جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای ادبیات جهانمیهنی
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
این مقاله، همپیوندی ادبیات (بوم) ملی را با مفهوم ادبیات جهان بررسی میکند. از دید گوته، ادبیات ملی در مقابل و متضاد ادبیاتی است که وی آن را «ادبیات جهان» مینامد. اما آیا براستی ادبیات ملی بهطور عام و سایر ادبیاتها«در برابر»، «مقابل»، یا «متضاد» نگرۀ «ادبیات جهان» هستند یا «در کنار»، «متمم» یا «مکمل» ادبیات جهان؟ پیداست ادبیات جهان حیات و نضج و توسعۀ خود را مدیون ادبیات ملی است، چه اگر اثری ابتدا به جرگۀ ادبیات ملی یک کشور درنیاید، کمتر احتمال میرود که بتواند به جرگۀ آثار ادبی جهانی بدل شود. البته، هیچ ارتباط مستقیمی میان ادبیات ملی و ادبیات جهان برقرار نیست، یعنی الزامی ندارد که اثر برای آنکه به چرخۀ ادبیات جهان درآید، حتماً ملی باشد. لیکن، ملی بودن یعنی احراز شاخصها و کیفیتهای لازم در سطح ملی، ممکن است زمینه را برای ورود اثر ملی به سطح تراملی و بینالمللی فراهم کند. در واقع، غنای ادبیات جهان ممکن است به غنای ادبیات ملی وابسته باشد و برعکس. با این حال، اگر پای ادبیات ملی در میان نباشد، از ادبیات جهان نیز کمتر خبری در میان خواهد بود. این مقاله میکوشد نسبت میان ادبیات ملی و جهان را از منظری نظری بررسی کند.
ابوالفضل حری،
دوره ۱۷، شماره ۶۷ - ( ۸-۱۴۰۳ )
چکیده
این مقالۀ کیفی به شیوهای تحلیلی ـ تبیینی و براساس منابع کتابخانهای، نسبت میان ادبیات جهان، ادبیات جهانشمول و ادبیات جهانمیهنی را از منظر ادبیات تطبیقی بررسی میکند. هدف پژوهش، روشنسازی تمایزها و پیوندهای این سه مفهوم است تا جایگاه ادبیات ایران در ادبیات جهانی از این رهگذر بهتر درک شود. در اینجا، چند پرسش مطرح میشود: آیا ادبیات جهان با ادبیات جهانشمول یکسان است یا از آن متمایز است؟ با ادبیات جهانمیهنی چطور؟ چه نسبتی با ادبیات تطبیقی دارند؟ برخی ادبیات جهان و ادبیات جهانشمول را مترادف میدانند. برخی ادبیات جهان را متشکل از بهترین آثار معیار ادبیاتهای بوممحلی میدانند که یا از طریق ترجمه یا به زبان اصلی خود در سطح فراملی و بینالمللی انتشار یافتهاند. یافتهها نشان میدهد ادبیات جهان، گذشتهنگر و ناظر به آثار معیار تاریخی است، اما ادبیات جهانشمول حالنگر بوده و محصول فرآیندهای جهانیسازی معاصر است. همچنین، مفهوم ادبیات جهانمیهنی، با تقویت حس تعلق جهانی و تأکید بر تعاملات فرهنگی، پیوند نزدیکی با ایندو دارد. ادبیات تطبیقی میتواند بهمثابۀ چهارچوبی برای تحلیل این روابط و تقویت ارتباط ادبیات فارسی با جریانهای جهانی عمل کند.