جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای برجستهسازی
فرزان سجودی، حسین زیرراهی،
دوره ۲، شماره ۶ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
کاربرد نظریه زمان هارالد واینریش در دو متن داستانی فارسی بوف کور و سووشون نشان می دهد تقسیم بندی متون بر اساس زمان های فعلی به دو دسته نقل و بحث توسط واینریش در داستان فارسی نیز قابل تشخیص است. زمان های نقلی، حال و آینده بخش هایی از متن را می سازند که بیشتر جنبه بحث و گفت وگو دارند. از سوی دیگر زمان های گذشته ساده، گذشته استمراری و گذشته دور (بعید) بیشتر بخش نقلی و حکایتی متن ها را تشکیل می دهند. دیگر اینکه هر دسته حال، آینده و گذشته خاص خود را داراست. در نظام بحث، زمان نقلی نقش پس نگری، حال نقطه صفر و آینده نقش پیش نگری دارد. در نظام نقل، گذشته دور نقش پس نگری دارد و گذشته ساده و استمراری هر دو نقطه صفر هستند. در زبان فارسی زمانی که نقش پیش نگری را در این نظام داشته باشد، وجود ندارد. سرانجام اینکه در نظام نقل، دو زمان گذشته ساده و استمراری عملکردی در جهت برجسته سازی دارند. قسمت هایی که با گذشته استمراری می آیند در پس زمینه و نقاط دور صحنه قرار می گیرند؛ درحالی که مورد اصلی حکایت که با گذشته ساده می آید در جلو صحنه قرار دارد.
دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۱۲-۱۳۸۶ )
چکیده
برجستهسازی از طریق ساخت و کارکرد هنری قید و گروههای قیدی یکی از تمهیدات تبدیل زبان روزمره به زبان ادبی در اشعار شاملو است. بسامد گونههای مختلف، ساختهای گوناگون و نقشی که گروههای قیدی در ایجاد موسیقی و صور خیال و توصیف و فضاسازی در اشعار شاملو دارد، حاکی از این است که او به این مقوله زبانی توجه خاصی داشته و از آن به عنوان یکی از عوامل برجستهسازی و آفرینش زیبایی در اشعار خود بهره برده است.
شاملو از دو جنبه صوری و محتوایی گروههای قیدی در برجستهسازی اشعارش بهره برده است. ساختهای چندباره و پیوسته گروههای قیدی که از «هسته+ پیرو توضیحی» تشکیل شده است و شیوه جایگزین کردن آنها در محور همنشینی زبان و استفاده از آنها در ایجاد گونههای مختلف موسیقی، مهمترین کارکرد جنبههای صوری و ساخت تصاویر و صورتهای خیالی ابتکاری از قبیل تشخیص، آشناییزدایی در تشخیصهای مبتذل و عادیشده، تعلیل در تشخیص، تشبیه، نماد سازی و متناقضنمایی و غیره کارکرد جنبه محتوایی گروههای قیدی در برجستهسازی اشعار شاملو به شمار میآید.
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( ۶-۱۳۸۸ )
چکیده
خسرو و شیرین نظامی، بیشک، یکی از شاهکارهای غنایی ادب ایران و جهان است. چنین اثر ژرفی در کنار التذاذ هنری حاصل از آن، توانایی آن را دارد که همواره مورد بازاندیشی و تأمل قرار گیرد تا بدین وسیله بتوان با ژرفاندیشی و غور در ساختمانِ صوری، محتوای درونی، بلاغتِ حاکم بر بافت آن و سایر توانشهایِ ساختاریِ نهفته در آن، موارد ارزشمندی را یافت. از آنجا که صورت۱ و ساخت۲ شعر به ترتیب در دو محور افقی و عمودی به طور همزمان گسترش مییابد در بررسی کمال شعری هر اثر باید بتوان با اتکا به اصولی صورت و ساخت اثر را به طور مستقل و جدا مورد بررسی قرار داد. به همین دلیل، محور کلی این مقاله بررسی امکانات ساختاری و صوریِ نهفته در خسرو و شیرین نظامی است. بخش اول، تلاشی است در بررسی آن دسته از امکاناتِ ساختاری که در محور عمودی شعر، خود را نشان میدهد. بخشِ دوم، امکانات صوری را در چهار محورِ جدا موردِ بررسی قرار میدهد. درکِ این دو دسته از تواناییها یقیناً بیانگر اهمیتِ چنین منظومهای و اهمیتِبازاندیشی در آن است.
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
یکی از موضوعات مهمی که دربارۀ تاریخ بیهقی میتوان بررسی کرد، بررسی زیباییها و ویژگیهای زبانی است که سبب شده است، تاریخ بیهقی علاوه بر جنبههای تاریخی از نظر مسائل زبانی نیز دارای اهمیت باشد. با مطالعۀ تاریخ بیهقی از این منظر شاهد شاخصههای زبانی پربسامدی هستیم که در ایجاد ادبیت این کتاب نقش مهمی دارند و برجستگی زبانی پدید میآورند. منظور از برجستهسازی، برهم زدن قواعد مرسوم زبان است که به آشناییزدایی منجر میشود و یکی از عوامل ایجاد متن ادبی است. زبانشناسان دو عامل هنجارگریزی (قاعدهکاهی) و قاعدهافزایی را سبب برجستهسازی زبان میدانند. در این مقاله بر اساس نظریۀ جفری لیچ، برجستگیهای زبانی تاریخ بیهقی در هفت حوزۀ واژگانی، نحوی، سبکی، معنایی، زمانی، آوایی و گویشی بررسی شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که هنجارگریزیهای نحوی در گستردهترین شکل ممکن، ساخت ترکیبات جدید، استفاده از ساختهای کهن افعال، تصویرپردازی و استفاده از صور خیال، کاربرد شواهد قرآنی و ادبی و استفاده از انواع توازن، سبب برجستهسازی زبانی در تاریخ بیهقی شده و این متن را به نثری ادبی تبدیل کرده است.
دوره ۱۹، شماره ۷۶ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
در این پژوهش پس از معرفی مؤلفههای گفتمانکاوی وندایک به تعیین و توضیح عمدهترین موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی هوشنگ ابتهاج در غزلیاتش و سپس به واکاوی گرایشهای سیاسی و اجتماعی وی براساس نظریات وندایک پرداختهشده است. براساس یافتههای پژوهش از میان چهار ضلع مربع ایدئولوژیک وندایک، بیان و تأکید بر اطلاعات حاوی نکات مثبت درباره گفتمان خودی، و بیان و تأکید بر اطلاعات حاوی نکات منفی درباره قطب دیگری، در قالب مؤلفههایی چون: توصیف، واژگانگرایی، بزرگنمایی، تعمیمبخشی، کنایه و... اساس موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی ابتهاج را شکل میدهد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی، و دادههای پژوهش با بهرهگیری از تحلیل و تفسیر محتوا به روش کتابخانهای بررسی قرار شدهاست.