جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای تضاد و تناقض

الهام حدادی،
دوره ۲، شماره ۵ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

رویکرد روایت شناختی۱ در بررسی ساختار روایت های داستانی۲، بستر و الگوی منظمی برای تحلیل مؤلفه های اصلی متن روایی، یعنی داستان۳ و متن۴ فراهم می کند. در این جستار، به تحلیل داستان دو دنیا از دیدگاه روایت شناختی پرداخته می شود و به فرض اولیه پژوهش در مورد امکان کاربرد عملی الگوی ساختاری روایت شناختی در روایت داستانی مدرن دو دنیا با بررسی مؤلفه های روایت شناسی در این داستان، پاسخ داده می شود. دلیل انتخاب داستان دو دنیا در بحث ژرف ساخت۵، زمان۶، مکان۷ و کانونی شدگی۸ در باب تضاد۹ و تناقض میان مرگ و زندگی است. نتایج به دست آمده نشان می دهد رویکرد روایت شناختی با مؤلفه های خود که شامل مؤلفه های سطح داستان می شود؛ از قبیل عناصر زمانی: نظم۱۰، تداوم۱۱ و بسامد۱۲؛ مکانی: مکان داستان و مکان متن؛ شخصیت پردازی۱۳: مستقیم و غیرمستقیم (کنش۱۴، گفتار۱۵، وضعیت ظاهری۱۶، محیط۱۷ و قیاس اسامی۱۸)؛ کانونی شدگی۱۹: درونی، بیرونی و وجوه کانونی شدگی (وجه ادراکی، وجه روان شناختی و وجه ایدئولوژیکی)؛ روایتگری۲۰: سطوح روایی (فراداستانی۲۱ و زیرداستانی۲۲)، لایه های روایی (درونی۲۳ و بیرونی۲۴)؛ بازنمایی گفتار و اندیشه۲۵: نقالی۲۶ و محاکات۲۷ (خلاصه داستانی، خلاصه کمتر داستانی محض، بازگفت غیرمستقیم محتوا، سخن غیرمستقیم آزاد) می تواند تحلیلی ساختاری از تمام وجوه روایت داستان دو دنیا عرضه کند.

صفحه ۱ از ۱