جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای انسان کامل


دوره ۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

زبان صوفیانه یکی از مهم‌ترین ابزارهای پرداختن به معانی سیر و سلوک و مدارج عرفانی به‌شمار می‌رود؛ زبانی که شاعران معاصر عرب از آن به‌خوبی بهره برده‌اند. عبدالصبور از جمله شاعرانی است که با میراث عظیم تصوف ایرانی آشنا بوده و به گفته خودش، آثار عطار و مولانا جزئی از شعرش به شمار می‌روند. وی در قصیده «یاداشت‌های بشرحافی صوفی (مذکرات‌ الصوفی بشر الحافی)» که در آن از قناع (صورتک) استفاده می‌کند، تحت‌تأثیر منطق‌الطّیر عطار قرار گرفته است که داستانی تمثیلی و نمادین از حرکت نفس به‌سوی کمال می‌باشد؛ به طوری که قصیده در یک فضای اگزیستانسیالیستی به سوی «وحدت وجود» و «انسان کامل» در ‌حرکت است و در‌نهایت بی‌آنکه به پایان برسد، به شکل مفتوح همچنان می‌‌ماند. در این پژوهش که به روش ادبیات تطبیقی انجام می‌گیرد با بررسی مشابهات دو اثر یاد‌شده، تأثیرپذیری قصیده «یادداشت‌های صوفی بشرحافی» از درونمایه سفرِ کشف حقیقت داستان مرغان منطق‌الطّیر نشان داده شده است.

دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

تطبیق آرای اندیشمندان سبب می‌شود تا به درک مشترکی از نوع بینش آنان برسیم. در این پژوهش با روش تطبیقی، مراتب انسانی را از منظر جلال الدین محمد مولوی (۶۰۴ ـ ۶۷۲ه.ق)، عارف و شاعر شرقی و سورن کی‌یرکگارد (۱۸۵۵ ـ ۱۸۱۳م)، پدر مکتب اگزیستانسیالیسم بررسی کرده‌ایم. مولوی و سورن کی‌یرکگارد، دو تن از متفکران تاریخ بشرند که به دلیل اشتراک و همگونی نوع نگاهشان به هستی، آرای مشترکی داشته‌اند و این اشتراک آرا به‌ویژه درباره انسان و مراتب انسانی جای تأمل دارد. آنان در مقام متفکران دینی، از دو سوی عالم و در دو زمان ناهمگن، فرد را مسئول سرنوشت خود می‌دانند. هر دو برای کمال انسانی مراتب و مراحلی قائل‌اند؛ مولوی برای تبدیل شدن به انسان کامل که مقام والای انسانی است عبور از دو مرحله‌ی انسان ناقص و مجاهد را متذکر می‌شود و کی‌یرکگارد نظر خود را در قالب سه سپهر زیباشناسانه، اخلاقی و دینی مطرح می‌کند. این مراحل و مراتب، قرابت زیادی با هم دارند که به شرح آن پرداخته‌ایم.
خلیل پروینی، علی احمدزاده، کبری روشنفکر، حسین محمد زاده،
دوره ۱۰، شماره ۳۸ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

برخی الگوهای رفتاریِ عاطفی و فکری که به‌‌طور ارثی در همه انسان‌ها به ودیعه گذاشته شده و یونگ با عنوان کهن‌الگو از آن‌ها یاد کرده است، در روند رشد شخصیتی انسان تأثیر بسزایی می‌گذارند. این تصاویر ازلی از «ناخودآگاه جمعی» سرچشمه می­گیرند و از آنجا که شعر عرفانی نیز دستاورد الهام شاعر از این لایه روان است، کهن­الگوهای زیادی در آن تجلی می‌یابند. انگاره «انسان کامل» ازجمله این کهن­الگوهاست که ظهور آن در شعر عرفانی بیانگر چالش شاعر برای خودشکوفایی و رسیدن به «خود» است. 
این جستار با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب روان‌شناسی تحلیلیِ یونگ، بر آن است تا شخصیت عمادالدین نسیمی را با توجه به انگاره انسان کامل در اشعار عرفانی­اش، نقد روان‌شناختی کند. این کهن­الگو در نتیجه «فرافکنی»، در قالب شخصیت­های مختلفی مثل پیامبر- صلّی‌الله‌علیه‌وآله-، فضل­الله نعیمی و... در شعر این شاعر تجلی یافته است. ظهور این انگاره در شعر نسیمی کارکرد خاصی دارد و هدف آن رساندن شاعر به «خود»، پس از طی مراحل «همانند­سازی»، «تورم روانی»، «فرافکنی» و «فردیت» است.
 

دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۳۲ )
چکیده

ترغب البشریه فی العیش فی مجتمع مثالیّ و نموذجیّ، وکلّ الشّعوب تسعى بشکل عامّ فی سبیل إنشاء مجتمع صالح جدید. و قد قدّمت المذاهب الفکریّه بدورها سبلاً متنوعةً لإقامه مثل هذا المجتمع و طرحت لذلک مناهج مختلفه محاوله أن تحقّق للإنسانیَّه حُلمها القدیم، إذ یسعى الفیلسوف بطُرُق فکریَّه - قد تکون حالمه - إلى أن یُوصِل الإنسانیّه إلى السّعاده من خلال بناء «مجتمع فاضل» و«خَیِّر». أمین الرِّیحانی (۱۸۷۶- ۱۹۴۰) و هو صاحب هذا الفکر «الیوتوبی» ینظر إلى النّاس من خلال المجتمع الذی یعیش فی عصره کی یقوم بالإصلاح الکلّی فی جوانب الحیاه الإقتصادیّة، و الإجتماعیّة، و السیاسیّة، والأدبیّة. فتولّدت فی ذهنه فکره [المدینه العُظمى]، متأثره بفکره [الجمهوریة] عند أفلاطون (۴۲۸ ق.م) و [المدینه الفاضلة] عند الفارابی (۲۵۷-۳۳۹ / ۸۷۰- ۹۵۰م) ولکن لیس بکلّ أفکارها و مفاهیمها، إذ أنّ للرِّیحانی شخصیّته المستقله عن أفلاطون و الفارابی. و ساعتمدُ فی هذه الدّراسه على منهجین، هما: المنهج الوصفیّ، نلاحق من خلاله أفکار الرِّیحانی التی تنصبّ فی مقاربات فکریه للإنسان الکامل، و المنهج المقارن لتبیان ما یمیّز الریحانی بین القوّه الجسدیه و القوه العقلیه و القوّه الروحیه عند الإنسان الکامل فی المدینه العظمى.

صفحه ۱ از ۱