جستجو در مقالات منتشر شده


۲۹ نتیجه برای توصیف

نصرالله امامی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

در این مقاله سعی برآن است که تا به مدد نظریه روایت‌شناسی ساختارگرا به تحلیل و بررسی دو عنصر مهم روایتگری و توصیف در روایت‌های داستانی پرداخته شود. در هر روایت داستانی مکتوبی، روایتگری جنبه اساسی و اولیه آن است که به بازنمایی کنش‌ها، رخدادها و اعمال شخصیت‌ها می‌پردازد. توصیف نیز عنصر ثانوی هر روایت داستانی است که بازنمایی اشیاء، مکان‌ها و جنبه‌های ایستای داستان و شخصیت‌ها از طریق آن صورت می‌گیرد. اگر چه توصیف بدون روایتگری نیز می‌تواند وجود داشته‌باشد، به خودی خود نمی‌تواند سازنده روایت داستانی شود؛ از دیگر سوی هر چند روایتگری عنصر اساسی هر داستان روایی است، هرگز بی‌نیاز از توصیف نیست. روایتگری جنبه پویای متن است که هم دارای زمان داستان است و هم زمان سخن؛ در حالی که توصیف فقط دارای زمان متن است. توصیفات در متون روایی می‌توانند دارای کارکرد تزیینی، توضیحی و نمادین باشند و در عین حال فضای داستان را مشخص کنند. برای ملموس و عملی کردن این بحث‌های انتزاعی، شواهد و مثال‌هایی از هفت ‌پیکر نظامی ‌برگزیده‌ایم که در آن انواع توصیفها موجود است.

دوره ۲، شماره ۳ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده

استدلال وجهی کریپکی علیه نظریه‌ی توصیفی نام‌ها (توصیف‌گرایی) مبتنی بر این ایده است که توصیف‌گرایی نمی‌تواند شهودهای ناشی و حاکی از صلبیت نام‌های خاص را توضیح دهد. یک پاسخ به استدلال وجهی پاسخ مبتنی بر گسترده‌گرایی در دامنه است. من در این مقاله ابتدا استدلال وجهی و گسترده‌گرایی در دامنه را معرفی می‌کنم. پس از آن نشان می‌دهم که کریپکی و سومز چگونه گسترده‌گرایی را مورد نقد قرار می‌دهند. در گام بعدی پاسخ سوزا را به کریپکی و سومز بازسازی می‌کنم. سپس به سراغ نقد کپلن علیه راه حل سوزا می‌روم. مطابق نظر کپلن، راه‎حل سوزا منجر به ازدست‌رفتن شهودهای اصلی و اولیه توصیف‌گرایی می‌شود. من سعی می‌کنم نشان دهم که سوزا می‌تواند از راه‎حل خود در برابر نقد کپلن دفاع کند.

داوود عمارتی مقدم،
دوره ۲، شماره ۶ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده

فرهنگ توصیفی اصطلاحات ادبی تألیف ام. اچ ابرامز (۱۹۱۶م) استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه کرنل است که نخستین بار در سال ۱۹۵۷م منتشر شده و تا امروز به ویراست نهم رسیده است. آخرین ویراست این فرهنگ حدود ۱۱۵۰ مدخل را دربرمی گیرد و ۲۴ اصطلاح افزون بر چاپ های پیشین دارد. مقالات فشرده و دقیقی در مورد هر اصطلاح آمده و این فرهنگ را به یکی از پرطرفدارترین و کارامدترین منابع ادبیات و نظریه ادبی در غرب تبدیل کرده است. ترجمه فارسی این فرهنگ به قلم سعید سبزیان، که این مقاله به بررسی آن اختصاص دارد، بر اساس ویراست نهایی نویسنده (ویراست نهم) بوده است. همان گونه که نگارش چنین مجموعه ای از مقالات متنوع و گسترده کاری است دشوار، ترجمه آن نیز کوششی پیگیر و دانشی وسیع در زمینه های گوناگون ادبی را می طلبد. همت آقای سبزیان ستودنی است.

دوره ۵، شماره ۰ - ( ۱۲- )
چکیده

در این تحقیق, از نوعی الگوریتم تطابق شکل برای بازشناسی ارقام دستنویس فارسی استفاده شده است. برای هر نقطه نمونه برداری شده بر روی کانتور شکل, توصیفگری براساس توزیع مکانی نقاط دیگر کانتور به‌دست می‌آید. برای تعیین میزان شباهت دو شکل, ابتدا بر اساس این توصیفگرها تناظری یک به یک بین نقاط نمونه برداری شده روی کانتور شکل اول با نقاط روی کانتور شکل دوم به‌دست می‌آید. جمع فواصل بین نقاط متناظر در دو شکل، معیاری برای عدم شباهت آنها است. سپس تبدیلی تعریف می‌شود که نقاط کانتور شکل اول را بر روی نقاط متناظر در کانتور شکل دوم قرار دهد. میزان پیچیدگی این تبدیل معیاری دیگر برای عدم شباهت دو شکل است. با بهینه سازی پارامترهای مختلف این الگوریتم, از آن برای بازشناسی ارقام دستنویس فارسی استفاده شده است. از روش طبقه‌بندی نزدیکترین فاصله از نماینده یا نماینده‌های هر کلاس استفاده شده است. در آزمایشی برروی مجموعه ای شامل ۱۲۸۸رقم - که افراد مختلف نوشته‌اند - صحت بازشناسی ۹/۸۹% بوده است. این آزمایش بدون هیچگونه پس پردازشی انجام شده است.

دوره ۵، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

یک گونه جدید از زنبورهای Tiphiidae به نام Tiphia kashmirensis Hanima & Girish Kumar sp. nov. از کشمیر هند توصیف شد. جنس نر گونه Tiphia khasiana نیز برای اولین بار توصیف شد. کلید گونه‌های جنس Tiphia از شبه قاره هند ارایه شده توسط Allen (۱۹۷۵) برای گونه جدید و جنس نر گونه
T. khasiana اصلاح شد.

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده بناهای آرامگاهی در عصر اسلامی ایران نقش بسیار مهمی دارد. این بناها به‌طور گسترده در تمام نقاط ایران پراکنده‌اند و از آن‌ها اطلاعات دقیقی درباره سبک‌های معماری، تزیینات، مصالح و دیگر ویژگی‌های مربوط به ساختار و شکلشان می‌توان به‌دست آورد. وجود حکومت‌های شیعی زیدیه در قرن چهارم هجری قمری و مرعشیان در قرن هشتم هجری قمری و نیز مهاجرت سادات و علویان به داخل فلات ایران و مناطق ری، قصران، دماوند، تبرستان، قومس و خراسان از دلایل گسترش این‌گونه بناها بوده است. با مرگ یا شهادت این افراد، مقابرشان کانونی برای رشد افکار شیعی و نیز قیام و خیزش‌های عدالت‌‌خواهانه می‌‌شده است. منطقه لواسانات و رودبار قصران (واقع در شمال تهران) ازنظر اقلیمی، تاریخی و فرهنگی در ارتباط مستقیم با ناحیه دماوند (واقع در حاشیه جنوبی رشته‌کوه البرز) بوده است. در این مقاله، بناهای عصر ایلخانی موجود در منطقه لواسانات و رودبار قصران با شماری آثار هم‌عصر در ناحیه دماوند مقایسه و تحلیل شده است. هدف از نگارش این مقاله، مطالعه و مقایسه ساختار معماری بناها، شباهت‌های سبکی و تفاوت‌های آن‌ها در دو منطقه، نوع مصالح به‌کار‌رفته و تزیینات آرامگاه‌هاست. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات به‌روش میدانی و اسنادی با رویکرد نظری مطالعات تاریخ فرهنگی گردآوری شده است.      

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده

مکان‌گزینی مدارس در شهر بزرگی چون تهران همواره با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو بوده است. تعدد عوامل مؤثر در مکانیابی مدارس و افزایش روزافزون مشکلات زندگی شهری لزوم استفاده از روشهای مؤثر و سیستمهای رایانه‌ای را در مکانیابی مدارس بیش از پیش آشکار ساخته است. هدفهای این تحقیق ارزیابی نحوه توزیع مدارس ابتدایی، مشخص کردن نواحی محروم از مدارس ابتدایی، اولویت‌بندی آنها در محدوده منطقه ۶ تهران و ارائه پیشنهاد به مسئولان آموزش و پرورش و نهادهای متولی امر ساخت و ساز مدارس برای استفاده از امکانات، متخصصان و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی در تشخیص مکانهای مناسب برای احداث مدرسه است. در این تحقیق داده‌های مکانی از روی نقشه‌های رقومی و خطی تهیه و داده‌های توصیفی نیز با استفاده از مدارک، اسناد، آمار و پژوهشهای میدانی، جمع‌آوری و به پایگاه اطلاعاتی متصل شد. سپس برای هر یک از عوامل مؤثر در مکانیابی مدارس، لایه‌ای تهیه و در هر لایه حریم کاربریها تعریف شد. با توجه به وزن مناطق و ترکیب آنها، موقعیت فعلی مدارس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مرحله بعد مناسب‌ترین مکانها برای تأسیس مدارس جدید برحسب اولویت پیشنهاد گردید. نتیجه تحقیق مشخص می‌سازد که مکان اکثر ساختمانهای آموزشی دولتی مقطع ابتدایی در منطقه مورد مطالعه با معیارهای مورد ‌نظر مطابقت زیادی ندارد. همچنین نتایج تحقیق نشان می‌دهد که با استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی می‌توان امکانات مناسبی برای تجزیه و تحلیل وضع فعلی مدارس فراهم کرد و با توجه به معیارهای تأسیس مدرسه، مکانهایی را که با کمبود یا تراکم فضای آموزشی مواجهند تشخیص داد و در کوتاهترین زمان ممکن با توجه به اولویتها، ضروری‌ترین مکان برای احداث مدرسه را پیشنهاد کرد.

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

جنس Latibulus Gistel, ۱۸۴۸ (Hymenoptera: Ichneumonidae) در استان اصفهان، ایران مورد بازبینی تاکسونومیک قرار گرفت. نمونه‌ها با استفاده از تله‌های مالیز طی سال‌های ۲۰۱۳-۲۰۱۵ جمع‌آوری شدند. دو گونه شاملLatibulus argiolus (Rossi, ۱۷۹۰) (فرم بهاره) و Latibulus orientalis (Horstmann, ۱۹۸۷) (فرم تابستانه) شناسایی شدند، که از بین آنها گونه L. orientalis برای فون ایران جدید است. به‌علاوه، گونه‌ی L. argiolus نیز برای اولین بار از مرکز ایران (استان اصفهان) گزارش می‌شود. انتشار جغرافیایی گونه‌های گزارش شده در منطقه مورد مطالعه و سایر مناطق بحث شد.

دوره ۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

 جنس­های Psilocera Walker و Stinoplus Thomson (Hymenoptera: Pteromalidae, Pteromalinae) برای اولین بار از ایران گزارش شدند. از هر جنس یک گونه، به ترتیب شامل Psilocera obscura Walker, ۱۸۳۳ و Stinoplus etearchus (Walker, ۱۸۴۸) شناسایی شدند. گونه اول از منطقه مرکزی ایران (استان اصفهان) توسط تله مالیز و گونه دوم از منطقه شمال شرق (استان خراسان شمالی) با روش تورجارو جمع آوری شدند. برای هر گونه توصیف افتراقی کوتاه، با ارایه خصوصیات مرفولوژیک به صورت مصور ارایه شد.

دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۳-۱۳۸۸ )
چکیده

این مقاله به تحلیل واژه جان، یکی از رمزهای بزرگ غزلیات شمس، اثر جاودانه مولانا جلال‌الدین محمد بلخی می‌پردازد. در این تحلیل با استفاده از کاربردهای گوناگون جان، معانی مختلف آن دریافت، و سیر استعلاعی این مفهوم آشکار می‌شود. دریافت معانی واژه جان در سه مرحله انجام می‌شود: مرحله اول: دریافت مفهوم قاموسی جان از طریق رابطه‌های ترادف، تضاد و با همایی متداعی (مراعات نظیر). مرحله دوم: دریافت مفهوم جان از طریق صفتهای آن و مرحله سوم: دریافت مفهوم جان از طریق صور خیال (تشبیه، استعاره و نماد). نگارندگان از این طریق، واژه جان را در کل دیوان کبیر بررسی، و تلاش کرده‌اند تا مفاهیم نهفته در ورای این واژه را تصویر و تبیین کنند و نشان دهند که جان چگونه از مرحله کاربرد قاموسی فراتر می‌رود و سرانجام به مرحله نمادین می‌رسد و در هر مرحله، چه مفهوم و رگه‌های معنایی را در بردارد.

 

دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

طی مطالعۀ خانوادۀ Diapriidae در ایران، دو گونه از جنس Pantolyta Foerster, ۱۸۵۶ شامل Pantolyta pallida Kieffer, ۱۹۰۸ و Pantolyta nixoni Macek, ۱۹۹۳ برای اولین بار از ایران جمع‌آوری و شناسایی شد. کلید شناسایی گونه‌های جنس Pantolyta در ایران و ویژگی‌های شناسایی به همراه تصاویر آنها ارائه شده است. علاوه بر این، نقشۀ پراکنش دو گونۀ شناسایی شده در منطقۀ پالئارکتیک ارائه شده است.


دوره ۷، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

جنس نر زنبورهای متعلق به زیرجنس Eofoersteria Mathot, ۱۹۶۶ از جنس Camptoptera (Hymenoptera, Mymaridae) بر اساس نمونه‌های جمع‌آوری شده از ایالت تامیل نادو و تصاویر نر Camptoptera matcheta Subba Rao از کارناتاکا برای اولین بار شناسایی و توصیف شد. گزارش جدید از پراکنش گونهC. (Eofoersteria) manipurensis (Rehmat & Anis) از ایالت‌های کارناتاکا و کرالای هند نیز ثبت شد.

دوره ۷، شماره ۲۶ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

تصویر و توصیف سیمای معشوق، از مهم­ترین موضوع­های مطرح­شده در شعر فارسی و شعر عامیانه است. تصاویر و توصیفات، هم به ترسیم عینی پیکر معشوق کمک می­کنند و هم نگرش شاعر و نگرش کلی جامعه و فرهنگی را که شاعر در آن زیسته است، نشان می­دهند. هدف از این پژوهش، بررسی تصاویر و توصیفات پیکر معشوق در اشعار عامیانۀ بختیاری و مقایسۀ آن با تصویر معشوق در شعر فارسی است تا نشان داده شود در اشعار عامیانۀ بختیاری، از چه عناصری برای توصیف پیکر معشوق استفاده و چه صفت­هایی برجسته شده است و تفاوت و تشابهات با شعر فارسی در این زمینه در چیست. نتایج پژوهش نشان می­دهد در اشعار عامیانۀ بختیاری، تصاویر بیشتر از نوع تشبیه (حسی به حسی، مفرد به مفرد و مفصل) و مشبه­به­ها اسم نوع و اسم خاص هستند. سرایندگان از آن­جا که بیشتر در پی ملموس و مجسم کردن پیکر معشوق­اند، از این نوع تشبیهات استفاده کرده­اند که در آن­ها مدلول به مصداق نزدیک­تر می­شود. زندگی بختیاری­ها مبتنی بر کوچ­نشینی و در مرتبۀ بعد، کشاورزی است و برای انجام این امور، به آسمان و صور فلکی توجه بسیار می­شود، لذا برای تصویرسازی نیز بیشتر از این عناصر استفاده شده و بدین سبب، رنگ اقلیمی تصاویر بسیار پررنگ است. در مقایسه با شعر فارسی نیز تفاوت­ها و تشابهاتی دیده می­شود که تشابهات بیشتر در زمینۀ توصیفات و تفاوت­ها در زمینۀ تصویرسازی­هاست.
 
علی نوری، کیانوش دانیاری، علی حیدری، محمدرضا روزبه،
دوره ۹، شماره ۳۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

پدیدارشناسی جریانی است که در آن هدف اصلی، رسیدن به شناخت واقعی از امور است؛ شناختی که رها از هرگونه پیش‌فرض و پیش‌داوری باشد، به گونه‌ای که هستی واقعی و راستین موجود، از جانب خویش اجازه ظهور بیابد و دخالت ذهن و محتویات آن از سر راه صرافت طبیعی موجودات کنار رود. آنچه در این بین اهمیت دارد این است که با تقلیل یا فروکاست( اپوخه)، بتوان به توصیفی اصیل و واقعی از هستی موجودات رسید. نیما یوشیج به عنوان شاعری که توانست دوران‌ساز باشد، در نامه‌ها و مکتوبات خود به اطرافیان، مدام بر این نکته تأکید دارد که شاعران اصیل باید با چشم و نگاه خود در امور بنگرند و آنها باید دیدن را بیاموزند؛ دیدنی که مبتنی بر تجربه های اصیل و انضمامی است. وی بر این نکته تأکید دارد که شعر و شاعری، مناسبت‌یافتن با هستی است و برای رسیدن به این مطلوب باید تمام تعاریف حول یک امر را کنار زد تا بتوان به جوهر آن راه یافت. می‌توان مکتوبات نیما را بوطیقای شعری وی دانست که قبل از هر امری، نگاه دقیق و رها از هر سوژه‌ای را برای سرودن شعر ضروری می‌داند. در این جستار، این دسته از نظریات نیما را بررسی و با آراء اندیشمندان پدیدارشناس مقایسه می‌کنیم.

دوره ۱۰، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

وابسته‌های فعل، یکی از بحث‌برانگیزترین مباحث پژوهش در زبان فارسی بوده و افراد زیادی همچون متیوز (۱۹۸۱)، دوتی (۲۰۰۰)، طبیب‌زاده (۱۳۸۳) و رحیمیان (۱۳۹۲) در این زمینه مطالعاتی انجام داده‌اند. با این ‌حال، ماهیت این مقولات همچنان از دیدگاه صاحب‌نظران، متفاوت ارزیابی شده ‌است. متمم به عنوان مهم‌ترین وابستۀ فعلی نیز از این قاعده مستثنی نبوده‌ است. عده‌ای هم به متمم اجباری و هم به متمم اختیاری قائلند، در حالی‌ که افرادی دیگر متمم را همان عنصری می‌دانند که همواره اجباری است و به متمم اختیاری قائل نیستند. تحقیق حاضر پژوهشی پیکره‌بنیاد دربارۀ وابسته‌های فعلی است. هدف این پژوهش، بررسی بود یا نبود متمم اختیاری در زبان فارسی است. به سخن دیگر، هدف از انجام این مطالعه یافتن پاسخ برای این سؤال است که آیا داده‌های پیکره‌ا‌ی زبان فارسی وجود متمم اختیاری را تأیید می‌کند و اگر‌نه، آنچه متمم اختیاری خوانده می‌شود، در زمرۀ چه مقوله یا مقولاتی قرار ‌می‌گیرد؟ به این منظور، از هر یک از افعال شاخص حرکتی «آمدن»، «رفتن»، «آوردن» و «بردن»، ۳۰۰ مورد به‌طور تصادفی در پیکرۀ نوشتاری همشهری ۲ مورد بررسی قرار‌ گرفته و وابسته‌هایشان بر ‌اساس چارچوب دستور شناختی لانگاکر (۲۰۱۳) مورد مطالعه قرار گرفته‌ است. نتایج این تحقیق نشان ‌می‌دهد که آنچه تاکنون متمم اختیاری تلقی می‌شده، نه متمم است و نه اختیاری، بلکه توصیفگر‌ی است که بر اساس الزام بافتی به صورت اجباری در گفتمان حضور می‌یابد و از این‌ رو در تحقیق حاضر «مکمل بافتی» نامیده شده است.
 
واژه‌های کلیدی: دستور شناختی لانگاکر، پیکره زبان فارسی، متمم اجباری و اختیاری، افزوده، توصیفگر، مکمل بافتی.
 
رویا یدالهی شاه‌راه، محمد جواد مهدوی، مریم صالحی نیا، امیر امین یزدی،
دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

در این مقاله، ابتدا کوشیده‌ایم زمینه‌های موجود در نظریه‌ پردازی ادبیات کودک را بر مبنایی عینی و منطقی در سه حوزه طبقه‌بندی کنیم. این حوزه‌ها عبارتند از: نظریات مربوط به وجود ادبیات کودک، نظریات مربوط به ماهیت و مسائل خاص ادبیات کودک و بازنگری در مفاهیم و مقولات نظریه‌های ادبی و روابط آن‌ها بر مبنای ماهیت و مسائل خاص ادبیات کودک و از هر مورد، نمونه‌هایی ارائه کرده‌ایم. سپس بر مبنای نمودار نقاط کانونی نظریات ادبی واندرگریفت، وضعیت نظریات ادبیات کودک را در این نمودار معین کرده‌ایم. با مشخص کردن رابطۀ دیالکتیکی نظریه و نقد ادبی نشان داده‌ایم که تولید نظریۀ ادبی متکی بر نقد ادبی نیز هست و در انتها با طرح ضرورت اندیشۀ‌ پیچیده، به امکان‌های پیش روی نظریه‌پردازان آینده نیز اشاره کرده‌ایم. به این ترتیب، فرانظریۀ توصیفی نظریات ادبیات کودک را ترسیم کرده‌ایم که نمایی کلی از مسیرها و زمینه‌های پژوهشی حوزه ادبیات کودک را نشان می‌دهد.

دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

در سده بیستم در مصر و ایران دو رمان تاثیر گذار به نگارش درآمد که جایگاه ویژه ای یافتند. رمان زینب از دکتر هیکل در مصر و رمان شوهر آهو خانم از علی محمد افغانی جریان تازه ای در نثر داستانی دو کشور پایه گذاری کردند. بدیهی ست به سبب ذات رمان و تفصیل در آن، عنصر توصیف جایگاهی برجسته دارد. گفتگو یکی از ابزارهای موثر در توصیف است و جریان داستان میان شخصیت های داستان را زنده تر می­کند. اگر چه رمان زینب هنوز به فارسی برگردانده نشده و تنها ترجمه ای به انگلیسی از آن در دست است، پایان نامه ای در تطبیق این دو رمان تاثیرگذار تدوین شده است که مقاله ای در باب توصیف در این دو اثر فراهم شده است. این پژوهش با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای به بررسی تطبیقی نقش و تاثیر و چگونگی کاربرد عنصر گفتگو در توصیف­های رمان شوهر آهوخانم از محمد علی افغانی و رمان زینب از محمد حسین هیکل به عنوان دو رمان پیشگام در ادبیات فارسی و ادبیات عرب پرداخته است. حاصل ، این که عنصر گفتگو در رمان شوهر آهوخانم، پررنگ، فنی و موثرتر از گفتگو در رمان زینب، به خصوص در پیرنگ داستان است.   

 

دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف: رسالت حرفه‌ای مفهومی است که در یک دهه اخیر توجه پژوهشگران حوزه‌های مختلف تخصصی را به خود معطوف کرده است. به‌رغم این موضوع، تنوع و تکثر تعاریف ارائه شده و صورتبندی‌های مختلف این پدیده سبب شده اجماع چندانی در مورد ماهیت و ابعاد تشکیل‌دهنده آن وجود نداشته باشد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف فهم ساختار اساسی پدیده رسالت حرفه‌ای، از منظر کارکنان شاغل در یکی از سازمان‌های مردم‌نهاد انجام شد تا به درک عمیق‌تر این مفهوم کمک کند.
روش: از آنجا که هدف، یافتن ساختار اساسی پدیده رسالت حرفه‌ای، و نه شرح تجربه انفرادی افراد بود، پژوهش با رویکرد کیفیِ پدیدارشناسی توصیفی و با روش چهار مرحله‌ای گئورگی طرح‌ریزی و انجام شد. برای گردآوری داده‌ها، مصاحبه‌های روایتی با هشت نفر از کارکنان موسسه محک بهعنوان یک موسسه مردم‌نهاد شناخته شده در کشور انجام شد. برای تأیید قابلیت اعتمادِ تحلیل‌ها از دو روش بازآوایی و بازتاب‌پذیری که ازجمله روش‌های ارزیابی پژوهش‌های پدیدار‌شناختی هستند، استفاده شد.
یافته‌ها: پس از تعیین واحدهای معنا و تبدیلات حاصل از ترکیب، ادغام و انتزاع آن‌ها، رسالت حرفه‌ای به مثابه نوعی فراخواندن متعالی و گرانیگاه ساحات زندگی تعریف شد. به‌علاوه، اجزای کلیدیِ معنای پدیده و روابط میان آن‌ها نشان داد، این مفهوم سرشتی دوگانه دارد؛ سویه‌ مثبت که ابعاد انگیزه‌بخش درونزا و سویه‌ منفی که ابعاد آزارنده برونزا هستند. درنهایت، اجزای کلیدی ساختار اساسی پدیده رسالت حرفه‌ای بر اساس توصیف هر جزء تحلیل شدند.
 


دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده

سخنرانی رؤسای جمهور کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به‌لحاظ ایدئولوژی اهمیت بسیاری دارد. هدف مقالۀ حاضر، مقایسۀ ایدئولوژی موجود در سخنرانی‌های محمد خاتمی، محمود احمدی‌نژاد و حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد است. این تحقیق توصیفی بوده و داده‌های آن از متن سخنرانی رؤسای جمهور نامبرده در سال‌های ۱۳۸۰، ۱۳۸۴، ۱۳۸۶، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۷ گردآوری شده است. سپس داده‌ها در چارچوب رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف که شامل سه مرحلۀ توصیف، تفسیر و تبیین است، بررسی شده‌اند. در مرحلۀ اول، راهبردهای زبانی مورد استفاده در سخنرانی‌ها نشان داده شده‌اند. در مرحلۀ تفسیر، بافت موقعیتی، بینامتنیتی و کاربردشناختی بررسی شده‌اند. در مرحلۀ تبیین، دو سطح قبل در سطح جامعه گسترش یافته است و بررسی می‌شود. نتایج تحلیل و مقایسۀ داده‌ها حاکی از آنند که سخنرانی‌ها دارای شباهت‌ها و تفاوت‌هایی هستند. شباهت آن‌ها در ایدئولوژی دفاع از حقوق مردم ایران و کشورهای ستمدیده است، اما در این میان، محمد خاتمی در سخنرانی خود سعی در یکپارچه‌سازی جهان و قرار دادن همۀ کشورها در یک سمت و سو دارد، اما محمود احمدی‌نژاد و حسن روحانی به‌دلیل بافت موقعیتی و شرایط سیاسی، اقتصادی و منطقه‌ای زمان ریاست جمهوری آن‌ها سعی در دعوت کشورها به مقابله با کشورهای زورگو دارند.
 
 

دوره ۱۲، شماره ۶ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده موضوع نزاع بر سر دخالت عقل در دستور زبان عربی و یا کنارگذاشتن آن،همچون دیگر ساحت های معرفتی بشر فراز و فرودهای بسیاری داشته است. در «عقل نحو» به دنبال نگاه پدیدارشناسانه به «نحو» هستیم و  میخواهیم بدانیم این ابزار چگونه خود را در معرض نگاه دیگران قرار میدهد و چه انتظاری از آنان دارد. اما در «نحو عقل»  میخواهیم بدانیم عقل زبانی در حوزه دستور زبان عربی از ما چه  میخواهد.غربیان در رویکرد معاصر خود به دستور زبان از سه منظر «زایشی گشتاری» و «نقشگرایی» و «شناختی» به تحلیل ساختارهای جمله پرداخته اند. با همین سه رویکرد  سعی کرده ایم از جایگاه قوه خرد در دستور زبان عربی بگوییم. در این نوشتار از این گفته ایم که آیا قوه تحلیلگر عقل باید از جایی دیگر به کمک گرفته شود یا آن که سرشت زبان عربی با این نیرو همزاد است. ویژگیهای «اصل و فرع» و «محتمل و قطعی» و «اعراب» و «قالب» و مساله «عامل و معمول» و «معنا» همگی بی حضور عقل خاموش و گنگ اند!  تکنیک های ساخت جمله  در پیوندی تنگاتنگ با عناصر تشکیل دهنده یک ارتباط کلامی قرار دارند. رمزگشایی از نحوه ارتباط میان ساختار جمله و عوامل فرازبانی، کار قوه ای  تحلیل گر است. و بدین ترتیب با حضور طبیعی عقل، ابزار صرف و نحو از حالت توصیفی صرف خارج می شود و حالت استدلالی به خود می گیرد! کلید واژه: عقل، نحو، توصیف، تحلیل، جمله، ذهن، اجتماع.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱