۲۴ نتیجه برای تعلیق
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، ارائه نتایج آزمایشگاهی و مدلی تئوری است که اثر مواد تعلیق شکن در شکسته شدن امولسیون آب در نفت را نشان دهد. به عبارتی گروهی از مواد فعال سطحی در نظر گرفته شده است و نحوه عملکرد آنها به عنوان ماده تعلیق شکن در شکستن امولسیون نفت خام توسط آزمایش بطری بررسی شده است. به همین منظور، با استفاده از شباهت رفتار مواد فعال سطحی در جذب شدن بین دو فاز آب و نفت با فرآیند جذب سطحی مولکولهای گاز بر روی سطح جامد، رابطهای بر اساس خطوط همدمای جذب لانگمویر جهت ارتباط کشش بین سطحی دو فاز آب و نفت در امولسیون به غلظت تعلیقشکن، توسعه داده شده است. سپس بر اساس مدل توسعه داده شده، تابع فرکانس برخورد قطرات در معادلات موازنه جمعیت تصحیح شده است به نحوی که تاثیر مواد تعلیقشکن در بههم چسبیدن قطرات آب لحاظ شود. با توجه به اینکه مدل توسعه داده شده دارای تعدادی پارامتر تنظیم شدنی است که برای محاسبه آنها نیاز به دادههای تجربی میباشد، گروهی از مواد فعال سطحی در نظر گرفته شده است و نحوه عملکرد آنها بهعنوان ماده تعلیقشکن در شکستن امولسیون نفت خام توسط آزمایش بطری، مورد بررسی قرار گرفته است. مقایسه نتایج تجربی بازده جداسازی آب از نفت خام با نتایج حاصل از شبیهسازی بهوسیله معادله موازنه جمعیت، حاکی از این است که مدل توسعه داده شده، بهخوبی مقادیر دادههای آزمایشگاهی را در غلظتهای مختلف پیشبینی میکند.
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده
یاتاقانهای مغناطیسی با توجه به ویژگی منحصر بهفرد، در سالهای اخیر بسیار مورد توجه محققان قرار گرفتهاند. با توجه به نو بودن این زمینه تحقیقاتی در ایران، هدف از این تحقیق تدوین فناوری بوده و در اینجا مراحل طراحی، تحلیل و ساخت سیستم تعلیق مغناطیسی فعال ارائه میشود. فناوری بهکار گرفته شده در این سیستم در واقع بهعنوان پیشنیاز و بهمنظور توسعه آن برای دستیابی به دانش ساخت یاتاقان مغناطیسی، پیادهسازی شده است.
دوره ۹، شماره ۲۰ - ( ۳-۱۳۸۴ )
چکیده
چکیده
حق تعلیق به هر یک از طرفین قرارداد حق میدهد حسب مقررات قانونی یا توافقات قراردادی و یا به دلیل فورس ماژور، تعهدات خود را در مقابل طرف دیگر موقتاً به تعویق اندازد. حق حبس نیز به هریک از طرفین عقد بیع و یا عقود معاوضی دیگر این حق را اعطا میکند که تا وقتی طرف مقابل حاضر به انجام تعهد متقابل نگردد، در برابر او از انجام تعهد خویش امتناع ورزد. هر دو حق مزبور ناشی از تقابل تعهدات طرفین عقد و حاکی از وابستگی و رابطه بین تعهدات ایشان است. حق تعلیق قرارداد، در شرایط عمومی پیمان و برخی توافقنامههای فراملی کشورمان مورد تصریح قرار گرفته است. تعلیق ناشی از فورس ماژور، هر چند در منطوق مواد قانونی راجع به تعهدات وجود ندارد، ولی مفهوم این مواد نمایانگر پذیرش تعلیق قرارداد در صورت بروز فورس ماژور است، در حالی که حق حبس صراحتاً در مقررات قانون تجارت و به نوعی در مواد قانون مدنی کشورمان مورد تصریح واقع شده و صرفاً در عقود آنی و در صورت امتناع طرف مقابل از ایفای تعهد متقابل به رسمیت شناخته شده است، در حالی که جایگاه تعلیق در عقود مستمر است. در متون فقهی نیز تعلیق به صراحت مورد بحث قرار نگرفته، ولی از فحوای کلام فقها میتوان به رسمیت شناختن تعلیق عقد در موارد مربوط را استنباط کرد، در حالی که حق حبس صراحتاً مورد اشاره و بحث قرار گرفته است. تعلیق مقرر در شرایط عمومی پیمان با تعلیق مقرر در فرم فیدیک، در عین مشابهت، تفاوتهایی عمدتاً از حیث یک طرفه بودن آن در شرایط عمومی پیمان و دو طرفه بودن آن در فرم فیدیک، طول مدت تعلیق، امکان تمدید مدت قرارداد و خسارات دوران تعلیق دارد. لذا صرف نظر از فوریت و استمرار عقود مورد شمول حبس و تعلیق، از حیث مبنایی، تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و لذا میتوان از دلایل و مبانی پذیرش حق حبس در حق تعلیق نیز استفاده کرد، هر چند تعلیق خود به عنوان بحثی مستقل قابل بررسی است.
.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده
- یک سامانه یاتاقان مغناطیسی فعال طراحی و ساخته شده که در آن، با اعمال جریان کنترل شده به سیمپیچها، توسط یک کنترل کننده ID، نیروی جاذبه الکترومغناطیسی ایجاد و فاصله بین میله و آهنرباها کنترل میشود.سپس تأثیر پارامترهایی مانند فرکانس نمونهبرداری، الگوی تحریک آهنرباها و فاصله هوایی بین رتور و استاتور بر پایداری سامانه یاتاقان مغناطیسی بهصورت آماری با استفاده از نتایج آزمایشی تجربی تحلیل و بررسی شده است. همچنین تحلیل دینامیکی و تأثیر میدان مغناطیسی و تحلیل نیرو و با استفاده از تحلیل عددی ارائه شده است. با توجه به غیرخطی بودن سامانه تعلیق یاتاقان مغناطیسی، از نتایج این آزمایش برای بررسی اثر غیرخطی و کنترل مناسبتر سامانه استفاده شده است. در تحلیل عددی نحوه و شکل خطوط میدان مغناطیسی، پراکندگی و توزیع چگالی شار مغناطیسی و نیروی مغناطیسی اعمال شده بر میله آهنی به دو روش کار مجازی و تنسور تنش ماکسول بررسی شده است. در تحلیل آماری، نتایج تجربی مربوط به تأثیر تغییرات فرکانس و فاصله هوایی بین رتور و استاتور برای تعیین نقاط پایدار کاری استفاده شده است.
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
ضربه های اتفاقی ناشی از ثابت نبودن سرعت و ناهمواریهای جاده، خودرو را در معرض شتاب های قائمی قرار می دهد که سبب ناراحتی و خستگی سرنشینان می شود. با محدود سازی این شتاب ها می توان راحتی سفر با خودرو را بهبود داد. در این مقاله نخست به منظور ارزیابی راحتی سفر با خودرو، پاسخ شتاب های قائم سرنشین در فرکانس های مختلف با استفاده از طیف چگالی قدرت مربوط به تحریک های اتفاقی جاده واقعی محاسبه شده و با مقادیر مرزی مطلوب - که در استاندارد ISO ۲۶۳۱ تعریف شده - مقایسه می شود. سپس برای حداقل سازی شتاب های قائم و با در نظر گرفتن مقادیر مرزی مشخص شده در استاندارد، پارامترهای سیستم تعلیق (ضرایب فنرها و کمک فنرها) با استفاده از الگوریتم های ژنتیکی تعیین می شوند. برای حل این مسأله بهینه سازی غیر خطی مقید، محدودیت های فیزیکی نیز اعمال می شوند. نتایج به دست آمده نشان دهندۀ کاهش شتاب های بدنۀ خودرو به میزان قابل قبول و بهبود پاسخ دینامیکی خودرو از نظر راحتی سفر است. مقایسه نتایج به دست آمده از این روش با نتایج حاصل از روش برنامه ریزی غیرخطی، نشان دهندۀ کارایی بالاتر الگوریتم ژنتیکی است.
دوره ۱۰، شماره ۴۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
پژوهشگران علوم بلاغی از آغاز تاکنون تمام توجه خود را به ادب رسمی معطوف کردهاند. نگاهی به شاهد مثالهای کتب بلاغی بهخوبی مؤیّد این نظر است. این مسئله در تدریس مباحث بلاغی در مراکز آموزشی چون دانشگاهها نیز کاملاً صدق میکند، غافل از اینکه ادب عامه ساختار و زیباییشناسی خاص خود را دارد که غفلت از آن، نادیده گرفتن بخش بزرگی از ظرفیت بلاغی زبان است. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از معیارهای بلاغی به زیباییشناسی چیستان بهعنوان نوعی از کنایه در ادب عامه پرداخته است.
نتایج نشان میدهد در پژوهشهای انجامشده تنها به بلاغت قسمت اول (توصیف) توجه شده و از بلاغت موصوف غافل ماندهاند؛ درحالیکه پنهانسازی و تعلیق معنا با توجه به وصفهای موجود، بیانگر این است که چیستان درواقع کنایه از موصوف است. نکتهای که تاکنون به گونۀ بایسته به آن پرداخته نشده و عدم توجّه به این مسئله، موجب شده در کتب بلاغی بهاشتباه در مبحث بدیع جای بگیرد. تفاوت این گونه کنایه با کنایات مرسوم کتب بلاغی و تبیبن و تشریح زیباییهای آن، در مقایسه با نمونههای ادب رسمی از مباحثی است که در متن مقاله بهتفصیل به آن پرداخته شده است
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
در این مقاله، ایده بازیابی انرژی سیستم تعلیق فعال در خودروی هیبرید برقی ارائه شده و تاثیر آن بر مصرف سوخت و انتشار آلودگی خودروی هیبرید از طریق شبیه سازی های کامپیوتری مورد مطالعه قرار گرفته است. سیستم های تعلیق فعال از عملگرهای فعال برای اعمال نیرو و کنترل ارتعاشات بدنه خودرو استفاده می نمایند. عملگرهای فعال در هنگام نیاز، انرژی ارتعاشات را جذب نموده و یا به سیستم انرژی تزریق می کنند. با به کارگیری سیستم بازیابی انرژی، بخشی از انرژی ارتعاشات سیستم تعلیق می تواند به انرژی الکتریکی تبدیل شده و ذخیره گردد. در خودروهای هیبرید برقی، سیستم تعلیق فعال انرژی مورد نیاز خود را از منبع ذخیره انرژی الکتریکی خودرو دریافت می نماید. در این مقاله از یک منبع ذخیره انرژی الکتریکی ترکیبی، شامل باتری و ابرخازن، برای تامین انرژی مورد نیاز سیستم تعلیق فعال و اجزاء الکتریکی خودرو استفاده شده است. نتایج شبیه سازی ها نشان می دهند که با به کارگیری سیستم بازیابی انرژی، مصرف سوخت و آلاینده های خودرو کاهش می یابد.
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
در این تحقیق به منظور حمل و نقل ریلی ترانسفورماتورهای سنگین با مدلسازی کامپیوتری واگن کمرشکن شش محوره به بهینه سازی رفتار دینامیکی سیستم تعلیق در راستای قائم پرداخته شده است. برای این کار ابتدا با نرم افزار ADAMS/Rail و روش نیوتن-اویلر، دینامیک واگن کمرشکن شبیه سازی شد. سپس با انتخاب پارامترهای موثر بر رفتار سیستم تعلیق و براساس معیار آسیب پذیری تعریف شده برای حمل ترانسفورماتورها به تعریف تابع بهینه سازی پرداخته شد. سپس با انجام تعدادی شبیه سازی بر روی فضای تغییرات پارامترهای منتخب با تحلیل داده های بدست آمده به بهینه سازی سیستم تعلیق این واگن پرداخته شد.
رضا نکوئی، کاووس حسنلی، سعید حسام پور،
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
کانونیسازیها با امکانات و محدودیتهای روایی خود از مهمترین عناصر در ایجاد تعلیق و غافلگیری بهشمار میروند. نویسندگان مقاله با رویکردی مبتنی بر سنتهای صوری و محتوایی در تحلیل گفتمان روایی، بهدنبال بررسی و یافتن امکانات و محدودیتهای روایی انواع کانونیسازی در ایجاد تعلیق و غافلگیری و بیان دلیل زیباییشناسی استفاده از یک کانونیسازی غالب در رمان بامداد خمار هستند. نتایج پژوهش نشان میدهد کانونیسازیهای بیرونی و درونی بهصورت متناوب از امکانات و محدودیتهای روایی خاص و مشترکی در توزیع اطلاعات روایی استفاده میکنند که تعلیق و غافلگیری را در این رمان بهوجود میآورد. بر این اساس، امکانات روایی آغاز از میانه، تعلیق اشیا، روایت درونهای و پیرنگ باز مختص کانونیسازی بیرونی، و امکانات و محدودیتهای روایی روایت رمان بهشیوه داستانهای موازی، نقض نهی، کشمکش درونی، کانونیسازی درونی چندگانه، تکگویی نمایشی، محدودیت مکانی کانونیساز و تعلیق پس از غافلگیری مختص کانونیسازی درونی هستند. همچنین طرح پرسشهای تلویحی در صحنه آغازین رمان و بخشهای دیگر آن، همسازهاندیشی، پیشواز زمانی، بازگشت به گذشته، کشمکش بیرونی و کشمکش در مکالمه امکانات روایی مشترک کانونیسازیهای بیرونی و درونی در ایجاد تعلیق شمرده میشوند. در این رمان، غافلگیری فقط در حوزه کانونیسازی درونی صورت میگیرد؛ زیرا فقط این کانونیساز با تغییر ناگهانی فرایند توزیع اطلاعات روایی به خواننده یا هریک از کنشگرهای رمان اطلاعات اضافی میدهد. همچنین کمک به تسریع غلبه جهتگیری ایدئولوژیکی کانونیساز درونی با همکاری شگردهایی مانند فرایند همدلی یکی از مهمترین دلایل زیباییشناسی استفاده بیشتر از کانونیسازی درونی در رمان بامداد خمار است.
دوره ۱۳، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
حین انجام آزمون مودال، سازه مورد بررسی توسط سیستم تعلیق به محیط پیرامون خود متصل می شود. سیستم تعلیق کابلی، یکی از متداول ترین سیستم های تعلیق در آزمون مودال می باشد که به علت سختی پایین، جهت شبیه سازی شرایط مرزی آزاد مورد استفاده قرار می گیرد. در چنین شرایطی، خواص مودال اندازه گیری شده سازه به عنوان مشخصات دینامیکی سازه در حالت آزاد فرض می شوند. اما در مواردی که سازه مورد بررسی، سازه ای بزرگ و با انعطاف پذیری بالا است، تاثیر سختی سیستم تعلیق کابلی بر خواص مودال اندازه گیری شده چشم گیر خواهد بود و نمی توان از اثرات سیستم تعلیق چشم پوشی کرد. تحقیق حاضر به حذف اثرات سیستم تعلیق از فرکانس های مودال اندازه گیری شده یک سازه بزرگ با انعطاف پذیری بالا می پردازد که توسط یک سیستم تعلیق کابلی به حالت تعلیق درآمده است. برای انجام این مهم، ابتدا حساسیت فرکانس های طبیعی سازه به سختی خارجی بررسی می شود و در ادامه، با مدلسازی دینامیکی سیستم تعلیق کابلی مورد بررسی، سختی موثر سیستم تعلیق بدست می آید. در ادامه با ارائه یک روش تکرارشونده، اثرات سختی سیستم تعلیق از فرکانس های مودال سازه حذف می شود. در نهایت روش تکرارشونده پیشنهادی توسط یک مدل عددی تایید شده و از آن برای اصلاح فرکانس های مودال اندازه گیری شده یک سازه واقعی استفاده می شود.
دوره ۱۵، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
حمل و جابجایی جسم توسط چندین ربات متحرک با کنترل آرایش، روش موثری در مهار اجسام سنگین و پیچیده در محیطهای ناشناخته و شناخته شده است. در این مقاله، برای سه ربات متحرک و کنترل نیروهای تعاملی بین آنها و جسم در حین جابجایی جسم از کنترل آرایش استفاده شده است و همچنین در حضور اغتشاش، الگوریتم کنترلی بر مبنای سیستم تعلیق(RCC) نیمه فعال طراحی شده است.هدف اصلی ساختار کنترلی سیستم تعلیق نیمه فعال، کنترل آرایش مطلوب همزمان با انتقال مناسب جسم بوده است و همچنین مجزا نمودن جسم و دیگر رباتها از تأثیرات خطای رخ داده به هنگام بروز اغتشاش در یک ربات مشخص و جلوگیری از اثرگذاشتن آن به دیگر رباتها از دیگر نتایج روش پیشنهادی است.برای از بین بردن ناپایداری در روشهای امپدانسی، کنترل امپدانس چندگانه، جهت جابجایی جسم توسط رباتهای همکار استفاده شده است. به منظور تعقیب مسیر مطلوب و همچنین تشکیل آرایش هندسی ربات های متحرک، از روش راهنما پیرو استفاده شده است. نتایج شبیهسازی نشان میدهد که سیستم کنترلی تعلیق نیمه فعال در راستای به حداقل رساندن ارتعاشات به همراه اغتشاش منتقل شده به مجموعه رباتها، نسبت به سیستم کنترلی تعلیق غیرفعال، بهینه تر و پایدارتر است.
دوره ۱۵، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله به شناسایی عناصر دستگاه جدید آزمایش ساخته شده برای سیستم تعلیق یک چهارم خودروی سمند با مکانیزم مکفرسون پرداخته شده است. ورودیهای این دستگاه شامل جابجائی (ناهمواری) جاده و شتاب آن میباشد و خروجیهای آن شامل شتاب جرم معلق، شتاب جرم غیرمعلق، جابجایی تعلیق و فشردگی تایر هستند که توسط سنسورها ثبت میشوند. دستگاه آزمایش سیستم تعلیق دارای مکانیزم مکفرسون با فنر و میراگر غیرخطی بوده و از نظر شناسایی یک مدل چند ورودی-چند خروجی محسوب میشود. برای یافتن ضرایب فنریت و میرایی تایر و سیستم تعلیق از روش تکراری حداقل مربعات غیرخطی به عنوان یک روش شناسایی جعبه خاکستری استفاده شده است. در این روش مدل ریاضی یک چهارم غیرخطی برای دستگاه آزمایش در نظر گرفته شده و پارامترهای آن با استفاده از دادههای دستگاه آزمایش شناسایی میشود. برای شناسایی پارامترهای مدل، از روش غیرخطی تکراری لونبرگ- مارکارد استفاده شده است. خروجی مدل غیرخطی شناسایی شده با خروجی دستگاه آزمایش مقایسه و صحت مدل شناسایی شده مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان از عملکرد خوب مدل پیشنهادی برای بیان رفتار فنر و میراگر دستگاه آزمایش یک چهارم سیستم تعلیق خودرو با مکانیزم مکفرسون دارد.
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله، رویکردی جدید برای کنترل دینامیک سیستم تعلیق فعال خودرو در حضور اغتشاش جاده پیشنهاد شده است. سیستم تعلیق فعال پیشنهاد شده با استفاده از محرک هیدرولیکی به خودرو اعمال میشود. ورودی این محرک هیدرولیکی نیز یک شیر الکتریکی میباشد. به عبارت دیگر، هم معادلات مکانیکی سیستم (مربوط به محرک هیدرولیکی) و هم معادلات الکتریکی آن (مربوط به شیر الکتریکی) در نظر گرفته شدهاند. بنابراین با وجود پیچیدگی معادلات سیستم، تنها ورودی قابل محاسبه و در دسترس، جریان شیر الکتریکی است. مبنای روش پیشنهادی کنترل حالت لغزشی دینامیکی است. در کنترل حالت لغزشی دینامیکی، یک انتگرالگیر قبل از سیستم قرار داده میشود که باعث حذف چترینگ خواهد شد. اگر چه در کنترل حالت لغزشی دینامیکی، درجه سیستم افزوده (سیستم به همراه انتگرالگیر) یک مرتبه بزرگتر از درجه سیستم اصلی است و بنابراین کنترل سیستم مشکل خواهد بود. اما مزیت آن این است که سیگنال ورودی سیستم از یک معادله دینامیکی یا فیلتر پایینگذر محاسبه میشود به طوری که عملکرد مقاوم (خاصیت تغییر ناپذیری) سیستم حتی در حضور نامعینی، محفوظ میماند. مزیت دیگر روش پیشنهادی این است که نیروی خروجی مطلوب محرک هیدرولیکی با استفاده از کنترل کننده محاسبه میشود.
دوره ۱۶، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
بکارگیری کنترل مقاوم تطبیقی فازی در بهبود پایداری خودرو مورد توجه اخیر محققان میباشد. در این مقاله کاربرد این کنترلر درمدل غیر خطی سیستم های تعلیق هندسه متغیر و جابجایی نقطه اتصال طبق به بدنه مورد مطالعه میباشد. با قرارگیری روابط سینماتیکی یک سیستم تعلیق طبق دار دوبل، در روابط ۸ درجه آزادی فرمانپذیری خودرو، مدل غیر خطی سیستم تعلیق هندسه متغیر ایجاد میشود. انتخاب کنترلر مناسب، بدلیل محدودیت فضا در محل جابجایی نقطه اتصال طبق سیستم تعلیق به بدنه ضروری میباشد، لذا در این مقاله کنترلرمناسب از بین سه کنترل PID، تطبیقی فازی و مقاوم تطبیقی فازی مشخص میشود. به کمک تئوری لیاپانوف، قوانین تطبیقی به منظور پایداری سیستم انتخاب میشوند. نتایج برای دو تست استاندارد نشان داد انتگرال مربعات خطا در کنترلر مقاوم تطبیقی فازی نسبت به دو کنترلر PID و کنترلر تطبیقی فازی کاهش نشان می دهد. همچنین جابجایی نقطه اتصال طبق سیستم تعلیق در کنترل مقاوم تطبیقی فازی خیلی کمتر از دو کنترلر دیگر و مخصوصا PID می باشد. نتایج استفاده از کنترل مقاوم تطبیقی فازی نشان داد که به کمک این کنترلر، پایداری خودرو و مقاوم بودن سیستم افزایش داشته و همچنین پاسخ های نرمتری تولید میشود.
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
طراحی سیستمهای شناسایی و تشخیص عیب (FDDS)، گرچه باعث پیشرفت راهبردهای کنترلی میشوند لیکن با چالش دخالت کنترلکننده در فرایند شناسایی عیب روبرو هستند. در این پژوهش، در راستای افزایش کارایی و دقت سیستمهای عیبیاب در فرایند شناسایی عیوب، به شناسایی تأثیر و تعیین میزان اختلال حضور واحد کنترلکننده بر روی پارامترهای مؤثر و فرایند شناسایی عیوب میپردازد. برای دست یافتن به این مهم، روش توانمندی در شناسایی الگوی عیب ماشینآلات و تجهیزات مبتنی بر مدل و رفتار دینامیکی، با استفاده از محاسبات نرم ارائه و بر روی سیستم تعلیق خودرو مورد آزمون قرار داده است. سیستم تعلیق از قسمتهای تأثیرگذار در ایمنی و قابلیت اطمینان خودرو میباشد. برای تحقیق میزان اختلال ایجادشده توسط واحد کنترل، از شبیهسازی سیستم تعلیق غیرفعال و فعال (با عملگر هیدرولیک) به همراه واحد کنترل استفاده شده است. نتایج آزمونها (با مقادیر تصادفی) تحت شرایط متفاوت، نشان میدهد وجود واحد کنترل، بسته به میزان دقت، فرایند شناسایی عیوب را سختتر و مقاومت سیستم عیبیاب را در برابر نویز و اغتشاشات بهمراتب کاهش میدهد. با توجه به نحوه تأثیرگذاری واحد کنترل در فرایند تشخیص عیوب، استفاده از راهکارهای مناسب پیشنهادشده در این پژوهش، نقش مهمی در جبران اثرات نامطلوب کاهش دقت دارد. آزمونهای فوق و بررسی فرآیند تعیین میزان اثر واحد کنترلکننده در شناسایی عیوب توسط برنامه عیبیاب که با استفاده از نرمافزار Matlab کدنویسی و تهیهشده، ابزار مفیدی است که اجرای مراحل مختلف پژوهش و آزمونها را تسریع و تسهیل مینماید.
دوره ۱۷، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
این مقاله یک روش کنترل پیش بین مقاوم را با استفاده از نامعادلات ماتریسی خطی برای سیستم تعلیق فعال خودرو با نامعینیهای پارامتری ارائه می کند. از آنجا که هدف سیستم تعلیق بهبود راحتی سفر و جادهپذیری ضمن ارضای قیود سیستم تعلیق نظیر حد جابجایی تعلیق و حداکثر مجاز نیروی کنترلی است، از روش کنترل پیش بین که از متداولترین روشهای کنترل در مسایل بهینه سازی مقید می باشد، استفاده شده است. همچنین جهت لحاظ کردن قیود تعلیق در طراحی کنترل کننده از ابزار نامعادلات خطی استفاده شده است که در آن پایداری سیستم تعلیق طراحی شده در صورت برآورده شدن نامعادلات ماتریسی خطی اثبات می شود. از طرفی وجود نامعینیهای پارامتری در سیستم تعلیق اجتناب ناپذیر است. در مقاله حاضر، با توسعه و محاسبه نامعادلات ماتریسی خطی جدید، روش کنترل پیش بین پیشنهادی با عملکرد مقاوم در برابر نامعینی های پارامتری طراحی شده است. به منظور ارزیابی عملکرد سیستم کنترل پیشنهادی، کنترلکننده پیش بین طراحی شده بر مدلی از سیستم تعلیق فعال یک چهارم خودرو در حضور نامعینیهای پارامتری اعمال می شود. نتایج شبیه سازی نشان می دهند که روش پیشنهادی کنترل پیش بین مقاوم عملکرد خوبی را با وجود نامعینی پارامتری داشته و در ارضای قیود سیستم تعلیق به خوبی عمل می کند. همچنین نتایج شبیه سازی با پروفایل های جاده مختلف، نشان دهنده مستقل بودن روش کنترل پیش بین پیشنهادی از تحریکهای جاده است.
رضا نکوئی، آسیه گودرزی نژاد، ویدا شیرکوند،
دوره ۱۷، شماره ۶۶ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
در روایتهای کلامی و تلویزیونی، دامنۀ اطلاعات داستان نقش مهمی در حفظ توجه خواننده و بیننده دارد. نویسندگان این مقاله با شیوۀ تطبیقی، دامنۀ اطلاعات داستان و نحوۀ حفظ توجه خواننده و بیننده در داستان کوتاه «ژاکت پشمی»، نوشتۀ هوشنگ مرادی کرمانی را با اقتباس تلویزیونی آن («ژاکت») به کارگردانی کیومرث پوراحمد براساس نظریۀ روایتشناسی رابرت مککی، بررسی و مقایسه میکنند. نتایج پژوهش نشان میدهد که کانونیسازی داستان کوتاه «ژاکت پشمی» از نوع درونی یا دید همراه است که باعث غلبۀ عنصر تعلیق در آن میشود. این کانونیسازی برای تنوع دامنۀ اطلاعات داستان و جذابیت بیشتر روایت، از عنصر معما نیز استفاده میکند. این کار بهکمک شگردهایی مانند پیشواز زمانی، روایت درونهای، حذف و ... انجام شده است. در این فرایند، غافلگیری نیز بهکمک معما میآید؛ چون با هربار غافلگیری کانونیسازی درونی و خواننده، به معماهای داستان افزوده میشود. اقتباس تلویزیونی داستان نیز از منظر یک کانونیساز درونی غالب روایت میشود؛ با این تفاوت که دقایق زیادی از فیلم به کانونیسازی کنشگرهای دیگر نیز اختصاص دارد. این موضوع باعث افزایش کنشگرهای فیلم و درنتیجه، برجسته شدن آموزش توجه به حضور دیگری و گفتمانهای متفاوت در آن میشود. این گفتمانها اغلب با استفاده از شگرد روایت درونهای وارد فیلم میشوند که این ورود نیز افزایش عنصر معما را درپی دارد. اگرچه روایت کلامی عنصر تعلیق را فقط میتوانست با عنصر معما ترکیب کند، تعلیق فیلم با توجه به امکانات دوربین و خلاقیت کارگردان برای غنیتر کردن روایت با هردو عنصر معما و کنایۀ دراماتیک ترکیب میشود. همچنین، بهدلیل همراهی رویدادها با موسیقی و بهصورت چندبُعدی از زاویههای مختلف، تعلیقها و غافلگیریهای قدرتمندتری ایجاد میشود. در این شکل از روایت، ما با کانونیساز درونی احساس همدلی و همذاتپنداری بیشتری میکنیم. به این ترتیب، نتیجه میگیریم که اقتباس تلویزیونی داستان از امکانات و تکنیکهای چندرسانهای متنوعتر و پیچیدهتری برای تقسیم اطلاعات داستان و حفظ توجه بیننده استفاده میکند.
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
در این مقاله، روش درونیابی حداقل مربعات متحرک برای تقریب پارامترهای کنترلکننده فازی تطبیقی در یک سیستم تعلیق دو درجه آزادی با پارامتر متغیر جرم بدنه پیشنهاد شده است. در طراحی روش کنترلی پیشنهادی، دو سیستم فازی که هر کدام دو ورودی و یک خروجی به همراه بیست و پنج قانون اگر-آنگاه فازی میباشد، در نظر گرفته شده است. با استفاده از پنج تابع عضویت گاووسی برای هر ورودی، فازیساز منفرد، موتور استنتاج حاصلضرب و غیرفازیساز میانگین مراکز، سیستمهای فازی طراحی شدهاند. سیستمهای فازی ساخته شده با قوانین انطباق ترکیب میشوند. برای این منظور، تئوری لیاپانوف برای پایداری قوانین انطباق اعمال شده است. برای بدست آوردن پارامترهای بهینهی کنترلکننده، الگوریتم بهینهسازی جستجوی گرانشی بکار برده شده است. در این الگوریتم مجموع وزندار دو هدف جابجایی نسبی بین جرم فنربندی شده و تایر و همچنین شتاب بدنه به عنوان تابع هدف مورد استفاده قرار گرفته است. از آنجا که انتخاب ضرایب مناسب کنترلکننده حائز اهمیت است و همچنین هنگامی که پارامتر سیستم تغییر پیدا کند، ضرایب بهینه کنترلکننده نیز تغییر میابند. برای حل این مشکل، مدل پیشگوی حداقل مربعات متحرک پیشنهاد شده است که نوعی روش درونیابی بر اساس شعاع همسایگی، تابع پایه و تابع وزن برای نقاط مورد نظر مسأله است. در نهایت مدل برخط حاصل، بر سیستم تعلیق دو درجه آزادی اعمال شده و نتایج با سیستمهای بهینه بدون تقریبگر مقایسه شده است.
دوره ۱۹، شماره ۷ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
در این مقاله به بررسی تاثیر انتخاب سنسورهای مختلف بر عملکرد مشاهدهگر در سیستم تعلیق خودرو پرداخته شده است. برای این منظور از مفهوم درجه مشاهدهپذیری برای توصیف کمی شدت و ضعف مشاهدهپذیری استفاده شده و در این راستا روش جدیدی برای تعیین درجه مشاهدهپذیری سیستمهای خطی ثابت با زمان، توسعه داده شده است. در روش پیشنهادی، درجه مشاهدهپذیری بر مبنای فاصله سیستم از مجموعه سیستمهای هممرتبه و مشاهدهناپذیر تعریف میشود. بزرگبودن فاصله بهمعنی مشاهدهپذیری قوی، کوچکبودن فاصله بهمعنی مشاهدهپذیری ضعیف و صفربودن فاصله نشاندهنده مشاهدهناپذیری سیستم است. با توجه به اینکه فاصله سیستم از حالتهای مختلف مشاهدهناپذیری بهصورت جداگانه تعیین میشود، امکان بررسی همه جانبه مشاهدهپذیری و تاثیر انتخاب خروجی بر عملکرد مشاهدهگر فراهم میشود. در ادامه، تحلیل مشاهدهپذیری سیستم تعلیق براساس روش پیشنهادی، انجام شده و تاثیر خروجیهای مختلف بر عملکرد مشاهدهگر مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهند که با افزایش درجه مشاهدهپذیری برای دستیابی به سرعت یکسان در مشاهدهگر، بهره مشاهدهگر کاهش مییابد و کاهش بهره مشاهدهگر باعث کاهش حساسیت تخمین به نویز و خطای اندازهگیری سنسورها میشود که بهتبع آن دقت تخمین در حضور خطای اندازهگیری سنسورها افزایش مییابد. همچنین با یک بررسی مقایسهای نشان داده شد که برخلاف معیارهای قبلی که فقط جنبه خاصی از مشاهدهپذیری را مد نظر قرار میدادند، روش پیشنهادی جامعتر و واقعبینانهتر است و نتایج بهدستآمده از معیارهای قبلی بهراحتی از روش پیشنهادی قابل دستیابی هستند.
دوره ۱۹، شماره ۸ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
مقاله حاضر یک الگوریتم ژنتیک چندهدفه را برای طراحی بهینه یک سیستم تعلیق خودرو به کار میبرد. مدل خودرو حرکتهای سهبُعدی بدنه خودرو را در نظر میگیرد. در این مدل کامل خودرو که دارای ۸درجه آزادی است، حرکت عمودی صندلی مسافر، بدنه خودرو و چهار تایر و همچنین حرکتهای چرخشی بدنه خودرو، درجات آزادی مدل را تشکیل میدهند. در این مقاله پارامترهای کاربردی تعلیق شامل شتاب صندلی مسافر، زاویه کلهزنی بدنه خودرو، زاویه غلتش بدنه خودرو، نیروی دینامیکی تایر، سرعت تایر و انحراف تعلیق در نظر گرفته میشوند و در فرآیند بهینهسازی بهینه میشوند. جفتهای متفاوتی از این پارامترها بهعنوان توابع هدف، انتخاب و در فرآیند بهینهسازی چندهدفه بهینه میشوند و حلهای پارتو برای جفت توابع هدف به دست میآیند. در فرآیند بهینهسازی نهایی، حل پارتو مربوط به مجموع پارامترهای بیبعد در یک گروه پارامترهای تعلیق نسبت به گروه دیگر به دست میآید. در این حلهای پارتو، نقاط بهینه مهمی وجود دارند و طراحان میتوانند هر یک از نقاط بهینه را برای یک هدف خاص انتخاب کنند. بهینهسازی پارتو بهتر از دیگر روشهای بهینهسازی چندهدفه است، زیرا تعداد نقاط بهینه بیشتری در جبهه پارتو وجود دارد که هر نقطه معرف یک سطح از بهینهسازی برای جفت توابع هدف است و طراحان هر یک از نقاط را میتوانند به دلخواه انتخاب کنند.