۱۶ نتیجه برای بیکاری
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
نابرابری پدیدهای چندبعدی است. با توجه به شرایط و ویژگیهای جغرافیایی هر منطقه، نابرابریها در میان استانها] مناطق [متفاوت هستند. هدف اساسی این مطالعه بررسی اثرات تورم و بیکاری به همراه متغیرهای سرانه مخارج واقعی دولت و سرانه واقعی تسهیلات پرداختی به عنوان شاخصی از توسعه مالی بر نابرابری چندبعدی در استانهای ایران طی دوره زمانی ۱۳۷۹-۱۴۰۰ است. بدین منظور با استفاده از ریزدادههای طرح هزینه (درآمد) خانوار ابتدا ضریب جینی چندبعدی در ۹ گروه عمده کالایی خوراک، پوشاک و کفش، مسکن، ارتباطات و حمل و نقل، آموزش، تفریحات و سرگرمی، بهداشت، اثاثیه و خدمات و سایر به تفکیک استانهای کشور برآورد شده است. سپس براساس جدیدترین اطلاعات بین استانی موجود تورم، بیکاری، سرانه مخارج واقعی دولت و سرانه تسهیلات پرداختی واقعی، الگوی عاملهای موثر بر نابرابری چندبعدی براساس مفهوم اقتصادسنجی فضایی برآورد شده است. نتایج نشان میدهد که تورم، بیکاری، سرانه مخارج واقعی دولت و سرانه تسهیلات واقعی پرداختی دارای اثرات مثبت و معنادار بر نابرابری چندبعدی در استانهای ایران بوده است. همچنین براساس نتایج بدست آمده افزایش هریک از متغیرهای فوق سبب بدتر شدن وضعیت توزیع درآمد در استانهای همجوار میشود.
طاهره شمسی،
دوره ۵، شماره ۱۹ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده جمالزاده، پیشرو داستان نویسی ایران، با پیوند دو تکنیک شرقی و غربی در مجموعه یکی بود و یکی نبود سبکی نوین را بنا نهاد که به داستان کوتاه مشهور شد. ویلان الدوله، با ساختاری متفاوت از پنج داستان دیگر این مجموعه، موضوع بیکاری را مطرح می کند که از لحاظ موضوعی به داستان ویلان (Le Vagabond) اثر گی دو مو پاسان DE Maupassant) (Guy، نویسنده فرانسوی شباهت دارد. در این دو داستان، بیکاری با دو منشا جداگانه مورد بحث قرار می گیرد: بیکاری ارادی با تکیه بر نگرش صوفیانه و بیکاری غیر ارادی. مقاله حاضر، بی آنکه در صدد اثبات تاثیر پذیری جمالزاده از گی دو مو پاسان باشد، ضمن ارائه دو تابلوی نمودار و انتخاب نمونه هایی از متن دو داستان، به بررسی نقاط مشترک و نوع نگرش دو نویسنده به موضوعی یکسان می پردازد. بیکاری به عنوان علت اصلی و مشترک آوارگی دو قهرمان و دلایل آن، ویژگی های شخصیّتی، توقّعات، کنش ها و واکنش هایشان در کشمکش با درون و برون و نیز ارائه تصویری از افراد جامعه، نوع رفتارشان و فضایی که دو داستان در آن شکل گرفته از جمله موضوعاتی هستند که این مقاله سعی در بررسی تطبیقی آن دو اثر از لحاظ موضوع و شیوۀ بیان دارد.
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
قسمت عمدهای از نیروی کار فعال در هر جامعهای خواهان ایجاد درآمد توسط خودشان هستند و تمایلی به دریافت حقوق و دستمزد از کارفرما یا مؤسسات خصوصی و دولتی ندارندو یا نمی توانند شغل دستمزدبگیر مناسب پیدا کنند ، این بخش از نیروی کار در ادبیات اقتصادی به بخش خوداشتغالی تعلق دارند.هدف این تحقیق نشان دادن تاثیر نرخ بیکاری بر نرخ خوداشتغالی است،که برای این منظور علاوه بر نرخ بیکاری عوامل مؤثر محیطی، اقتصادی و فرهنگی نیز بر نرخ خوداشتغالی در اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گرفته است. برای نشان دادن تاثیر این عوامل از دادههای بیست هشت استان بین سالهای ۸۲ ـ ۱۳۷۵ استفاده شده است و مدل مناسب به صورت تلفیقی از دادهای سری زمانی و مقطعی برآورد شده است، نتایج مدل برآوردی نشان از تأثیرات منفی نرخ بیکاری ، تأثیر مثبت سهم جمعیت روستایی و تاثیر منفی سطح سواد شاغلین بر نرخ خوداشتغالی است.
جعفر میرزایی، فرزانه غلامی،
دوره ۹، شماره ۳۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
در سالهای اخیر در ایران، نظریه ایدن چمبرز تحت عنوان «خواننده درونمتن» از طرف محققان حوزه ادبیات کودک بسیار موردتوجه قرار گرفته است. تلاش پژوهشهای مربوطه خوانش متفاوت آثار نویسندگان ایرانی این حوزه از ادبیات بر اساس نظریه چمبرز بوده است. چمبرز در روش نقد خود برای شناسایی ویژگیهای خواننده درونمتن اثر ادبی بررسی چهار عنصر سبک، زاویه دید، طرفداری و شکافهای گویا را لازم میداند. سؤال عمده این مقاله این است که آیا ویژگیها و شیوه-های نظری که چمبرز آنها را برای خلق خواننده درونمتن ضروری میشمارد در آثار ادبی خود او عملاً نمود پیداکردهاند؟ بررسی داستان «روز بیکاری سیندی» از مجموعه داستان بازی محبت۱ نشان میدهد که چمبرز با بهرهگیری هوشمندانه از شیوههای مختلف، ازجمله تغییر سبک روایتی-توصیفی به سبک نمایشی-عینی، کلمات متنوع اما روان و صمیمی، آرایههای ادبی کم و قابلفهم، راوی سوم شخص محدود به کانونگری شخصیت اول داستان، طرفداری از طریق تغییر سبک، شکافهای صوری و فرهنگی و شکاف در شخصیتپردازی و ساختار متن خواننده کودکی فعال و منتقد را در متن خود میسازد و طلب میکند.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف این مقاله، بررسی رابطه اندازه دولت و نرخ بیکاری در ایران می باشد. در این راستا از چندین الگوی خودرگرسیون برداری VAR استفاده شده است که شامل متغیرهای اندازه دولت(سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی(GGDP )و نرخ بیکاری(U) ، و نیز سایر متغیرهای مهم کلان که بر نرخ بیکاری تاثیرگذار هستند نظیر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سرانه بر حسب مقادیر حقیقی (RGDP) ، نرخ تورم (INF) و حداقل دستمزد(RW) می باشد.
در این پژوهش با استفاده از داده های سالهای ۸۶-۱۳۵۰ سه مدل مختلف برآورد گردید، و نتایج مدل ها نشان داد که افزایش نرخ رشد اقتصادی، نرخ تورم و حداقل دستمزد باعث کاهش نرخ بیکاری و افزایش اندازه دولت موجب افزایش نرخ بیکاری خواهد شد.
لذا دولت باید در جهت واگذاری فعالیت ها و کاهش تصدی گری خود گام بردارد و با جذب سرمایه و مشارکت منابع مالی خارجی و داخلی، بیشتر به وظایف حاکمیتی و نظارتی بپردازد.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
این مقاله با استفاده از تحلیل اقتصادی جرم، به بررسی ارتباط بین سرقت و نحوه توزیع درآمد در ایران میپردازد و نتایج آن حاکی از این است که بین توزیع درآمد و سرقت، رابطه معنیداری وجود دارد؛ به اینصورت که با تشدید نابرابری درآمد، تعداد جرایم از نوع سرقت نیز افزایش داشته است.
از دیگر نتایجی که این مقاله به آن دست یافته است میتوان به ارتباط مستقیم نرخ جرم سرقت با نسبت شهرنشینی، نرخ طلاق، نرخ بیکاری و همچنین رابطه معکوس آن با درآمد ماهانه خانوارهای ایرانی اشاره کرد.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
موضوع خوداشتغالی بخصوص برای جوامعی که نرخ بیکاری بالایی دارند می تواند موضوعی مهم تلقی شود. این مطالعه به دنبال بررسی عوامل تعیین کننده خوداشتغالی در سطح استان های ایران طی دوره زمانی ۱۳۸۵ -۱۳۷۵ با استفاده از روش پانل دیتا است. نتایج برآورد بیانگر آن است که متغیرهای نرخ بیکاری هر استان، سهم جمعیت ۶۵- ۱۵ ساله از کل جمعیت و سهم هر استان از تولید ناخالص داخلی کشور در معادله خوداشتغالی، از لحاظ آماری معنی دار نمی باشند، اما متغیرهای نسبت جمعیت شهری به کل جمعیت هر استان با ضریب منفی، سهم مخارج تحقیق و توسعه کشور از تولیدناخالص داخلی هر سال با ضریب مثبت و نرخ باسوادی کشور با ضریب مثبت، از لحاظ آماری معنی دارند.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده
مهاجرت نیروی کار در سطح مناطق به تفاوتهای منطقهای نرخ بیکاری عکس العمل نشان میدهد و نرخ بیکاری با اجزاء بنیادی بازار مسکن در ارتباط است. در این مطالعه، ارتباط بازار نیروی کار و مسکن در ۳۰ استان کشور و با به کارگیری مدل ورمولن و امرن (۲۰۰۵) و استفاده از روش دادههای ترکیبی (پانل دیتا) برای مناطق و روش خودرگرسیون با وقفه های گسترده (ARDL) برای کل کشور، روابط بین متغیرها در دوره زمانی ۱۳۹۰-۱۳۸۰ تجزیه و تحلیل می شود. نتایج مشاهدات نشان میدهد که اکثر استانهایی که از میانگین بالای قیمت مسکن برخوردار هستند، میانگین و نوسان پایین بیکاری را نیز دارند. کارگران در مناطقی با بیکاری بالا از طریق بازار مسکن جبران غرامت میشوند، زیرا در این مناطق قیمت زمین و مسکن و هزینه های زندگی نسبت به مناطق با بیکاری کمتر، پایین تر میباشد. همچنین با وجود خطر بیکاری، تمایل خانوارها به دریافت وام مسکن کاهش می یابد و در نتیجه، قیمت مسکن کاهش مییابد. خطر بیکارشدن، نااطمینانی درآمدی را افزایش میدهد و بنابراین، قیمت مسکن را کاهش خواهد داد. این مساله ارتباط منفی میان قیمت مسکن و نرخ بیکاری را نشان میدهد. همچنین آزمون علیت گرنجر نیز حاکی از ارتباط دوطرفه میان قیمت مسکن و نرخ بیکاری است. مناطقی که از نرخ بیکاری بالاتری برخوردارند، توسط شرایط بهتر بازار مسکن جبران غرامت میشوند؛ یعنی سطح قیمت مسکن در این مناطق پایینتر است. از این رو، ارتباط منفی میان قیمت مسکن و نرخ بیکاری در استانهای کشور وجود دارد. تحلیل های رگرسیونی ارتباط میان نرخ بیکاری و قیمت مسکن را منفی نشان میدهد و در مطالعه داده های پانلی، ضریب یاد شده در استانهای مختلف متفاوت است که منعکس کننده غرامت بیکاری در سطح مناطق می باشد. در مناطقی که از میانگین قیمت مسکن پایین تری نسبت به سایر استآنهابرخوردار میباشند، تأثیر بیکاری بر قیمت مسکن بیشتر از سایر استانهامیباشد. بنابراین پایین بودن قیمت مسکن این مناطق با بازار نیروی کار آنها ارتباط بالاتری نسبت به بقیه مناطق دارد.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
یکی از موضوعات بحث برانگیز و نسبتاً قدیمی در اقتصاد که همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده، موضوع مربوط به گسترش حجم و اندازه دولت و پیامدهای این امر برای متغیرهای کلان اقتصادی است. دخالت دولت و اندازه فعالیتهای آن، نقش تعیین کننده ای در وضعیت اقتصاد دارد. از این رو، یکی از وظایف اصلی دولت، ایجاد کار برای همه به منظور رسیدن به سطح اشتغال کامل است. این تحقیق به بررسی اثر اندازه دولت بر روی نرخ بیکاری در اقتصاد ایران با استفاده از دادههای سالانه در دوره ۱۳۳۸ تا ۱۳۹۰ به روش آزمون کرانههای پسران، شین و اسمیث، مبتنی بر رویکرد تخمین مدل تصحیح خطای غیر مقید (UECM)شامل رابطه پویا و رابطه تعادلی بلند مدت میپردازد. نتایج تحقیق نشان میدهد که اندازه دولت، اثر مثبت و معناداری بر روی نرخ بیکاری دارد و برای کاهش نرخ بیکاری، باید اندازه دولت در اقتصاد ایران کاهش یابد. با افزایش اندازه دولت در اقتصاد، ازدحام در بخش خصوصی مخصوصاً سرمایهگذاری خصوصی، و در نتیجه، رشد بهرهوری و رقابت بین المللی کاهش، و نرخ بیکاری افزایش مییابد. ضریب ECM نشان داده است که در هر دوره، ۲۷ درصد از عدم تعادل کوتاه مدت بیکاری در جهت رسیدن به تعادل بلند مدت، تعدیل میشود.
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
در این مقاله، تأثیر کاهش یارانههای پرداختی به بخش کشاورزی بررسی شده است. بر این اساس ماتریس حسابداری اجتماعی سال ۱۳۸۵ ایران با ابعاد ۷۸×۷۸ به عنوان چارچوب مدل تحلیلی تدوین شد. از آنجا که میزان یارانههای پرداختی در بخش کشاورزی ایران بر اساس معیار کلی حمایت (TAMS) بیش از میزان تعیین شده توسط سازمان تجارت جهانی است، لذا در صورت درخواست عضویت ایران در این سازمان، می باید یارانههای ایران طی دوره ده ساله و هر سال به میزان ۱۳ هزار و ۶۰۰ میلیارد ریال کاهش یابند. بر این اساس در این مطالعه، کاهش این مبلغ از یارانه بخش کشاورزی بررسی شد. نتایج نشان میدهد که در اثر این تکانه، تولید ناخالص داخلی اقتصاد بیش از ۵۷ هزار میلیارد ریال کاهش خواهد یافت. یکی از اثرات مهم کاهش یارانههای بخش کشاورزی، تأثیر آن بر کاهش تولید این بخش و در نتیجه، کاهش اشتغالزایی آن میباشد، به طوری که در اثر این تکانه، اشتغال این بخش به میزان ۸۶ هزار نفر کاهش خواهد یافت.
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
در این مقاله، به بررسی تأثیر سیاست های پولی بر میزان بیکاری با وجود نااطمینانی تورم پرداخته شده، و در آن، داده های سالیانه دوره زمانی ١٣٥٣ تا ١٣٩٠ کشور ایران به کار رفته، و مدل پایه تصریح شده این مطالعه بر اساس تعادل همزمان معادلات عرضه و تقاضای کل پویا انتخاب، و برای محاسبه نااطمینانی تورم از مدل های خانواده ARCH شامل ARCH، GARCH، EGARCH و همچنین یک مدل پیشنهادی استفاده گردیده است. با استفاده از این روش ها داده های تولیدشده به عنوان یک جانشین برای نااطمینانی تورم در نظر گرفتهشده و در مدل قرار داده می شود. برای برآورد مدل نیز روش GMM به کار رفته است. نتایج حاصل از تخمین مدل، نشاندهنده آن است که نااطمینانی تورمی بر نرخ بیکاری اثری کاهنده دارد. تأثیر سیاست های پولی بر بیکاری در شرایط نااطمینانی تورم کاهش می یابند و رابطه مثبت و معنادار بین نااطمینانی تورم و بیکاری وجود دارد؛ یعنی افزایش نااطمینانی تورم منجر به افزایش بیکاری می گردد که تأییدکننده نظریه فریدمن در این زمینه است.
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
کاهش نرخ باروری در سال های اخیر، یکی از دغدغه های مهم کشور بوده است که می تواند از دلایل متعدد اقتصادی و اجتماعی نشات گرفته باشد. یکی از مهم ترین متغیرهای مؤثر بر باروری، درآمد انتظاری آینده افراد می باشد که ارتباط مستقیمی با میزان اطمینان آنان از دستیابی به شغل پایدار و پایدار ماندن شغل کنونی آنان خواهد داشت. این پژوهش، به دنبال بررسی تأثیر نااطمینانی بازارکار بر نرخ موالید در استان های ایران در دوره ۱۳۹۲-۱۳۸۴ بوده است. به منظور بررسی این تأثیر، از داده های تابلوی استفاده شده است. از آنجایی که شاخصی مجزا برای نااطمینانی بازارکار وجود ندارد، در این پژوهش، ابتدا شاخصی برای نااطمینانی شغلی زنان و مردان برای هر یک از استان ها در دوره مورد بررسی محاسبه شد. نتایج برآورد، نشان از آن دارد که نااطمینانی شغلی در بین زنان و مردان تأثیر مهمی بر تمایل به فرزندآوری و باروری در استان های ایران داشته است؛ به گونه ای که افزایش نااطمینانی شغلی بین مردان، سبب کاهش نرخ باروری و در مقابل، تشدید نااطمینانی شغلی و ناامیدی از یافتن شغل در بین زنان، سبب بهبود نرخ باروری در استان های ایران شده است. با توجه به نتایج پژوهش، ساختار بازارکار و نگرش های انتظاری به بازارکار، در بین زنان و مردان، با تأثیری که بر انتظارات درآمدی آتی آنان خواهد داشت، متغیر مهمی در تعیین تمایل به فرزندآوری در درون خانواده است. از این رو، نیاز است تا برنامه ریزان اقتصادی و اجتماعی در کشور، توجهی ویژه به این مساله داشته باشند. به عبارت دیگر، نظام برنامه ریزی می تواند به صورت غیرمستقیم با بهبود ساختار بازارکار، سبب بهبود نرخ باروری در استان های ایران شود.
دوره ۱۹، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
رشد سریع و روزافزون کانتینرها و نیاز به ذخیرهسازی حجم انبوهی از آنها در فضای نسبتاً کم در محوطه بندر، بر اهمیت پایانههای کانتینری افزوده است. این موضوع مباحث طراحی، برنامهریزی و بهرهبرداری بهینه از تمامی بخشهای پایانه را با توجه به تعدد عوامل اثرگذار و اندرکنش میان آنها بهعنوان یک چالش تحقیقاتی مهم مطرح نموده است. در این میان، محوطه ذخیره کانتینر که غیر از پایانههای بندری، در بندرهای خشک و سایر پایانهها نیز کاربرد دارد روزبهروز بیشتر موردتوجه قرارگرفته و نقش آن پررنگتر شده است. هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی اندرکنش استفاده از تعداد مختلف تجهیزات و عملکرد محوطه ذخیره کانتینری است. بر این اساس، مقاله حاضر با شبیهسازی گسسته تمامی فعالیتهای مرتبط با بهرهبرداری در داخل محوطه ذخیره، تعداد بهینه تجهیزات و چیدمان مناسب آنها در محوطه را تحلیل نموده است. نتایج این تحقیق با توجه به مدلهای ساختهشده بر اساس تغییر تعداد ترانستینرها و کشندهها در محدوده عملکرد مجاز آنها از کمترین تعداد ممکن تا بیشترین آنها و با ثابت فرض کردن سایر پارامترها، بدست آمده است که مربوط به شبیهسازی محوطه ذخیره سینا، واقع در بندر شهیدرجایی (بندرعباس، ایران) و با استفاده از نرمافزار اینترپرایز داینامیکس میباشد. بدین ترتیب امکان شناسایی چینش مناسب تجهیزات با در نظر گرفتن دو عامل مهم کنترل در پروژه یعنی زمان و هزینه برای محوطه مذکور فراهم گردیده است. با توجه به در دسترس نبودن برخی اطلاعات میدانی موردنیاز در شبیهسازی و همچنین پیچیده بودن عملیات ساخت مدلها از فرضیاتی همچون یکسان درنظرگرفتن ویژگی بلوکهای کانتینری و کانتینرها، مستطیل در نظر گرفتن زمین محوطه، انتخاب کوتاهترین مسیر حرکتی در شبکه حملونقلی توسط تجهیزات و همچنین در نظر گرفتن برخی از توابع احتمالی در عملکرد تجهیزات محوطه و جریان بار ورودی به محوطه استفاده شده است. استفاده از ابزار شبیهسازی ذکرشده در مطالعه موردی این تحقیق نشان میدهد که استفاده از استراتژی مناسب انتقال وظایف میان تجهیزات و نیز تخصیص مناسب آنها به بلوکها، منجر به بهبودهایی ازجمله کاهش متوسط زمان بیکاری مجموع کشندهها به میزان ۱۵% و کاهش تعداد آنها از ۱۰ عدد به ۵ عدد، بهبود عملکرد ترانستینرها به لحاظ زمان مفید کاری به میزان ۱۲% و کاهش تعداد آنها از ۶ عدد به ۵ عدد خواهد شد؛ همچنین نتایج بهدستآمده از مدلهای مختلف شبیهسازیشده گویای کاهش زمان بهرهبرداری با افزایش تعداد کشندهها بهصورت یک رابطه درجه دوم تا تعداد مشخصی از کشنده (نقطه بحرانی) است، درصورتیکه تعداد کشندهها از تعداد مشخصی بیشتر شود تأثیری بر کاهش زمان نخواهند داشت که از دلایل آن میتوان به ترافیک ایجادشده در مسیر حرکت و همچنین نقش ترانستیرها بهعنوان عامل محدودکننده عملیات اشاره نمود. لازم به ذکر است که استفاده از تجهیزات موردنیاز در یک محوطه ذخیره به تعداد بهینه، تأثیر زیادی بر میزان هزینههای اولیه از جمله تأمین و راهاندازی تجهیزات و همچنین هزینههای بهرهبرداری دارد.
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
بیکاری یکی از مهم ترین معضلاتی است که اثرات مختلف و متنوع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را به همراه دارد. در این میان، آزادسازی تجاری به عنوان نماد اصلی جهانی شدن و مهم ترین نیروی پیش برنده است که می تواند اثرات اقتصادی متعددی از قبیل افزایش کارآیی عوامل تولید، ارتقاء سرمایه گذاری در نیروی انسانی و سرمایه فیزیکی داشته باشد، همچنین در قسمت هایی که از مزیت نسبی برخودار بوده است می تواند به افزایش تولید ناخالص داخلی و به تبع آن، کاهش نرخ بیکاری منجر گردد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آزادسازی تجاری بر نرخ بیکاری در استان های کشور با رویکرد اقتصادسنجی فضایی طی بازه زمانی ۹۸-۱۳۸۵ است. پیش از تخمین مدل فضایی، با استفاده از آزمون های وابستگی تشخیصی فضایی موران و جری سی، اثرات سرریز فضایی مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص آزادسازی تجاری و اثرات مجاورت آن، اثرات مثبت و معنی داری بر کاهش نرخ بیکاری استان های مورد مطالعه دارد. نتایج تحقیق، حاکی از آن می باشد که آزادسازی تجاری به عنوان یک متغیر مهم در مطالعات منطقه ای اشتغال، در استان های مجاور با استان های دارای نرخ بیکاری بالا، باید لحاظ گردد (اثرات سرریز فضایی). همچنین با توجه به سایر نتایج، مشاهده شده است که تولید ناخالص داخلی و اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای (عمرانی)، تأثیر مثبت و معناداری بر کاهش نرخ بیکاری دارند؛ در حالی که، نرخ تورم و نرخ دستمزد، دارای رابطه منفی و معنی داری با کاهش نرخ بیکاری استان ها دارند.
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف از نگارش این مقاله، بررسی اثر شوکهای قیمت نفت بر مؤلفههای بازارکار ایران و نقش دولت در این زمینه است. مؤلفههای بازارکار شامل فرصتهایشغلی، نرخ یافتن شغل، نرخ ورود به بیکاری و نرخ بیکاری بوده، و برای این منظور، از رویکرد خودرگرسیون برداری ساختاری در دوره زمانی ۱۳۹۸:۲-۱۳۸۴:۱ استفاده شده است. نتایج توابع واکنش آنی، نشان میدهد که شوکهای مثبت قیمت نفت بر متغیرهای مدل، اثر معناداری دارند؛ اما شوکهای منفی قیمت نفت معنادار نیستند. یک شوک مثبت قیمت نفت، مخارج عمرانی دولت را افزایش میدهد، ولی به دلیل ناکارآیی سرمایهگذاریهای دولت، فرصتهای شغلی، کاهش و نرخ ورود به بیکاری، افزایش مییابد. در این شرایط، نرخ یافتن شغل مطابق انتظار، بعد از یک دوره کاهش مییابد و در نتیجه، نرخ بیکاری در پاسخ به شوکهای مثبت قیمت نفت افزایش یافته است. نتایج، نشاندهنده بیماری هلندی و اثر نامتقارن شوکهای قیمت نفت بر بازارکار است.
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
جرم پدیـدهای چنـدوجهـی اسـت کـه همـواره مـورد توجه اقتصاددانان، جامعهشناسان، حقوقدانان و روانشناسان قرار گرفته است. از آنجاییکه وقوع هر پدیده متأثر از عوامل مختلفی است، وقوع جرم نیز به عنوان پدیدهای نامطلوب از این قاعده مستثنی نیست. عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بر جرم و جنایت در جامعه تأثیر گذارند. در این میان یکی از مهمترین عوامل اقتصادی مؤثر بر جرم، بیکاری است. در این راستا هدف اصلی مطالعۀ حاضر بررسی رابطۀ بیکاری با جرم و شناسایی عوامل مؤثر بر جرم و جنایت در شهرستانهای ایران است. به این منظور با استفاده از داده های ۴۲۹ شهرستان ایران طی سال ۱۳۹۵ و با بهکارگیری روش علیت فضایی رابطه بین دو متغیر بیکاری و شاخص جرم بررسی شد. نتایج حاصل از آزمون علیت فضایی بیانگر وجود رابطۀ علیت دوطرفه بین شاخص جرم و نرخ بیکاری است. به عبارت دیگر در دورۀ مورد بررسی جرم علت بیکاری بوده است و بیکاری نیز منجر به بروز و افزایش جرم شده است. در ادامه مدل جرم با لحاظ متغیر بیکاری و چندین متغیر کنترل با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی فضایی مورد برآورد قرار گرفت. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان دهنده وجود اثرات سرریز فضایی است. به عبارت دیگر تغییر میزان جرم و جنایت در یک شهرستان دارای اثرات سرریز بر شهرستانهای مجاور است. همچنین نتایج نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار متغیر بیکاری با جرم است. مطابق نتایج تحقیق، متغیرهای نرخ بیکاری، شاخص صنعتیشدن، نرخ شهرنشینی و نسبت طلاق به ازدواج مهمترین متغیرهای مؤثر بر جرم و جنایت در شهرستانهای ایران هستند.