا بامشکی، محمد جواد مهدوی، روح اله اسلامی،
دوره ۱۸، شماره ۶۹ - ( ۳-۱۴۰۴ )
چکیده

خشونت علیه زن پدیده‌ای شایع و نگران‌کننده‌ است، به‌ویژه در کشور افغانستان با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی ابعاد گسترده‌تری پیدا می‌کند. این تحقیق به شش نوع خشونت شامل: خشونت‌ روانی، جسمی، اقتصادی، اجتماعی، جنسی و حقوقی اشاره دارد که در دو رمان افغانستانی از دهه ۱۳۹۰ شمسی بازتاب یافته ‌است. نتایج نشان می‌دهد که رمان روشنایی ‌خاکستر (۱۳۹۴) نسبت به رمان بگذار برایت ‌بنویسم (۱۳۹۶)، بازتاب بیشتری از انواع خشونت را دارد، چراکه نویسنده خود قربانی این پدیده بوده ‌است. پیامدهای این خشونت‌ها شامل بیماری‌های روحی‌ و روانی، آشفتگی جو خانواده، احساس حقارت، کینه‌اندوزی، بدبینی نسبت به‌خود و دیگران، دین‌ستیزی، فروپاشی‌خانواده، مرگ‌طلبی و حتی خودکشی است. مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، به ‌بررسی عوامل ایجادکننده خشونت علیه‌ زنان پرداخته و تأثیرات آن بر زندگی اجتماعی و روانی زنان را تحلیل کرده ‌است. بنیاد نظری مقاله بر نظریات کیت میلت درباره عوامل خشونت و ایدئولوژی مردسالاری نهاده شده ‌است. درنهایت، این پژوهش بر لزوم توجه ‌بیشتر به مسائل زنان در ادبیات و نیاز به تغییرات اجتماعی برای کاهش خشونت علیه زنان تأکید می‌کند.
 


دوره ۱۹، شماره ۷۷ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

در این پژوهش با فرض این که نظام مردسالاری در دو جامعۀ غربی- ایرانی دیده می شود به روش تحلیلی-تطبیقی در دو رمان «پیاده» اثر «بلقیس سلیمانی» و «شیفتگی­ها» اثر «خابیرماریاس» به بررسی خشم و خشونت علیه زنان که مهمترین مؤلفۀ این نظام است، می­پردازد و خشم و خشونت را در انواع گوناگون آن در این دو رمان جستجو می­کند. این پژوهش نشان می­دهد که خشونت علیه زنان در ابعاد گوناگون در این دو رمان دیده می‌شود و کنش شخصیت­های محوری در برابر این خشونت در هر دو رمان نسبتاً یکسان است.
 

صفحه ۱ از ۱