جستجو در مقالات منتشر شده


۱۲ نتیجه برای تقلید


دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

در این مقاله پس از بررسی فرایند شکل گیری فن معارضه و سیر تحول و تطور آن در ادبیات عربی و فارسی، به مقایسه تطبیقی معارضات عربی و معادل های آن در ادبیات فارسی می پردازیم. فرضیه مقاله این است که معارضات در ادب فارسی مثل بسیاری از قالب های شعری از ادبیات عربی نشئت گرفته اند و مسئله بنیادی این مقاله، چگونگی و میزان شباهت های این دو فن در ادبیات عربی و فارسی است. در این راستا ابتدا اصل فن معارضه را از منظر معانی لغوی و اصطلاحی بررسی و به دنبال آن معادل های این فن در شعر و نثر عربی و فارسی را معرفی می کنیم. در این قسمت مباحثی نظیر اقتفا، استقبال، نقیضه، نظیره، تخمیس و تضمین را به عنوان مشترکات ادبی دو زبان عربی و فارسی همراه با شواهد هریک می آوریم و در پایان با نگاهی تحلیلی به ارزیابی این گونه سروده ها و پیامدهای آن ها می پردازیم.

دوره ۲، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۸۳ )
چکیده

جلال آل احمد و ابراهیم گلستان هر دو از نسل دوم داستان نویسان ایران به شمار می آیند. رفت و آمد نزدیک و تجربه های مشترک این دو نویسنده در دوران جوانی باعث شده است که بین داستانهای آنان بویژه در دوره اولیه زندگیشان، همانندیهای بسیاری دیده شود. آل احمد اندیشه های خود را از نظر زمانی زودتر از گلستان در داستانهایش مطرح کرده، ولی ابراهیم گلستان همان اندیشه ها را دقیقتر و سنجیده تر در قالب داستان در آورده است. آثار دو نویسنده از دو جنبه ۱- محتوا و۲- فنون داستانی مورد بررسی قرار گرفته است. از حیث محتوا در آثار این دو نویسنده- بخصوص در دوره اولیه داستان نویسی-  شباهتهای بسیاری می توان دید. این همانندیها در نخستین مجموعه داستان دو نویسنده به اندازه ای است که می توان احتمال  داد تحت تأثیر اندیشه های حزبی نوشته شده اند. از نظر محتوا جامعه افراد داستانهای نویسنده، شغل و جنس آنان بررسی شده است. از نظر فنون داستانی، آل احمد در آغاز تحت تأثیر نویسندگان قرن نوزده فرانسه و گلستان بیشتر تحت تأثیر نویسندگان امریکایی- همینگوی و تواین و بک- که نویسندگانی تازه شناخته شده بودند، می نوشت. هرچه فاصله فیزیکی واعتقادی آل احمد و گلستان بیشتر شد، تفاوت در داستانهای آنها هم بیشتر شد.
 

دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

اهداف: مطالعه پیش رو با هدف بررسی میزان بهره‌مندی از رویکرد زیست تقلیدی در خانه‌های روستای کندوان انجام شده تا مشخص شود ایرانیان پیشین که امکانات بسیار محدودتری نسبت به ایرانیان امروز داشته‌اند با توجه به چه معیارهایی سکونتگاه‌ها با پایداری چند صد ساله را طراحی کرده‌اند.
روش‌ها: برای رسیدن به هدف مذکور ابتدا رویکرد زیست تقلیدی که رویکردی نوین است، شناسایی شد و سپس سکونتگاه‌های روستای کندوان مورد مطالعه قرار گرفتند و با استفاده از مدلی که مؤلفه و معیارهای آن با نرم‌افزار سوپر دسیژنز ارزش‌دهی شده بود، ارزیابی شد تا معیارهای پاسخده اقلیمی در این منطقه شناسایی و تدقیق شوند.
یافته‌ها: معیارهای پاسخده اقلیمی همراستا با هدف پایداری در رویکرد زیست تقلیدی و در سه گروه مؤلفه شکلی، کالبدی و عملکردی در روستای کندوان شناسایی و ارزیابی شدند.
نتیجه‌گیری: خانه‌های کندوان با توجه به پتانسیل خاص اکوسیستم منطقه‌ای طراحی شده‌اند و عواملی که می‌توانند کمک‌کننده در شکل‌دهی چنین مسکن‌های پایداری باشند شناخته شدند. با معرفی معیارها و ارزیابی آنها می‌توان با توجه به میراث ارزشمند گذشتگان و تکنولوژی‌های امروز اقامتگاه‌هایی هماهنگ‌تر با طبیعت و با پایداری بیشتر طراحی کرد.

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف این پژوهش، یافتن ارتباط میان کارکرد و ساختار توالی پپتیدی مشتق از استئوکلسین در نتیجه تغییر یک گروه عاملی و تأثیر آن بر تشکیل نانوبلور هیدروکسی آپاتیت است. قطعه پپتیدی شامل ۱۳ اسید آمینه از پروتئین استئوکلسین، بر اساس توانایی اتصال به کلسیم، الگوبرداری و به روش فاز جامد به دو صورت اسیدی و آمیدی ساخته شد. روش دورنگ‌‌‌نمایی دورانی برای بررسی ساختار و از میکروسکوپ الکترونی برای بررسی کارکرد پپتیدهای ساخته شده استفاده شد. همچنین اثر سمیت پپتیدهای ساخته شده بر سلول‌‌‌های استئوبلاستی ارزیابی شد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی بیانگر تشکیل نانوبلور هیدروکسی آپاتیت در حضور پپتید آمیدی است؛ در حالی که ذرات فسفات کلسیم بی‌‌‌شکل در حضور پپتید اسیدی تشکیل شده است. بررسی ساختار دوم با استفاده از طیف دورنگ‌‌‌نمایی دورانی، ساختار راندتصادفی فنر با بیضی واری مولی کمتر برای پپتید آمیدی را تأیید کرد. بررسی اثر سمیت نشان داد که پپتید آمیدی، رشد سلول‌‌‌های استئوبلاستی را به‌گونه‌ای چشم‌گیر افزایش می‌‌‌دهد. نتایج میکروسکوپ الکترونی و میزان رشد سلول‌های استنوبلاستی، تأیید کننده افزایش فعالیت زیستی توالی پپتیدی در اثر تغییر گروه کربوکسیل به گروه آمیدی است. استفاده از پپتیدهایی که توانایی تشکیل مینرال‌‌‌های هیدروکسی آپاتیت را دارند، به خاطر فعالیت زیستی بالا و همچنین زیست سازگاری دلخواه، می‌‌‌تواند در ترمیم بافت استخوان موفقیت‌‌‌آمیز باشد.

دوره ۷، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

این پژوهش، از جمله پژوهش‌های میان‌رشته‌ای است که در حوزه‌های علوم ‌شناختی، زبان‌شناسی ‌بالینی، عصب‌شناسی‌ زبان و آسیب‌شناسی ‌زبان قرار می‌گیرد و در جهت حل مشکلات و اختلالات مربوط به زبان، انجام ‌گرفته ‌است. هدف از این پژوهش، مقایسه تأثیر تحریک سیستم نورون‌های آینه‌ای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در گفتار آزاد کودکان اُتیستیک است. به‌همین منظور، ابتدا دو پژوهش آزمایشی در ۱۲ جلسه روی دو دختر ۶ و ۷ ساله اتیستیک به مدت چهار هفته در دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده علوم توانبخشی اجرا شد. پس از مشاهده نتایج مثبت و مؤثر این دو روش، نمونه‌های دیگر، یعنی ۶ دختر اتیستیک ۵- ۸ ساله تک‌زبانه فارسی‌زبان، به‌صورت نمونه در دسترس، انتخاب شدند و ۴۲ جلسه در طی چهارده هفته، به‌صورت سه جلسه ۲۰- ۳۰ دقیقه‌ای در هفته تحت آموزش، قرار گرفتند. آزمودنی‌ها به دو گروه تقسیم شدند؛ هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند در گروه اول که شامل ۳ آزمودنی می‌شد، موسیقی در کلاس پخش‌ نمی‌شد (تحریک دیداری و حرکتی)؛ اما در گروه دوم که شامل ۳ آزمودنی می‌شد، هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند، موسیقی بی‌کلام پخش می‌شد (تحریک دیداری، حرکتی و شنیداری). به‌منظور ارزیابی شاخص میانگین تعداد فعل در جمله، گفتار آزمودنی‌ها‌، پیش و پس از اجرای مداخله، درحین بازی و مکالمات روزمره ضبط‌ شد؛ سپس میانگین تعداد فعل در جمله آن‌ها اندازه‌گیری ‌شد. یافته‌های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۰ به کمک آزمون تی زوج و آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که میانگین تعداد فعل در جمله، به‌صورت معنی‌داری بعد از دوره آموزشی در هر دو گروه افزایش یافت. علاوه بر افزایش میانگین تعداد فعل در کل آزمودنی‌ها، میانگین تعداد فعل در جمله، در گفتار آزمودنی‎های گروه دوم نسبت به آزمودنی‌های گروه اول تفاوت معنی‌داری داشت. براساس یافته‌های این پژوهش می‌توان ‌گفت تحریک سیستم نورون‌های آینه‌ای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند تأثیر مثبتی بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در کودکان ‌اتیستیک دارد. البته گفتنی است که تحریک شنیداری- دیداری- حرکتی این سیستم عصبی، تأثیر بیشتری بر پیشرفت وضعیت کلامی این کودکان دارد.

دوره ۱۱، شماره ۴۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده تنظیم بهینه­ی متغیرهای کنترلی در جهت بهبود عملکرد فرآیندهای تولیدی یکی از مسائل مهم در صنایع غذایی محسوب می­شود. در طی سال­های اخیر روش­های متعددی برای بهینه­سازی فرآیندهای صنایع غذایی ارائه شده است. با این حال روش­های موجود عمدتاً به منظور بهینه­سازی مسائل تک­هدفه توسعه یافته­اند. این در حالی است که در بیشتر فرآیندهای تولیدی بیش از یک مشخصه کیفی مدنظر می­باشد که لازم است به طور همزمان بهینه شوند. هدف از این مطالعه بهینه­سازی فرآیند تولید ماست تغلیظ شده­ تقلیدی است. در این ارتباط، سه تابع هدف ماده جامد کل(مربوط به بافت محصول)، اسیدیته (مربوط به طعم محصول) و هزینه واحد محصول در نظر گرفته شده­اند و یک رویکرد بهینه­سازی چندهدفه بر اساس مفاهیم طراحی آزمایش­ها، روش سطح پاسخ و نسبت سیگنال به اختلال ارائه شده است. روش پیشنهادی نه تنها مجموع انحراف اهداف از مقادیر مطلوبشان را به حداقل ممکن می­رساند بلکه واریانس توابع هدف و بیشینه­ی انحراف آنها از مقادیر مطلوبشان را نیز کمینه می­کند و قابلیت استفاده برای حل مسایل با هر دو نوع متغیرهای تصمیم گسسته و پیوسته را دارد.  
فاضل اسدی امجد، عبدالله رضائی،
دوره ۱۴، شماره ۵۳ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

در جستار حاضر تلاش شده است از نگرش‌های اروپامحور به نمایشنامۀ مرگ یزدگرد (۱۳۹۳) بهرام بیضایی چهره برداشته شود. باری، هدف این نیست که بیضایی نویسنده‌ای با تمایلات کاملاً ایرانی معرفی گردد و از تأثراتش از ادبیات غرب چشم پوشیده شود. به‌طور دقیق‌تر مطلوب این است که مرگ یزدگرد درمقابل تئاتر روایی برتولت برشت قرار داده و به رویکرد خلاقانۀ بیضایی در استفاده از مدل برشتی تئاتر اشاره‌ شود. در این میان، نگاه برشت به تاریخ، مفاهیم تناقض، پروایروسیس و کاسوس به‌علاوه اعتقادش به امکان ایجاد تغییر و اصلاح حتی در تاریک‌ترین دوره‌ها در مرکز توجه قرار گرفته و بازتاب آن در نمایشنامۀ مذکور بیضایی واکاوی شده است. همچنین برخی از تکنیک‌های مشترکی که بیضایی با تأسی از نمایش‌ خنده‌آور ایرانی موسوم به «تقلید»  و برشت برای تحقق مقولۀ «فاصله‌گذاری» به‌کار برده‌اند، بررسی شده است. در این پژوهش، نظریات فردریک جیمسون دربارۀ تئاتر برشت به‌کار گفته شده و دیدگاه‌های وی به‌عنوان روشی برای پرداختن به این موضوع مورد استفادۀ نویسندگان قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان می‌دهد بیضایی درعین‌ حالی که عمیقاً وام‌دار سنت‌های نمایشی اصیل ایرانی است، از آن دسته از دستاوردهای برشت که برای موقعیت ایرانی متناسب است، نیز بهرۀ وافر برده؛ بنابراین مرگ یزدگرد را به اثری چندوجهی تبدیل کرده که علاوه‌بر مخاطب ایرانی، مخاطب غربی نیز می‌تواند به‌واسطۀ آشنایی‌اش با تئاتر برشتی با آن ارتباط برقرار کند. 

فاطمه اکبری راد، منا علی مددی، مراد اسماعیلی،
دوره ۱۴، شماره ۵۴ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

با نگاهی به شعر شاعران پیشامدرن ایرانی، از نخستین سدۀ تاریخ ادبیات فارسی تا دورۀ بازگشت ادبی، می­توان دریافت که صور خیال به‌کاررفته در شعر شاعران قرن سوم تا پنجم هجری، ابداعی، اصیل و محصول تجربۀ شعری خود آن‌هاست؛ اما با گذشت زمان از اواخر قرن پنجم به بعد، شاعران به‌جای آنکه ایماژهای محصول تجربۀ شخصی خود و عناصر تازه­ای از طبیعت و زندگی را در شعر وارد کنند، همواره در همان محدودۀ صور خیال شاعران گذشته مانده­اند و همان تصویرها را با دستکاری­های جزئی وارد شعر خود کرده­اند. در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده شده که چرا از اواخر قرن پنجم به بعد (تا دورۀ بازگشت)، صور خیال به‌کاررفته در شعر شاعران ایرانی غالباً تقلیدی و تکراری است و هرگونه ابداعی نیز از قلمرو دید قدما خارج نمی­شود. نگارندگان این مقاله با استفاده از نظریۀ پارادایم توماس کوهن دریافته­اند که یکی از پیش­فرض­های پارادایم پیشامدرن، اصالت گذشته است که می‌توان آن را در غالب پدیده­های شکل­گرفته در آن، از تاریخ تا فلسفه و عرفان و ادبیات، مشاهده کرد. در حوزۀ صور خیال نیز، تسلط همین پیش­فرض سبب شده است تا شاعران همواره اشعار گذشتگان خود را با تمامی عناصر معنایی یا صوری آن‌ها، معتبر بشمارند و آن‌ها را به‌عنوان الگویی کامل و تمام‌عیار از شعر مد نظر قرار دهند و بکوشند مانند آنان شعر بگویند. درنتیجه تصویرهای مطرح در این دورۀ طولانی (از اواخر قرن پنجم تا دورۀ بازگشت) غالباً تقلیدی است و اگر شاعری دست به نوآوری زده، از قلمرو دید و نگرش قدما بیرون نرفته است.



دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده

در این مقاله مسئله‌ی کنترل حرکت ربات‌های انسان‌نما مورد بررسی قرار می‌گیرد. مسئله‌ی یادگیری حرکات مشابه انسان به‌خصوص حرکات موزون و تکرارشونده به ربات‌های انسان‌نما چالشی بزرگ در زمینه علم رباتیک محسوب می‌شود. یادگیری تقلیدی که زیرمجموعه‌ای از یادگیری بانظارت است، یک فرم اصلی جهت یاددادن کارهای پیچیده به ربات به شمار می‌آید و بر این اساس استوار است که یک سیستم مصنوعی می‌تواند حجم بالایی از اطلاعات را از طریق یادگیری تقلیدی از فرد آموزش‌دهنده یاد بگیرد. روش اصلی به کار گرفته‌شده در این تحقیق جهت یادگیری حرکات موزون و تکرارشونده به ربات انسان‌نمای نائو، یادگیری تقلیدی است. تکنیک اصلی به‌کاررفته در این پژوهش استفاده از ساختارهای عصبی موسوم به مولد مرکزی الگو می‌باشد که قادر است الگوی موردنیاز برای حرکت در یک ربات را بر اساس یک نوع آموزش نمایشی به دست آورد. نحوه‌ی طراحی سیستماتیک این ساختار عصبی مصنوعی که در علم کنترل کاربرد‌های فراوانی دارد، اصلی‌ترین چالش پیش روست که در این مقاله به ارائه‌ی روشی برای آن پرداخته‌شده است. روش سیستماتیک طراحی و آموزش مولد‌های مرکزی الگو که از بازخوردهای حسی جهت تطابق خود با شرایط جدید استفاده می‌کند، در یک مدل دولایه‌ای موردبحث و بررسی قرار داده‌شده است. مدل ارائه‌شده یک بستر مناسب جهت ارائه‌ی آموزش‌های نمایشی و مبتنی بر نمایش برای ربات‌های انسان‌نما محسوب می‌شود که نیاز به کنترل صریح و برنامه‌نویسی مستقیم را برطرف می‌سازد و امکان آموزش غیرمستقیم رفتارهای پیچیده روی انواع ربات‌ها را مهیا می‌سازد.

دوره ۱۷، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

در این مقاله یکی از پژوهش‌های موسوم به تعامل انسان و ربات با موضوع تقلید حرکات انسان توسط ربات انسان‌نمای نائو مورد مطالعه قرار گرفته است. در این تحقیق، ابتدا حرکات انسان به واسطه دوربین دید سه بعدی کینکت که توسط بسته نرم افزاری سیستم عامل ربات (راس) راه‌اندازی شده است، دریافت می‌گردد. با توجه به اختلاف ابعادی میان انسان و ربات، حرکات دریافتی به ابعاد ربات نگاشت می‌شود. بعد از اعمال نگاشت، حل سینماتیک مستقیم و معکوس ربات ارائه می‌گردد. بدین منظور، فرم دیستال در حل سینماتیک مستقیم مورد استفاده قرار گرفته و بر مبنای آن راه حل تحلیلی برای حل سینماتیک معکوس ارائه شده است. راه حل تحلیلی ارائه شده به عنوان یکی از نوآوری‌های اصلی مقاله، دلیل اصلی حرکات روان ربات در تقلید حرکات انسان می‌باشد. به منظور حفظ تعادل ربات در زمان تقلید، استراتژی قوزک پا بر مبنای مدل پاندول معکوس خطی و معیار تصویر زمینی مرکز جرم ارائه شده است. پاندول معکوس مدل شده در دو فاز جفت تکیه گاهی و تک تکیه گاهی توسط کنترل کننده تناسبی-انتگرالی-مشتقی کنترل می‌شود. نتایج پیاده سازی عملی و شبیه سازی روش ارائه شده در مقاله با در نظر گرفتن محدودیت‌های ناشی از سامانه دریافت حرکات انسان، نمایان‌گر تقلید حرکات تمام-بدن انسان با دقت، نرمی و سرعت بالا در ربات می‌باشد.

دوره ۱۹، شماره ۱۳۰ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

آگاهی عموم مردم نسبت به مسائل سلامت و بهداشت سبب شده است تا تقاضا برای تولید محصولات کم کالری و با کیفیت که میزان چربی و شکر در آن‌ها کاهش یافته است، افزایش پیدا کند. هدف از این تحقیق، ارزیابی ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی کیک فنجانی بدون گلوتن حاوی اینولین می‌باشد. در این پژوهش از آردهای برنج، لوبیا سفید و چیا به عنوان جایگزین آرد گندم، به ترتیب در سطوح ۵۰، ۴۰ و ۱۰ گرم، اینولین به عنوان تقلیدکننده چربی در سطوح ۰ و ۳۰ گرم و سوکرالوز به عنوان جایگزین بخشی از شکر موجود در کیک در سطوح ۰ و ۰۵/۰ گرم استفاده شده است. بر اساس نتایجی که در این پژوهش حاصل گردید، جایگزینی شکر با سوکرالوز و جایگزینی چربی با اینولین در کیک پری‌بیوتیک بدون گلوتن باعث کاهش محتوای رطوبت، پوسته و مغز روشن‌تر و زردتر، کاهش pH، افزایش سفتی و کاهش فنریت و پیوستگی بافت گردید. 

دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

تشخیص نادرست و اشتباه در انتخاب برند اصلی با برند تقلبی و تقلیدی می‌تواند ضررهای مالی به مصرف‌کننده برساند و وفاداری مصرف‌کننده را تحت تآثیر قرار دهد. با این حال این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تقلید برند بر شباهت درک­شده توسط مصرف‌کننده با تعدیل‌گری ذهنیت مصرف­کننده و وفاداری به برند انجام شد. و هدف آن افزایش آگاهی مصرف‌کنندگان در رابطه با برندهای اصلی و تقلیدی می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل خریداران محصولات شامپو کلیر در داروخانه‌ها و دوغ مغانه در فروشگاه‌های شهرستان پارساآباد مغان می‌باشد. که به دلیل نامحدود بودن جامعه آماری از فرمول کوکران استفاده شده است و طبق آن تعداد نمونه انتخابی ۳۸۴ نفر می‌باشد. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزارهای  SPSS ۲۲و Smart PLS استفاده شده است. با استفاده از رویکرد حداقل مربعات جزیی روابط متغیرهای پژوهش و مدل اصلی پژوهش بررسی شده است. نتایج، نشان­دهنده این است که در فرضیه اصلی اول، استراتژی‌های تقلید برند  بر شباهت درک شده توسط مشتری تأثیر مثبت دارد. در فرضیه اصلی دوم متغیر ذهنیت مصرف‌کننده، رابطه بین تقلید برند و شباهت درک­شده را تعدیل می‌کند. در فرضیه اصلی سوم متغیر وفاداری به برند، رابطه بین استراتژی‌های تقلید برند و شباهت درک شده را تعدیل می‌کند.
 

صفحه ۱ از ۱