جستجو در مقالات منتشر شده


۶۸ نتیجه برای آیین


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

آیین مهرپرستی را می توان کهن ترین دین ایرانیان دانست که حوزه نفوذ آن علاوه بر بخش های وسیعی از ایران بزرگ، بخش هایی از اروپا را نیز در قرن های نخست میلادی در برگرفت چنان که سهم به سزایی در شکل گیری برخی از آداب و سنن مسیحیت در اروپا داشته است. هدف از این تحقیق شناخت ساختار فضایی معماری مهرابه ها در اروپاست، زیرا وجود اسناد مصور در مهرابه های اروپا نمایانگر کارکرد این فضاهاست. پرسش اصلی تحقیق این است که خصوصیات مهم معماری و ساختار اصلی فضای معماری مهرابه ها در اروپا چگونه بوده است؟ روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی و گردآوری داده ها به صورت اسنادی بوده است. جامعه آماری شامل بررسی خصوصیات پنجاه مهرابه است که در این پژوهش، هشت نمونه ذکر شده است. طبق چارچوب نظری این تحقیق، عوامل و خصوصیات فرهنگی و اعتقادی در چگونگی شکل گیری فضاهای آیینی به ویژه معابد سهم مهمی داشته است. براساس نتایج تحقیق، بسیاری از مهرابه های اروپا ساختار معماری کمابیش همسانی داشت هاند که ناشی از ویژگی های فرهنگی و جهان بینی مهرپرستان است. این ساختار یک فضای مستطیل شکل داشت که به سه فضای خطی در کنار هم تقسیم م یشد. فضای میانی بیشتر محل عبور و مرور و دو فضای واقع در دو سوی آن برای استقرار افراد بود. در انتهای معبد، جایگاهی برای استقرار فرد یا افراد عالی مقام بود که اغلب بالاتر از سطح کف ساختمان قرار داشت. در این محل برخی مراسم آیینی مانند نیایش و قربانی کردن جانوران انجام م یشد.

دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

رویدادها و آیین­های ایرانی_اسلامی نقش مهمی در هویت شهر و فضاهای شهری برخوردارند. آیینهایی همچون نوروزنامه خوانی و بازیهای ملی و محلی، آیینهای ماه رمضان، جشنها و اعیاد شیعی، سوگواریهای محرم و صفر از جمله آیینهای هویت­بخش به فضاهای شهری ایرانی_اسلامی محسوب می­شوند. فضاهای عمومی شهری بویژه گره­هایی همچون میدان­ها، میدانچه­ها و جلوخان مساجد با فراهم آوردن امکان اجتماع و برگزاری رویدادهای آیینی، این هنرها را با خود عجین می­نمودند. این نوع ارتباط مستحکم بین مردم، به­عنوان مجریان و مخاطبان رویدادهای آیینی و فضاهای عمومی شهری تقویت بن­مایه­های اجتماعی و هویتی جامعه را بدنبال داشته است. در دوره گذشته فضاهای شهری با ارائه زمینه و  بستری پیاده­مدار، داشتن محل­های نشتن و تماشا برای مردمان، سکویی برای مجریان تعزیه و دیگر رویدادهای، شاه­نشین­ و مکانهایی برای نشستن بزرگان شهر و محیطی ایمن و امن، ارتباط مذکور را ایجاد کرده و میزبان رویدادهای آیینی بوده­اند. امری که در دوره معاصر دچار تزلزل شده و فضاهای شهری نه تنها میزبان مناسبی برای رویدادهای آیینی نیستند، بلکه با اولویت دادن به سواره، ترکیب نامطلوب کالبد، فعالیتها، کاربریها و ... در جهت عکس این امر، حرکت می­نماید. این موضوع می­تواند بدلایلی از قبیل کم­توجهی به جایگاه انسان و ساحت وی، نگاه­های تک­بعدی به فضاهای شهری بویژه نگاه صرف مهندسی، اولویت دادن به سواره و ملزومات آن باشد. در این راستا، پرسش اصلی عبارت است از اینکه ویژگیها و روابط مابین فضاها و هنرهای آیینی و دلایل تضعیف این روابط کدامند؟ بنابراین این مقاله با هدف تبیین ابعاد فضاهای شهری به عنوان محملی برای هنرهای آیینی هویت­مند با رویکرد کیفی و روش تحقیق توصیفی_تحلیلی، مطالعه نمونه­های موردی و مطالعه اسنادی و کتابخانه­ای سعی در انجام این تحقیق دارد. نتایج این پژوهش نشان می­دهد طراحی فضاهای شهری در گذشته در راستای هویت­مندی و به عنوان بستری برای تجلی رویدادهای آیینی بویژه هنرهای آیینی در نظر گرفته می­شد. از این رو بازنگری و احداث فضاهای شهری هویت­مند برای پیوند با مفاهیم و مضامین فرهنگی و اجتماعی از سازگاری و زمینه­سازی امری ضروری است و فضاهای شهری به عنوان کانونی برای تقویت معنا، آرامش­بخشی به شهر و تجلی هنرهای ایرانی_ شیعی برای زیست هویت­مند محلی و ملی در نظر گرفته شود.

دوره ۲، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

در این پژوهش، نخست بنابر جایگاه و رسالت ادبیّات تطبیقی- بر بنیان دیدگاه‌های مکتب امریکایی، که تأکید بر مطالعات زیباشناختی، میان‌رشته‌ای و بینافرهنگی از ویژگیهای برجستۀ این نظریه است، پیش‌رفته و با هدف بیان وجوه شباهتها و تفاوتهای شعری و به روش تطبیقی- تحلیلی با استناد به شواهدی از اشعار دو شاعر به بررسی این مضامین پرداخته است. یافته‌های پژوهش بیانگر این است که این دو شاعر دارای مباحث مشترکی همچون انتظار و طول غیبت (مناجات و دعا، بشارت به ظهور و امید به فرج)، برپایی عدالت، از بین‌بردن ظلم و ستم و... بوده­اند؛ در این میان افتراقاتی همچون؛ گریه بر انتظار، امید به فرج و پرچمداری ولایت الهی در زمینۀ مهدویت، جلوه­ای خاصّ به شعر خوشدل تهرانی بخشیده است. نتایج نشان می‌دهد که اشعار مهدوی خوشدل به سبب خلق تصاویر ادبی زیبا و مضامین گوناگون، نمود برجسته­تری نسبت به اشعار سیّدحسن شیرازی دارد و از تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطب برخوردار است. 

دوره ۴، شماره ۸ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

ادبیات شفاهی بخشی از فرهنگ غیرمادی و گونه‌ای غنی از ادبیات کهن است و انواعی همچون افسانه‌، ترانه‌، ضرب‌المثل‌، چیستان، اصطلاحات و جز این‌ها را دربرمی‌گیرد. هریک از این انواع ابعادی غنی در تحلیل فرهنگی دارند. «اَراکردن» یکی از اصطلاحات رایج در ادبیات شفاهی منطقۀ شِشتَمَد سبزوار است و به مجموعۀ فرایندها و اعمال و فعالیت‌هایی گفته می‌شود که با استفاده از عناصر زیبایی‌شناسانۀ بومی، رنگ و بویی آیینی به امور و اشیا می‌بخشد. این مقاله با رویکردی انسان‌شناختی به بررسی کاربرد این اصطلاح محلی و مردمی در چهار آیینِ نخل، عَلَم، اسب چوبی و اسب هیزمی می‌پردازد. این پژوهش درپی آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا کنشی خاص تبدیل به کنشی آیینی می‌شود و اصطلاح منتج‌شده از آن به اصطلاحی نمادین و آیینی تبدیل می‌شود. نتایج این بررسی نشان می‎دهد که هریک از این آیین‌ها بر معانی و مفاهیم فرهنگی و اجتماعی خاصی دلالت می‌کنند. برای برجسته‌سازی اهمیت این معانی و مفاهیم و به‌طورکلی حیات اجتماعی، از این اصطلاح و کنش که متضمن اعمال هنری و زیبایی‌شناسانه است، استفاده می‌شود. این برجسته‌سازی با گذار از ساحت زندگی روزمره به حیات اجتماعی، آیینی و نمادین جامعه همراه است؛ بنابراین می‌توان اَراکردن را اصطلاحی هنری و آیینی دانست.

دوره ۴، شماره ۹ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده

فرهنگ و ادبیات آیینی ایران ریشه در اعتقادات دینی و پیوند عمیق عاطفی با معصومین، به‌خصوص امام رضا (ع)، دارد و از این آبشخور‌های ارزشمند و متعالی بهره‌مند شده ‌است. تحلیل و تبیین آیین‌های نمادین و ادبیات آیینی رضوی عامه، علاوه‌بر تبیین پیوندهای آن با فرهنگ رضوی و شخصیت امام رضا (ع)، معتقدات و باورهای ما را نیز غنا و گسترش می‌دهد. آیین‌های نمادین و ادبیات عامۀ رضوی و کارکرد و برآیند آن، مانند توسل‌جویی، هویت‌بخشی، انسجام‌یابی، همبستگی، کاستن از روزمرگی، ایجاد امید و شادی در میان نسل معاصر از نظر مؤلفه‌های تربیتی و ایجاد خودباوری بسیار مهم است؛ زیرا این کارکردها و آثار آن در تعمیم درک بهتر آموزه‌های دینی و گسترش آن در میان نسل‌های جوان، نقش ویژه‌ای را ایفا می‌کنند. این پژوهش برخی آیین‌های نمادین رضوی ازجمله چاووشی‌خوانی، نصب عَلم، بستن شال و روسری، نذورات، جاسبزی، سوغاتی‌های‌ زیارتی، دخیل‌بستن به پنجره فولاد، آب‌نوشی از سقاخانۀ اسماعیل طلایی، گنبدنمای رضوی و مژدگانی، و نیز ادبیات آیینی رضوی عامه مانند لالایی، مولودی‌خوانی، نوحه‌خوانی، کارآوا و ماشین‌نگاره‌های مردمی را که متأثر از فرهنگ رضوی هستند، با رویکردی توصیفی- تحلیلی بررسی و تبیین می­کند‌ و نشان می‌دهد که شخصیت امام رضا(ع) با ویژگی‌های برجسته‌ای در فرهنگ و ادبیات عامه ایرانی متجلی شده‌ و آن را آیینی کرده ‌است.

دوره ۵، شماره ۱۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

قربانی آیینی مذهبی است که در میان اقوام و ملل مختلف با اهداف گوناگون رواج دارد. بسیاری از سنت­های دینی برای دور ماندن از بلایا و یا رفع آن، کشتن حیوانی را توصیه می‌کنند. باور بلاگردانی میان قوم بختیاری با هدف انتقال شر و دور ریختن آن در اشکال خونی و غیر خونی است. قوم بختیاری بر اساس آموزه­های دین اسلام و در روز عید قربان، بر فراز کوه­ها به قربانی حیواناتی همچون گوسفند، بز و گاو می­پردازند. شکل دیگر خون­ریزی برای دفع شر، چشم‌زخم و بلا، هنگام جشن عروسی و ... است. از دیگر نمود­های بلاگردانی می­توان به موارد غیرخونی مانند دَم­بند کردن و دعانویسی اشاره کرد. هدف این پژوهش، تحلیل چگونگی برگزاری مراسم، هدف و اشکال باور بلاگردانی با خون ازجمله قربانی و خون­ریختن و غیر خونی در قوم بختیاری است. این پژوهش به شکل بنیادی، بر پایه مطالعات کتابخانه­ای ـ میدانی و به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام ‌شده است. قوم بختیاری عمل آیینی قربانی را برای پیروی از فرمان الهی انجام می­دهند؛ اما برخی از اعمال این قوم مانند انجام قربانی در بالای کوه، پرورش و تزیین حیوان و بریدن سر آن در پای درخت، ریختن خون بر زمین (جرعه­افشانی)، مالیدن آن بر سروصورت و همچنین بستن مهره­ها و بازوبند­ها در پارچۀ
تیره­رنگ، نمودی اساطیری دارند.

دوره ۵، شماره ۱۶ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
آیین وَر، نوعی سوگند مقدس ایزدی بوده که در ایران باستان هنگام محاکمات مشکل و مبهم برای دادرسی به کار می‌رفته -است. این نوع سوگند با آتش یا آب انجام می گرفته است. به گونه ای که در صورت اثبات نشدن جرم، متهم را با رسومی ویژه، در حضور موبدان وادار می کردند که در درون آتش یا آب رود، یا این که یکی از اندام خود را با شیئی آتشین و تفتیده مماس کند و بی‌گناهی خود را به اثبات رساند. در حین اجرای مراسم سوگند، اگر آتش یا آب به متهم آسیبی نمی رساند؛ بی گناهی او ثابت می شد. شیوۀ انجام این آیین و اصطلاحات مربوط به آن، نشانگر رواج آن به صورت گسترده در بلوچستان بوده است. در داستان بلوچی «شهداد و مهناز»، مهناز یکی از دو قهرمان اصلی داستان، به رابطۀ نامشروع، متهم می‌شود و مانند سیاوش در شاهنامه، تن به سوگند آتش می سپارد. وی پس از انجام مراسم و مراحل سوگند، سربلند از درون آتش بیرون می آید. این داستان گمنام ایرانی، قابل سنجش با داستان سیاوش در شاهنامه است. در این مقاله علاوه بر مقایسۀ دو داستان، لغات و اصطلاحات رایجِ مربوط به آیین ور را در زبان بلوچی، با معنی ذکر می‌کنیم

دوره ۵، شماره ۱۷ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

طب عامه و اصول و فلسفه آن یکی از مباحث مهم در فرهنگ و ادبیات عامه ایرانیان است که بررسی آن بخش­های پنهان فرهنگ عامه را بازتاب می­دهد. در این مقاله تلاش شده است با تمرکز بر آداب و رسوم منطقه لارستان آیین­های زایش در این خطه، از جوانب مختلف بررسی و مطالعه شود تا ضمن آشکارشدن و شناسایی عقاید و باورهای مربوط به طب عامه، بینش و جهان­بینی عامیانه مردم نیز بیان شود. هریک از آیین­های مربوط به زایمان، تولد و نام­گذاری به­نوعی موضوع گذار یا تشرف را نیز تداعی می­کنند. درواقع، با پشت سر گذاردن هر مرحله و پاگشودن به مرحله جدید در زندگی، شاهد هویت­یابی تازه­ای هستیم که روند اجتماع­پذیری انسان را شکل می­دهد. در این پژوهش بررسی مردم­شناختی اعتقادات مربوط به باروری، بارداری و زایمان و سنت‌های آیینی مربوط به تولد نوزاد در منطقه لارستان در قالب نظریه تشرف ون جنپ۱ بررسی شده است. مردم­شناسیِ اعتقادات مربوط به زایش و تولد و آداب و مناسک پایدارکننده آن، ما را با بخش­های مهمی از حیات فرهنگی هر فرد در روند جامعه­پذیری آشنا می­کند. بر اساس این پژوهش، ما با چگونگی استحالۀ فرد در جریان مهم­ترین وقایع زندگی­اش آشنا می­شویم و روند فرهنگی­شدن شرایط زیستی و طبیعی همچون زایش و تولد را واکاوی می­کنیم. از آنجا که با توسعه روند مدرنیته بسیاری از باورهای سنتی و آداب و مناسک آن­ها رو به زوال و خاموشی است، بازنمایی این آیین­ها جهت شناخت گذشته فرهنگی مردم مناطق مختلف ایران ضروری است. 

دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

دائرۀ­المعارف­ های کهن از زمرۀ مهم­ترین منابع حفظ فرهنگ عامه در تاریخ ادبیات فارسی شمرده می­شوند. ازجملۀ این متون نزهت­ نامۀ علایی اثر شهمردان­ بن ­ابی­ الخیر است که در سال­ های پایانی سدۀ پنجم هجری تألیف شده است و علاوه­بر طبقه ­بندی علوم رایج روزگار، مشتمل بر عناصر مهم و بنیادین فرهنگ عامه است. یکی از زمینه ­های مهم نمود فرهنگ عامه در این اثر، ذکر آیین­ها و باورهای عامیانه دربارۀ نباتات است. مؤلف ضمن طرح مطالب علمی و شبه ­علمی که حاصل استفاده از منابع پیشین و مشاهدات و تجربیات خویش است، باورها و آیین­های بسیاری دربارۀ ثمردهی، خواص گیاهان و درختان، شیوۀ دفع آفات، دفع چشم­زخم، بهبود و ازدیاد ثمر، دلالت برخی امور بر رخدادهای جوّی چون دلالت بانگ قورباغه بر آمدنِ باران، ارتباط درخت و انسان، تهدید نمایشی درخت و گرفتن تضمینِ ثمردهی از آن، نقش نباتات در تعبیر خواب و ویژگی­ های عجیب دیگر ذکر کرده است. موضوع این پژوهش استخراج، دسته­ بندی و بررسی آیین­ ها و باورهای عامیانۀ نباتی در نزهت­ن امه و کنکاش در کم ­و­کیف، سرچشمه­ ها و زمینه­ های آن و همچنین سنجش این متن بی­
بدیل با برخی متون مشابه در این زمینۀ خاص است. 

دوره ۶، شماره ۲۰ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

آیین ازدواج در استان هرمزگان خلاف مشابهت‌هایی که با مراسم عروسی دیگر اقوام ایران دارد به لحاظ مراسم جشن و چگونگی انجام آن تفاوتهایی دارد. یکی از این تفاوت‌ها خوانش مرتب باسنک (واسنک) در مراحل مختلف ازدواج توسط زنان و در بعضی از موارد توسط مردان است که البته بسامد خوانش زنان بسیار بالاتر از خوانش مردان است. این مقاله به شیوه تحلیل محتوا و با ابزار مشاهدات عینی و مصاحبه به بررسی باسنک‌ها و نقش خواهر داماد در هرمزگان می‌پردازد. باسنک‌های هرمزگان بیشتر جنبۀ مذهبی دارد و توسط اطرافیان عروس و داماد خوانده می‌شود. دو نفر از خوانندگان باسنک‌ها خواهر و مادر دامادند. نتایج حاصل این پژوهش نشان می‌دهد خواهر داماد حضور پررنگ­تری در باسنک (واسنک)ها دارد؛ اما مادر داماد نیز هرگاه مهمانان با کمی و کسری در مراسم ازدواج به­خصوص در مراحل پذیرایی مواجه شوند در باسنک‌ها حضور دارد که به صورت اعتراض و طنز مخاطب قرار می‌گیرد. این مقاله به بررسی هفتاد باسنک در هرمزگان می‌پردازد که در ۱۶ مورد خواهر داماد نقش مستقیم دارد. اشعار باسنک در هرمزگان بیشتر در وزن‌های فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن و مستفعلن فعولن و یا مفاعلین مفاعیلن فعولن و چند وزن دیگر سروده شده است، البته به دلیل شفاهی و عامیانه بودن اشعار مشکل وزن و قافیه در تعدادی از آن‌ها دیده می‌شود.


دوره ۶، شماره ۲۰ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

قربانی یک آیین مذهبی است که در میان اقوام و ملل مختلف با اهداف گوناگون رواج دارد. بسیاری از سنت­های دینی برای دور ماندن از بلایا و یا رفع آن، کشتن یک حیوان را توصیه می­کنند. برخی از پژوهشگران کشتن شتر به دستور اسفندیار در داستان «رستم و اسفندیار» و همچنین کشته شدن سیاوش به دستور افراسیاب و سرخه به دستور رستم را نوعی آیین قربانی قلمداد می­کنند. در پژوهش حاضر که به شکل بنیادی بر پایه مطالعات کتابخانه­ای و به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام ‌شده است، سعی کردیم تا نشان دهیم که در داستان «رستم و اسفندیار» (کشتن شتر به دستور اسفندیار) و در داستان سیاوش (نحوه کشتن سیاوش و سرخه) عمل آیینی قربانی وجود ندارد. برای روشن شدن این امر، پس از تحلیل و تعریف آیین قربانی، به تحلیل داستان رستم و اسفندیار و سیاوش در شاهنامه پرداخته ‌شده است. درنهایت، هیچ نشانه­ای از آیین قربانی در این دو داستان وجود ندارد و در داستان رستم و اسفندیار کشتن شتر نوعی بلاگردانی است.


دوره ۶، شماره ۲۰ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

ازدواج و آداب و رسوم مادی و شفاهی وابسته ­به آن، همچون تولد و مرگ در اندیشه و فرهنگ اقوام و ملل مختلف، بسیار اهمیت­ داشته­ است. این آیین در مقولۀ آیین­های وابسته به تشرف جای ­دارد و دگرگونی از یک مرحله در زندگی مقدس را به مرحلۀ دیگر نشان می­دهند. نشانه­ها و نقش­مایه­های موجود در این ­گونه آداب و رسوم، چه از جنبۀ فرهنگ مادی و چه از نظر فرهنگ شفاهی با بینش فلسفی و دینی قوم در پیوند است. محتوای این­گونه اشعار عام، علاوه بر نشان ­دادن ماهیت برگزیدگی هر یک از زوجین، بیانگر جریانات حسی و عاطفی آن­ها در نوع زندگی نوین است. از آنجا که هر نوع تغییر همواره ذهن بشر را به مخاطره می­انداخته است، در این جریان، با ابزار سورسروده­ها، فرد را نیایش­گونه نظرکرده­ای می­خواندند که از میان جمع جدا ­شود و از جهان دخترانگی و پسرانگی به دنیای زنانگی و مردانگی و سپس مادرانگی و پدرانگی رهنمون­ شود. پژوهش حاضر با روش تحلیلی ـ توصیفی به گردآوری و بررسی ساختار سورسروده­های منطقۀ لارستان می­پردازد و پس از دسته­بندی انواع آن، از جنبۀ ساختار، کارکرد و پیوندِ این
گونه­های بومی را  با آداب و رسوم واکاوی می­کند. حاصل­ کار نشان­ می­دهد که سورسروده­های عامه همچون ادب روایی عام دربردارندۀ نیایش­ها و ستایش­های ایزدان و ایزدبانوان با دو جهت حماسی و غنایی است و فارغ از هر نوع دلهره از تغییر آیین و اندیشه و نگرش رسمی جامعه، با مقاومت ذهن جمع را بازتاب­ داده­ است.


دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

یکی از شاخصه‌‌های سبک زیست جوامع، زندگی شبانه است که نوع نگاه مردم به شب و چگونگی بهره‌مندی آنان از این بازه زمانی را نشان می‌دهد. اگرچه مفهوم زیست شبانه
به ­لحاظ مبانی نظری، پس از انقلاب صنعتی و به­واسطۀ رشد اقتصاد و به‌منظور استفادۀ بهینه از زمان شکل گرفت، بدیهی است پیش از آن بیشتر ملت‌ها متناسب با فرهنگ و ارزش‌های حاکم بر جامعۀ خود، حیات و سرزندگی شبانه را تجربه کرده‌اند. در جامعۀ سنتی ایران، سنت دیرینۀ شب‌نشینی، اصلی‌ترین کانونی است که با واکاوی آن می‌توان به کیفیت زندگی اجتماعی شبانۀ ایرانیان دست یافت. به­جز آن بسیاری از جلوه‌های سرزندگی اجتماعی شبانه در ایران مرهون آیین‌هایی است که در بستر شب انجام می‌گیرند
. این جستار کوشیده است ضمن مطالعۀ اسنادی و بررسی پیشینۀ پیدایش شهرهای ۲۴ ساعته، گونه‌های مختلف سنت شب‌نشینی در ایران را به­عنوان مهم‌ترین جلوۀ فعالیت‌های فراغتی و اجتماعی شبانۀ ایرانیان بررسی کند و به این پرسش پاسخ گوید که: آیا زندگی شبانۀ ایرانی‌ها صرفاً درونی است یا می‌توان جلوه‌هایی از حیات اجتماعی شبانه در بیرون از خانه را در آنان یافت. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد به­جز شب‌نشینی‌های رایج ـ که در کانون خانواده شکل می‌گرفته ـ بیشتر اجتماعات شبانه، وابسته به آیین و مناسبت بوده است و حضور مردم در بیرون از خانه برای تفریح، اقتصاد و اجتماع در شبانگاه به­صورت غیرآیینی کمتر مجال بروز یافته است.
فرزاد قائمی،
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

نظریه «اسطوره و آیین» یا نظریه «آیین­گرایی اسطوره» که حیات اسطوره را وابسته به آیین می‌داند و یکی از رویکردهای اصلیحوزه «نقد اسطوره­شناختی» است، در شکل‌های جدید خود، بین اسطوره و آیین پارادیمی مشترک پیدا می‌کند. در این جستار برمبنای این نظریه، تبلور آیین سیاوشان را در اسطوره سیاوش در شاهنامة فردوسی بررسی می­کنیم. سیاوش از ایزدان پیشازردشتی ایرانی مرتبط با اساطیر باروری و فرهنگ کشاوزی است که آیین پرستش او در آیین سیاوشان باقی مانده است. محوریت این آیین که در اسطوره همچنان حفظ شده، نقش بنیادین «مرگ مقدس» است که قابل تحلیل با آیین قربانی کردن شاه مقدس در جشنواره­های تحویل سال و مراسم سوگ نمایشی مربوط به آن است. برپایه نظر انسان­شناسان در تحلیل آیین دیونیسیا، اشعار مربوط به مرگ مقدس ایزد دیونیسوس در شکل­گیری تراژدی مؤثر بوده است. همین ارتباط بین سیاوشان و اسطوره سیاوش نیز موجود است که در این جستار از دیدگاه انسان­شناسانه نقد اسطوره­ای بررسی شده و درنهایت، پیوند این پارادایم با چرخه زمان اساطیری (از طریق الگوی مرگ و ولادت دوباره) به‌عنوان نظم­دهنده و ایجاد تجربه فناناپذیری برای بدنه مخاطبان اسطوره- آیین، به‌عنوان کارکرد اصلی آیین- روایت شناخته شده است.

دوره ۷، شماره ۲۶ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

عروسی و آیین­های آن همواره به­عنوان یک مسئله مورد توجه اهالی این سرزمین و
انسان­ها بوده است. اسب چوبی یکی از نمایش­های آیینی باستانی است که در بعضی نقاط فلات مرکزی و به­خصوص در خراسان در هنگام مراسم عروسی و جشن اجرا می­شده است؛ اما سبزوار از مراکز اصلی اجرای آن است. این آیین جنبۀ نمادین داشته است. در این پژوهش جنبه­های مختلفی از این آیین مورد بررسی قرار می­گیرد. اهمیت آیین عروسی و حضور اسب در این آیین چیست؟ در این تحقیق که به روش تحلیلی ـ توصیفی است ابتدا به آداب و شیوۀ برگزاری این آیین، روش ساخت این عروسک و اجزای آن پرداخته و سپس وجه نمایشی این آیین و حضور اسب در آیین­ها و اسطوره­ها و ادبیات و منشا آیین عروسی در اسطوره­ها بررسی می­شود. در بخش دیگر این پژوهش، پیشینه و منشأ آن واکاوی می­شود. ثبت این آیین و اینکه این مراسم کم­کم به فراموشی سپرده شده و از بین رفته است، ضرورت انجام این پژوهش را می­رساند. این مراسم اکنون در منطقۀ خراسان و روستای حسین­آباد آران و بیدگل دوباره احیا شده است. امید است بتوانیم در پژوهش حاضر، این مراسم آیینی و کهن را به هنردوستان معرفی کنیم و سبب آشنایی همگان با این آداب و رسوم شویم.


دوره ۷، شماره ۲۷ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

دوبارکه نام عروسکی است که قاضی تنوخی، ادیب عربی­نویس سدۀ چهارم هجری، در کتاب نشوار المحاضره و أخبار المذاکره، از آن یاد می­کند. از گزارش خُرد تنوخی برمی­آید که ساختن این عروسک در بغداد و بر بام نهادنش در شب نوروز با آیین­های کهن سال نو به­ویژه با آیین ازدواج مقدس در پیوند است. این جستار می­کوشد با تکیه بر نشانه­های یافت­شده در بازگفت تنوخی و نیز به یاری نشانه­های برون­متنی ـ جشن سال نو در بابل و آیین­های عروسکی باران­کرداری در ایران ـ از چیستی دوبارکه و پیوندش با بغ­بانوی باروری پرده بردارد و چگونگی برگزاری این آیین فراموش­شده را بشناساند. مهم­ترین یافتۀ این کاوش آن است که باشندگان بغداد نمایشی آیینی را بر پا می­دارند و دوبارکه ایزدبانوی باروری است که طی این آیین در پیکر عروسک نمایانده می­شود. از این رو می­توان دوبارکه و آیین او را همچون میرنوروزی در جرگۀ نمایش­های آیینی نوروز جای داد.
 

دوره ۷، شماره ۲۹ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

آیین­ها ازجمله مناسکی هستند که سبب گردهمایی مردم و حفظ و بازتولید بن­مایه­های فرهنگی در هر قوم می­شوند. در میان مردمان کهگیلویه­و­بویراحمد آیین­هایی وجود دارند که ضمن ریشه داشتن در ایران باستان، بن­مایه­های گیاهی را نیز نشان می­دهند؛ از جملۀ این آیین­ها که امروزه نیز گاه با همان سبک و سیاق گذشته انجام می­شود، می­توان به آیین پل­بُرون و شَربَه­خوانی، قربانی، بلاگردانی و چاله­گرم­کنون اشاره کرد. آیین پل­برون در فقدان همسر انجام می­شود که زنان موهای خود را پس از گشودن می­بُرند و در زیر درخت بلوط دفن می­کنند. در آیین قربانی، حیوان مورد نظر زیر درخت بلوطی در بالای کوه و یا در زیر بوته­ای در کنار رودخانه قربانی می­شود تا خون آن به نشانۀ باروری زمین ریخته شود. در آیین بلاگردانی نیز ضمن بستن تکه پارچه­هایی به درخت برای رفع چشم­زخم، از گیاهان کوهی نیز برای بلاگردانی استفاده می­شود. در آیین چاله گرم­کنان، ضمن بردن سبزه بر سر قبور در پیش از عید نوروز، آشی با هشت چوب بلوط پخته و در بین مردم اهالی تقسیم می­شود. هدف این پژوهش، تحلیل بن­مایه­های گیاهی در آیین­های مردمان
کهگیلویه­و­بویراحمد، با توجه به جنبه­های ادبی این بن­مایه­ها در اشعار محلی آن‌هاست. این پژوهش به­شکل بنیادی، بر پایۀ مطالعات کتابخانه­ای ـ میدانی و به روش تحلیل محتوای کیفی و مصاحبه­های نیمه­ساختاریافته انجام ‌شده است. بسیاری از بن­مایه­های گیاهی مانند پَل­بُران، بلاگردانی و دود دادن، ریختن خون بر خاک در آیین قربانی و بردن سبزه بر سر، در آیین­های مردمان کهگیلویه­وبویراحمد نمودی اساطیری دارد که در فرهنگ ایران باستان یافت می­شود.
 

دوره ۷، شماره ۳۰ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

آیین سوگند خوردن از دیرباز تاکنون در فرهنگ و ادب به طریق گوناگون نمود یافته است. در این پژوهش به تحلیل نمود­های آیین سوگند خوردن در قوم بختیاری می­پردازیم. سوگند به آتش، اجاق آتش، تیغۀ آفتاب، آب روان، نان‌ونمک، زمان، جان‌ عزیزان و اموات از مهم‌ترین جلوه­های سوگند خوردن در نزد قوم بختیاری است. اهمیت سوگند خوردن در نزد این قوم، آخرین راهکار برای اثبات درستی کلام و تشخیص درستکار از نادرستکار است. در این پژوهش، ضمن بررسی انواع سوگند در قوم بختیاری، برآنیم تا نمود­های ادبی و جنبه­های اساطیری آن‌ها را تحلیل و بررسی کنیم. این پژوهش به­شکل بنیادی، بر پایه مطالعات کتابخانه­ای ـ میدانی و به­روش تحلیل محتوای کیفی انجام ‌شده است. پس از بررسی منابع گوناگون و تحلیل نمود­های ادبی و اساطیری سوگند خوردن در قوم بختیاری می­توان گفت که بسیاری از نمودهای آیین سوگند خوردن در قوم بختیاری بازماندۀ آیین­های سوگند خوردن در ایران باستان است. همچنین، سوگند به آتش، نان‌ونمک، زمان، آب روان، آفتاب و جان‌ عزیزان از مهم‌ترین و رایج­ترین نمود­های سوگند در نزد این قوم است که جنبه­های ادبی و اساطیری بسیاری دارند. سوگند خوردن در نزد این قوم برای اثبات درستی کلام و تشخیص حق از باطل است.

دوره ۷، شماره ۳۰ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

شب نیمۀ ماه رمضان در نوش‌آباد، آیینی به نام «هوربابا» برگزار می‌شود که در آن کودکان به در منازل اهالی می­روند و با خواندن اشعاری عامیانه، یکی از فرزندان صاحبخانه را دعا می‌کنند و هدیه می­گیرند. نمونۀ این آیین در بسیاری از مناطق و استان‌های ایران از­جمله ترکمن‌صحرا، یزد، کرمان، سیستان، بوشهر و خوزستان به­چشم می‌خورد. همچنین، در میان زرتشتیان شریف‌آباد، جشن سه‌روزۀ مفصلی به­نام «هیرومبا» شامل جمع‌آوری هیزم، آتش‌افروزی و خواندن اشعار از سوی کودکان و نوجوانان بر در خانه‌های اهالی و دریافت هدیۀ خوراکی برگزار می‌شود. هیرومبا در نام‌، ساختار کلی، اشعار، محتوای تولد و برکت‌بخشی با محوریت کودکان، مشابهت چشمگیری با هوربابا دارد. آتش نیز ـ که در جشن هیرومبا محوریت دارد ـ با توجه به مضمون شعری مشترک، گویا در هوربابا نیز معمول بوده است. به­نظر می‌رسد آیین هوربابا ـ که هنوز در بسیاری از نقاط ایران برگزار می‌شود ـ بازماندۀ جشن کهن هیرومبا و سده است که اگرچه به­‌مرور زمان کوچک و مهجور شده؛ اما در ساختاری اسلامی حفظ شده است. پژوهشگران هیرومبا را همان جشن سده و برگزاری آن را با خورشید و ایزد رپیثوین مربوط و آن را کهن می‌دانند. در این مقاله بر اساس مطالعات میدانی و اِسنادی، ضمن معرفی آیین هوربابا و نمونه‌های دیگر آن در ایران‌، عناصر مشترک آن با آیین هیرومبای زرتشتی و ریشه‌های اسطوره‌ای آن­ها بررسی می‌شود.
 

دوره ۷، شماره ۳۰ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

اشعار و آیین­های عاشورایی شفاهی موجود در حوزه‌های مختلف جغرافیایی، بیانگر نحوۀ اندیشیدن و درپی آن خلق ادبیات غالب و روشنای چگونگی توجه مردمان آن حوزه بر گسترۀ آیین و مذهب است. بررسی این اشعار سیر حیات تاریخی ادبیات شفاهی عاشورایی را بین مردم یک حوزه نشان می‌دهد. بر این مبنا، در پژوهش حاضر سعی در مطرح کردن و معرفی اشعار آیینی «چاییشی»، «عشوری» و آیین «ای­دوستان­خوانی» در ادبیات آیینی عامیانۀ دامغان، با کارکرد مردم‌شناسی هستیم. تبیین اشعار آیینی عاشورایی، آن­ها را در حوزه­های فراگیر ادبیات آیینی شفاهی قرار می­دهد که کارکردی مستقیم بر آداب و رسوم مذهبی عامه دارند. تحلیل­ها در دو بخش ساختاری و محتوایی بر روی اشعار انجام پذیرفته­اند: در بخش محتوایی با معرفی و توجه به کارکردهای اشعار در مراسم نمادینی به مضمون آن­ها پرداخته ‌شده و در بخش ساختاری، قالب مسلط بر این اشعار و توجه به موسیقی بیرونی وزن، قافیه، ردیف و موسیقی درونی مدنظر بوده است. ماهیت کار، کیفی و ابزار جمع­آوری اطلاعات، مصاحبه و مشاهدۀ عمیق و میدانی است که با متخصصان درخصوص اشعار مرتبط صورت پذیرفته است.
 



صفحه ۱ از ۴    
اولین
قبلی
۱