جستجو در مقالات منتشر شده


۲۷ نتیجه برای ایران.


دوره ۳، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

نفت به‌عنوان مهمترین منبع استراتژیک کشورهای جنوب غرب آسیا، از وزنه­ی سیاسی و اقتصادی فزاینده­ای در ساختار ژئوپلیتیک کشور ایران برخوردار است. تا پیش از بی­ثباتی در بهای نفت که از اواخر ۲۰۱۳ بدین سو رخ داده، چالش­های کلان اقتصادی از سوی دولت­های صاحب نفت، مدیریت می‌شد. با به­هم پیوستگی مجموعه­ی نظام مندی از رقابت­های ژئوپلیتیکی در جنوب غرب آسیا، پیدایش نفت­های جایگزین در ایالات متحده­ی آمریکا و انرژی‌های تجدید پذیر و اغتشاش فزاینده در فضاهای ژئواکونومیک خاورمیانه، چالش­های عمده‌ای در اقتصاد سیاسی کشورهای تولید کننده­ی نفت به‌ وجود آمد. جمهوری اسلامی ایران نیز در این گذار سخت به‌عنوان یکی از هسته­های مرکزی نفت خیز در جنوب غرب آسیا نیز هم راستا با بی­ثباتی­های بهای نفت، مجموعه­ای از چالش­ها را تجربه کرده است، مضاف بر این‌که تحریم‌های بین المللی نیز در تشدید وضعیت ایران نقش آفرینی مستقیمی داشته است. با توجه به اهمیت پایدار و استراتژیک نفت در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور، پژوهش حاضر به بررسی نقش ژئوپلیتیک قدرت (ساختار-کارگزار) در اقتصاد سیاسی نفت ایران پرداخته است. رهیافت نظری این پژوهش بر پایه­ی نظریه­ی ساخت یابی قرار دارد. نتایج نشان می­دهد که ناهمگنی ساختار-کارگزار در چارچوب افزایش مشارکتی سازمان­های حاکمیتی و واسطه­ایی با سبقه­ی اقتصادی-سیاسی، یکی از چالش­های عمده در اقتصاد سیاسی نفت ایران محسوب می‌‍شود. از این رو، مدیریت سیستمی و یکپارچه سازی ساختار-کارگزار می­تواند چالش­های فراروی درآمد کشور از بهای نفت را تا اندازه­ی زیادی به سامان کند.
 

دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی کشورها، رشد بخش خارجی اقتصاد و بازرگانی بین المللی است. به عبارت دیگر، داشتن مبادلات تجاری گسترده یکی از عوامل اصلی رشد اقتصادی کشورها محسوب می‌شود. در همین راستا یکی از مباحث نوین در حوزه سازمان‌ها، به کارگیری مفاهیم دیجیتال سازی و فناوری اطلاعات در مدیریت سازمان‌های خدماتی و تولیدی است که در انقلاب صنعتی چهارم به وقوع پیوسته است. هدف این مطالعه ارزیابی وضعیت کنونی گمرک ایران از نظر مولفه‌های انقلاب صنعتی چهارم می‌باشد. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی است، چرا که علاوه بر جنبه آگاهی بخشی و علمی، جنبه کاربردی نیز برای شرکت‌ها و سازمان‌ها و به‌خصوص گمرک خواهد داشت. از نظر روش نیز پژوهش حاضر یک پژوهش کمی می‌باشد. با بررسی وضعیت موجود، داده‌های به دست آمده در هفت مقوله اصلی طبقه بندی می‌شوند: بهره گیری از فناوری‌های روز، امکانات و زیرساخت‌ها، همکاری و تعامل، سیاست گذاری‌ها و قوانین، مدیریت و برنامه ریزی، عوامل بین المللی و برون سازمانی و ساختار سازمان. در نتایج مشخص شد که وضعیت کنونی گمرک از نظر مولفه‌های انقلاب صنعتی چهارم مطلوب بوده است.

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

هدف از این پژوهش واکاوی چالش‌های بازاریابی سیاسی با رویکرد کاربست قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران است. لذا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با ۱۰ نفر از متخصصان در حوزه بازاریابی، علوم سیاسی و جامعه‌شناسی و با بهره‌گیری از منابع ثانویه ۶ ابزار کلی برای بازاریابی سیاسی شناسایی شد و مقوله‌های مربوط به هریک از آن‌ها با استفاده از روش تحلیل محتوا استخراج و این ۶ گروه با استفاده از آزمون فریدمن توسط نرم‌ افزار spss۲۶ رتبه‌بندی شدند. طبق نتایج بالاترین رتبه به تکنیک‌های مورداستفاده از بازاریابی سیاسی بین‌الملل با رهیافت دیپلماسی، قدرت رسانه‌ای، قدرت ایدئولوژیکی، قدرت فرهنگی، قدرت اقتصادی و قدرت نظام مدیریتی مطرح گردید و پس‌ از آن به ضرورت‌های بهره‌گیری از بازاریابی سیاسی با رهیافت وجهه ملی، قدرت فرهنگی و اقتصادی و متقاعد سازی و رتبه سوم شاخص‌ترین بُعد بازاریابی سیاسی بین‌الملل، یعنی هویت ملی شد. جایگاه فعلی ایران با رهیافت موقعیت هویتی ،وجهه بین‌المللی و هویت اقتصادی رتبه چهارم، محدودیت‌های بهره‌گیری از بازاریابی سیاسی رتبه پنجم با رهیافت ایدئولوژی منحصربه ‌فرد، چالش‌های مالی و فقر تئوریک و موثرترین گفتمان سیاست خارجی ایران رتبه ششم را با رهیافت تنش‌ زدایی و گفتمان تعادلی به دست آورد. در پایان نیز مدل تحلیلی بازاریابی سیاسی متاثر از محدودیت‌ها، ضرورت‌ها و شاخص‌ترین بعد با استفاده از تکنیک‌های موثر و بهترین گفتمان در ارتقا جایگاه فعلی ایران در عرصه اقتصادی و تقویت وجهه بین‌المللی ارائه‌ شده است. پیشنهاد‌هایی کاربردی نیز براساس سوالات پژوهش برای وزارت امور خارجه، معاونت اقتصادی این دستگاه و سازمان‌های مردم‌ نهاد اعم از هلال‌ احمر و دیگر دستگاه‌ها و سازمان‌های متولی ارائه ‌شده است.

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

توسعه را می‌توان یکی از دغدغه‌های اصلی جامعه ایرانی در تاریخ معاصر دانست. توسعه همه‌ جانبه کشورها به‌ویژه توسعه اقتصادی آن‌ها تابع عوامل متعدد و درهم‌ تنیده‌ای است و هدف این پژوهش، تبیین رابطه ویژگی­های جغرافیاییِ ساخت قدرت سیاسی با توسعه اقتصادی در ایران است. این تحقیق با رویکرد کمی و روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. داده­ها به دو روش کتابخانه‌ای و پیمایش خبرگی گردآوری شده و در تحلیل از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاه‌های تهران در تخصص­های مربوط به موضوع مقاله می‌شود. روش نمونه ‌گیری هدفمند با روش گلوله برفی انجام شده است. حجم نمونه خبره ۳۰ نفر می‌باشد. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار Minitab استفاده شده است. هرچند ابعاد و مولفه‌های مختلف ساختِ قدرت سیاسی در ایران پیچیده و درهم‌تنیده هستند؛ لیکن در این تحقیق، مولفه‌ها و شاخص‌های بُعد جغرافیایی ساخت قدرت سیاسی احصا شده و شاخص‌های آن در رابطه با توسعه اقتصادی مورد تحلیل و سنجش قرار گرفته است. براساس نتایج تحقیق، شاخص‌های توسعه اقتصادی در ایران، در ارتباط با پنج مولفه جغرافیایی ساخت قدرت سیاسی قرار دارند. از بین پنج مولفه مورد ارزیابی، به ترتیب مولفه‌های: جغرافیای اقتصادی، ژئوپلیتیک، جغرافیای سیاسی، ویژگی­های زیست‌ محیطی و در نهایت جغرافیای انسانی (اجتماع و فرهنگ) بیشترین اولویت را در ارتباط با وجه جغرافیایی ساخت قدرت سیاسی و توسعه اقتصادی در ایران دارا هستند.

دوره ۴، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

سازماندهی سیاسی فضا، یک فضای سازمان یافته انسانی براساس ملاحظات سیاسی و یکی از مهمترین عوامل قلمروسازی در مقیاس فروملی تا فراملی جهت سازماندهی برای ایفای نقش‌های سیاسی، کنترل و اداره موثر سرزمین است به‌طوری که در همه کشورهای جهان یکی از ارکان توسعه است و اساس هر حکومتی را تشکیل می‌دهد. تقسیمات سیاسی کشور یکی از ابعاد سازماندهی سیاسی فضا است که حکومت‌ها از آن استفاده می‌کنند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری داده‌ها و اطلاعات، ماتریس است. هدف از این پژوهش، آسیب شناسی سازماندهی سیاسی فضا در ایران از منظر رهیافت ساختار- کارگزار است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که عامل ساختار با مولفه‌هایی چون: «قانون اساسی، نوع حکومت، امنیت ملی، قوانین تقسیمات کشوری، برنامه‌های توسعه، قوانین امنیتی، کنترل‌های اضطراری، اندیشه‌های استراتژیک، نظارت عالی، گفتمان سیاسی حاکم و الگوی توسعه مرکز- پیرامون» بیشترین اثرگذاری را در سازماندهی سیاسی فضا داشته‌اند و در بین مولفه‌های کارگزار، هرچند مولفه روسای جمهوری و نمایندگان مجلس وزن بالایی در سازماندهی سیاسی فضا در ایران دارند، اما سایر مولفه‌های کارگزار تاثیرگذار نیستند و در مجموع میزان تاثیرگذاری عامل ساختار در سازماندهی سیاسی فضا در ایران بیشتر از عامل کارگزار می‌باشد.


کلمات کلیدی: سازماندهی سیاسی فضا، ساختار، کارگزار، تقسیمات کشوری، ایران.
 

دوره ۵، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده


چکیده
بی‌شک، یکی از مهم‌ترین وظایف دولت‌ها در سده گذشته تحقق تامین اجتماعی بوده است؛ به‌گونه‌ای که وظایف دولت در برآورده ساختن تامین اجتماعی به امری مسلم تبدیل‌شده است. بااین‌وجود حدود مداخله دولت در برآورده ساختن تامین اجتماعی یکی از چالش‌های اصولی سیاست‌گذاری بوده است و نظریات متعددی در این راستا مطرح‌شده است؛ یکی از این نظریات دولت تنظیم‌گر بوده است. هدف از پژوهش پیش و رو بررسی حدود مداخله دولت در نظام تامین اجتماعی در ایران است. اگرچه از رهگذر نظریات متعدد مداخله دولت در تامین اجتماعی بررسی‌ شده است؛ لیکن مداخله دولت هنوز از منظر نظریه دولت تنظیم‌گر بررسی نشده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- توصیفی است. حدود مداخله دولت در ایران به‌منظور تحقق تامین اجتماعی از منظر دولت تنظیم‌گر را می‌توان به دو حوزه بخشی و فرا بخشی تقسیم کرد. با این‌وجود تنوع موضوعات و درگیری نهادهای متعدد در راستای تحقق تامین اجتماعی موجب شکل‌گیری چالش‌های متعددی برای تنظیم‌گری دولت در این حوزه شده است؛ مهم‌ترین چالش‌های تنظیم‌گری را می‌توان توازی فعالیت‌ها و وظایف، ابهامات و ایرادهای موجود در احکام قانونی حاکم بر ساختار کلان نظام تامین اجتماعی دانست.


دوره ۶، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده

جلب مشارکت نخبگانی برای گفتمان آمایشی از جمله موضوعاتی است که می‌تواند به هم‌اندیشی تخصصی برای ارائه یک الگوی مشارکتی از یک سو و تبیین مدل آمایشی مناسب برای کشور از سوی دیگر منجر شود. در همین زمینه آمایش بنیادین در برابر آمایش متعارف از جمله چارچوب‌ها و مفاهیمی است که همواره نیازمند تحلیل گفتمانی است تا به یک الگوی نهایی تکامل پیدا کند. هدف از نوشتار حاضر نیز طرح مباحثی است که از طریق آن بستر هم‌اندیشی و تحلیل گفتمانی در مورد تمایزات، تفاوت‌ها و تشابهات آمایش بنیادین در مقابل آمایش متعارف فراهم شود. به نظر می‌رسد در این تحلیل گفتمانی علاوه بر تبیین ابعاد مختلف آمایش بنیادین بتوان در جهت هرچه پربارتر کردن آن گام برداشت. در این مقاله ابتدا ابعاد مختلف آمایش بنیادین بررسی شده است و با تبیین ویژگی‌های مختلف آن سعی شده با بیان مهم‌ترین وجه تمایز، تفاوت و تشابه آن با آمایش متعارف تحلیل شود. از مهم‌ترین وجه تمایز رویکرد آمایش بنیادین می‌توان به حاکمیت ارزش‌های اسلامی و به‌‌ویژه نگاه به انسان است که می‌تواند سایر مولفه‌های آمایشی از جمله فعالیت، محیط انسانی، محیط طبیعی و در کل فضای جغرافیای را تحت ‌تاثیر قرار دهد. از مهم‌ترین وجه تفاوت آمایش بنیادین نیز همین رویکرد یعنی نگاه انسانی به آمایش بنیادین در برابر نگاه آمایش متعارف است. در عین ‌حال در جنبه‌های زیادی دو رویکرد آمایش بنیادین و آمایش متعارف دارای وجه تشابه‌های زیادی هستند که می‌تواند برای نهایی کردن آمایش بنیادین مورد استناد قرار گیرد.
 

دوره ۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

اهمیت ژئوپلیتیکی افغانستان، عمدتا متاثر از دو پدیده مهم است، "تغییر ماهیت روابط و سیاست بین المللی و جامعه جهانی نسبت به این کشور" و "دگرگونی بنیاد ساختارهای ذهنی و سیاسی در داخل آن" از جمله این اهمیت محسوب می‌شوند و براساس این تغییرات همواره قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در راستای اهداف و منافع خود سعی در نقش آفرینی در منطقه ژئوپلیتیکی شرق پیرامونی جمهوری اسلامی ایران و کشور افغانستان دارند. با توجه به اهمیت تحولات افغانستان، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و کاربردی (عملی)، نقش آفرینی ایران در منطقه ژئوپلیتیکی شرق کشور با تاکید بر افغانستان را مورد مطالعه قرار می‌دهد. جامعه آماری تحقیق را کلیه کارشناسان و استادان دانشگاه و حوزه‌های مرتبط با ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئوکالچر تشکیل می‌دهند که حجم نمونه آن براساس مدل کوکران تعداد ۵۰ نفر تعیین شد. در راستای تجزیه و تحلیل یافته‌ها نیز از آزمون میانگین در نَرم افزار spss استفاده گردید. نتایج نشان داد که نقش آفرینی ایران در منطقه ژئوپلیتیکی شرق پیرامونی خود با تاکید بر افغانستان، تابع عوامل و متغیرهای مربوطه در سه سطح داخلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای «جهانی» خواهد بود و بیشترین میزان این نقش آفرینی شامل عوامل فرامنطقه‌ای می‌باشد و همچنین عواملی نظیر دستاوردهای ایران در زمینه حل اختلافات هیدروپلیتیکی با کشور افغانستان، دستاوردهای ایران در زمینه احداث منطقه آزاد چابهار، دستاوردهای ایران در زمینه گسترش زبان فارسی در افغانستان و نقش آفرینی‌های ایران در زمینه جلوگیری از گسترش ایدئولوژی سلفی کشورهای عربی نظیر عربستان، بیشترین دستاوردها را برای ایران در شرق پیرامونی خود به همراه خواهد داشت.
 


دوره ۷، شماره ۲۹ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده

«شیر» یکی از نقش آفرینان است که در شاهنامه­ فردوسی بارها از آن نام برده شده و مضامین و بنمایه­هایی را به خود اختصاص داده­است. روشن است که همه­ مضامین مربوط به شیر از شاهنامه بر نمی­آید و استقصای تامّ دراین­باره بدون بررسی دیگر منظومه‏های حماسی، که پس از شاهنامه سروده شده­اند، ممکن نیست.
برای درک همه­ مضامین و اشارات مربوط به «شیر»، بررسی شاهنامه و ده منظومه‏ حماسی پس از آن (بانوگشسپ­نامه، برزونامه، بهمن­نامه، جهانگیرنامه، سامنامه، شهریارنامه، فرامرزنامه، کک کوهزاد، کوش­نامه و گرشاسپ­نامه) ضروری می­نمود که این مقاله پس از بررسی آنها مهمترین بنمایه­های اساطیری- حماسی و آیینی این جانور را استخراج، طبقه­بندی و تحلیل کرده­. این بنمایه­ها عبارت است از: شیر کپّی، شیر سپاهی، چرم شیر و رزم­افزار، توتم شیر، شیراوژنی، پیکرینگی شیر، آیین شیر­پرستی، نگه­بانی از دخمه و گنج، طلسم شیر، تعابیر نجومی شیر، کودک و شیر.  
 

 

دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده

برای رسیدن به تحلیلی که مشخص‌کننده وضعیت روایی شعر نو باشد در این مقاله از پاره­ای نظریات زبان­شناسی بهره برده شده است. در این نوشتار سعی بر این است تا نشان داده شود شعر نو ایران برای رسیدن به انسجام و قوام، توانسته است از روایت به گونههای مختلف استفاده کند. روایت در وجه قصه­گویی آن، که بیشتر به دهه­های آغازین شعر نو مربوط است و روایت به­صورت زمینه روایی یا داستانوارگی در سالهای اخیر، که بیشتر بر تعاملات مفهومی متکی است تا کنشهای روایی. بررسی نقش دلالتهای نشانه­ای بر سیر مصداقی/ مفهومی نشانه، شیوه­های ایجاد ظرفیتهای معنایی از طریق دلالتهای غیرمستقیم نشانه، و چگونگی تأثیرگذاری این سیر بر روایتمندی متون شعر نو ایران در این مقاله مورد تحلیل قرار گرفته است.
 
 

دوره ۸، شماره ۳۳ - ( ۶-۱۳۸۳ )
چکیده

هزینه‌یابی دقیق محصولات، و ارائه اطلاعات و گزارشهای مناسب و قابل اطمینان برای تصمیم‌گیریهای اقتصادی، هدف سیستمهای هزینه‌یابی است؛ اما، گزارش حسابرسان مستقل نشان می‌دهد که بسیاری از شرکتهای تولیدی، به‌ویژه شرکتهای دولتی، فاقد روشهای مناسب هزینه‌یابی هستند. برای تشخیص نارسایی سیستم هزینه‌یابی این شرکتها، دو شرکت فعال در صنعت فولاد برگزیده شد و فرایند عملیات و شیوه عمل قسمتهای مختلف آنها مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج مطالعات نشان می‌دهد که سیستم حسابداری صنعتی شرکتهای مورد مطالعه در مقایسه با یک سیستم مطلوب به علت نبودِ راهکارهای مناسب گردش عملیات، نبود حسابهای مرتبط با فرایند تولید، نبود اطلاعات صحیح ظرفیت خطوط تولید، عدم شناسایی رفتار هزینه‌ها، عدم استفاده از مبناهای مناسب تخصیص هزینه‌های سربار، عدم استفاده از مکانیزم بودجه‌ای مرتبط با فهرست حسابها، عدم محاسبه و ثبت انحرافها، و عدم تهیه گزارشهای مدیریتی قابل ‌اتکا در فاصله‌های زمانی معین مناسب نیست.

دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده

با توجه به اینکه صنعت فلزات اساسی بعد از پتروشیمی مهمترین صنعت صادراتی کشور می باشد، مقاله حاضر رقابت پذیری گروه کالاهای صنایع فلزات اساسی ایران را طی دوره زمانی ۲۰۰۵-۲۰۰۲ بررسی و اندازه گیری می کند. برای این منظور، از شاخص های مزیت نسبی صادرات، مزیت نسبی تجارت، سهم پایدار بازار و پلان تجاری استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که علیرغم وجود مزیت نسبی ایران در عمده گروه کالاهای صادراتی صنایع فلزات اساسی طی دوره زمانی مورد بررسی، مزیت رقابتی برای این گروه محصولات دارای روند مشخص و پایداری نمی باشد. همچنین، بر اساس نتایج بدست آمده، نرخ رشد شاخص مزیت نسبی صادرات اکثر گروه کالاهای صنعت فلزات اساسی طی دوره زمانی مورد بررسی دارای نوسان می باشد. بر اساس شاخص پلان تجاری نیز نتایج مشابهی بدست آمده است. بطوریکه گروه کالایی که قادر به کسب یا حفظ موقعیت رقابتی در کل دوره زمانی مورد بررسی شده باشد، مشاهده نشده است. سرانجام، بر اساس شاخص سهم پایدار بازار که عملکرد رقابتی گروه کالاهای عمده صادراتی را در بازارهای هدف هر کالا نشان می دهد، اثر رقابتی ایران در بازارهای هدف عموماً پایدار نبوده و در اکثر موارد تغییرات متناوب در میزان این اثر مشاهده شده است. این نتایج احتمالاً ناشی از عدم توجه کافی به عوامل موجد مزیت رقابتی نظیر کیفیت، کارایی و نوآوری، مصرف زیاد داخلی، افزایش قیمت عوامل تولید و بهای تمام شده محصول می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده، برای ارتقاء و حفظ سهم صادراتی گروه محصولات فلزات اساسی، تکیه صرف بر مزیت های نسبی کافی نمی باشد و در این رابطه باید مزیت های رقابتی مورد توجه قرار گیرد.

دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

توسعه فنّاوری اطلاعات ظرفیت‌های جدیدی را برای حوزه آموزش عالی فراهم آورده است، یکی از این ظرفیت‌ها «یادگیری الکترونیکی» است به طوری‌که پیاده‌سازی نظام‌های یادگیری الکترونیکی به یکی از مهمترین روندهای سرمایه‌گذاری کشورهای مختلف تبدیل شده است. پیادهسازی موفق این نظام‌ها زمانی تحقق خواهد یافت که  آمادگی لازم در دانشگاه از نظر ابعاد مختلف انسانی، زیرساختی و محتوایی فراهم گردد. در این مقاله آمادگی منابع انسانی دانشگاه‌ها شامل یاددهندگان (استادان) و یادگیرندگان (دانشجویان) به عنوان یکی از مهمترین ارکان آمادگی یادگیری الکترونیکی در دانشگاه‌های کشور مورد بررسی قرار گرفته است. به همین دلیل، با بهره‌گیری از مطالعات اسنادی و نظر خبرگان، معیارها و سنجه‌های ارزیابی آمادگی منابع انسانی تعیین و وزن هر یک از معیارها محاسبه شده است و سپس بر اساس مدل حاصل میزان آمادگی منابع انسانی در ۸ دانشگاه جامع کشور بررسی شده است. نتایج حاصل نشان می‌دهد که در بیش از ۲۵ درصد معیارهای مربوط به آمادگی دانشجویان و حدود ۴۰ درصد از معیارهای مربوط به  آمادگی استادان، امتیاز حاصل کمتر از حد متوسط بدست آمده است در عین حال میانگین آمادگی هر دو گروه در حد متوسط ارزیابی شده است. علاوه براین یافته‌های پژوهش عدم توازن میزان آمادگی در معیارهای مختلف را تأیید می‌کند، به همین دلیل ضرورت توجه جدی مدیران دانشگاه‌ها در برنامه‌ریزی برای افزایش آگاهی از مزایای نظام‌های یادگیری الکترونیکی، ایجاد سازوکارهای توانمندسازی مهارتی و ارتقای سطح دسترسی یادگیرندگان و یاددهندگان به امکانات شبکه‌ای مهم‌ترین برنامه‌های نظام دانشگاهی در افزایش میزان آمادگی منابع انسانی برای تحقق یادگیری الکترونیکی است.

دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده

هدف اصلی این مقاله بررسی ارتباط بین شاخص اقتصاد دانشبنیان و رشد تولید ناخالص داخلی در اقتصاد ایران حدود ۲۰ سال گذشته است. در این راستا، ارتباط بین شاخص اقتصاد دانشبنیان براساس چارچوب روش شناسی ارزیابی دانش بانک جهانی با رشد تولید ناخالص داخلی سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۷ در اقتصاد ایران بررسی شده است. برای آزمون رابطه کوتاهمدت و بلندمدت این متغیرها از آزمون همگرایی یوهانسون و آزمون انگل گرنجر استفاده شد. نتایج ارتباط بلندمدت از شاخص اقتصاد دانشبنیان به رشد تولید ناخالص داخلی را در طول سالهای بررسیشده برای اقتصاد ایران تأیید کرد. باتوجهبه نیاز اقتصاد ایران به توجه به رشد اقتصادی حاصل از بخش غیرنفتی، به‌نظر میرسد توجه به متغیرهای سازنده شاخصهای فرعی اقتصاد دانشبنیان و تولید محصولات دانشبنیان برای اقتصاد ایران ضروری به‌نظر میرسد. در این راستا سیاستگذاری متمرکز دولتی بر تقویت شاخص اقتصاد دانشبنیان باید موردتوجه قرار گیرد.
 



دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۶ )
چکیده

مطالعه ارتباط ساخت سنی جمعیت با متغیرهای کلان اقتصادی و بررسی آثار آن در اقتصاد کشور موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. مطابق تئوری سیکل زندگی، گروههای سنی میانسال صاحبان پس انداز هستند و گروه های سنی جوان و سالخورده مصرف کننده و دارای فزونی مصرف بر پس انداز می باشند، همچنین تئوری فرایند فزایندگی تورم ویکسل که روی تصمیمهای پس انداز و سرمایه‌گذاری بنیان نهاده شده است، پیش‌بینی می‌کند که مازاد تقاضای حاصل از تفاوت نرخ بهره، مازاد تقاضای مصرف ایجاد می‌کند و این امر با ایجاد فشار تقاضا منجر به فرایند تورم زایی خواهد شد. این تحقیق اسنادی ـ تجربی است و با تلفیق دو نظریه فوق درصدد است تا اثرگذاری توزیع سنی جمعیت روی تورم را در کشور با استفاده از تخمین به روش OLS بررسی کند. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که گروههای سنی مصرف کننده (۰-۱۴) ساله، (۱۵-۲۹) ساله و بالای ۶۴ سال دارای اثر مثبت معنادار روی تورم و گروههای سنی پس انداز کننده (۳۰-۴۴) ساله و (۴۵-۶۴) ساله دارای اثر منفی معنادار روی تورم می‌باشند. همچنین اعمال سیاست تحدید جمعیت بعد از سال ۱۳۶۸ روی تورم اثر منفی معنادار دارد.

دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف این مقاله، بررسی رابطه بین نرخ‌ سود وام‌های بانکی و قیمت مسکن در ایران می‌باشد. در این راستا از چندین الگوی خودرگرسیونی برداری VAR استفاده شده است که شامل متغیرهای نرخ‌ سود وام‌های بانکی و متغیرهای حجم پول در گردش (شامل نرخ رشد پایه پولی و نرخ رشد نقدینگی) و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان متغیرهای تعیین‌کننده طرف تقاضا و هزینه‌های خدمات ساختمانی و نیز ساخت مسکن جدید به عنوان متغیرهای تعیین‌کننده سمت عرضه می‌باشند. در این پژوهش با استفاده از داده‌های فصلی سال‌های ۸۶-۱۳۷۰ شش مدل مختلف برآورد گردید، و نتایج مدل‌ها نشان داد که با کاهش نرخ سود وام‌های بانکی هزینه استقراض از سیستم بانکی کاهش یافته و در نتیجه، تقاضا برای مسکن توسط خانوارها افزایش می یابد و به عبارتی، سیاست کنترل نرخ های سود تسهیلات بانکی که یکی از شیوه‌های سرکوب مالی در یک اقتصاد، است،‌ موجب انتقال منابع به بخش مسکن و فرار منابع از بخش بانکی خواهد شد.

دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

در سالهای اخیر "شاخص شرایط پولی" (MCI) در بسیاری از کشورها به عنوان یک شاخص مهم جهت مشخص کردن موقعیت سیاست پولی و اثرگذاری آن بر اقتصاد، مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین از این شاخص به عنوان متغیر هدف میانی و شاخص راهنما برای اثرگذاری سیاست پولی استفاده می‌شود. هدف از ساخت شاخص شرایط پولی در نظر گرفتن کلیه مکانیسم های اصلی انتقال سیاست پولی در یک اقتصاد باز است. بر این اساس شاخص، شرایط پولی مرسوم به صورت یک میانگین وزنی از تغییرات نرخ بهره و نرخ ارز به عنوان اصلی ترین کانال های اثرگذاری سیاست پولی تعریف می‌شود. در مورد کشورهای در حال توسعه، از آنجا که بازارهای مالی پیشرفته وجود نداشته و در نتیجه نرخ بهره از کارآیی لازم برخوردار نمی‌باشد، کانال حجم اعتبارات از اهمیت بالاتری در مکانیسم انتقال پولی نسبت به کشورهای پیشرفته برخوردار است. لذا در این مطالعه شاخص شرایط پولی با اضافه کردن متغیر اعتبارات به دو متغیر دیگر تعمیم یافته است. در این مقاله، جهت ساخت شاخص شرایط پولی متناسب با شرایط اقتصاد ایران که یک میانگین وزنی از نرخ سود بانکی، نرخ ارز و حجم اعتبارات است، از دو دسته از وزنهای مختلف که ناشی از تخمین توابع تقاضای کل و قیمت است، استفاده می‌‌شود. در نهایت با استفاده از آزمون های غیرآشیانه‌ای و ریشه میانگین مربعات خطا، قدرت پیش‌بینی شاخص‌های مختلف برای نرخ تورم مورد آزمون قرار می‌گیرد. نتایج حاصل از این آزمون ها، نشان‌ می‌دهد که برای کشور ایران شاخص شرایط پولی تعمیم یافته که در آن کانال اعتبارات در نظر گرفته می شود بر شاخص مرسوم ارجحیت دارد. همچنین بر اساس نتایج این تحقیق، استفاده از شاخص شرایط پولی واقعی به عنوان هدف میانی بر شاخص شرایط پولی اسمی ارجحیت دارد.

دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

چکیده
در میانۀ سدۀ هشتم هجری، شمال ایران شاهد پیدایش سه حکومت علوی­ تبار بود. سادات عمادی، مرعشی و کیایی به ترتیب در هزارجریب، مازندران خاوری و گیلان شرقی دولت‌های شیعی تشکیل دادند. پیدایش این حکومت ­ها با وجود آن بود که دودمان‌های بومی ـ محلی نیرومندی نظیر: چلاویان، ناصروندان، ولاشیان، روزافزونیه و پادوسبانان همواره حیات آن­ها را به چالش می ­کشیدند. هرچند تکیه بر تشیع یکی از دلایل ماندگاری این دودمان‌ها بود، ولی چنین می ­نماید رشته­ ای از تبلیغات فرهنگی پردامنه به­ منظور مهندسی افکار عمومی، از سوی دولت‌های هاشمی­ تبار بستر کسب مشروعیت برای این حکومت­ ها فراهم می ­ساخت. تکیه بر نسب هاشمی، تبلیغات، استفاده از باور مردم، تکیه بر نیروهای سرسپرده، استفاده از مفهوم شهادت، تقدیس فرمانروایان، مظلوم ­نمایی و تخریب چهرۀ مخالفان از شاخص ­ترین راهبردهایی بود که حکومت ­های سیدتبار شمال کشور طی سده ­های هشتم تا دهم هجری به ­منظور شکل ­دهی افکار عمومی از آن­ها بهره بردند و توانستند ضمن تأسیس حکومت به ماندگاری آن یاری رسانند.


دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

بنگاه های اقتصادی اگرچه با اندازه هایی کاملاً متفاوت به بازار وارد می شوند، اما واقعیت های موجود نمایانگر آن است که با گذشت زمان، توزیع اندازه بنگاه های جدیدالورود به فعالیت اقتصادی، از پراکندگی به همگنی بیشتر می گراید. این موضوع در ادبیات اقتصاد صنعتی با عنوان دینامیزم صنعتی شناخته شده است. در این حوزه و میان دیدگاه های متفاوتی که می کوشد تغییر در توزیع اندازه را با گذشت زمان توضیح دهد، دیدگاه یادگیری بر اساس تجربه[۱] دیدگاهی غالب است که بر اساس آن بنگاه های اقتصادی با هر اندازه ای به فعالیت وارد شوند، با گذشت زمان یاد خواهند گرفت که اندازه ای که آنها می توانند در بلندمدت در بازار باقی بمانند، چه میزان است. در این میان، بنگاه هایی که نتوانند در زمانی معقول به چنین یادگیری دست یابند، مجبور خواهند بود که از بازار خارج شوند. از این رو، بررسی نحوه توزیع اندازه بنگاه های اقتصادی در زمان ورود و تعدیل آن با گذشت زمان، موضوعی است که از هر حیث اهمیت یافته و نه تنها می تواند برای بنگاه های جدیدالورود کاربردی اساسی داشته باشد، بلکه می تواند با کاهش زمان تعدیل برای بنگاه های موجود، امکان بقای آنها را در بازار افزایش دهد. بر این اساس، بررسی این موضوع که تاکنون در اقتصاد ایران کمتر بدان توجه گردیده، موضوع اساسی این مقاله را تشکیل داده و بررسی آن در صنایع تولیدی ایران با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، کانون تمرکز این مقاله با استفاده از داده های بنگاه های صنعتی، جمع آوری شده توسط مرکز آمار ایران طی دوره ای ده ساله می باشد.  نتایج حاکی است که متوسط اندازه بنگاه های جدیدالورود در صنایع مورد بررسی، کوچکتر از این متوسط در بنگاه های موجود در صنایع مذکور بوده است. به عبارت دیگر و همسو با مطالعات انجام شده، بنگاه های اقتصادی صنایع تولیدی ایران نیز در مقایسه با بنگاه های موجود در اندازه هایی کوچکتر متولد می شوند. علاوه بر آن، پراکندگی گسترده اندازه این بنگاه ها در زمان ورود در اکثر صنایع با یادگیری طی دوره کاهش یافته و به سمت همگنی بیشتر و تعدیل اندازه گرایش یافته، همچنین نتایج نشان دهنده آن است که اگرچه در قریب به اتفاق صنایع منتخب مورد بررسی، متوسط اندازه بنگاه های جدیدالورود باقیمانده تا پایان دوره افزایش یافته، اما شدت افزایش در بین این بنگاه ها در سه گروه بنگاه (با اندازه ای کوچکتر از متوسط، نزدیک به متوسط و بزرگ تر از اندازه متوسط صنعت) قابل تفکیک است.                 متوسط رشد اندازه بنگاه های در دامنه میانی، حدود نصف رشد گروه کوچکتر است، در حالی که این رشد برای بنگاه های در گروه بزرگتر حدود نصف گروه قرار گرفته در دامنه نزدیک به متوسط اندازه صنعت است. این موضوع به عنوان اساسی ترین یافته های بررسی دینامیزم صنعتی در اقتصاد ایران، نشان دهنده آن است که بر خلاف معمول، معیار کوچک و متوسط می تواند متناسب با نوع صنعت تغییر یافته و یا تحت تأثیر زمان قرار گیرد. بنابراین، اطلاق تعریفی مطلق برای مفهومی متغیر (بنگاه های کوچک، متوسط و بزرگ) با توجه به یافته های این پژوهش چندان منطقی به نظر نمی رسد.
[۱]. Learning by doing

دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

الگوی رمزی[۱] ، یکی از مهمترین الگوهای پایه­ای برای مطالعه تخصیص بین دوره­ای منابع می­باشد. با توجه به اینکه این الگو براساس اصول بهینه یابی متعارف اقتصاد خرد استخراج شده است، الگوی رمزی در اقتصاد کلان نوین – اقتصاد کلان با مبانی خرد- از جایگاه ویژه­ای برخوردار است و در بسیاری از پژوهش­های اقتصادی به عنوان یک نظریه مرجع، مد نظر قرار می­گیرد. کاربرد الگوی رمزی در اقتصاد ایران می­تواند مبانی نظری مناسبی را جهت توضیح واقعیات اقتصاد ایران فراهم نماید و همچنین می­تواند رویکرد جدیدی را برای پژوهشگران و محققان اقتصادی ایجاد نماید. کالیبره کردن الگوی رمزی تعمیم یافته برای اقتصاد ایران، هدف اصلی این پژوهش است. برای این منظور، ابتدا رابطه مبادله که بیانگر ارتباط اقتصاد داخلی با دنیای خارج است، وارد الگو می­شود و با استفاده از اصول بهینه یابی پویا و حل شرایط مرتبه اول، مسیر بهینه متغیرها  به صورت ریاضی استخراج می­گردد. آنگاه با استفاده از نرم افزار GAMS الگوی رمزی تعمیم یافته برای اقتصاد ایران در دوره زمانی ۱۴۱۵- ۱۳۸۵ کالیبره می­شود. با کالیبره کردن الگو، مسیر بهینه متغیرها استخراج می­گردد. نتیجه بررسی حاکی از آن است که مسیر بهینه تولید ناخالص ملی و مصرف در طول زمان فزاینده است اما مسیر بهینه موجودی سرمایه و سرمایه­گذاری ابتدا فزاینده و سپس کاهنده می­باشد. در بخش پایانی نیز حساسیت الگو نسبت به پارامترهای نرخ رجحان زمانی، کشش جانشینی بین دوره­ای مصرف، کشش تولیدی سرمایه و نرخ رشد نیروی کار بررسی می­شود. اجرای سناریوهای مختلف نشان می­دهد که کشش تولیدی سرمایه و نرخ رشد نیروی کار اثر مثبت بر رفاه اجتماعی و مسیر بهینه متغیرها دارد؛ در حالی که نرخ رجحان زمانی و کشش جانشینی بین دوره­ای مصرف دارای اثر معکوس بر میزان رفاه اجتماعی و مسیر بهینه متغیرها می­باشد.
[۱]. Ramsey

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱