۲۵ نتیجه برای ازدواج
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
بررسی مفهومسازیهای استعاری و دستیابی به شناخت فرهنگی سخنگویان یک جامعه زبانی، باعث درک عمیق فرهنگ حاکم بر جامعه میگردد و این مهم، نقش بسزایی در تفسیر و تعبیر درست گفتمانها و بهبود روابط بینافرهنگی دارد. این مقاله، برپایه زبانشناسی فرهنگی شریفیان (۲۰۱۷) و با روش توصیفی-تحلیلی و پیکرهمدار، به بررسی مفهومسازیهای استعاری “ازدواج” در زبان فارسی پرداخته است. مدت زمان ۹۸ ساعت برنامههای ترکیبی چالشی تلویزیونی که با موضوع ازدواج و با حضور جوانان تهیه شده بودند، بهعنوان پیکره پژوهش انتخاب گردید. به منظور محدودکردن دامنه پژوهش، سه مقوله «خواستگاری»، «نامزدی» و «ازدواج» از پیکره انتخاب و سپس طرحوارهها و استعارههای فرهنگی مربوط به هر مقوله بررسی شده است. طبق یافتهها، «ازدواج مبارزه است»، «ازدواج شراکت است»، «ازدواج مسیر است»، «ازدواج ساختمان است»، «ازدواج قمار است»، «ازدواج قرارداد است»، «ازدواج نیرو است» و «ازدواج معامله است» بهترتیب پرکاربردترین مفهومسازیهای استعاری ازدواج در زبان فارسی هستند. اگرچه برخی از این استعارهها در پژوهشهای مشابه در زبانهای دیگر مانند انگلیسی و چینی نیز عنوان شده است، اما بررسی دادهها نشان میدهد که رد پای فرهنگ در عبارتهای زبانی دربرگیرنده این استعارهها در زبان فارسی کاملاً مشهود است. به عبارت دیگر مفهومسازیهای استعاری ازدواج در زبان فارسی به روشنی بازتابدهنده انگاره فرهنگی ازدواج در جامعه فارسیزبان هستند. نتایج این پژوهش میتواند در پژوهشهای علوم اجتماعی، تهیه و تدوین متون آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان و تعیین خطمشیها و اولویتهای تولیدات رسانهای سودمند باشد.
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
حنا گیاهی است با جاذبههای دوگانۀ طبیعی شامل رنگ زیبا و خواص کمنظیر که در بین بیشتر اقوام و ملل محبوبیت و کاربرد دارد. این گیاه افزونبر داشتن خواص دارویی- زینتی، یکی از مواد پرکاربرد در جشنها و آیینهای خانوادگی و قومی است. یکی از موارد استعمال حنا در جشن حنابندان است که ریشه در تاریخ کهن ایران دارد. از سدههای پیشین تاکنون این جشن بهسبب وجود خردهفرهنگها و موقعیتهای جغرافیایی، در قسمتهای مختلف ایران با آیینهای ویژهای برگزار میشود. بسیاری از این آیینها ریشههای مشترک و شیوههای اجرایی یکسانی دارند و برخی دیگر با وجود ریشههای مشترک، با شیوههای متفاوتی برگزار میشوند. در این تحقیق با روش اسنادی و با مطالعۀ کتابها و مقالاتی که دربارۀ آیین نمادین حنا و دیگر کاربردهای آن در فرهنگ مردم ایران نوشته شده، به مقایسۀ آیینهای حنابندان در ۱۰ منطقۀ ایران پرداخته شده و درنهایت، به کمک نظریههای کارکردگرایی و اشاعۀ فرهنگی نتایج نهایی به دست آمده است.
حسین بیات،
دوره ۳، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
در بسیاری از آثار روایی، دو نیروی زور و نیرنگ عامل پیش برنده داستان را تشکیل می دهند. بررسی و مقایسه قصه هایی که درگیری نیروهای خیر و شر در آن ها بر سر رسیدن به معشوق است، نشان می دهد که در این آثار، معشوق هرچند در ظاهر به نفع قهرمان عمل می کند، در زیرساخت روایت با زیرکی و تزویر، درگیری نیروهای متضاد را به سود خویش هدایت می کند. در چنین قصه هایی، شخصیت مرکزی داستان، نه شاهزاده شجاع و نه دیو بدطینت، بلکه معشوقی است که در جستجوی ازدواج با شایسته ترین قهرمان داستان و صاحب فرزند شدن از اوست و در این راه، با وجود ناتوانی جسمی ظاهری، با استفاده از جلوه های گوناگون نیرنگ همچون پنهان کاری، افسون گری های زنانه و عوامل جادویی و حتی گاهی با به خدمت گرفتن ضدقهرمان های داستان، سیر رخدادها را به سوی پایان دلخواه خویش هدایت می کند. این مقاله با بهره گیری از دیدگاه های صاحبنظران در خصوص این ساختار بنیادین، تعداد چهل افسانه عامیانه فارسی را بررسی و مقایسه می کند و با ارائه شواهد مختلف نشان می دهد که چنین زیرساخت مشترکی نشان دهنده دغدغه های ذهنی زنان در دوران پدرسالاری است و زنان در جایگاه راوی یا شنونده این قصه ها، آرزوهای دست نایافتنی و زندگی رؤیایی و شیرینی را که در زندگی واقعی معمولا از آن محروم بوده اند، در سرگذشت قهرمان زن داستان در جهان خیالی قصه متجلی کرده اند. با توجه به وجود این ویژگی در رمانس ها و داستان های کهن، این قصه ها احتمالا ریشه در ساختارهای روایی کهنی دارند که می توان پیشینه آن ها را تا اساطیر مربوط به دوران مادرتباری، دنبال کرد.
میلاد جعفرپور،
دوره ۳، شماره ۱۲ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده بررسی رسم ازدواج در ادب فارسی تاکنون زمینۀ تحقیقات و پژوهش¬هایی زیادی بوده است، که البتّه در بیشتر آن¬ها یا به شکل و گونه¬های در خورِ توجّه ازدواج پرداخته نشده و یا بستر تحقیق در حوزۀ نظم و عموماً محدود به نوع حماسی و ویژۀ – شاهنامۀحکیم ابوالقاسم¬فردوسی- است. در این مقاله با مطالعه و واکاوی سمک¬عیّار به بررسی تحلیلی- محتوایی ۹ بن¬مایه، گونه و سبک مهّم ازدواج پرداخته شده است، که در آن پهلوان یا شاهزاده غالباً بیرون از سرزمین خویش همسری را انتخاب می¬کند و به همین منظور به سفر و جستجو می¬رود و در این راه عموماً پس از برگزیدن جفت خود در نقطۀ مقابل پدرِ دختر قرار گرفته و با مخالفت او روبرو می¬شود و اغلب پس از پشت سرگذاشتن رویدادها و آزمون¬هایی دشوار به کام می¬رسد. سبک پیوند در سمک¬عیّار به¬گونه¬ای است که، دختر خود در مهرورزی و ازدواج پیشگام است. از انواع کم¬یاب ترنج¬اندازی به سوی معشوقه؛ دلباختگی در میدان¬جنگ؛ پیوند شرطی- واسطه¬ای و آرمان شهری ازدواج می-توان به عنوان نمونه¬هایی دیگر ازسبک¬های ازدواج اشاره کرد. در این بن¬مایه¬ها و سبک ها گاه برخی گزاره¬ها از یک سو پیوندهایی مشترک و نزدیک با رویکرد اجتماعی برقرار می کنند و از سوی دیگر، در تقابل با نظریّۀ فمینیستی، که در تحلیل آثار ادبی اصولی مطلق ارائه می دهد، قرار می گیرند.
دوره ۴، شماره ۸ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
نهاد خانواده یکی از اصلیترین هستههای جامعۀ بشری است و ازدواج جایگاهی ویژه در تشکیل این هستۀ اساسی دارد. در ادبیات عامۀ ایران نیز قصهها، مثلها و ترانههای بسیاری با محوریت ازدواج خلق شده است. این مقاله بر آن است که با بررسی ۲۴ قصه از قصههای مشدی گلینخانوم، به چگونگی شکلگیری ازدواج در آنها بپردازد و با واکاوی کلیشهها و گرههای تکراری در قصهها، گامی در جهت شناخت بهتر تخیل جمعی مردمان این سرزمین در دورههای گذشته بردارد. نکتۀ اصلی در بیشتر این قصهها، وجود کلیشههایی چون حسادت، عشق در یک نگاه، ازدواج دختر فقیر، پسر پادشاه یا پسر فقیری که داماد شاه شد و ... است. در بیشتر موارد عاملی شر وجود دارد که مانع ازدواج دو طرف است و در پایان با کمک نیروی خیر- که در برخی موارد نیرویی ماورائی است- قهرمان به وصال و خوشبختی خواهد رسید.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
تنوع و پیچیدگی ساختار خانواده و ازدواج در ایران عهد ساسانی از موضوعات درخور توجه است. تأکید بر تداوم نسل، نام و تبار خانوادگی و کارکردهای این جهانی و آن جهانی ازدواج که سبب ایجاد این تنوع و پیچیدگی شده، از مهم ترین ویژگی های جایگاه زنان در جامعه ساسانی است. قوانین کهن زرتشتی خواهان ایجاد محدودیت هایی برای جامعه زنان بود؛ درحالی که قوانین جدید- که حاصل بازنگری دستوران عهد ساسانی بود- رشد و پیشرفتی محسوس در امور زنان و مسائل حقوقی آنان را نشان می داد. مقاله حاضر گونه های رایج ازدواج، قوانین مرتبط با جانشینی و وضع اجتماعی و حقوقی زنان را بررسی کرده است. به نظر می رسد قوانین اجتماعی ازدواج در دوره ساسانی حدود و اختیارات زنان را متفاوت تر از جوامع عشیره ای تبیین کرده است و نهاد خانواده به صورت عمومی در جامعه ساسانی تعریف استواری داشت؛ رخدادهای اجتماعی و سیاسیِ پایان این دوره تاریخی نشان از آن دارند که نقش اجتماعی و ارتقای اعتبار اجتماعی و سیاسی زنان به شدت ترقی داشته است. اگر در اواخر سلسله از سویی نبود اولاد پسر را برای جانشینی تنها دلیل واگذاری قدرت به زنان ندانیم، در سوی دیگر نیز، افزایش بینش و ارتقای درجه سیاسی و اجتماعی زنان در مطالبه قدرت مؤثر بوده است.
دوره ۵، شماره ۷ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
دعوتنامهها به عنوان ژانری زبانی، دادهای جامعهشناختی محسوب شده و شاخصی برای ارتباط میان پدیدههای اجتماعی تلقی میگردد و با بررسی دعوتنامههای یک مقطع زمانی خاص میتوان به گفتمانهای حاصل از پدیدههای اجتماعی آن مقطع پی برد. این پژوهش تطبیقی، که با تکیه بر تحلیل ژانر و تحلیل انتقادی گفتمان انجام گرفته است میکوشد ساختار دعوتنامه جشن ازدواج را، که به زبانهای عربی و فارسی نوشته شده است، بررسی کند و نقش ارزشهای اجتماعی و فرهنگی را در شکل دادن آن مورد بررسی قرار دهد. آشنایی با رویکردهای اجتماعی دو فرهنگ متفاوت، بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر دعوتنامهها، مقایسه ساختار دعوتنامهها و تبیین تأثیر پدیدههای اجتماعی بر پدیدههای زبانی از مهمترین اهداف این پژوهش است. از آنجا که این پژوهش به بررسی رویکردهای اجتماعی دو کشور پرداخته و سطح شناخت از فرهنگهای متفاوت را افزایش میدهد، ضروری به نظر میرسد. نتایج تحقیق نشان میدهد اهمیت دادن به تنوع متن و شکل دعوتنامه جشن ازدواج در ایران نسبت به عراق برجستهتر، و القاب اکتسابی در عراق از اهمیت و جایگاه بیشتری برخوردار است. مقولههای مذهب و مردسالاری در ساختار دعوتنامه جشن ازدواج در دو فرهنگ نقشی اساسی دارد با این تفاوت که نقش این دو مقوله در دعوتنامه جشن ازدواج کشورهای عربی از ایران پررنگتر است.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
داستان دقوقی در مثنوی معنوی اثر عرفانی جلالالدین محمــــــد مــــــولوی شاعر و عارف متفکر قرن هفتم هجری (۱۳ میلادی) و پنــــداره مـــانا ) (Memorable Fancy در کتــــاب هــــم چراغی بهشت و جهنم (The marriage of Heaven and Hell). اثر عرفانی ویلیام بلیک شاعر و عارف متفکر قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی است. در این مقاله، این دو مکاشفه در حوزه ادبیات مقایسهای (Contrastive literature) با محتوای حکیمانهای که دارند با توجه به نظر هانس گئورک گادامر (Hans.G.Gadamer ) و تی اس الیوت (T.S.Eliot )بررسی شده است. بعضی از آثار ادبی با ویژگی-های خاصی که دارند میتوانند سرآمد متون ادبی و به عبارتی کلاسیک شدن آنها شود. محتوای حکیمانه میتواند آنها را به آثاری فرا زمانی تبدیل کند. روش کار، کتابخانهای و بررسی محتوایی این دو اثر از طریق مقایسه با توجه به مسائل عرفانی و حکمی است. هدف، آشنا شدن با دیدگاه های حکیمانه و عارفانه دو متفکر ایرانی و انگلیسی است. نتیجه بهدست آمده نشان میدهد که در مکاشفه دقوقی و بلیک ،حکمت همچون خون در پیکر متن جاری است اگر چه تخیّلی و فرا مادّی است اما با توجه به شگردهای بلاغی، یاریگر انسان برای درک زندگی نیکوتر است. نقل حکایت، تمثیل، شگردهای خطابی، جملات قصار، تأثیر شگرفی بر آدمی میگذارد ،آگاهیبخش و دارای آموزههای کاربردی و عملی است.
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
چگونگی ولیعهدگزینی و انتخاب جانشین شاهنشاه از مسائل ابهامآلود ساختار حکومتی ساسانیان است؛ بهگونهایکه در تاریخ چهارصدسالهی ساسانیان، سرنوشت جانشینی شاهنشاه را جدال میان دودمان سلطنت، روحانیان قدرتمند مَزدیسنی و خاندانهای بزرگ فئودال رقم میزد. طبق قانون مرسوم ساسانیان، بهطور معمول حق سلطنت از آن "نخستزادگان" بود؛ هر چند در مواردی شاهنشاه به صلاحدید خود حکم به جانشینی فرزند کوچکتر میداد. یکی از جنجالیترین رقابتها بر سر تصاحب تاج و تخت، نبرد میان نرسه و بهرامها (بهرام یکم، بهرام دوم و بهرام سوم) است که به مدت سه نسل، داغ نفاق را بر تارک خاندان سلطنت نهاد. این درگیری با چنان شدت و حدتی تداوم یافت و چنان بازتاب گستردهای بر شواهد کتیبهای، سکهشناختی و نگارکندهای صخرهای بر جای نهاد که نمیتوان از آن همچون جدالهای مرسوم میان درباریان یا حرص و آزی صِرف برای نیل به سلطنت یاد کرد.
در این جستار بر آنیم تا دریابیم که چرا شاهزاده نرسه، پسر شاپور اول با تخطی از قوانین "حق نخستزادگی" و "انتقال سلطنت از پدر به پسر"، مصرانه بر طبل مخالفت کوبید و طی کشاکش با سه نسل از رقبای خود داعیهی حق سلطنت سر داد. چه چیز او را چنین محق سلطنت مینمود؟ راز پایداری و سماجت نرسه تا نیل به پادشاهی چه بود؟ نظر به این که اهتمام در پاکی خون و نسب در خانواده، صفت بارز جامعهی ساسانی است، نمیتوان تنها به حق پدرتباری شاهزادگان اکتفا کرده و از حق مادرتباری آنان گذشت. "ازدواج با محارم سلطنتی (پادشاهتباری)" در عصر ساسانی، خود شاهدی است معتبر بر صدق این گفتار. از آنجاکه جستار تاریخی ما رویکردی انسانشناسانه دارد و "جامعهشناسی خانواده" نقطهی تلاقی تاریخ و انسانشناسی است، به منظور پاسخگویی به پرسشهای یادشده، ناگزیر از تفحص در تبارشناسی پادشاهان مورد بحث، حق تباری از منظر انسانشناسی فرهنگی و مقولهی "ازدواج با محارم" از دریچهی جامعهشناسی تاریخی هستیم. روش پژوهش، مطالعهی تطبیقی میان منابع تاریخی، مطالعات قومنگاری و شواهد باستانشناختی با رویکردی روان- انسانشناختی است. ماحصل این جستار، پی بردن به حق "دوسر شاهتباری" در امر ولیعهدی است که گویی بر حق "نخستزادگی" شاهزادگان ارجحیت داشته است.
دوره ۶، شماره ۲۰ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
آیین ازدواج در استان هرمزگان خلاف مشابهتهایی که با مراسم عروسی دیگر اقوام ایران دارد به لحاظ مراسم جشن و چگونگی انجام آن تفاوتهایی دارد. یکی از این تفاوتها خوانش مرتب باسنک (واسنک) در مراحل مختلف ازدواج توسط زنان و در بعضی از موارد توسط مردان است که البته بسامد خوانش زنان بسیار بالاتر از خوانش مردان است. این مقاله به شیوه تحلیل محتوا و با ابزار مشاهدات عینی و مصاحبه به بررسی باسنکها و نقش خواهر داماد در هرمزگان میپردازد. باسنکهای هرمزگان بیشتر جنبۀ مذهبی دارد و توسط اطرافیان عروس و داماد خوانده میشود. دو نفر از خوانندگان باسنکها خواهر و مادر دامادند. نتایج حاصل این پژوهش نشان میدهد خواهر داماد حضور پررنگتری در باسنک (واسنک)ها دارد؛ اما مادر داماد نیز هرگاه مهمانان با کمی و کسری در مراسم ازدواج بهخصوص در مراحل پذیرایی مواجه شوند در باسنکها حضور دارد که به صورت اعتراض و طنز مخاطب قرار میگیرد. این مقاله به بررسی هفتاد باسنک در هرمزگان میپردازد که در ۱۶ مورد خواهر داماد نقش مستقیم دارد. اشعار باسنک در هرمزگان بیشتر در وزنهای فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن و مستفعلن فعولن و یا مفاعلین مفاعیلن فعولن و چند وزن دیگر سروده شده است، البته به دلیل شفاهی و عامیانه بودن اشعار مشکل وزن و قافیه در تعدادی از آنها دیده میشود.
دوره ۶، شماره ۲۰ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
ازدواج و آداب و رسوم مادی و شفاهی وابسته به آن، همچون تولد و مرگ در اندیشه و فرهنگ اقوام و ملل مختلف، بسیار اهمیت داشته است. این آیین در مقولۀ آیینهای وابسته به تشرف جای دارد و دگرگونی از یک مرحله در زندگی مقدس را به مرحلۀ دیگر نشان میدهند. نشانهها و نقشمایههای موجود در این گونه آداب و رسوم، چه از جنبۀ فرهنگ مادی و چه از نظر فرهنگ شفاهی با بینش فلسفی و دینی قوم در پیوند است. محتوای اینگونه اشعار عام، علاوه بر نشان دادن ماهیت برگزیدگی هر یک از زوجین، بیانگر جریانات حسی و عاطفی آنها در نوع زندگی نوین است. از آنجا که هر نوع تغییر همواره ذهن بشر را به مخاطره میانداخته است، در این جریان، با ابزار سورسرودهها، فرد را نیایشگونه نظرکردهای میخواندند که از میان جمع جدا شود و از جهان دخترانگی و پسرانگی به دنیای زنانگی و مردانگی و سپس مادرانگی و پدرانگی رهنمون شود. پژوهش حاضر با روش تحلیلی ـ توصیفی به گردآوری و بررسی ساختار سورسرودههای منطقۀ لارستان میپردازد و پس از دستهبندی انواع آن، از جنبۀ ساختار، کارکرد و پیوندِ این
گونههای بومی را با آداب و رسوم واکاوی میکند. حاصل کار نشان میدهد که سورسرودههای عامه همچون ادب روایی عام دربردارندۀ نیایشها و ستایشهای ایزدان و ایزدبانوان با دو جهت حماسی و غنایی است و فارغ از هر نوع دلهره از تغییر آیین و اندیشه و نگرش رسمی جامعه، با مقاومت ذهن جمع را بازتاب داده است.
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
دوبارکه نام عروسکی است که قاضی تنوخی، ادیب عربینویس سدۀ چهارم هجری، در کتاب نشوار المحاضره و أخبار المذاکره، از آن یاد میکند. از گزارش خُرد تنوخی برمیآید که ساختن این عروسک در بغداد و بر بام نهادنش در شب نوروز با آیینهای کهن سال نو بهویژه با آیین ازدواج مقدس در پیوند است. این جستار میکوشد با تکیه بر نشانههای یافتشده در بازگفت تنوخی و نیز به یاری نشانههای برونمتنی ـ جشن سال نو در بابل و آیینهای عروسکی بارانکرداری در ایران ـ از چیستی دوبارکه و پیوندش با بغبانوی باروری پرده بردارد و چگونگی برگزاری این آیین فراموششده را بشناساند. مهمترین یافتۀ این کاوش آن است که باشندگان بغداد نمایشی آیینی را بر پا میدارند و دوبارکه ایزدبانوی باروری است که طی این آیین در پیکر عروسک نمایانده میشود. از این رو میتوان دوبارکه و آیین او را همچون میرنوروزی در جرگۀ نمایشهای آیینی نوروز جای داد.
دوره ۸، شماره ۳۵ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
نگارندگان در نوشتار پیشرو بر آناند تا به تبیین و تحلیل بنمایهای در قصههای ایرانی بپردازند که ناشناخته مانده است: خنداندن دختری که نمیخندد. خنداندن دختر در این بنمایه، که شرط ازدواج با اوست، از یک سو کنشی است جادویی که باروری او را درپی دارد و از دیگر سو کنشی است جنسی؛ بدینمعنا که با آمیزش جنسی گره میخورد. بر اساس پیوند میان قصۀ پریان و باورهای دینی کهن میتوان ردپای دو گونه از اندیشۀ جادویی ـ دینی را در بنمایۀ یادشده یافت: نخست، تفکری که زن را برای بار گرفتن بینیاز از مرد میداند و باروری را مرهون کنشی جادویی، همچون خنده، میبیند؛ و دوم، اندیشهای که نقش مرد را در فرایند بارورسازی زن شناخته و پذیرفته است. افزون بر این، بر پایۀ پیوند میان قصۀ پریان و اسطوره میتوان اسطورۀ مرتبط با این بنمایه را بازیافت؛ اسطورهای که اکنون در میان اساطیر شناختهشدۀ ایرانی از آن نشانی نمییابیم.
دوره ۱۰، شماره ۴۵ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
افسانههای عامۀ هر سرزمینی محمل قدرتمندی برای انعکاس ساختاربندیهای اجتماعی است. در افسانههای ایرانی، ازدواج عنصری اساسی است و در آنها حجم قابلتوجهی از اطلاعات جامعهشناختی در رابطه با ازدواج منضم شده است. کلود لوی استروس، پدر انسانشناسی ساختارگرا، طی مطالعۀ ساختارهای جوامع بدوی، به این نکته دست یافت که ایجاد روابط اجتماعی میان قبایل کوچک به شکلگیری جوامع بزرگ منجر میشود، اما این روابط اجتماعی از قوانین مشخصی پیروی میکنند. یکی از قوانین، قوانین مبادلهای است که ازقضا در امر ازدواج به قوت حضور داشته است. در این تحقیق با بررسی ازدواجها در افسانههای ایرانی درپی آنیم تا به روابط مبادلهای نهان در پس ازدواجها دست پیدا کنیم و الگوهای متعدد و نمودهای متفاوت مبادله را در آنها نشان دهیم. بدین منظور با استناد به منابع متعددی از افسانههای عامیانه، ازجمله افسانههای صبحی مهتدی، صمد بهرنگی، انجوی شیرازی و قصههای مشدی گلین خانم و... بیش از صد قصه را که مسئلۀ ازدواج در آنان مطرح بود کاویدهایم. نتایج این بررسی نشان میدهد که الگوهای مبادلهای چندگانهای ازدواجها را رقم میزند و زنان در این افسانهها در ازای امور متعدد مادی و غیرمادی مبادله میشدهاند. مبادلۀ زنان در افسانههای ایرانی در ازای ثروت، درمان، آزادی، امنیت، دانایی، آموزش و... صورت میگیرد و نشان از آن دارد که قواعد مبادلهایِ ازدواج، امری جاافتاده و پذیرفته در ذهن و ضمیر راویانِ این افسانهها بوده است.
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
این تحقیق به یکی از مقولات اجتماعی ـ فرهنگی تاریخ معاصر ایران یعنی نرخ پیشرسی ازدواج برای دختران در شهر تهران طی دو دهه آخر حکومت پهلوی می پردازد. به عبارتی دقیقتر، با تأکید بر پروژه مدرنیزاسیون حکومت پهلوی دوّم طی دهه های چهل و پنجاه شمسی، اثرات این پروژه نوسازی بر تهران را با تمرکز بر سه شاخص میزان شهرنشینی، جایگاه اجتماعی زنان، و میزان سواد و آموزش در جامعه، در معرض بررسی قرار میدهد، و سپس در چارچوب تئوری مدرنیزاسیون، رابطه این مولفه های تحوّل کلان در پایتخت ایران را با یکی از پدیده های اجتماعی یعنی نرخ ازدواج زودرس در بین دختران تهرانی، طی مقطع زمانی موردنظر، واکاوی می کند. روش پژوهش در این مقاله، روش تحلیل ثانویه بر اساس داده های عمدتاً کمّی و بعضاً کیفی است و شیوه گردآوری اطّلاعات نیز به صورت مطالعۀ کتابخانه ای و اسنادی بوده که از طریق فیش برداری و جمع آوری داده های خامِ کیفی و کمّی انجام شد. یافته ها بیانگر آن است که با افزایش تکاپوهای حکومت پهلوی برای نوسازی و تحوّل در جامعه ایران طی دو دهه آخر حکومت مذکور، و هنگامی که شهرنشینی، موقعیّت اجتماعی زنان، و سطح سواد و آموزش در جامعه شهری ایران روند صعودی را طی می کرد، در طرف مقابل، نرخ پیشرسی ازدواج دختران با جریان نزولی و رو به کاهش توأم شد.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
ایران عصر قاجار شاهد حضور اروپاییان با مقاصد گوناگون تجاری، سیاسی، مذهبی، نظامی و گردشگری بود. سفرنامهنویسان اروپایی به دلایل مختلف از جمله نگاه بیرونی به جامعه ایرانی، حس کنجکاوانه غربی و غیره، مطالب ارزشمندی درباره فرهنگ عامه ایرانیان، اعم از باورهای فکری و اعتقادی و همچنین آداب و رسوم مردم ایران عصر قاجار، در اختیار محققان تاریخ فرهنگی و اجتماعی دوره قاجار قرار دادهاند. برای نمونه میتوان به نگاه ایرانیان به ازدواج و طلاق اشاره کرد. پژوهش حاضر با روش توصیفی، تحلیلی پاسخی است به این پرسش که سفرنامهنویسان اروپایی عصر قاجاری یکی از مهمترین آداب و رسوم ایرانیان و وجوه بارز هویتی ایرانیان یعنی ازدواج و طلاق را چگونه ترسیم کردهاند؟ یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مشاهدات اجتماعی سیاحان اروپایی در راستای اطلاعرسانی و شناخت عینی آنها در مسیر مأموریتهای سیاسیشان بوده وبیشتر به توصیف آداب و رسوم ایرانیان در امر ازدواج و طلاق پرداخته و بدون توجه به ریشههای فرهنگی جامعه به قضاوت و داروی این امر نشستهاند.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
خانواده بهعنوان نهاد یا گروه اجتماعی دائماً در حال تغییر و تحول است. مطالعه ساختار خانواده و کموکیف کارکردها در ارتباط با اعضایش و جامعه، مهم ارزیابی میگردد. متاسفانه در تاریخ طولانی ایران تحول خانواده بهطور جدی مورد مطالعه قرار نگرفته است. این مقاله تلاشی مقدماتی برای شناخت ساختار و کارکردهای خانواده در دوره ساسانی با روش اسنادی است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد؛ نوع غالب خانواده در دوره ساسانی «خانواده گسترده» بوده که با دو نهاد سیاسی و دینی دیگر، جامعه آن روز ایران را میساخته است. ساختار خانواده در این دوره مردسالار بوده و تعدد زوجات رواج داشته و ازدواجهای درون گروهی تجویز میشده است. دین رسمی زرتشتی خانواده را نهادی مقدس و نقش اصلی آن را فرزندآوری میدانسته است. کارکردهای اصلی دیگر خانواده تولید و تامین اقتصادی خانواده و اجتماعی کردن و آموزش فرزندان بوده که باید شغل پدر و مادر را به ارث برده و ادامه میدادند. در این دوره خویشاوندان پدری جایگاه برتری نسبت به خویشاوندان مادری داشته اند، و پسر ارشد با همسر و فرزندانش با پدر و مادر زندگی میکرده است.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
ازدواج پدیده ای اجتماعی، جمعیتی و اقتصادی است که سن ازدواج، نشانگر خوبی برای بررسی این پدیده بهشمار می رود. الگوی ازدواج در کشور ما نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر دچار تغییرات محسوسی شده و افزایش میانگین سن ازدواج زنان در ایران از ۹/۱۹ در سال ۱۳۶۵ به ۴/۲۲ در سال ۱۳۷۵ و رسیدن به میانگین ۳/۲۳ در سال ۱۳۸۵ بر اساس نتایج سرشماری مرکز آمار ایران گویای این تغییر است.
این مقاله به بررسی عوامل مؤثر بر سن ازدواج زنان میپردازد و هدف از آن در درجه اول، یافتن عوامل مؤثر بر سن ازدواج زنان در چارچوبی اقتصادی است و در درجه بعدی، یافتن تأثیرات این عوامل بر اساس دادههای موجود در ایران میباشد.
برای درک تأثیرگذاری این عوامل، از روش ارزیابی زمان وقوع رخداد و روش رگرسیونی کاکس (Cox Regression) استفاده گردیدهاست که به دلیل اینکه افراد ازدواج نکرده را نیز بر اساس نرخ وقوع در نظر میگیرد، کاستیهای مربوط به روشهای رگرسیون معمولی را در بررسی عوامل مؤثر بر سن ازدواج، در بر ندارد.
در این مقاله عوامل: شهری – روستایی بودن، قومیت، سطح تحصیلات، سرانه هزینههای خانوار، دسته (سال) تولد که منبع آن، دادههای اقتصادی- اجتماعی خانوار سال ۱۳۸۰ و متغیرهای محیطی نسبت جنسی استانی، نرخ بیکاری استانی زنان و نرخ بیکاری استانی مردان که از دادههای سرشماری سال ۱۳۷۵ استخراج گردیده است، مورد بررسی میباشد. برای مطالعه تأثیر عوامل فوق بر سن ازدواج زنان، از دو مدل: یکی شامل همه زنان بالای ۱۰ سال و دیگری شامل زنان ۱۰ تا ۳۰ سال موجود در نمونه سال ۱۳۸۰، استفاده گردیدهاست.
نتایج پژوهش تأثیر مثبت سطح تحصیلات را بر سن ازدواج زنان ثابت میکند. همچنین متغیر شهریبودن در مقایسه با روستاییبودن در مجموع تأثیر منفی بر سن ازدواج زنان نشانمیدهد. در میان قومیتهای مختلف نیز تفاوت سن ازدواج دیده میشود؛ به طوری که در مدل اول، سن ازدواج زنان گیلانی نسبت به زنان مازندرانی بالاتر بوده و سن ازدواج زنان بلوچ و زنان لر نسبت به مازندرانیها پایینتر میباشد و در مدل دوم، سن ازدواج ترکمنها، کردها و گیلکها نسبت به مازندرانیها بالاتر بوده است.
همچنین نتایج نهایی نشانمیدهد که سن ازدواج در میان خانوارهای طبقات اقتصادی بالاتر، پایینتر میباشد و نهایتاً سن ازدواج در میان دستههای سنی اخیر نسبت به گذشته، با روندی افزایشی روبهروست.
دوره ۱۱، شماره ۵۲ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
آیین ازدواج از نخستین مراحل تا پایان جشن عروسی مجموعهای از مراحل و عناصر را در خویش دارد. این آیین در فرهنگ عامۀ کشور ما با وجود همانندیها، تفاوتهایی نیز دارد. استان فارس بهویژه مناطق جنوبی آن، مجموعهای متنوع از فرهنگها، آداب و رسوم را در خود دارد که با وجود اشتراک با دیگر نقاط کشور، تفاوتها و زیباییهای ویژهای نیز دارد. هدف این مقاله معرفی و تحلیل ویژگیهای فرهنگی و بومی آیین ازدواج، بر مبنای مردمنگاری است که به روش گردآوری دادهها بهصورت میدانی و پرسش از بزرگسالان و آگاهان بومی، به توصیف و تحلیل آیین ازدواج در علامرودشت (در جنوب استان فارس) پرداخته است. همچنین از زاویۀ «آیینهای گذر» نیز برخی از مراحل تحلیل شده است. مراسم عروسی در علامرودشت از سنتهایی است که همچنان نشانههایی از پایبندی به رسوم و میراث پیشین، در آن مشاهده میشود. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که فرایند ازدواج از انتخاب همسر تا پایان عروسی در این منطقه شامل مجموعهای است که شادابی، همکاری گروهی، مشورت، احترام به بزرگترها، تأثیر مذهب و باورهای دینی، باورهای بومی، بازیهای محلی، اشعار متنوع و موسیقی، همدلی، شور و شادی مهمترین عناصر بومی و فرهنگی در مراحل مختلف آن است.
دوره ۱۱، شماره ۵۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
باورهای عامه در استان کرمانشاه، بهویژه میان کُردهای ساکن در این استان، خاص، دستنخورده و در ارتباط با تفکرات اساطیری هستند. نگارنده در جستار حاضر با روش پژوهش میدانی و تحلیل یافتهها به بررسی و تحلیل آیینهای ازدواج در ایلهای سنجابی، کلهر و گوران پرداخته و ریشۀ اسطورهای این آیینها را کاویده است. در میان بسیاری از آیینهای ازدواج موجود در ایلهای مذکور، آیینهای خواستگاری، برگزاری عروسی در روزی فرد، حضور زنی با عنوان پاخهسور، لباس سرخ عروس و نان و نمک همراه او، جادوی گِره، حضور عناصر ذکور در امور نمادین عروسی و رقص و موسیقی، ارتباط عمیقی با تفکرات اسطورهای و باستانی دارند. برایند تحقیق حاکی از آن است که خواستگاری در ایلهای مذکور، بیشتر بهصورت پیشقدمشدن خانوادۀ دختر و یادآور ازدواج در ادوار مادرتباری است. زنی که با عنوان پاخهسور از او یاد میشود، نقش کلیدی ایزدبانو اَشی را دارد که در اساطیر ایرانی با پیوند زناشویی و یاریگری زنانه همراه است. برگزاری عروسی در روزهای فرد هفته، با تقدس اعداد یک، سه و هفت در اساطیر در ارتباط است. رنگ سرخ لباس عروس دارای ژرفساخت اسطورهای و مبیّن حیات و باروری و نان و نمک همراه او مرتبط با مفهوم فرّه است. جادوی گره که بیشتر با عنوان بستن داماد از آن یاد میشود، نوعی جادوی تقلیدی بوده و نقش پررنگ عناصر ذکور در عروسی، در پیوند با آتش و مفهوم نمادین اجاق است. موسیقی و رقص معروف کردی (هَلَهپهرکی) نیز در اصل تکرار آیینهای بزرگداشت زمین و مرتبط با عصر کشاورزی است.