۱۶ نتیجه برای تفاوت
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
این پژوهش بررسی موردی تفاوت های جنسیتی زبانی در کودک دوقلوی دختر و پسر است که در بهکار گیری دایره واژگان فارسی انجام شده است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی در چارچوب فهرست تکامل رشد ارتباطی مک آرتور- بیتز (سی. دی . آی) انجام شده و در آن، دایره واژگانی دوقلوهای موردبررسی در ۲۲ دسته واژگانی و ۲ دسته افزون بر چهارچوب تحقیق، تحلیل شده است. پیکره زبانی، گفتار روزمره دوقلوهاست که با استفاده از ضبط صدا (در کل ۲۵۳۵ واژه) دسته بندی، و بسامد وقوع آنان در هر دسته واژگانی محاسبه شده است. در ادامه، تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تی وابسته انجام شده است. نتایج آزمون تی وابسته نشان میدهد فقط در دستههای واژگانی ۶، ۱۰ و ۱۶ و نمره کل مقیاس (نمودار ۱ و جدول ۲۶)، میان میانگین عملکرد دوقلوها تفاوتی معنادار وجود دارد (۰۵/۰p<) و در سایر موارد میانگین عملکرد آنها بسیار نزدیک به یکدیگر است. همچنین در تمام موارد معناداری تفاوت، میانگین عملکرد آرشام (پسر) بزرگتر از آرشیدا (دختر) است که عملکرد بهتر وی را در این خرده مقیاس ها نشان میدهد. در دستههای ۲ و ۱۳ عملکرد آنها و در نتیجه میانگین یکسان است. سایر تفاوتها و شباهتهای موجود در دایره واژگان آنها عبارتاند از: ۱. دسته واژگانی افعال در دایره واژگان هر دو از بالاترین بسامد برخوردار است؛ ۲. دسته واژگانی کلمات انتزاعی برای هر دو از کمترین بسامد برخوردار است و ۳. گستردگی و تنوع دایره واژگان در کودک پسر بیشتر است (از مجموع پیکره، ۲۵/۵۶ درصد به پسر و ۷۴/۴۳ درصد به دختر اختصاص دارد).
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
بناهای آرامگاهی در عصر اسلامی ایران نقش بسیار مهمی دارد. این بناها بهطور گسترده در تمام نقاط ایران پراکندهاند و از آنها اطلاعات دقیقی درباره سبکهای معماری، تزیینات، مصالح و دیگر ویژگیهای مربوط به ساختار و شکلشان میتوان بهدست آورد. وجود حکومتهای شیعی زیدیه در قرن چهارم هجری قمری و مرعشیان در قرن هشتم هجری قمری و نیز مهاجرت سادات و علویان به داخل فلات ایران و مناطق ری، قصران، دماوند، تبرستان، قومس و خراسان از دلایل گسترش اینگونه بناها بوده است. با مرگ یا شهادت این افراد، مقابرشان کانونی برای رشد افکار شیعی و نیز قیام و خیزشهای عدالتخواهانه میشده است. منطقه لواسانات و رودبار قصران (واقع در شمال تهران) ازنظر اقلیمی، تاریخی و فرهنگی در ارتباط مستقیم با ناحیه دماوند (واقع در حاشیه جنوبی رشتهکوه البرز) بوده است. در این مقاله، بناهای عصر ایلخانی موجود در منطقه لواسانات و رودبار قصران با شماری آثار همعصر در ناحیه دماوند مقایسه و تحلیل شده است. هدف از نگارش این مقاله، مطالعه و مقایسه ساختار معماری بناها، شباهتهای سبکی و تفاوتهای آنها در دو منطقه، نوع مصالح بهکاررفته و تزیینات آرامگاههاست. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات بهروش میدانی و اسنادی با رویکرد نظری مطالعات تاریخ فرهنگی گردآوری شده است.
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
در ارتباط کلامی پزشک- بیمار، پزشکان خودمحوری کلامی بیشتری دارند. یکی از عوامل تأثیرگذار در تغییر میزان خودمحوری کلامی، نقش متغیر جنسیت است. هدف از این مطالعه، بررسی میزان خودمحوری در ارتباط کلامی پزشک- بیمار و تغییرات حاصل از متغیر جنسیت است تا با آگاهی از آن بتوانیم مدل ارتباطی مناسبتری در این تعامل پزشکان و بیماران تعریف کنیم. برای رسیدن به این هدف، به جمعآوری اطلاعات ۲۶ پزشک و ۱۰۱ بیمار در مراکز آموزشی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران پرداختیم، مکالمات را ضبط و پیاده کردیم، به کدگذاری و شمارش پارهگفتارها براساس «سبک پاسخگویی کلامی» استایلز پرداختیم و با استفاده از آزمونهای آماری، میزان خودمحوری و تأثیر جنسیت را تحلیل کردیم. پزشکان ۴/۱۰ برابر بیماران از پارهگفتارهای مؤثر بر خودمحوری استفاده کردند. بیشترین میزان خودمحوری در بیماران، در مرحله نتیجهگیری و کمترین آن در مرحله معاینه بود. بیشترین میزان خودمحوری پزشکان در مرحله معاینه و کمترین آن در مرحله شرححال گیری بود. در بیماران، بین خودمحوری زن و مرد اختلاف معنیدار وجود داشت (۰۵/۰ <P) دربین بیماران، روستاییان، افراد با تحصیلات پایینتر و سن ۶۱ به بالا، خودمحوری بیشتری داشتند. بین خودمحوری پزشکان زن و مرد اختلاف معنیدار وجود نداشت (۰۵/۰ <P)؛ اما سن کمتر و درجه علمی پایینتر باعث افزایش آن شد. تفاوت جنسیتی بین پزشک و بیمار باعث افزایش خودمحوری پزشکان و تشابه جنسیتی باعث کاهش آن شد. پزشکان نسبت به بیماران خودمحوری بیشتری داشتند. در شرححال گیری، پزشک بیشتر به جمعآوری اطلاعات میپردازد؛ اما در معاینه، بیمار کاملاً حالت انفعالی دارد. خودمحوری با موقعیت و طبقه شغلی ارتباط مستقیم داشت. زمانیکه تفاوت جنسیتی وجود داشت، طبقه اجتماعی تعیینکننده بود و موجب بالا رفتن خودمحوری پزشک شد. رعایت آداب کلامی ازسوی بیمار از خودمحوری کاست.
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین متغیرهای منزلت شغلی و زیرکاردرروی با نقش واسطهای بیتفاوتی سازمانی میباشد. روش تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه جمعآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری میباشد.
نتایج پژوهش نشان داد که منزلت شغلی با بیتفاوتی سازمانی و زیرکاردرروی دارای رابطه مستقیم، معنادار و منفی میباشد. بیتفاوتی سازمانی نیز با زیرکاردرروی دارای رابطه مستقیم، معنادار و مثبتی میباشد. همچنین نقش میانجی بیتفاوتی سازمانی در رابطه بین منزلت شغلی و زیرکاردرروی کارکنان نیز تأیید شده است. نتایج بهدست آمده در سازمان مورد نظر نشان داد که یکی از عوامل انگیزاننده مهم برای کارکنان منزلت شغلی آنهاست چون با توجه به پاسخهای آنها هرچه منزلت شغلیشان بالاتر باشد، بیتفاوتی و زیرکاردرروی کمتر میشود.
دوره ۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
ترجمه واژهها در قرآن کریم به زبان فارسی ، همواره ذهن پژوهشگران این کتاب آسمانی را به خود مشغول نموده است. یکی از این واژههای چالشبرانگیز، کلمه "تفاوت" است که با مفهوم عام خود که همان اختلاف و فرق بین اشیاست، سازگار نیست . مقاله حاضر در صدد بوده است با روش توصیفی -تحلیلی ، معنای لغوی ریشه فوت و سایر مشتقات آن به ویژه تفاوت را مورد واکاوی قرار داده و بر اساس یافته های پژوهش، ترجمه های قرآنی آن را مورد ارزیابی قرار دهد. از جمله نتایج پژوهش این بوده است که واژه "فوت" در ترجمهها غالباً به معنای "رهایی" و "نجات" ترجمه شده که صحیح آن "فرصتی برای رهایی" است. همچنین اکثر مترجمان واژه "تفاوت" را به مفاهیمی چون "فرق"، "اختلاف"، نابسامانی"، "ناهمگونی"، "ناهماهنگی"، "خلل", "عیب" و "نقص" ترجمه کردهاند که با توجه به سیاق آیه و مفهوم لغوی این واژه، ترجمه های یاد شده، مناسب ارزیابی نمی شود و ترجمه صحیح آن را می توان "گسستگی" و "نیستی" دانست که با هدف آفرینش نیز کاملاً سازگار است.
علیرضا محمدی کله سر،
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
بسیاری از پژوهش¬های ادبی، با روش¬های گوناگون به بررسی و تحلیل یک یا چند متن از متون ادبیات فارسی می¬پردازند. در این میان نکته¬ای که چندان مورد توجه قرار نمی¬گیرد، مسالۀ گزینش متن است؛ چنانکه اغلب آن را به عنوان مادۀ پژوهش¬، امری جدا از چهارچوب نظری و روش¬شناسی تحقیق در نظر می¬گیرند. این در حالی است که نگاهی جدی و مسأله¬وار به گزینش متن می¬تواند نتایجی در جهت تقویت وجوه پژوهشی تحقیق به همراه داشته باشد. مقالۀ حاضر نیز با هدف نشان دادن اهمیت این مسأله به عنوان مؤلّفه¬ای روش¬شناختی در مطالعات ادبی نگاشته شده است. به نظر می¬رسد تأکید بر وجوه روش¬شناختیِ گزینش متن، در گرو آگاهی پژوهش¬گر از نسبت متن مورد نظر با دیگر متون و شباهت¬ها و تفاوت¬های آنها با یکدیگر است. این تلقی از سویی نشان دهندۀ ابتناء پژوهش¬ بر آگاهی¬ها و پیش¬فرض¬های محقق، و از سوی دیگر نمایان¬گرِ نقش متن و گزینش آن در شکل¬گیری بنیان¬های نظری و نتایج تحقیق است.
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
مضمون شعر سبک اصفهانی و هندی در نهایت دقّت، انتخابشده است و چون شعر سعدی و حافظ، انسان را به فکر کردن فرونمیبرد. چنین سبک شعری باارزشهای ادبی ایران تاریخی در دورههای خراسانی و عراقی سنخیّت ندارد، از سوی ادیبان و شاعران دوره بعد و نیز از سوی تذکرهنویسان مورد توجّه واقع نشد و در تذکرهها نوشتند از دهها هزار بیت صائب چند بیت او به دشواری انتخاب شد و همینکه تا امروز شعر بیدل برای استادان و دانشجویان ایرانی ناآشناست به شگفتی نامأنوس شعر او برمیگردد. بدینجهت تحقیق حاضر تا حدودی میتواند تمایزها و تفاوتهای سبکهای اصفهانی و هندی و دو نماینده این دو سبک یعنی صائب و بیدل را روشن و مشخّص نماید. بر همین مبنا مقالۀ پیشِ رو با بررسی و تحلیل دو سبک مذکور، فرضیههای زیر را اثبات مینماید؛ اکثر منتقدان ادبی، سبک هندی و اصفهانی را یکی دانستهاند و وجوه مشترک فراوانی برای آنها ذکر کردهاند، امّا با اندکی درنگ میتوان دریافت که این دو سبک باوجود ویژگیهای مشترکِ فراوان، کاملاً بر هم منطبق نیستند. توجّه به سه عنصر زبان، زمان و مکان در شعر صائب و بیدل نمایانگر تفاوتهای شعری این دو شاعر و اثبات همسانی سبکی آنهاست.
دوره ۷، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
پژوهش حاضر اولین تلاشی است که از یکسو با اتخاذ رویکردی کمّی- رایانشی و از سوی دیگر با رویکردی کلگرایانه، سعی در بررسی گونههای زبان مازندرانی (طبری) و ترسیم چشماندازی نسبتاً روشن از وضعیت پیوستار گویشی این منطقه در چهارچوب مطالعات گویشسنجی دارد. برای تدوین اطلس زبانی ۷۳ سایت در قلمرو گویشی گستردۀ پژوهش- که از شمال به شبهجزیره میانکاله و دریای مازندران، از جنوب به دامنههای رشتهکوه البرز، از شرق به خلیج گرگان و از غرب به شهرستانهای بابلسر و سوادکوه محدود میشود- مشخص شد. دادههای پژوهش شامل معادلهای آوایی ۶۲ مدخل واژگانی (جمعاً ۴۵۲۱ معادل) است که از مواد زبانی معتبر «طرح ملی اطلس زبانی ایران» استخراج گردید. میانگین سنی گویشوران ۳۶ سال و متوسط سواد آنها در حد آموزش ابتدایی است که ۳۸% آنها زن هستند. تحلیل انبوهه دادهها ضمن نمایاندن کارآمدی رهیافت گویشسنجی بر رهیافت سنتی، نشان داد دو گروه گویشی مازندرانی و مازندرانیِ گالشی از هم متمایزند و نیز گروه گویشی مازندرانی، خود به چهار زیرگروه اصلی بخش میشود که تغییرات پیوستار گویشی آنها از جنوب شرقی به شمال غربی است. گویش منطقهای شمال شرق حول شبهجزیره میانکاله، گویش منطقهای جنوب شرق بخش گلوگاه، گویش منطقهای مرکز حول مناطق مرکزی شهرستانهای نکا و ساری و گویش منطقهای غرب شهرستان جویبار را پوشش میدهد.
دوره ۱۰، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
مطالعه حاضر تلاشی است به منظور گسترش دانش ما در زمینه تأثیر سبکهای مختلف یادگیری بر عملکرد داوطلبان ایرانی در آزمون آیلتس. هدف پژوهش حاضر، بررسی سبکهای مختلف یادگیری و میزان اثرگذاری آنها بر کسب نمرات بالاتر و نیز عملکرد زبانآموزان در انواع پرسشهای آزمون آیلتس است. در این تحقیق، ۹۰ نفر از زبانآموزان رشتههای مختلف تحصیلی شرکت کردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه سبکهای شناختی طراحیشده از سوی کلب (۱۹۸۴) و نیز یک آزمون آیلتس مدل است. نتایج تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار اس.پی.اس.اس. نشان داد که بیشتر داوطلبان دارای سبکشناختی بازتابگرا هستند و به ترتیب پس از آن، داوطلبان عملگرا، فعالگرا و نظریهپرداز قرار دارند. در این میان، داوطلبان عملگرا عملکرد بهتری در آزمون آیلتس در هر مهارت داشتند. نتایج واریانس یکطرفه (Anova One - Way) نشان داد که بین متعلق بودن به هرکدام از سبکهای یادگیری و میزان موفقیت در آزمون آیلتس، تفاوت معناداری وجود دارد. به علاوه، میان متعلق بودن به هر یک از این سبکهای یادگیری و عملکرد زبانآموزان در انواع مختلفِ پرسشهای آیلتسT ازجمله پرسشهای تکمیلجمله و چهارگزینهای، رابطه معناداری مشاهده شد.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف این پژوهش بهطور خاص افزایش درک و آگاهی ما از رابطۀ بین عوامل مربوط به تفاوتهای فردی در آموزش زبان بهویژه عوامل تمایل به برقرای ارتباط، هوش اجتماعی و انگیزش است. دو متغیر جنس و سطح دانش زبانی نیز در این پژوهش موردبررسی قرار گرفته است. برای پاسخ به سه پرسش و بررسی فرضیههای پژوهش ۱۶۸ نفر از فارسیآموزان بزرگسال سطوح مختلف زبانی (۷۹ زن و ۸۹ مرد) در دانشگاههای مختلف، به پرسشنامۀ ۴۴ گویهای پاسخ دادند. نتیجۀ تحلیل آماری و آزمونهای مختلف برای بررسی دادههای مربوط به متغیرهای تمایل به برقراری ارتباط WTC و مؤلفههای انگیزش و هوش اجتماعی نشان داد که روابط این سه متغیر با یکدیگر کاملاً معنادار است و فقط رابطۀ تمایل به برقراری ارتباط و خودبایدی در فارسیآموزان دختر معنادار نیست. روابط بین متغیر تمایل به برقراری ارتباط با چهار متغیر خودآرمانی، تجربۀ یادگیری، انگیزش کلی و هوش اجتماعی در فارسیآموزان پسر قویتر از دختران است و رابطۀ بین متغیرهای هوش اجتماعی و انگیزش در فارسیآموزان دختر از پسران قویتر است. تحلیل دادهها براساس سطوح زبانی نشان داد در سطح مقدماتی روابط بین متغیر تمایل به برقراری با سه متغیر خودآرمانی، تجربۀ یادگیری و انگیزش کلی و نیز رابطۀ متغیر هوش اجتماعی و انگیزش قویتر از سایر سطوح زبانی است. در سطح میانی افزایش متغیر تمایل به برقراری ارتباط موجب کاهش معنادار متغیر خودبایدی میشود و رابطۀ متغیر تمایل به برقراری ارتباط و هوش اجتماعی در سطح میانی بیشتر از سطوح دیگر است.
دوره ۱۴، شماره ۵۸ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف مقاله این است که با تکیه بر مطالعات زبانشناسی اجتماعی و با توجّه به متغیّرهای لیکاف و دیگر زبانشناسان، به بررسی ویژگیهای زبان زنانه در رمان کنیزو اثر منیرو روانی پور بپردازد. با بررسیها این نتیجه به دست آمد که روانی پور بهطور قابل توجّهی در این رمان، زبان زنان داستانش را از شکل ضعیف زبانی بیرون آورده است که زبانشناسان بر آن تکیه دارند. با اینکه زنان، تا حدودی رنج کشیده و ضعیف و مورد ظلم مردان هستند در زبان ایشان تفاوت بارزی با زبان مردان دیده می شود و به صورت قابل توجّهی از ضعف تعریف شده از سوی زبانشناسان مبرا است.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده
مهاجرت نیروی کار در سطح مناطق به تفاوتهای منطقهای نرخ بیکاری عکس العمل نشان میدهد و نرخ بیکاری با اجزاء بنیادی بازار مسکن در ارتباط است. در این مطالعه، ارتباط بازار نیروی کار و مسکن در ۳۰ استان کشور و با به کارگیری مدل ورمولن و امرن (۲۰۰۵) و استفاده از روش دادههای ترکیبی (پانل دیتا) برای مناطق و روش خودرگرسیون با وقفه های گسترده (ARDL) برای کل کشور، روابط بین متغیرها در دوره زمانی ۱۳۹۰-۱۳۸۰ تجزیه و تحلیل می شود. نتایج مشاهدات نشان میدهد که اکثر استانهایی که از میانگین بالای قیمت مسکن برخوردار هستند، میانگین و نوسان پایین بیکاری را نیز دارند. کارگران در مناطقی با بیکاری بالا از طریق بازار مسکن جبران غرامت میشوند، زیرا در این مناطق قیمت زمین و مسکن و هزینه های زندگی نسبت به مناطق با بیکاری کمتر، پایین تر میباشد. همچنین با وجود خطر بیکاری، تمایل خانوارها به دریافت وام مسکن کاهش می یابد و در نتیجه، قیمت مسکن کاهش مییابد. خطر بیکارشدن، نااطمینانی درآمدی را افزایش میدهد و بنابراین، قیمت مسکن را کاهش خواهد داد. این مساله ارتباط منفی میان قیمت مسکن و نرخ بیکاری را نشان میدهد. همچنین آزمون علیت گرنجر نیز حاکی از ارتباط دوطرفه میان قیمت مسکن و نرخ بیکاری است. مناطقی که از نرخ بیکاری بالاتری برخوردارند، توسط شرایط بهتر بازار مسکن جبران غرامت میشوند؛ یعنی سطح قیمت مسکن در این مناطق پایینتر است. از این رو، ارتباط منفی میان قیمت مسکن و نرخ بیکاری در استانهای کشور وجود دارد. تحلیل های رگرسیونی ارتباط میان نرخ بیکاری و قیمت مسکن را منفی نشان میدهد و در مطالعه داده های پانلی، ضریب یاد شده در استانهای مختلف متفاوت است که منعکس کننده غرامت بیکاری در سطح مناطق می باشد. در مناطقی که از میانگین قیمت مسکن پایین تری نسبت به سایر استآنهابرخوردار میباشند، تأثیر بیکاری بر قیمت مسکن بیشتر از سایر استانهامیباشد. بنابراین پایین بودن قیمت مسکن این مناطق با بازار نیروی کار آنها ارتباط بالاتری نسبت به بقیه مناطق دارد.
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
در بررسی عوامل مؤثر بر مخارج مصرفی دولت، یکی از عوامل مهم و اثرگذار که کمتر به آن پرداخته شده، "ساختار سنی جمعیت" بوده و در این مطالعه، به بررسی اثر تغییر ساختار سنی جمعیت بر مخارج مصرفی دولت با استفاده از روش الگوی داده های ترکیبی با تواتر متفاوت (میداس)[۱] پرداخته شده است. نتایج حاصل از برآورد نشان می دهد که ساختار سنی جمعیت، تأثیر مثبت و معنادار بر مخارج مصرفی دولت دارد. سپس مخارج مصرفی دولت برای سال ۱۳۹۳ پیش بینی شده است. اطلاعات مربوط به سال ۱۳۹۳ در برآورد اولیه رابطه، استفاده نشده تا بتوان براساس آن، قدرت پیش بینی الگو را خارج از محدوده برآورد محک زد. در نهایت، مخارج مصرفی پیشبینی شده معادل ۱۴۳۷۰۷۹ میلیارد ریال محاسبه گردید که در مقایسه با مقدار واقعی آن (معادل ۱۴۳۸۳۱۶ میلیارد ریال)، حاکی از پیش بینی خوب الگو است.
[۱]. Mixed frequency Data Sampling (MIDAS)
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
در راستای ارتقای برایندهای فردی و سازمانی، رویکرد بهسازی منابع انسانی از راهبردهای مختلفی بهره برده است. موضوع توجه به بی تفاوتی سازمانی و کاوش راهبردها و سازوکارهایی جهت کاهش این پدیده سازمانی از جمله مباحث مدیریتی چالش برانگیز است. یکی از مکانیزم های تاثیرگذار در کاهش بیتفاوتی، طراحی ساختارهای تواناساز سازمانی است. هدف از انجام این پژوهش، پیشبینی بیتفاوتی سازمانی بر اساس نوع ساختار سازمانی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان فارس (۷۳۳ نفر) بود. جهت انتخاب نمونه از روش نمونهگیری طبقهای نسبی استفاده شد و بر اساس فرمول کوکران این تعداد ۲۵۱ نفر محاسبه گردید. از این تعداد ۲۳۰ پرسشنامه تکمیل شد و مورد تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل دادهها از آزمونهای تی وابسته، تی تک نمونهای، تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد ساختار سازمانی تواناساز پیشبینیکننده منفی و معنادار و ساختار سازمانی بازدارنده پیشبینیکننده مثبت و معنادار بیتفاوتی سازمانی میباشد. بر این اساس، یافتههای پژوهش نشان داد که با طراحی و توسعه ساختار سازمانی تواناساز، بیتفاوتی سازمانی کاهش خواهد یافت.
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱۰- )
چکیده
با ظهور شرایط جدید در اروپای مدرن یک همزمانی تاریخی اتفاق افتاد، که از طریق آن شرایط پسا وسطائی اروپا در عین حال هم گسستی از گذشته خود اروپا بود، و هم یک پیوست تحمیلی با آینده عالم غیر اروپا. اما، برای غیر اروپائیان، همزمانی تاریخی متفاوت رغم خورد. آنها خود را گسسته از گذشته خود، و پرتاب شده در یک «وضع طبیعی» تحمیل شده یافتند. تجربه اروپائیان در گفتار استعماری روایت شده است. تجربه دنیای مستعمره شده در گفتار پسا-استعماری روایت شده است. این مقاله تلاشی است برای میزبانی نظری ملاقاتی بین گفتار استعماری و گفتار پسا استعماری.
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
تغییر نرخ ارز، از مسیرهای مختلف بر عملکرد اقتصادی اثرگذار است. در این مطالعه، به بررسی اثر تغییر نرخ ارز بر عملکرد متغیرهای مهم اقتصاد کلان، یعنی تولید، اشتغال و سطح عمومی قیمت ها خواهیم پرداخت. به این منظور، از یک الگوی اقتصادسنجی کلان با رویکرد دادههای ترکیبی تواتر متفاوت استفاده شده است. الگوی مذکور، بر اساس مبانی نظری اقتصادی و با توجه به حقایق آشکار شده اقتصاد ایران، تصریح و به کمک دادههای سری زمانی در محدوده سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۹۶ برآورد شدهاند. از آنجا که الگوی مورد مطالعه به جهت داشتن اطلاعات کامل تر، قدرت توضیحدهندگی بهتری نسبت به سایر مدل های سری زمانی دارد، انتظار میرود که امکان ارزیابی دقیقتری از سیاست های ارزی داشته باشد. الگو، دارای بخشهای تولید، مخارج مصرفی و سرمایهگذاری، تجارت خارجی، دولت، اشتغال، پول و قیمتها است. علاوه بر این، با توجه به نتایجی که از شبیهسازی پویای الگو حاصل گردید، الگو میتواند نماینده مناسبی از سازوکار اقتصاد ایران باشد. از سوی دیگر، الگوی مدنظر با لحاظ شرایط تحریم، میتواند آثار سیاست های اقتصادی را به گونه مناسبتری بررسی نماید. در نهایت، نتایج حاصل از ارزیابی سیاست های ارزی در شرایط وجود تحریم، بررسی شده است. بر اساس نتایج الگو، در رابطه با سیاست تنزل ارزش پول ملی در اقتصاد ایران، افزایش نرخ ارز در شرایط تحریم، علاوه بر کاهش تولید، زمینهساز کاهش اشتغال و فشارهای تورمی میگردد.