جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای ادبیات جهان


دوره ۸، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

           ادبیات جهانی واکنشی در برابر ناکامی‌ها و کاستی‌های ادبیات ملی است. آرمان آشکارش یکپارچگی مردم جهان و آرمان پنهانش برتری‌جویی و فزون‌خواهی ملی است. راه‌کارش پیوند میان سخن‌وران جهان و ابزارش فرهنگ زبان و ادبیات است.
           روی‌کردهای گوته به ادبیات جهانی بازتاب آرمان‌ها، اندیشه‌ها و رخ‌دادهای روزگار او هستند. از این‌رو، گوناگون و پرشمار هستند و پیوسته دگرگون می‌شوند. مقاله پیشِ رو، برآن است، با بررسی روی‌کردهای گوته به ادبیات جهانی، به واکاوی خواست او از ادبیات جهانی، خاستگاه، مرزها و چند و چون دیدگاهش بپردازد.
امید آزادی بوگر،
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

رشد مباحث نظری درباره ادبیات جهان در یکی دو دهه اخیر حاصل واکنش به محدودیتهای رشته ادبیات تطبیقی و تلاش برای بازتعریف اصول نقد ادبی در قالب ادبیات جهان است. یک هدف ادبیات جهان، توسعه روشهایی علمی است که برای مطالعه ادبیات های غیرغربی در نقد ادبی و، در نتیجه، نگارش تاریخ ادبیات جهان کافی باشد. با ترجمه جمهوری جهانی ادبیات اثر پاسکال کازانووا، بخشی از این مباحث اخیراً به زبان فارسی هم راه پیدا کرده است. در این مقاله پس از معرفی مختصر چهارچوب نظری ادبیات جهان، در مورد سه محور اساسی طرح کازانووا (مدل جمهوری، مرکزیت شهر پاریس، و ایدئولوژی ملت-دولت) بحث خواهم کرد. ضمن پرسش در مورد پیش فرض های کتاب اضافه خواهم کرد که چرا تاریخ ادبیات فارسی در قالب چنین تعاریفی نمی گنجد و چرا پذیرش این روایت از تاریخ ادبیات جهان، تغییرات معرفت شناسانه ای را ضروری می کند که نتیجه منطقی آن حذف بخش اعظم تاریخ ادبیات فارسی از تاریخ ادبیات جهان است. بعد در همین ارتباط به ترجمه خواهم پرداخت و در مورد روابط قدرت و استعمار نهفته در آن اشاره خواهم داشت.        

دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده

یوهان ولفگانگ فون گوته۱(۱۸۳۲- ۱۷۴۹م) اندیشمند و سخنور ِنام‌دارِ آلمان، نخستین‌بار در ماه مه (۱۸۲۷م)  گروه‌واژه ادبیاتِ جهانی۲را به کاربرد. ازآن پس، سخن از چند و چون ادبیات جهانی، دست‌مایه گفتار و نوشتار بسیاری از اندیشمندان و ادب‌پژوهان جهان بوده ‌است.
ازآن‌جاکه گوته درهیچ یک از نوشته‌هایش به گونه‌ای ویژه و بسنده، بـه چندوچون دیدگاهش درباره ادبیاتِ جهانی نپرداخته‌است؛ انگیزه و خواستِ راستین وی در پی‌افکندن دیدگاه ادبیات جهانی، چنان که باید و شاید، بررسی نشده‌است. ناگزیر، پژوهش پیشِ‌رو، بر پایه گفت‎ وگوها۳، زندگی‌نامه‌های (خودنوشت۴و دیگرنوشت)، نامه‌ها و مقاله‌های او به بررسی  خاستگاه ادبیات جهانی از دیدگاه گوته می‌پردازد. 
بی‌گمان دیدگاه‌های گوته و دیگر اندیشمندان و سخنورانِ آلمان، در سده‌های‌ هجدهم و نوزدهم میلادی، می‌تواند چراغِ راهِ کشورها ویاکسانی باشد که اندیشه‌ پیوستن به ادبیات جهانی رادر سر دارند. آنان توانستند درسایه آگاهی، هم‌دلی وپشتکاری ستودنی، راه پیوستنِ زبان و ادبیات آلمان را به زبان و ادبیات جهان (اروپا) درآن روزگار، هموار سازند. آنان به آرمانی که سال‌ها در سر داشتند و برای آن کوشیدند؛ دست یافتند. در پژوهش پیشِ‌رو، با رویکـردِ تاریخی- تکوینی و به روش توصیفی- تحلیلی، بـه بررسـی خاستگاه دیدگاه گوته درباره ادبیات جهانی می‌پردازیم.


دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

آنچه با نام «ادبیات جهان» از سوی نویسندگان و کارشناسان ادبی به خوانندگان نشان داده می‌شود، بیش از آنکه دربردانده نمونه‌های برگزیده ادبی از کشورهای گوناگون به گونه‌ای برابر و بدون مرزبندی‌های فرهنگی و سیاسی باشد، گلچینی است از نویسندگان و نوشته های ادبی کشورهایی که بنا بر تلاش های ملی و جهانی خود توانسته‌اند به جهانیان شناسانده شوند. این رویکرد گزینشی در شناسایی «ادبیات جهان» که به ویژه از سمت باختر آغاز گردیده و توان فراوانی در پاسداشت برتری خود نشان داده، در بنیان، همانند بکارگیری شگرد کُلاژ در شیوه نگارگری «پاره‌گفتگو»  است، به گونه‌ای که آفرینش و گسترش جستار «ادبیات جهان» و پرورش آن در دوران‌ تاریخی و ادبی گوناگون را می توان همچون آفرینش یک نگاره کلاژ دانست و این هنر را در چارچوب ادبیات هچون یک استعاره‌ از ادبیات جهان پنداشت. این پژوهش، با رویکردی میان‌رشته‌ای، با واکاوی ساختار و درون‌مایه ادبی نگاره «گفتگویی با دانته درباره کمدی الهی» از سه هنرمند چینی-تایوانی، در سبک کلاژ، تلاش دارد در سایه انگاره‌های «کارناوال»  از باختین  و «دورخوانی»  از فرانکو مورِتی،  که از انگاره‌های پرکاربرد در روشن‌سازی جستار «ادبیات جهان» هستند، به کالبدشکافی چرایی گزینش چهره‌های ادبی آن بپردازد و به گونه‌ای کارکرد استادان، ناشران، مترجمان و کارشناسان ادبی در برپاسازی «ادبیات جهان» را بررسی کند. 

دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

این مقاله، هم‌پیوندی ادبیات (بوم) ملی را با مفهوم ادبیات جهان بررسی می‌کند. از دید گوته، ادبیات ملی در مقابل و متضاد ادبیاتی است که وی آن را «ادبیات جهان» می‌نامد. اما آیا براستی ادبیات ملی به‌طور عام و سایر ادبیات‌ها«در برابر»، «مقابل»، یا «متضاد» نگرۀ «ادبیات جهان» هستند یا «در کنار»، «متمم» یا «مکمل» ادبیات جهان؟ پیداست ادبیات جهان حیات و نضج و توسعۀ خود را مدیون ادبیات ملی است، چه اگر اثری ابتدا به جرگۀ ادبیات ملی یک کشور درنیاید، کمتر احتمال می‌رود که بتواند به جرگۀ آثار ادبی جهانی بدل شود. البته، هیچ ارتباط مستقیمی میان ادبیات ملی و ادبیات جهان برقرار نیست، یعنی الزامی ندارد که اثر برای آنکه به چرخۀ ادبیات جهان درآید، حتماً ملی باشد. لیکن، ملی بودن یعنی احراز شاخص‌ها و کیفیت‌های لازم در سطح ملی، ممکن است زمینه را برای ورود اثر ملی به سطح تراملی و بین‌المللی فراهم کند. در واقع، غنای ادبیات جهان ممکن است به غنای ادبیات ملی وابسته باشد و برعکس. با این حال، اگر پای ادبیات ملی در میان نباشد، از ادبیات جهان نیز کمتر خبری در میان خواهد بود. این مقاله می‌کوشد نسبت میان ادبیات ملی و جهان را از منظری نظری بررسی کند.
 
ابوالفضل حری،
دوره ۱۷، شماره ۶۷ - ( ۸-۱۴۰۳ )
چکیده

این مقالۀ کیفی به شیوه‌ای تحلیلی‌ ـ ‌تبیینی و براساس منابع کتابخانه‌ای، نسبت میان ادبیات جهان، ادبیات جهان‌شمول و ادبیات جهان‌میهنی را از منظر ادبیات تطبیقی بررسی می‌کند. هدف پژوهش، روشن‌سازی تمایزها و پیوندهای این سه مفهوم است تا جایگاه ادبیات ایران در ادبیات جهانی از این رهگذر بهتر درک شود. در اینجا، چند پرسش مطرح می‌شود: آیا ادبیات جهان با ادبیات جهان‌شمول یکسان است یا از آن متمایز است؟ با ادبیات جهان‌میهنی چطور؟ چه نسبتی با ادبیات تطبیقی دارند؟ برخی ادبیات جهان و ادبیات جهان‌شمول را مترادف می‌دانند. برخی ادبیات جهان را متشکل از بهترین آثار معیار ادبیات‌های بوم‌محلی می‌دانند که یا از طریق ترجمه یا به زبان اصلی خود در سطح فراملی و بین‌المللی انتشار یافته‌اند. یافته‌ها نشان می‌دهد ادبیات جهان، گذشته‌نگر و ناظر به آثار معیار تاریخی است، اما ادبیات جهان‌شمول حال‌نگر بوده و محصول فرآیندهای جهانی‌سازی معاصر است. همچنین، مفهوم ادبیات جهان‌میهنی، با تقویت حس تعلق جهانی و تأکید بر تعاملات فرهنگی، پیوند نزدیکی با این‌دو دارد. ادبیات تطبیقی می‌تواند به‌مثابۀ چهارچوبی برای تحلیل این روابط و تقویت ارتباط ادبیات فارسی با جریان‌های جهانی عمل کند.


صفحه ۱ از ۱