جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای باورهای عامیانه

ثمین اسپرغم، سید مصطفی موسوی،
دوره ۳، شماره ۱۲ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده

قصه دختر نارنج و ترنج، یکی از قصه¬های مشهور ایرانی است که ده¬ها روایت از آن در دست است.این قصه با کد جهانی ۴۰۸ ثبت و شناخته شده است. قصه دختر نارنج و ترنج قصه ای با بن مایه های اسطوره ای است. بن مایه ی مرگ و باززایی معشوق یا همسر شاهزاده که در دل میوه ها جای دارد، یادآور اسطوره ی ایزد گیاهی یا شهید شونده است. نشانه هایی چون حضور اسب، موهای بلند دختر و پیوندش با آب، گواهی دیگر بر ارتباط این قصه با اسطوره ی ایزد نباتی است. از سوی دیگر، تکرار و رواج روایت هایی که در آنها دختر از میان نارنج، ترنج و انار بیرون می آید نیز نشان دهنده ی جایگاه و اهمیت این میوه ها نزد عامه و نیز پیوندشان با اسطوره هاست. این میو ها در گذشته، کاربردهایی نمادین داشته و در مراسم خواستگاری و ازدواج مورد استفاده قرار می گرفته اند. ترنج و نارنج نماد نیک بختی، بهروزی و باروری شمرده می شده و انار نشانه ی برکت و فرزند آوری و در پیوند با اساطیر عشق و زایش بوده است.

دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

باورهای عامه بخش بزرگی از فرهنگ و ادبیات هر قوم را تشکیل می‌دهد و برای تحقیق در افکار، عقاید، فرهنگ، تمدن و همچنین رفع مشکلات و دشواری­های موجود در فهم اشعار و متون برجای­ماندۀ هر قوم باید دقیقاً مورد بررسی قرار گیرند.
یکی از باورهای عامیانۀ ایرانیان، اختلاج است. خلاف طب قدیم و جدید- که آن را حرکتی غیرارادی در اندام­ها و اعضای بدن می­داند- قدما حوادث و پیشامدهایی را که ممکن بود برای شخص، متعلقان، خویشان و دارایی او رخ دهد، به اختلاج اعضای بدن نسبت می­دادند و با توجه به آن پیشگویی­هایی می­کردند که با طب قدیم و یافته­های علم پزشکی و روان­شناسی امروز قابل تفسیر و تبیین نیست. باورهای عامه دربارۀ اختلاج آن­قدر گسترده بود که در ادبیات منثور و منظوم فارسی از کتاب کلیله­و­دمنه گرفته تا شعر شعرای گذشته، همچون اشعار خاقانی، نظامی، کمال­الدین اصفهانی، سعدی، صائب تبریزی و شعرای معاصر، چون فروغ فرخزاد و قیصر امین­پور بازتاب پیدا کرده ­است.
در این پژوهش که برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز آن از روش‎ کتابخانه‌ای استفاده شده ‌است، پس از بیان معانی لغوی و اصطلاحی واژۀ اختلاج و مبانی فیزیولوژیک این عارضه و علل حادث­شدن آن در بدن انسان، جایگاه اختلاج در باورهای عامیانۀ ایرانیان قدیم و بازتاب آن در ادبیات فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که اختلاج یکی از باورهای عامیانۀ ایرانیان قدیم بوده ‌است و اگر عضوی از بدن شخص می­جهید، آن را نشانۀ وقوع رویدادی خوش و ناخوش می‌دانسته‌اند. 

دوره ۶، شماره ۲۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

اشعار بیدل دهلوی به­عنوان یکی از شاعران طراز اول شعر فارسی ـ که خارج از مرزهای ­جغرافیایی ایران می­زیسته ـ دربرگیرندۀ تنوع فرهنگ عامه و به­ویژه، فرهنگ عامۀ ایرانی است. در پژوهش حاضر تلاش می­شود غزلیات وی از منظر تبلور فرهنگ عامه بررسی شود. از این رو، در وهلۀ اول نشان داده شد که بیدل دهلوی با وجود آنکه شاعری غیر­ایرانی است، در بازتاب فرهنگ عامه در بطن اشعار خود، به انحای مختلف و به­صورت خودآگاه یا ناخودآگاه، به­شدت متأثر از فکر و فرهنگ ایرانی بوده است. در این پژوهش، سرچشمه­ها و خاستگاه­های برخی از سنن و اعتقادات عامیانۀ مستتر در شعر بیدل ـ که در فرهنگ­های هندی و ایرانی دارای بن­مایه­های مشترکی هستند ـ تحلیل و بررسی و مشخص شد که در این زمینه نیز نگاه اجتماعی و ادبی بیدل به­سمت پیشینۀ فرهنگی ایران است و شعر او رنگ و بوی ایرانی دارد.
 

دوره ۷، شماره ۲۵ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده


خون، خون­ریزی، برخی­کردن و مضامین مربوط به آن ریشه­های دیرینه­ای دارد و پیوسته ذهن بشر را به خود مشغول کرده و در فرهنگ ایران و جهان تأثیرگذار و ماندگار بوده است. مضامین و باورهایی مانند قربانی و برخی کردن انسان و حیوان و آیین­ها و باورهای پیرامون آن، کشتن انسان­های مقدس و تأثیر پادافراه آن بر سرنوشت آدمی، شومی خون زن، پاشیدن خون بر سنگ برای رفع جادو، کشتن حیوان مقدس و نزول بلا، خون­خواری و مالیدن آن بر بدن، شومی خون سگ، حصار ساختن از خون دشمن، خون مظلوم و جوشش خون و انتقام­گیری از صاحب آن، روییدن گیاه از خون بی­گناه در داستان سیاوش، کشتن ایرج، سهراب و اسفندیار ازجمله باورهای عامیانه­ای است که در طومارهای نقالی و روایات شفاهی دربارۀ حماسۀ ملی، بازتاب یافته و ریشه­ای در اساطیر و شاخه­ای در باورهای عامیانه دوانده و گسترانده است. در این پژوهش با بهره­گیری از طومارهای نقالی و دیگر منابع، ابتدا باورهای عامیانۀ مرتبط با خون و بن­مایه­های آن در طومارهای نقالی بررسی و سپس به شیوۀ تحلیل محتوا به دسته­بندی و مقایسۀ نمونه­های مورد نظر پرداخته می­‌شود.
 

دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

باروری و هنجارهای قومی، دو مفهوم مرتبط به همدیگر هستند که در شیوه‌های قومی و مناسک جمعی معنا می‌یابند. هر ساختار قومی، مناسک و آیین زایش متناسب با خود را دارد که امری جمعی ـ فرهنگی و دارای کارکرد اجتماعی است. تلفیق باورهای باروری به‌منزلۀ پدیده­ای زیستی ـ فرهنگی در گروه­های چند قومیتی قابل بررسی است. بر این اساس، در پژوهش حاضر کوشش شده با تمرکز بر مفهوم «آستانگی» نزد ویکتور ترنر و نظریۀ «تشرف» ون­جنپ به بررسی آیین‌ها و مناسک مرتبط با زایش در استان بوشهر پرداخته شود. همچنین سعی شد این مسئله در مباحث فرهنگ­ عامه، از منظر فرهنگی و اجتماعی مورد مقایسه و تحلیل قرار گیرد. روش پاسخ به این پرسش، مبتنی بر روش تاریخی (اسناد دست‌اول مردم­شناسی) و مصاحبۀ گروه کانونی بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که مطابق نظریۀ تشرف ون جنپ، ابعاد سه­گانۀ زایش در فرهنگ بوشهری شامل مناسک الحاق (آش هف­دنگرو، پا گرفتن، نون پوشی، توه­ترسک، نذر گلال، ختنه­سوران)، مناسک انتقال (مختک درآوردن، ناف بریدن، چله شورون، اُوسی و پریزگار) و مناسک جدایی (چله‌بر، گل مسه، کیزه انداختن، دریا مابر) هستند.

دوره ۱۰، شماره ۴۷ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

یکی از عوامل مهم غنای شعر هر شاعر، داشتن پشتوانه‏‌های فرهنگی است که خود از زیرمجموعه‌‏های مختلفی تشکیل می‌‏شود. یکی از این زیرمجموعه‌‏ها «باورهای عامیانه» است که هر شاعری بسته به میزان مطالعات خود در فرهنگ عامه و نیز ارتباط با نهاد جامعه از آن بهره می‌‏گیرد. باورهای عامیانه مجموعه‌‏ای از اعتقادات، رفتارها و کردارهاست که اگرچه در برخی از موارد مبنای علمی مشخصی نیز ندارند، همواره در مرکز توجه مردم بوده‏‌اند. هدف اصلی ما در پژوهش حاضر، بررسی نحوۀ به‌کارگیری باورهای عامیانه و کارکرد ‏آن‏ها در غزل نو است و در آن با روش تحلیلی ـ انتقادی، سعی شده است باورهای به‌کار رفته در غزل این دوران رده‌‏بندی و تحلیل شود تا از این طریق ضمن دست‏یابی به میزان استفادۀ شاعرانِ جریان غزل نو از باورهای عامیانه، نقش و کارکرد این باورها در قالب غزل، که نمایندۀ اصلی ساحت عاطفی و عاشقانۀ شعر معاصر است، نشان داده شود. یافته‌‏های این پژوهش بیانگر آن است که شاعران مورد بحث ما باورهای عامیانه را از صافی ذهنیت تغزلی خود عبور داده و آن‌ها را عمدتاً در خدمت تغزل قرار داده‌‏اند تا ضمن غنای پشتوانۀ فرهنگی شعر خود، تأثیر عاشقانۀ بیشتری بر مخاطب بگذارند، البته کارکرد این باورها در غزل نو صرفاً محدود به تغزل نیست، بلکه در حوزۀ مسائل سیاسی، اجتماعی، فلسفی و...  نیز مورد استفاده قرار گرفته‌‏اند.
 

دوره ۲۰، شماره ۸۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

نخل در سرشت اساطیری خود یکی از ایزدان نباتی بین‌النهرینی و عیلامی است که نشانه‌هایی از ذات بغانه او در تجسّد انسانی و دگرگون‌شده آن در باورها و آداب و رسوم مردم جنوب ایران در ارتباط با اساطیر آفرینش و باروری بر جای مانده است. سرگذشت اساطیری نخل به صورت انسان‌پنداری در بیشتر سنتها و باورهای عامیانۀ مردم جنوب به هم شباهت دارد و باعث شده است باورهایی چون آفرینش نخل از نخاله انسان و دانستن نخل به عنوان همدم در جنوب رواج داشته باشد. قداست نخل و باورهایی نظیر اینکه نخل اندام و احوالی چون انسان دارد و آیین‌هایی چون عروس‌کردن، تهدید نمایشی و قربانی نخل و... در اسطوره‌های زایش و باروری ریشه‌ دارد. فرایند شخصیت‌سازی مردم جنوب از نخل از نظر چرخه مرگ و حیات و رستاخیز تا الهه باروری، مکمّل یکدیگر و بیانگر تلقی از جایگاه کیهانی نیروی مؤنث در نظام هستی است. این مقاله با بررسی میدانی و کتابخانه‌ای به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی اساطیر مربوط به آفرینش و باروری در باورهای عامیانه مردم جنوب درباره نخل با تکیه بر مردم جهرم پرداخته و عناصر اساطیری آن را در رسوم و باورهایی چون تولد و تقدّس نخل، باروری، عاشقی، دیوانگی، مرگ و تابوت نخل نشان داده است.

صفحه ۱ از ۱