جستجو در مقالات منتشر شده


۱۸ نتیجه برای تشبیه


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

فرایند شکل‌گیری تشبیه مبتنی بر عملکرد توأمان دو پارادایم انتخاب و ترکیب است؛ انتخاب پدیده‌هایی و ترکیب آنها که با هدف مفهوم‌سازی و تولید معنا انجام می‌شود. هرکدام از اجزای تشبیه در هر دو محور انتخاب و ترکیب به صورت شبکه‌ای در ارتباطی معنابخشی و معناپذیری عمل می‌کنند؛ ازاین‌رو ارتباط سازه‌های تشبیه نظام معنایی خاصی را به وجود می‌آورد که در آن، هر کدام از سازه‌ها به عنوان یک نشانه به شمار می‌روند و نقش معنایی معیّنی را ایفا می‌کنند. مسألۀ این پژوهش نیز بررسی نظام نشانه‌ای تشبیه و تبیین فرایند نشانه‌شدگی عناصر آن است تا چگونگی پدیداری یک نظام گفتمانی در قالب تشبیه و فرایند تولید معنا در آن مشخص شود. برای این منظور به روش تحلیلی-تشریحی نشان داده می‌شود که چگونه شاعر در نقش سوژه در موقعیتی خاصّ، با مشبّه به عنوان اُبژه تعامل برقرار می‌کند و حاصل این تعامل ادراکی ذهنی است که با مشبّه‌به تعیّن می‌یابد. برآیند پژوهش بر این امر دلالت دارد که از دیدگاه نشانه-معناشناختی، تشبیه دارای نظام نشانه‌ای است و این نظام با وجوه گفتمانی، پدیداری-ادراکی و جریان دینامیکی معنا همراه است.
 

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

زبان کُردی دارای گویش‌های گوناگونی است، باوجود این ازدیدگاه ضرب‌المثل‌ها دارای اشتراکاتی است. این جستار پس ازبررسی اجمالی زبان کُردی و گویش کُردی جنوبی، با روش توصیفی- نظری و مطالعه کتابخانه‌ای درپی آن است تا امثال کُردی را ازمنظر بلاغی مورد بررسی قرار داده، دریابد آیا این امثال از توان ایماژی و صور خیالی درحوزه علم بیان برخورداراست، وکدام‌یک ازصناعات بیانی درامثال مورد نظر بسامد بالاتری داشته، دلیل آن چیست. با بررسی برخی ازضرب‌المثل‌های کُردی ایلامی دریافتیم که این ضرب-المثل‌ها دارای قدرت بلاغی بالایی هستند و از تمام ظرفیت‌های علم بیان درآن استفاده شده است و این نتیجه قدرت خیال‌ورزی بالای گویندگان برای نفوذ دردلها واذهان است، زیرساخت غالب ضرب‌المثل‌ها برپایه تشبیه است، که گرایش به استعاره، غالباً استعاره تمثیلی، درآن زیاد است، همچنین لازمه‌ی درک برخی از صناعات علم بیان از جمله سمبل(نماد) در حوزه ضرب‌المثل‌های ایلامی آشنایی با بافت فرهنگی آن بوم است. علاوه براین برخی ازضرب‌المثل‌ها در ذیل چندمبحث ازمباحث علم بیان قابل درک است.

دوره ۴، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

ماهیت فرامنطقی، عقلی و عرفی معانی و حقایق عرفانی از یک سو و محدودیت حوزه کارایی زبان از سوی دیگر باعث شده شاعران و عارفان، از زبان و بیان هنجارگریخته استفاده کنند. عارفان همواره برای ساخت تصاویر شاعرانه‌ و بیان افکار خود، از تشبیه، که یکی از مهم‌ترین و پربسامدترین انواع هنجارگریزی معنایی در سروده‌‌­های عرفانی است، بهره برده‌اند.   در این جستار، نگارندگان به روش تحلیلی، تشبیهات هنجارگریخته در دیوان ابن فارض و کلیات مولوی را نقد و بررسی می‌کنند. تحقیق نشان از آن دارد که بسامد استفاده از تشبیهات فشرده در سروده­های این دو شاعر، بیش از تشبیهات گسترده است، چرا که به این وسیله، درنگ و چالش ذهنی مخاطبین طولانی می‌شود. گاه رابطه میان دو طرف تشبیه در سروده‌های آنان، آنچنان دور است که آشنایی‌زدایی در آن بیشتر به چشم می‌خورد. این دو شاعر با انتخاب شگرد تزاحم تشبیه سبب دیریابی معنا شده‌اند تا با برجسته کردن الفاظ خویش، سبب ایجاد لذت ادبی بیشتر در مخاطبین شوند. هرچند قصد ابن­فارض، تفهیم مفاهیم متعالی و امر قدسی به ذهن خواننده بوده و به کاربرد تشبیه محسوس به معقول توجه نشان داده است، اما در تشبیه معقول به معقول، ترازو به سمت مولوی سنگینی می‌کند و تشبیهات حسی به حسی در سروده‌های مولوی با توجه به مشرب عرفانی و معنویش، بسامد معناداری را به خود اختصاص داده و دامنه تشبیهات گسترده در اشعار وی بیشتر از سروده‌های ابن فارض است.    

دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۸۵ )
چکیده

نظامی از جمله شعرای مشهور در ترکیب‌سازی است. از میان واژگانی که در خمسه برای آفریدن تصاویر بکر مورد توجه قرار گرفته نام آلات و اصطلاحات مربوط به موسیقی است. نظامی ضمن آشنایی کامل با ابزار و اصطلاحات موسیقی، آنها را در سه زمینه‌ بزم، رزم و مسائل عرفانی و زاهدانه متناسب با محتوای هر یک از مثنوی‌های خمسه - به خوبی به کار گرفته است. در مخزن‌الاسرار این ابزار در خدمت زهد و عرفان قرار گرفته‌اند، حال‌ آنکه محتوای بزمی خسرو و شیرین ایجاب می‌کند ترکیبات در خدمت بزمها و عاشقانه‌ها باشد. همچنین از آنجا که لیلی و مجنون داستان عشقی نافرجام است این ابزار برای بیان لحظات دردآلود و اندوهبار دو عاشق به کار رفته‌اند، از سوی دیگر چون هفت پیکر دنیایی هوس‌آلود را مصور می‌کند، بنابراین ابزار موسیقی، هوس و شور و تمایلات نفسانی را به اوج می‌رسانند. در شرفنامه نیز که داستان کشور‌گشاییهای اسکندر است، موسیقی رزمی کاربرد بیشتر و بهتری دارد. نظامی در اقبالنامه دوباره مجال پیدا می‌کند مانند مخزن‌الاسرار به اخلاق بگراید و موسیقی را به خدمت مضامین حکمی درآورد بنابراین نظامی با مهارتی که از خود به خرج داده با این ابزار متناسب با موضوع تصاویری بکر آفریده است.

 

دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۸۵ )
چکیده

در این نوشته به ماهیت و کارکردهای زیبایی‌شناختی تشبیه مقلوب پرداخته‌ایم. ابتدا سه نوع متفاوت تشبیه مقلوب را از یکدیگر بازشناخته‌ایم و سپس هر یک را به تفصیل بررسی کرده‌ایم. اما مسأله اصلی این تحقیق، بررسی نوع سوم یعنی تنها تلقّی و مفهومی است که در کتب بلاغت عربی بدین نام موسوم گردیده است. شهرت و شناختگی رابطه مشبّه و مشبّه‌به آشکاری وجه‌شبه در طرفین، زیاد نبودن تفاوت طرفین در اتّصاف به وجه‌شبه و داشتن سابقه کاربرد فراوان انتساب وجه‌شبه به طرفین از شروط درستی و زیبایی تشبیه مقلوب است. تشبیه مقلوب اگر به درستی و با رعایت شرایط به کار رود، می‌تواند کارکردهایی چون مبالغه در دعوی شاعرانه، اجتناب از ابتذال شعری و موضوعیت یافتن مشبّه‌به را به همراه داشته باشد.
 

دوره ۵، شماره ۹ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

"تشبیه" و "استعاره" دو آرایه‌ ادبی هستند که ترجمه‌ آنها همواره مشکل می‌نماید؛ چراکه اساس ارتباط آنها همانند ارتباط میان دو موجود است. از آنجاکه مضامین فرهنگی در "تشبیه" و "استعاره"  وروابط بین  آن دو لزوماً در زبان مقصد به مانند زبان مبدأ نیست، از این رو به نظر می‌رسد این رابطه باید به گونه‌ای در ترجمه انعکاس یابد. در ‌‌این پژوهش ابتدا ترجمه‌‌ "تشبیه" و "استعاره" مورد مطالعه قرار گرفته، سپس با نگاهی بر دو ترجمه‌ فرانسوی قرآن از محمد حمیدالله و آلبرت کازیمیرسکی، چگونگی ترجمه‌پذیری "تشبیه‌ها" و "استعاره‌های" موجود در ‌‌آیات انتخابی ،به صورت مقایسه‌ای مورد بررسی قرار گرفته است. از ازاهداف این بررسی ،مطالعه‌ روش‌های مختلف در ترجمه‌ این آرایه‌ها در قرآن‌کریم است. در چهارچوب ‌‌این مقاله، از میان ‌‌آیات ، ۱۰ ‌‌آیه به عنوان نمونه آورده شده است که برآیند پژوهش  نشان می‌دهد که دو مترجم از شیوه‌های گوناگون ترجمه در جهت تلاش برای حفظ معانی عظیم قرآن، بیش‌تر شیوه‌ تحت اللفظی را در انتقال دو آرایه به کار برده‌اند تا صورت نیز علاوه بر معنی حفظ شود اما در مواجهه با آیات دارای عناصری با بار فرهنگی به توضیحات نیز روی آورده‌اند.

دوره ۵، شماره ۱۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

در استعاره­های مبتنی بر نام حیوانات، ویژگی­های مختلف انسان با کارکرد تحقیر یا تحبیب در ساخت­های واژی- نحوی مختلف توصیف می­شود. هدف این جستار، بررسی کاربرد نام حیوانات در خطاب قرار دادن انسان، هم برای تحقیر و هم تحبیب، در زبان گیلکی (گونۀ اشکورات) و در چارچوب رویکرد شناختی است. برای گردآوری داده­ها، پرسش­نامۀ
محقق­ساخته به‌کار رفته است. صد نفر از گویش­وران گیلکی اشکورات، فارغ از جنسیت و سن به روش خوشه­ای چند­مرحله­ای، برای حجم نمونه انتخاب شدند. به سبب آنکه نمونه­های تحقیق سواد کافی برای تکمیل پرسش­نامه نداشتند، روش مصاحبۀ ساخت­یافته به‌کار رفت. در این مصاحبه، پرسش­هایی پیرامون کاربرد یا عدم کاربرد نام ۵۸ حیوان به زبان گیلکی در خطاب قرار دادن انسان (زن یا مرد)، به گونۀ تحقیر یا تحبیب و وصف موقعیت با مثال مطرح شد. مقایسۀ نتایج این تحقیق با پژوهش­هایی مشابه در زبان­های دیگر، نشان­دهندۀ شباهت­ها و تفاوت­هایی است. شباهت­ها ناشی از انگیزه‌ای جهانی است که در قالب نظریۀ تجسد تبیین می­شود. همچنین، آگاهی از بافت فیزیکی و فرهنگی را می‌توان از دلایل عمدۀ کاربرد اختصاصی عبارت­های استعاری در این زبان دانست.

دوره ۵، شماره ۱۹ - ( ۳-۱۳۸۷ )
چکیده

ارتباط‌جمله‌های هر متن با یکدیگر در دریافت مفهوم‌نهایی‌آن نقش‌اساسی‌دارد. به همین دلیل برخی از نظریه‌های زبانشناسی بخش مهمی از نظریه خود را به تحلیل این ارتباط اختصاص‌می‌دهند. یکی از این‌نظریه‌ها نظریه نقشگرای هالیدی است. وی‌ در این نظریه ارتباط معنایی، لفظی، نحوی و منطقی جمله‌های هر متن را با یکدیگر انسجام نامیده ‌است. از این دیدگاه انسجام عواملی دارد که عبارت است از: ۱) ارجاع ۲) جایگزینی و حذف ۳) انسجام واژگانی ۴) ربط. به دلیل گستردگی مطلب، نگارندگان این مقاله تنها به بررسی یکی از این عوامل، یعنی ارجاع، می‌پردازند. ارجاع رابطه‌ای است که طی آن تعبیر یکی از طرفین ارجاع، یعنی عنصر پیش‌انگار بر اساس ویژگیهای معنایی آن عنصر انجام نمی‌شود، بلکه برای این منظور به طرف دیگر رابطه، یعنی مرجع، رجوع می‌شود. ارجاع سه گونه دارد: شخصی، اشاره‌ای و مقایسه‌‌ای. در این مقاله تنها به انواع شخصی و اشاره‌ای آن پرداخته می‌شود. ارجاع شخصی به مقولۀ شخص ارجاع می‌دهد. ارجاع اشاره‌ای به محل و میزان نزدیکی یا دوری اشاره می‌کند. ارجاع شخصی در زبان فارسی شامل‌ضمایر شخصی و اختصاصی است و ارجاع اشاره‌ای شامل ضمیر اشاره و قیدهای اشاره‌ای است.

 

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

«خلق» فعل خدای تعالی است و خالقیت و خلاقیت هم صفت اوست، ولی از آنجا که خداوند آدمی را بر صورت خود آفریده  و در گل او روح دمیده است، به واسطه خلیفه الله بودن باید متصف به اوصاف پروردگار و مظهر اسماء و صفات خداوندی بر روی زمین باشد. این پژوهش به دنبال آن است تا با مقایسه روند آفرینش طبیعت از منظر قرآن کریم نقشه راهی در جهت آفرینش و خلق آثار هنری و بالاخص معماری به دست آورد و در ادامه عملکرد یک معمار را در تعامل با چرخه هستی به بحث گذاشته و کلیتی نمودار گونه از روند آفرینشی وی ترسیم نماید.در این راه از روش تحلیلی- تفسیری بهره گرفته شده است که جمع آوری مطالب نیز به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. در پایان این مطالعه نشان می دهد، همان گونه که خداوند با دمیدن روح خلاقه خود در جسم بی جان، آدمی را می آفریند؛ انسان نیز در مقام جانشین وی با دمیدن روح خلاقه خود در کالبد مواد خام و بی جان به آنها زندگی می بخشد و بدینسان هنر از انسان زاییده می شود. از سویی آفرینش همواره به صورت فرآیندی انجام پذیر است و در تمامی مراحل آفرینش همواره عناصر متضاد در کنار یکدیگر وجود داشته و نقش تکاملی برای یکدیگر دارند؛ نوعی تنوع که همگی از یک سرچشمه جاری، و با هم به تکامل می رسند. به عبارت دیگر می توان چنین بیان کرد: در آفرینش؛ خداوند با تشابه پیوستگی را نمایان ساخته و با تنزیه؛ هویت و شخصیت را به هر عنصری عطا نموده است.

دوره ۶، شماره ۲۲ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

نظریه‌های جدید زبان‌شناسی با مجازی دانستن زبان، ذاتی دانستن مسائل بلاغی در آن و انکار انحصار تعلّق این مسائل به زبان ادبی، باب تازه‌ای در پژوهش‌های بلاغی گشوده اند. موضوع پژوهش حاضر بررسی گونه‌ای از تشبیه در زبان فارسی است که تاکنون بدان پرداخته نشده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. داده‌ها به شیوه‌ی کتابخانه‌ای و با استقرای تام از «امثال و حکم دهخدا» انتخاب شده است و با استفاده از شگردهای بلاغی رایج تجزیه و تحلیل شده است. دلیل انتخاب این منبع، بسامد تشبیهات در این اثر در مقایسه با آثار مشابه در این زمینه است. نتیجه نشان می‌دهد نشانه‌های بلاغی موجود در این تشبیه با تعلیق معنای اصلی، به القای معنای دیگری می‌پردازد، زیرا این نوع تشبیه روساختی تشبیهی و ژرف ساختی کنایی دارند؛ به عبارت دیگر، وجه شبه در این تشبیه خلاف تمامی تشبیهات شناخته شده، لازمی است در خدمت یک ملزوم و بیان معنی کنایی آن.

دوره ۶، شماره ۲۵ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده

در نظریه زبانی هالیدی یکی از عواملی که سبب پیوند جمله‌های متن می‌شود مقایسه است. این عامل در کنار ارجاع شخصی و اشاره‌ای سه نوع ارجاع را در این نظریه شکل می‌دهد؛ زیرا از نظر هالیدی وقتی دو چیز با هم مقایسه می‌شود در واقع به هم ارجاع می‌دهد. ارجاع مقایسه‌ای، ارجاع غیرمستقیمی به یکسانی، تفاوت یا شباهت عوامل ارجاعی است. این نوع ارجاع به دو بخش تقسیم می‌شود: عام وخاص. ارجاع مقایسه‌ای عام به سه بخش یکسانی، شباهت و تفاوت تقسیم می‌شود. به دلیل اهمیت و بررسی دقیق تشبیه در زبان فارسی سعی شده‌است در حد امکان به نقاط مشترک این مقوله در ادب فارسی و نظریه هالیدی اشاره شود. هالیدی ارجاع مقایسه‌ای خاص را نیز به شمارشی و وصفی تقسیم می‌کند. اما نگارندگان به تبع مقایسه عام و امکانات تشبیه در زبان فارسی، نوع تشبیهی را نیز به آنها افزوده‌اند. در نظریه هالیدی انسجام علاوه بر ارجاع عوامل دیگری نیز دارد که عبارت است از: ۱) جایگزینی و حذف
۲) انسجام واژگانی ۳) ربط. البته نگارندگان به دلیل اینکه زبان ادبی را بررسی می‌کنند، عامل انسجام دهنده توازن نحوی را نیز به این فهرست اضافه کرده‌اند. به دلیل گستردگی مطلب، نگارندگان این مقاله تنها به بررسی یکی از این عوامل، یعنی ارجاع مقایسه‌ای، می‌پردازند.

 

دوره ۸، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

مطالعات زبان‌شناسی فرهنگی از اواخر قرن بیستم تا‌کنون به بررسی و تفسیر ارتباط متقابل زبان و فرهنگ و عناصر سازنده تصویر زبانی جهان پرداخته است. فرهنگ و زیر‌مجموعه‌های آن از جمله عناصر مهم هویت ملی به شمار می‌آیند. یکی از عناصر مهم فرهنگ عامه، امثال هستند که کاربرد و گستردگی آن‌ها باعث شده است نقش مهمی در فرهنگ‌سازی و شکل‌گیری تصویر زبانی جهان داشته باشند. هر زبان دارای تصویر جهانی خاص خود است که نتیجه انعکاس دانش و شناخت گویشوران آن زبان از جهان است. پایدارهای مقایسه‌ای یا همان تشبیهات مثل‌گونه، لایه خاصی از امثال هستند که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته‌اند؛ مبنای شکل‌گیری آن‌ها مقایسه است و مقایسه، جزو جهانی‌های ذهن واز اولین فعالیت‌های شناختی انسان به شمار می‌آید. پایدارهای مقایسه‌ای، آینه تمام‌نمای  تصویر جهانی زبان و نگرش اقوام مختلف به جهان هستند؛ زیرا نسخه صیقل‌یافته سال‌ها تلاش همگانی مردم از درک جهان بوده و پایه منطقی استواری دارند که خاص گویشوران همان زبان است. مشخصه‌های نگاه‌های قومی به جهان در پایدارهای مقایسه‌ای به‌عنوان یکی از عناصر زبانی، به‌ویژه هنگام مقایسه آن‌ها با زبان، دیدگاه و نگرش ملت دیگر بیش از پیش آشکار می‌شود. پژوهش حاضر با روش مقایسه‌ای- تحلیلی و روش آماری با بررسی پایدارهای مقایسه‌ای توصیف‌کننده ظاهر انسان در زبان‌های روسی و فارسی به مقایسه و تحلیل تصویر جهانی زبانی گویشوران این زبان‌ها پرداخته و نشان می‌دهد کدامین عناصر فرهنگی در شکل‌گیری آن‌ها دخیل هستند و چه میزان شباهت و تفاوت میان نگرش‌های فرهنگی و ملی این اقوام در پایدارهای مقایسه‌ای تجلی یافته است.
 

دوره ۸، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

ادبیّات تطبیقی یکی از حوزه‌های مطالعاتی است که اخیراً توجّه پژوهشگران را بیش از پیش به خود جلب کرده است. با بررسی تطبیقی آثار، به احساسات، عواطف، اندیشه‌ها، و دغدغه‌های مشترک مابین شاعران و نویسندگان در سراسر جهان می‌توان رسید. با رواج امر ترجمه و رفت و آمد به اروپا، شعر شاعران اروپایی، تأثیر فراوانی بر شعر دورۀ معاصر ما گذاشت. از جملۀ این شاعران اروپایی می‌توان به تی.اس.الیوت، پل الوار، آندره برتون، لویی آراگون و .... اشاره کرد. احمد شاملو، شعر آیدا در آینۀ خود را تحت‌تأثیر شعر الیزا در آینۀ آراگون سروده است. بنابراین، این جستار با تکیه بر منابع کتابخانه‌ای به روش تحلیلی– توصیفی به تأثیرپذیری شاملو از آراگون و بررسی تصویرهای مجازی در توصیف معشوق در شعر هر دو شاعر، پرداخته شده است. نتیجه آن‌که: شاملو در سرودنِ آیدا در آینه، به شعر الزا در آینه از آراگون و شاعران دیگر فرانسه نظر دارد و از تصاویر و کلمات و فکر او استفاده می‌کند، ولی شعر خود را از محدودۀ خانه و روستا به سوی کوچه، شهر گسترش می‌دهد و بیشتر از آراگون به درد اجتماعی می‌پردازد.
علیرضا اسدی،
دوره ۸، شماره ۳۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

هدایت در بوف کور، متاثر از مکتبهای آوانگارد دورهٔ خویش، به ویژه اکسپرسیونیسم و سوررئالیسم، برای بازنمایی درونیاتش، ژانری وهمناک و روایتی درونی و ساختی شبه شاعرانه را اتنخاب کرده است. در این ژانر، حس وههمناکی، ترس، خشونت و البته جذابیت، غالبا با فضا سازی ایجاد می شود و همهٔ عناصر به نوعی در خدمت ساختن فضا قرار دارند. ساخت فضا عمدتاً با توصیف انجام می گیرد، اما استفاده از شگردهای بلاغی مانند تشبیه و استعاره نیز می تواند نقش مهمی در خلق فضای تخیلی، رنگ آمیزی متن و وحدت تاثیر آن داشته باشد؛ زیرا تشبیه علاوه بر توصیف، تصاویری با دلالتهای معنایی جدید به متن اضافه می کند. به عقیدهٔ ما در بوف کور ، هدایت آگاهانه با استفاده از تشبیه و استعاره های متعدد در توصیفات خود فضا را آنگونه که خود می خواسته اغراق آمیز، وهمناک تیره و خشن، بی قواره و گروتسکی و نزار و بیمارگونه کرده است.
مرتضی حیدری،
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

بسامد­ها متغیر­هایی تعیین­کننده در دانش سبک­شناسی هستند و به­کار­گیری روش­های تحلیل آماری در ارزیابی بسامد­ها نتایج سبک­شناختی سنجیده­تری را به­همراه ­خواهد ­داشت. آمار­ توصیفی نمی­تواند کمیّت­های پر­نوسان و دارای رفتار نا­منظم را به­روشنی تبیین­ کند. از ­همین روی روش­های آمار استنباطی در نتیجه­گیری از متغیر­های کمّی نا­متوالی بسیار سودمند خواهد­ بود. سبک­شناسی مرتبط با تحلیل­های رایانه­ای را سبک­سنجی می­نامند که در­ حوزۀ زبان فارسی چندان رایج ­نبوده ­است. در ­این ­مقاله، نویسنده بسته­تر ­شدن زاویۀ خیال در چهار­ گونۀ ساختمان تشبیه را به­ترتیب از ۱ تا ۴ درجه­بندی کرده­ و سپس رابطۀ میان فشرده­تر ­شدن زاویۀ خیال با بسامد تشبیهات حروفی را در دیوان دوازده­ تن از شاعران شاخص سبک خراسانی در­ گذر زمان ارزیابی ­کرده ­است. از­ آنجا که بسامد گونه­های تشبیهات حروفی از لحاظ ساختمان و فشرده ­شدن زاویۀ خیال در ساختمان این­دست­ تشبیهات رفتار سبکی مشخصی را نشان­ نمی­دهد، با استفاده از ضریب هم‌بستگی پیرسون در نرم­افزار رایانه­ای SPSS به تحلیل استنباطی آمار­ها پرداخته ­شده ­است. با توجه به نتایج کمّی برآمده از این نرم­افزار که گویای ضریب هم‌بستگی ۳۷۴/. و سطح معناداری ۶۲۶/. است و مقایسه این اعداد با شاخص­های تعریف‌شده برای ضریب هم‌بستگی (۱+ و ۱-) و سطح قراردادی معناداری، رابطه مثبت و مستقیم میان متغیرها (نازک­تر ­شدن خیال و فشردگی زاویه تشبیه با بسامد تشبیهات حروفی) تأیید می­شود. به زبان سبک­شناسی، یعنی فشرده­تر شدن زاویه تشبیه در سبک خراسانی به‌معنای افزایش بسامد تشبیهات حروفی دارای ساختمان بسته­تر بوده و این رخداد سبکی از هنجار­های مسلط بر سبک دوره پیروی ­کرده ­است.

دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۳۲ )
چکیده

إنّ إستحسان کلّ من اللفظ و المعنی و تفضیل أحدهما علی الآخر منذ القدیم، جعل البلاغیین فی إختلاف و قسّمهم ذلک إلی أربعه أقسام. فنهجت کلّ جهه منهجها الخاص، حتّی أدّی هذا الإختلاف إلی الإعتناء ببعض العلوم البلاغیه و الإستخفاف بالبعض الآخر. فهذا علم البدیع الذی کان یطلق علی المحسّنات المعنویه و اللفظیه قد نال الحظّ الأدنی من القیم الفنّیه بالنسبه إلی الآخرین، حیث حصر البلاغیون البلاغه فی علمی البیان و المعانی. لعلّ ذلک لأنّهم لم یکونوا یعدّون الجمال الذی تنطوی علیه المحسنات البدیعیه جمالاً ذاتیاً، بل کلّ ما یرونه هو محاوله کان یقوم بها الأدیب لیضفی مسحةً ظاهریةً من الجمال علی کلامه لیدلّ علی إقتداره علی التفنّن فی إستخدام المحسّنات، بینما أنّ الکثیر من هذه المحسّنات ذات صله بأقسام البیان من ضمنها التشبیه. إنّ الإنصیاع لهذا الرأی و الإعتراف بهذه الصله ینتقل بنا إلی أفق أرحب، حیث تتحکّم فیه الروابط الدلالیة، و تظهر لنا عناصر و قیماً جدیدةً للجمال الفنّی؛ مثل الإستدلال، المبالغة، الإیهام، المفاجأة، الإستطراد، التقارن و دعوی الإتحاد و غیر ذلک. هذا المقال یحاول أن یدرس المحسّنات المبتنیه علی التشبیه لیکشف فیها من عناصر الجمال الفنّی الملتفّ فی طیاتها. هذه المحسنات تشمل: حسن التعلیل، التفریع، تجاهل العارف، الجمع، التفریق، الجمع مع التفریق و التجرید.

دوره ۲۰، شماره ۸۲ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

سایۀ ملخ از جمله  رمانهای واقعگرای حوزۀ ادبیات دفاع مقدّس است که ماجراهای آن در محیطی روستایی اتفاق افتاده است. وقایع این داستان در بیانی تشبیهی و زبانی محسوس و ملموس به تصویر کشیده شده است. نقش بلاغی تشبیه در این داستان علاوه بر خلق زیبایی­های تصویری و زبانی، انتقال نوع نگاه و حس روستانشینان به طبیعت و عناصر آن است. بررسی فرمالیستی و بلاغی این اثر که با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی بومگرایانه صورت گرفته است، نشان می­دهد که بیشتر تشبیه­های این داستان  ناظر بر تجربۀ زیستۀ راوی دردل  طبیعت و رابطۀ مبتنی بر دو عنصر لذّت و ترس است. رابطۀ لذت بخش انسان از طبیعت در فضایی آرام، روشن و مأنوس شکل می­گیرد و از سوی دیگر رابطۀ مبتنی بر ترس شامل  سه گونه ترس از گرسنه ماندن، شکار شدن و تاریکی با تصاویر گوناگون در تشبیهات این داستان متجلی شده است که البته این ترسها بر نوع رفتار شخصیت­های داستان نسبت به محیط زیست تأثیرگذاشته است. بی شک تشبیه­های محیط زیستی در این رمان در خلق فضاها، شخصیت­پردازی­ها، ایجاد گفتمان زیست محیطی، فراخواندن محیط زیست به کانون توجه و جلوگیری از محو شدن آن، نقش اساسی داشته است.

دوره ۲۱، شماره ۸۴ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده

بررسی عوامل زیبایی شناختی آثار شاخص در پژوهشهای بلاغی به عنوان متونی پویا در کاربست ابزار بلاغی به گونه­ای متفاوت از راه­های کشف زیبایی­ آنها ­است. در این پژوهش همراهی یک تصویر با آرایه­ای دیگر از دلایل پویایی تصاویر ادبی شاهنامه فرض شده است. تشبیه به سبب اقتضائات متن حماسی، پربسامدترین تصویر شاهنامه است. پس از استخراج تشبیهات جلد نخست شاهنامه، صنایع ادبی پرکاربرد در ابیات حاوی تشبیه بررسی شد. هشتاد درصد تشبیهات با مراعات‌النظیر همراه بود. به سبب بسامد معنی­دار آنها و در پی پاسخ به اینکه کاربرد همزمان آنها تابع کدام مقتضیات گونه حماسه است، هر دو مؤلفه­ای سبکی فرض شدد. پس در سه حوزه زبانی، روایی و بلاغی چرایی ترکیب این دو بررسی و تأثیرشان بر تداعی، ایجاد یا تقویت بافت، جلوگیری از پیچیدگی تصاویر و ایجاد فضای داستانی، تازگی تصاویر و شخصیت‌پردازی در شاهنامه تبیین ­شد. نتیجه اینکه همراهی مراعات­النظیر با تشبیه با کاربردی سبکی برای تداوم مفهومی در محور افقی و عمودی متن، جلوگیری از ابتذال تشبیهات ساده و گاه تکراری، جبران کاستی شخصیت­پردازی در متن حماسی و حفظ پیوستگی داستانی در متن طولانی شاهنامه استفاده­شده­است.

صفحه ۱ از ۱