جستجو در مقالات منتشر شده


۱۵ نتیجه برای ابهام

محمود فتوحی رودمعجنی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

اثر ادبی تأویل پذیر و چندمعناست. این ویژگی تا حدود زیادی مولود زبان مجازی و صناعات بیانی متن است. این مقاله می کوشد تا نقش زبان مجازی و صناعات ادبی را در شکستن ساختار عادی زبان، تعلیق معنای قطعی، و واسازی متن ادبی بررسی کند. برای این منظور، صناعات معنوی را بر اساس نقشی که در ابهام آفرینی و فاصله گذاری میان متن ادبی و زبان قراردادی ایفا می کنند از مجاز مرسل تا پارادوکس رده بندی می کند. پس از بحث درباره نقش هر یک از آن ها در تکثر معانی و ابهام متن، به این نتیجه می رسد که ماندگاری و پویایی متن در تاریخ، مرهون ابهام و تأویل پذیری حاصل از مجازها و صناعات بلاغی آن است. زبان مجازی، ذاتاً ساخت شکن است؛ زیرا نخست با تغییر گونه بیان، معنای متفاوتی را پیشنهاد می کند و در مرحله دوم امکان قطعیت معنای پیشنهادی را رد، و آن معنای قطعی را انکار می کند. بنا براین، متن ادبی در جریان خوانش های مختلف از طریق پنهان سازی و تعلیق معنا، پیوسته در کار شکستن ساختار خویش و بازسازی آن است و از رهگذر همین تفاوت و تعلیق، قابلیت گفت وگو با تاریخ و نسل های مختلف را می یابد.

دوره ۱، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده

متون بسته، آن دسته از آثار ادبی است که قطعیت معنایی دارد و زبان آنها شفاف است . به تعبیر دیگر متون بسته ، متون تک صدایی، و به همیـن دلیل فهم آنها برای خوانـندگان آسـان است. اما متون باز، آثار ادبی است که چند صـدا دارد و از آنها بیش از یک معنا می‌توان فهمید. این نوع آثار ، زبانی غیر شفاف و غیر صریح دارد و به همین دلیل، قطعیت معنایی ندارد.
یکی از علل مهم درخشندگی شعر قرن هشتم در تاریخ ادبیات ایران، ظهور گسترده متون باز و به کمال رسیدن این نوع از شعر در غزل این دوره است . زیرا در این قرن بنا به دلایل مختلف ادبی و اجتماعی ، تحولی در شعر فارسی و بویژه غزل فارسی رخ داده است که زمینه‌ساز ظهور و رواج متون «چند معنایی » شده است . در این قرن در کنار رواج غزلهای صرفاً عاشقانه و غزلهای صرفاً عارفانه، شاعرانی پیدا شده‌اند که با به کارگیری شگرد‌هایی از جمله پنهان کردن قرینه ها در ارائه هر دو مضمون عاشقانه و عارفانه در یک غزل کوشیدند. از ویژگیهای چنین اشعاری، عدم صراحت متن و امکان تفسیر دوگانه از آنها بود . کم کم با افزایش گرایش به متون باز، غزلهای جدیدی به وجود آمد که علاوه بر دو معنای عاشقانه و عارفانه بار معناهای دیگری از جمله، معـانی مدحی ، اخلاقی ، فلسفی و اجتماعی را نیـز به دوش کشیـد. برجسته‌ترین و درخشنده‌ترین شاعر این گروه، حافظ شیرازی است که غزل چند صدایی و چند معنایی را به اوج رسانده است و دیوان او را می توان بازترین متن کلاسیک ادب فارسی دانست .
  در این مقاله، عناصر و عوامل به وجود آورنده متن باز در دیوان حافظ مورد بررسی قرار می‌گیرد که مهمترین آنها عبارت است از : تنوع و تکثر معنایی ، فشردگی کلام، بهره‌گیری از موضوعات کلی و جاودانه ، استفاده از توانمندیهای زبان فارسی برای ایجاد ابهام ، جمع گرایی و بهره گیری از آن دسته از آرایه های ادبی که در ابهام آفرینی و به وجود آوردن متن چند معنایی مؤثر است.
 

دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

ایهام یا توریه، در اصطلاح بلاغت نوعی چند معنایی است که یک لفظ، دست کم محتمل دو معنی باشد؛ یکی معنی نزدیک و دیگری دور یا غریب؛ یعنی گوینده، معنی دور را اراده کند اما شنونده گمان کند معنی نزدیک، مورد نظر است. برای ایهام انواع گوناگونی را برشمرده اند ازجمله: ایهام مجرد؛ مرشح؛ مبین؛ تناسب؛ تضاد؛ مرکب؛ توکید؛ توالد ضدین؛ ترجمه؛ تبادر و... که هریک جنبه ای خاص از زیبایی ادبی و پردازش معنا را در بر می گیرد. اما آیا ایهام در توسعه و افزایش معنای سخن و تفسیر و تأویل کلام، نقش مؤثر و مهمی دارد و آیا می توان میان «ایهام» و «ابهام» رابطه ساختاری متصور شد؟ در این مقاله می کوشیم با توجه به اهمیت این مسئله، فرایند تولید ایهام و کارکردی که در حیطه معنی سازی دارد را مورد مطالعه قرار داده و ضمن بررسی ارتباط آن با هنر ابهام، تفاوت هایی که در گوناگونی آن از نگاه بلاغت فارسی و عربی وجود دارد را بررسی کنیم.   واژگان کلیدی: ایهام، توریه، ابهام، بلاغت فارسی و عربی.    
[۱] - Equivoque ایهام یا توریه[۱]، در اصطلاح بلاغت نوعی چند معنایی است که یک لفظ، دست کم محتمل دو معنی باشد؛ یکی معنی نزدیک و دیگری دور یا غریب؛ یعنی گوینده، معنی دور را اراده کند اما شنونده گمان کند معنی نزدیک، مورد نظر است. برای ایهام انواع گوناگونی را برشمرده اند ازجمله: ایهام مجرد؛ مرشح؛ مبین؛ تناسب؛ تضاد؛ مرکب؛ توکید؛ توالد ضدین؛ ترجمه؛ تبادر و... که هریک جنبه ای خاص از زیبایی ادبی و پردازش معنا را در بر می گیرد. اما آیا ایهام در توسعه و افزایش معنای سخن و تفسیر و تأویل کلام، نقش مؤثر و مهمی دارد و آیا می توان میان «ایهام» و «ابهام» رابطه ساختاری متصور شد؟ در این مقاله می کوشیم با توجه به اهمیت این مسئله، فرایند تولید ایهام و کارکردی که در حیطه معنی سازی دارد را مورد مطالعه قرار داده و ضمن بررسی ارتباط آن با هنر ابهام، تفاوت هایی که در گوناگونی آن از نگاه بلاغت فارسی و عربی وجود دارد را بررسی کنیم.   واژگان کلیدی: ایهام، توریه، ابهام، بلاغت فارسی و عربی.  

دوره ۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

در این مقاله، عدم‌تجانس به منزله یکی از سازکار‌های زبانی شوخ‌طبعی بررسی می‌شود. پرسش اصلی این است که عوامل سرگرم‌کنندگی و خنده در شوخ‌طبعی کدامند؟ به نظر می‌آید عوامل بسیاری، مانند رویکردهای روانی، ادبی و زبانی در ایجاد خنده مؤثرند. در این مقاله، عدم‌تجانس در سطوح ساختاری و کارکردی از جمله عوامل سرگرم‌کنندگی معرفی می‌شود. پس از اشاره به پیشینه مرتبط با بحث و واژگان مرتبط با شوخ‌طبعی، نظریه عدم‌تجانس زبانی در دو سطح ساختاری و کارکردی را با نگاهی به برخی از لطایف رساله دلگشای عبید زاکانی مورد بررسی و تحلیل قرار می‌دهیم. در سطح ساختاری به جناس و بازی‌های کلامی از جمله همنامی، هم‌آوایی، همجنسی و همشکلی و نیز انواع تجنیس در زبان فارسی اشاره می‌شود. در سطح کارکردی به ابهام/ ایهام و کارکرد آن در سطح معنایی اشاره می‌شود. نتایج بررسی نشان می‌دهند که عدم‌تجانس زبانی از رهگذر برخی مؤلفه‌های سطوح ساختاری مانند تجنیس و سطوح کارکردی مانند ابهام/ ایهام، از جمله علل اصلی سرگرم‌کنندگی متون مطایبه‌آمیز به شمار می‌آیند. البته این مقاله زمینه را برای پرداختن به سایر نظریه‌های شوخ‌طبعی نیز هموار می‌کند.

دوره ۴، شماره ۱۳ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

بهام در مفهوم عام و رایج خود با ابهام در مفهوم هنری آن تفاوت دارد. ابهام به مفهوم شناخته شده اش و آن چنان که در برخی از منابع سنتی بلاغت مطرح می شود، مترادف با غموض و پیچیدگی است و نوعی ضدارزش تلقی می شود؛ در حالی که ابهام به مفهوم هنری خود، یکی از عناصر جوهری شعر است؛ زیرا مجال دریافت های متکثر و چندمعنایگی اثر را سبب می شود و این امکان را به خواننده می دهد تا به گونه ای در بازآفرینی اثر با آفریننده آن مشارکت داشته باشد. ابهام به معنای هنری خود، بیشتر در صور ابهام ذاتی و ارادی شعر نمود می یابد و بخشی از آن، محصول قریحه تربیت شده شاعر است. این پدیده ادبی بیشتر در هیات ابهام صرفی، ابهام نحوی، ابهام تصویری، ابهام تعبیری و ابهام توصیفی ظاهر می شود. هر یک از گونه های یادشده ابهام، پشتوانه ای از ارزش های بلاغی را نیز به همراه دارد. تحلیل هر کدام از گونه های ابهام، ابعاد مهمی از بار هنری شعر را آشکار می کند. گونه های مختلف ابهام ذاتی و ارادی با جلوه های هنرمندانه در گستره وسیعی از سروده های سرایندگانی مانند حافظ، سبب ظرفیت های تاویلی وسیعی شده است؛ به گونه ای که بخشی از مقبولیت سراینده بزرگی مانند حافظ که اغلب به عنوان شاعری ایهام پرداز شهرت یافته، در ابهام های هنری او است. این مقاله بر آن است تا با بحث درباره پیشینه دریافت ابهام به مفهوم هنری اش، به تحلیل هر یک از گونه های آن و شناخت بنیان ارزش هایشان بپردازد.
مجتبی حسین نیا کلور، فرزان سجودی،
دوره ۴، شماره ۱۳ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

در این مقاله از منظر نشانه‌شناسی به بررسی امکان شکل‌گیری ایهام بر صحنه‌ی تئاتر پرداخته شده است. در راستای نیل به این مقصود ابتدا به تعاریف موجود از ابهام و ایهام در بلاغت ادبی مراجعه شد. با مراجعه به این تعاریف مشخص گردید، سرچشمه وقوع ابهام و ایهام در ادبیات، کلمات چند معنی هستند و نظرات غالب در زمینه‌ی تمایز بین ابهام و ایهام، بر موضع و قصد تاکید دارند. باارائه‌ی مثالی در این وجه تمایز تشکیک حاصل آمد و در نهایت همبافت به عنوان مرجع قضاوت در ابهام یا ایهام بودنِ کاربردِ کلمه‌ی چندمعنایی برگزیده شده و تعریفی که مقاله بر آن مبتنی است، به‌دست آمد. در انطباق تعریف به‌دست آمده با نشانه‌شناسی، مفهوم دلالت چند‌گانه به عنوان معادلِ کاربردِ کلمات چند‌معنایی گرفته شد و دوامِ ابهام معنایی حاصل از دلالت چندگانه، شرط اساسی اطلاق ایهام بر کاربرد نشانه‌ی بالقوه دارای امکان دلالت چندگانه معرفی شد. در جستجوی امکان ظهور ایهام در اجرا و بر روی صحنه، عوامل زیر به عنوان محدودکننده‌ی این امکان،شناسایی شدند. از بین رفتن بافت‌های موقعیتی که مدلول‌های نشانه‌ی دارای دلالت چندگانه در آن‌ها بر مدلول‌های متفاوت دلالت می‌کنند به جهت لزوم ارتباط آن بافت‌ها با آن چه بر اساس ذات بازنمودی نمایش، می‌تواند بر صحنه حاضر شود؛ تراکم نظام‌های نشانه‌ای در تئاتر به جهت آن‌که ممکن است مدلول‌های متفاوت نشانه‌ی دارای دلالت چندگانه در یکی از این نظام‌ها نفی شوند و زنده‌بودن اجرای نمایش که مانع از جمع مدلول‌های متفاوت نشانه‌ی دارای دلالت چندگانه در ذهن تماشاگر در طول تماشای نمایش می‌شود.

دوره ۷، شماره ۱۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

ترجمۀ «ابهام» به ویژه در قرآن کریم یکی از چالش­برانگیزترین مسائل زبان­شناسی است که برای برون­رفت از آن انواع راهبردها ارائه شده است. گارسس با بهره­گیری از آراء نیومارک ،تکنیک­هایی برای ترجمۀ آن‌ها ارائه داده  و در نهایت براساس این الگو «میزان ویژگی­های مثبت و منفیِ بیانگر بسندگی و پذیرفتگی ابهام در متن ترجمه­شده» مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی از نوع مقابله­ای، ترجمه­های مجتبوی با محوریت سبک ارتباطی و صفارزاده با محوریت سبک آزاد را از جزء سی­­ام قرآن کریم با هدف بهبود بخشیدن به کیفیتِ متن ترجمه شده به­ویژه در چالش­های ابهام زبانی، براساس یک نظریه و الگوی علمی، مورد بررسی قرار داده است. سپس با تکیه بر آمار، مقادیر به دست آمده از این تکنیک­ها، مقایسه شده و میزان کفایت و مقبولیت هر کدام در ابهام­زدایی بخش­های مختلف سطح واژگانی شش سورۀ اول جزء سی­ام مشخص گردیده است. برآیند پژوهش بیانگر این است که ترجمۀ مجتبوی از واژگان چندمعنا و مجازی، بسندگی و پذیرفتگی بالاتری نسبت به صفارزاده برخوردار است. صفارزاده با ارائۀ متنی مقصدمحور و به دور از ابهام، دچار افزوده­های خلاقانه و پیچیده در شفاف­سازی ابهام­ها شده است؛ به­ویژه در واژگان مجازی. اگرچه در برخی موارد که نیازمند «شرح مبسوط» است همچون تلمیحات قرآنی، ترجمۀ مجتبوی نسبت به صفارزاده کفایت و مقبولیت کمتری به خود اختصاص داده است. به طور کلی براساس الگوی گارسس، راهبردهای مجتبوی از کفایت و مقبولیت بالاتری نسبت به صفارزاده در ابهام­زدایی برخوردار است.
 

دوره ۸، شماره ۱۵ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

عبارت ﴿وَ الَّذینَ یُحَاجُّونَ فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجیبَ لَهُدر آیه ۱۶ سوره شوری از مواردی است که در تفسیر و ترجمه آن اختلاف‌نظر وجود دارد. بر اساس این عبارت، احتجاج منکران در مورد خداوند بعد از مستجاب شدن دعوت کسی که با ضمیر «ه» از او یاد شده‌است، باطل است. اختلاف در تعیین مصداق منکران، تعیین فاعل استجابت و تعیین مرجع ضمیر «ه» سبب اختلاف در  تفسیر و در نتیجه ترجمه­های آیه شده ­است. برخی ترجمه­ها نیز بدون تاثیر پذیری از آراء تفسیری، منتقل‌کننده ابهام آیه هستند. امّا با استفاده از کدام قرائن می توان به تفسیر و ترجمه صحیح این عبارت دست یافت؟ در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی ضمن معرفی تفاسیر و ترجمه­های فارسی و انگلیسی آیه، با در نظر گرفتن دلالت سیاق و سایر آیات مرتبط، به دریافت تفسیر و  ترجمه صحیح آیه مبادرت شده است. ضرورت این پژوهش روشن نمودن مفهوم آیه‌ای از آیات قرآن‌کریم است و به لحاظ نشان دادن گستره وسیعی از بی‌توجّهی به قرائن، در تفسیر و ترجمه این آیه حائز اهمیّت است. نتیجه بررسی حاکی از آن است که مصداق محاجّه کنندگان مشرکان یا اهل کتاب یا هر دو هستند؛ غرض از مجهول آوردن فعل «اسْتُجِیبَ» تعمیم فاعل آن است که با توجّه به قرائن، بر مصادیقی همچون مسلمین، فطرت و علمای اهل کتاب قابل حمل است و مرجع ضمیر «ه» خداوند است.
 

دوره ۹، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر ـ که به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی و آماری انجام شده است ـ بر‌رسی معیار انسجام و یکی از مؤلفه‌های آن یعنی نظم هنجار در شعر «منظومه به شهریار» نیما و تأثیر آن بر میزان متنیت شعر اوست. اصل همکاری گرایس مشتمل بر چهار قاعدۀ کمیت، کیفیت، شیوه و ربط است. به عقیدۀ بوگراند و درسلر اصل همکاری گرایس در زبان‌شناسی متن با سنجش جنبه‌های مختلف انسجام، درجۀ آگاهی‌بخشی و متنیت متن را تعیین می‌کند. گوینده برای ایجاد معانی ضمنی می‌تواند از اصول گرایس تخطی  کند. تخطی  از سه شرط قاعدۀ شیوه یعنی «رعایت نظم و ترتیب کلام»، «گزیده‌گویی» و «دوری از ابهام» بر انسجام و میزان متنیت شعر «منظومه به شهریار» نیما تأثیر می‌گذارد. یافته‌های آماری نشان می‌دهد که نیما از سه روش ممکن برای تغییر نظم هنجار کلام یعنی «جا­به­جایی سازه­ها» در گروه و جمله، «جملات معترضه» و «هم­پایه­افزایی» با بسامد بالایی در شعر «منظومه به شهریار» استفاده کرده است. نتیجه اینکه برهم ‌خوردن انسجام شعری به‌وسیلۀ تخطی از قاعدۀ شیوه، کارکرد‌ها و اهدافی در شعر نیما دارد؛ اما به‌طور کلی سبب تضعیف آگاهی‌بخشی و متنیت شعر وی شده است.  
 
۸ .  پی‌نوشت‌ها


دوره ۹، شماره ۱۷ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

ترجمه موسوی گرمارودی از صحیفه سجّادیه یکی از  برگردان­های این نیایش­نامه به زبان فارسی است و به دلیل شمار زیادِ مای موصوله در متن عربی، بررسی و نقد ترجمه آن، موضوع گفتار پیشِ رو قرار گرفته­است. پژوهش حاضر، با بهره­گیری از روش توصیفی - تحلیلی و پس از استخراج و تنظیم معادل­های این نوع "ما" از صحیفه در ترجمه گرمارودی، در دو دسته بدون "مِنْ" و همراه با "مِنْ" بیشتر به ترجمه دسته نخست پرداخته­ است. از آنجا که مای موصوله بدون مِن، مفهومی مبهم دارد، بایسته است مترجم برای یافتن برابر مناسب، از بافت سخن یا از شرح­های موجود بر این متن کمک بگیرد و این کار، نیازمند هنرمندی، زبان­دانی، تجربه بالا و آگاهی گسترده او از زبان و ادب فارسی و عربی است. از این جستار برمی­آید که گرمارودی دو شیوه را برای ترجمه مای موصوله بدون "مِن" در پیش گرفته است: یا برای نگاه­داشتن سجع و ایجازِ موجود در متن اصلی، آن را همچنان مبهم نگاه داشته و برایش معادل "آنچه" آورده، یا به برابرگذاری و آوردن واژه­ای روشن از زبان فارسی روی آورده است. به هر روی، این روشِ ترکیبی، بر ریزبینی، پژوهشگری و امانت­داری مترجم و ذوقِ زیبایی­شناسی او گواه است و ترجمه وی را به نیایشی ادبی و زیبا در زبان فارسی تبدیل کرده است.
 

دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۲۵ )
چکیده

انّ ابا تمام یُعْرَفُ بأنّه مثقف ثقافهً واسعهً عمیقه، فقد نوّه بذلک کل من تحدث عنه من القدماء ووصفوه بأنه عالم وانه کان یتصل بکل ثقافات عصره المعروفه: العربیه والاسلامیه والفارسیه والیونانیه. وشعره عمل عقلی یستمد مادّته من العاطفه کما یستمدّها من العقل وأن الشعر موجه للطبقه المثقفه الواسعه الاطلاع من الناس. والغموض ظاهره قدیمه فی الشعر العربی بل هی فی الشعر بعامه. الغموض یمکن أن یغطی کل شیء ذی اهمیه ادبیه، هذا الغموض ناتج عن المجاز والاستعاره و.. ویمکن أن یتضمن اجتماع معنیین او اکثر فی معنی واحد یکون الشاعر قد قصده. ویمکن ان یتولد من اتّحاد عده معان بغرض توضیح حاله ذهنیه خفیه او معقده او حاله ذهنیه غیر ناضجه ومتکامله فی ذهن المؤلف. یمکن ان یکون فی قراءه القاریء فیذهب إلى عده دلالات فی تفسیراته لما یقرأ. اکثر الاحیان اسباب الغموض فی شعر ابی تمام تعود إلى قصور القارئ نفسه کالعجز عن مواکتبه للتطور فی بنیه القصیده الفنیّه.

دوره ۱۱، شماره ۶ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

هنگامی واژه­ای به تنهایی و یا در عبارت و یا در جمله­ای دارای ابهام است که دارای بیش از یک معنی و یا چند معناست. سابقۀ پرداختن به ابهام زبانی به ارسطو و رواقیون بازمی­گردد و این موضوع همواره مورد توجه فلاسفه و منطقیون نیز بوده است. باید بین چندمعنایی و ابهام واژگانی که ظاهراً مشابه هم هستند تمایز قائل شد. چند معنایی درمورد واژه­ای است که دارای چند معنای به هم مرتبط هست، اما ابهام واژگانی در تعریف سنتی واژه­های هم­شکل (هم­آوا ـ هم­نویسی) هستند که هر کدام معنای مستقل و متفاوت و در فرهنگ واژگان هم مدخل جداگانه­ای دارند. البته در تحقیقات زبان­شناسی و در بسیاری از موارد، چندمعنایی را به نوعی ابهام واژگانی درنظر می گیرند. ابهام زبانی می تواند از نوع واژگانی، نحوی و یا کاربردشناختی باشد که در این مقاله صرفاً ابهام معنایی واژگانی تحلیل و تبیین خواهد شد. پرسش اصلی این مقاله عبارت است از اینکه آیا می­توان از منظر زبان­شناسی شناختی برای خوانش معنای حقیقی واژۀ دارای ابهام به لحاظ وجود هم­زمان معنای حقیقی و مجازی و یا معنای صریح و ضمنی تببینی یافت؟ با مروری گذرا بر رویکرد شناختی و تحلیل نمونۀ واژگان دارای ابهام معنایی واژگانی در فارسی به این پرسش پاسخ داده خواهد شد و فرضیه­ای با عنوان خوانش دوگانۀ ابهام معنایی واژگانی در ارتباط با تحلیل ابهام معنایی معرفی می­شود. ارائۀ این فرضیۀ معنایی شناختی برای تبیین ابهام معنایی واژگانی دستاورد پژوهشی مقالۀ حاضر است.
 
 

دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۸۳ )
چکیده

تحقیق حاضر به نحوه حل ابهام در جملات مبهم انگیسی و فارسی به‌وسیله افرادی که زبان اول و دوم ایشان فارسی و انگلیسی است می‌پردازد. این تحقیق با هدف بررسی وجود و یا عدم وجود اختلاف در نحوه حل اینگونه ابهامات به‌وسیله افراد یک زبانه و دو زبانه صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان از وجود اختلاف در نوع حل ابهام داشت. در راستای اهداف پیش گفته شده تستی متشکل از ده جمله مبهم و ده جمله بدون ابهام در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. نسخه فارسی تست در اختیار فارسی زبانان یک زبانه و انگلیسی زبانانی که زبان دومشان فارسی است قرار داده شد. در حالی که نسخه انگلیسی تست به انگلیسی زبانان یک زبانه و فارسی زبانانی که زبان دومشان انگلیسی است ارائه گردید. بررسی آماری نتایج نشان از ارجحیت قابل توجه فارسی زبانان به استراتژی Early Closure و ارجحیت قابل توجه انگلیسی زبانان یک زبانه به استراتژی Late Closure داشت. همچنین نتایج نشانگر تأثیر نحوه حل ابهام در زبان اول روی نحوه حل ابهام در زبان دوم می‌باشد. این بدان معناست که انگلیسی زبانانی که زبان دومشان فارسی است در تست فارسی از استراتژی Late Closure که در زبان اول ایشان استفاده می‌شود پیروی می‌کنند. همچنین فارسی زبانانی که زبان دومشان انگلیسی است نیز در تست انگلیسی از استراتژی Early Closure که روش معمول رفع ابهام در زبان فارسی است استفاده می‌کنند.

دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده

تحقیق حاضر به بررسی بازده کوتاه مدت سهام عرضه های عمومی اولیه در بورس اوراق بهادار ‏تهران و شناسایی عوامل مؤثر بر آن در قلمرو زمانی سال های ۱۳۷۶-۱۳۸۳ پرداخته است. یافته های ‏تحقیق حکایت از این دارد که سهام عرضه های اولیه در بورس اوراق بهادار تهران همانند عرضه های ‏اولیه در سایر کشورها در بازه زمانی چهار هفته بعد از تاریخ عرضه به طور متوسط۸۵/۱۴ درصد ‏بازده اولیه و ۳۹/۱۲ درصد بازده اولیه غیرعادی (بازده تعدیل شده با پرتفوی بازار) ایجاد کرده اند. ‏بررسی بیشتر این پدیده بر اساس سال تقویمی نشانگر این است که سهام عرضه های اولیه سال ۱۳۸۳ ‏بیش ترین بازده اولیه غیرعادی (۷۸/۲۴ درصد) و سال های ۱۳۷۹ و ۱۳۸۱ کمترین بازده اولیه ‏غیرعادی (۳۹/۱ درصد) را برای خریداران خود ایجاد کرده اند. مطالعه این پدیده در بین صنایع مختلف ‏نشان می دهد که دو صنعت "استخراج ذغال سنگ" و "تصفیه نفت و سوخت هسته ای" بیش ترین بازده ‏اولیه غیرعادی (به ترتیب ۲۴/۷۰ درصد و ۳۱/۶۲ درصد) و صنعت "ساخت وسایل ارتباطی" کمترین ‏بازده اولیه غیرعادی (۱۲/۱ درصد) را ایجاد کرده اند. بررسی عوامل احتمالی مؤثر بر بازده اولیه این ‏سهام نشان می دهد که از بین متغیرهای مورد بررسی (اندازه شرکت، عمر شرکت، اهرم مالی شرکت، ‏درصد عرضه اولیه سهم، ناخالص عایدات حاصل از عرضه، روند عمومی بازار قبل از عرضه و ‏ترکیب سهام داران شرکت در مقطع عرضه اولیه)، تنها دو متغیر "درصد عرضه اولیه سهم" و "اهرم ‏مالی شرکت" در مقطع عرضه اولیه، مهم‏‎‎ترین متغیرهای تأثیرگذار بر بازده کوتاه مدت سهام ‏عرضه های اولیه سال های ۱۳۷۶-۱۳۸۳ در بورس اوراق بهادار تهران بوده اند. در مجموع، یافته های ‏تحقیق پیش بینی تئوری های مبتنی بر عدم تقارن اطلاعات را مورد تأیید قرار می دهد. ‏

دوره ۱۹، شماره ۷۸ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

ابهام‌گرایی یکی از ویژگیهای بعضی از اشعار برجسته‌‌ معاصر است که بر اثر القای مفاهیم بکر و از پیش نیندیشیده ایجاد می‌شود. یکی از کارکردهای این­گونه ابهام، ایجاد حس تعلیق است. تعلیق، حالت انتظاری است که گوینده، مخاطب را آگاهانه و هدفمند در تردید و بی­خبری از نتیجه­ روایت قرار می­دهد؛ اما به کمک عناصر زبانی، امکان اندیشه، پیش­بینی و کشف حلقه­های گمشده را در گزاره­های شعری فراهم می­سازد. تعلیق مخاطب در فهم معانی و مقاصد گوینده، شوق خواندن را سبب می‌شود. حسّ کنجکاوی خواننده به انضمامِ پیشفرضها، پیش­اندیشی­هایش و امکانهایی که طی هر تعلیق رخ می­دهد، سبب بازتولید معنا می­شود.
در این جستار، پس از بررسی عوامل زبانی و ویرایشی ابهام همچون واژگان ناآشنا، چندزبانگی، وجود اصطلاحات جدید، کاربرد واژگان تازه و بومی، باستانگرایی، اصطلاحات تخصصی، حذف، جا‌به‌جایی ضمیر، هنجارگریزی ویرایشی و... تحلیل خواهد‌ شد که شاعران معاصر، چگونه از این عوامل برای ایجاد تعلیق با کارکرد‌‌‌هایی چون برجسته‌‌سازی، آشنایی‌زدایی، نوگرایی، توسعه معنایی، چندمعنایی، ایجاز، انتقال بنمایه‌های فرهنگ بومی، توسعه و غنای زبان بهره می­جویند تا بتوانند مخاطب را در جریان روایت با خود همراه سازند.

صفحه ۱ از ۱