جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای جغرافیای ادبی
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
ابراهیمی در این کتاب داستان عشقی را تعریف میکند که از دوستیِ کودکانۀ دونفر ریشه گرفته و در جوانی به شکوفایی رسیده و در کتاب بار دیگر شهری که دوست میداشتم توصیف شده است. این رابطه بیش از آنچه به زمان مربوط باشد وامدار مکان است. در اجتماعات بشری، شهر به عنوان مرکز اتفاقات شناخته میشود و داستان نادر ابراهیمی در شهری میگذرد که جلوه آن در بار نخست سکونت، هیچ شباهتی به شهری که بعدها روایت میشود، ندارد. این امر از منظر نقد مضمونی و جغرافیای ادبی که معتقد است بیرون درون را روایت میکند، قابل بررسی و تحلیل است. در این پژوهش از نظرات میشل کولو بهره گرفتهایم تا شاهد استحاله شهر باشیم که همپای راوی/قهرمان داستان تغییر میکند، و چرایی این تغییر در داستان زندگی پرسوناژ نهفته است. در واقع این متد معتقد است که بررسی جغرافیای متن، دسترسی و درک جهان متن را ساده میکند ولی در انتها خواهیم دید علاوه بر این، شهر همتای قهرمان حضور فعال دارد و میتواند بهعنوان یکی از پرسوناژها مطرح باشد.
لیلا سیدقاسم، حمیده نوح پیشه،
دوره ۹، شماره ۳۳ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
امروزه مطالعات بینارشتهای در میان پژوهشگران حوزه ادبیات جایگاه ویژهای یافته است که طبیعتاً در پویایی جریان نقد ادبی نیز موثر خواهد افتاد. هدف اصلی مقاله پیش رو، معرفی رشته مطالعاتیِ جغرافیای ادبی است که میتوان آن را شکلی از نقد ادبی به شمار آورد. این رشته همانطور که از نامش پیداست حاصل برهمکنش جغرافیا و ادبیات است و پیدایش آن با اهمیت یافتن مفهوم «فضا» و «مکان» در علوم انسانی ارتباط مستقیم دارد. مطالعات مربوط به «فضا» و «مکان» از دهه ۱۹۹۰ در پژوهشهای علوم انسانی برجسته شد و در پی آن، رشته «جغرافیای ادبی» (Literary Geography) و شاخههای مختلف آن مانند نقد جغرافیایی (Geocriticism)، گردشگری ادبی (Literary tourism) و نقشهنگاری ادبی (Literary Cartography) شکل گرفت.
در این پژوهش ابتدا مبانی نظری جغرافیای ادبی با تکیه بر مفهوم فضا و مکان طرح میگردد. سپس چند شاخه مهم مرتبط با آن معرفی و کاربرد و موقعیت کنونی آنها در سیر مطالعات دانشگاهی بررسی میشود؛ در میان این شاخهها «نقشهنگاری ادبی» به عنوان پیشنیاز جغرافیای ادبی، بیش از همه مورد توجه قرار خواهد گرفت. انجام این پژوهش مستلزم جمعآوری و بررسی منابع متعددی است که برخی از آنها طی مقاله معرفی خواهد شد.
حاصل پژوهش این است که جغرافیای ادبی بستر مناسبی را برای تحلیل و بررسی جنبههای متفاوتی از شعر و داستان فراهم میسازد و دادههای به دست آمده از آن برای مطالعات ادبی و جامعهشناسی ادبیات سودمند است. در حقیقت، مکانهای جغرافیایی، کارکرد ادبی قابل تاملی در آثار ادبی دارند که معمولا از نظر منتقدان ادبی دور میماند.